نگاهی به تاریخچه و دلایل اکرانهای طولانی در سینمای ایران به بهانه ادامه اکران فیلم«فسیل»
ثبات بر پرده نقرهای
مازیار معاونی
منتقد سینما
ادامه اکران فیلم کمدی «فسیل» ساخته کریم امینی که این روزها یازدهمین ماه اکران خود را سپری میکند همچنان محل بحث و تبادل نظر علاقهمندان سینما و صاحبنظران این حوزه است. فیلمی که افزون بر استمرار بر پرده سینماها از منظر فروش هم به موقعیت کم نظیری دست یافته و با در نظر گرفتن شاخص تورم که تغییر نرخ بلیت سینماها در سالها و دهههای مختلف را شامل میشود همچنان بر صدر جدول پرفروشترین آثار سینمای ایران تکیه زده است، مسیری که تکرارش برای آثار آینده سینمای ایران دشوار به نظر میرسد.
به بهانه اکران بلند مدت این فیلم که سازنده آن هم در ردیف فیلمسازان صاحب نام و امضای سینمای تجاری ایران هم جای نمیگیرد میتوان به تاریخ چند دههای سینمای ایران نگاهی تحلیلی/ تاریخی داشت و آثاری را که در طول تاریخ سینمای ایران از چنین موقعیتی برخوردار بودهاند با نگاهی دقیقتر مورد بررسی قرار داد، مطابق مستندات آرشیوی سینمای ایران، از دهه سی خورشیدی که نخستین دهه رونق فیلمسازی در ایران بوده تا نیم قرن بعد یعنی اوایل دهه هشتاد مقوله اکرانهای طولانی مدت آثار سینمای ایران آن قدرها هم مقوله دور از ذهن و نادری نبوده و میتوان آثار متعددی را به عنوان نمونه ذکر کرد که بسیار بیشتر از اکران 10 ماهه «فسیل» یعنی برای چندین و چند سال و حتی برای دو دهه مستمر بر پرده سینما دوام آوردهاند، شاید نمونههایی نظیر ملودرام اجتماعی «تاراج/1363» به کارگردانی ایرج قادری و فیلم جنگی «عقابها/1364» ساخته ساموئل خاچیکیان از جمله مصادیق آشناتر برای خوانندگان این یادداشت باشند، دو اثر پربیننده و پرفروشی که هر دو برای مدت زمان شگفتانگیز نزدیک به 20 سال بر پرده سینماهای ایران دوام آوردند و تماشاگرانی از نسلهای مختلف و طیفهای متفاوت سنی بیننده آنها بودند، همانگونه که ذکرش رفت در قیاس با چنین مصادیقی بازه زمانی نه ماهه اکران «فسیل»، هشت ماهه فیلم «دینامیت/1401» ساخته مسعود اطیابی و یا شش ماهه کمدی سیاسی «چپ، راست/1401» به کارگردانی حامد محمدی بازههای زمانی قابل اعتنایی به حساب نمیآیند اما موضوع به همین سادگیها نیست و باید وجوه متفاوت دیگر آن از جمله ظرف زمانی ساخت و اکران این آثار را هم به دقت
در نظر گرفت.
فیلمی مثل «فسیل» و آثار دیگری از سالهای اخیر که از دایره اکرانهای متعارف یکی دو ماه فراتر رفتهاند در روزگاری به چنین موقعیتی دست پیدا کردهاند که از محدودیتهای دهههای دور که نقش تعیینکنندهای در طول مدت اکران و دیده شدن یک اثر سینمایی داشتند خبری نیست. پرواضح است که نمیتوان دهه شصت خورشیدی با ویژگیهایی نظیر زندگی آنالوگ، عدم ظهور و دسترسی به اینترنت و فضای مجازی و شبکههای وقتگیر و سرگرم کننده اجتماعی را با زندگی مدرن و تکنولوژیک امروزی مقایسه کرد، در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد خورشیدی که دو شبکه محدود و کم بضاعت تلویزیونی و دسترسی کم و البته خارج از دایره قانون شمار اندکی از علاقهمندان آثار نمایشی به دستگاههای ویدیوی خانگی تنها امکان در اختیار مخاطبان بودند و یا در دهه سی و سالهای آغازین دهه چهل خورشیدی که بنا به تولید محدود آثار داخلی، فیلمهای خارجی اکثر سالنهای سینما را در اختیار داشتند و رسانه تلویزیون هم هنوز به فراگیری و محبوبیت سالهای بعدتر خود دست پیدا نکرده بود استقبال گسترده و طولانی مدت از فیلمهایی که به اصطلاح گل میکردند منطقیتر وطبیعیتر به نظر میرسید و بدیهی بود که مخاطبان این دو دهه برای تماشای چند باره قهرمانان محبوب سینمای فیلمفارسی روی پرده سینما اشتیاق نشان دهد و یا تماشاگر دهههای شصت و هفتاد از تماشای قهرمانانی همچون زینال بندری(جمشید هاشم پور) که در سیاستهای گلخانهای ضدقهرمان اوایل انقلاب همچون مرواریدهای کمیابی بودند برای مدت زمانهای مدید استقبال نماید اما در سالجاری که دیگر از اقتضائات دهههای دور و بسیار دور سینمای ایران خبری نیست چگونه است که فیلم متوسطی همچون «فسیل» و چند اثر کمدی دیگر این چنین بر پرده سینماها دوام آورده و این چنین میفروشند؟!
آیا چنین فروشی را میتوان به نیاز به شادی مخاطبان سینمای ایران وشرایط اجتماعی مرتبط دانست؟
بیتردید واکنش روانی تماشاگران میتواند یکی از دلایل این اقبال عجیب باشد ولی آیا چنین دلیلی تمام چرایی موضوع را توجیه میکند؟ به نظر نمیرسد اینگونه باشد بویژه اینکه نباید از این نکته هم غفلت کرد که بخش مهمی از استمرار اکران آثار قهرمانپرور سالهای دور سینمای ایران به اکرانهای شهرستانها و یا اکران در سالنهای محدود سینماهای مناطق جنوبی پایتخت محدود میشد که بنا به بافت فرهنگی خاص خود از چنین آثاری استقبال بیشتری میکردند ولی فیلم متوسط «فسیل» به عنوان نمایندهای از کمدیهای متوسط این روزهای سینمای ایران در این زمانه تکنولوژیک و روزگار امکان دسترسی به فیلمها و سریالهای روز جهان و قدرتنمایی پلتفرمهای داخلی همچنان در سالنهای سینمایی متعدد پایتخت و دیگر شهرهای دور و نزدیک به خلق شگفتی ادامه میدهد و این همان وجه مهم و قابل تأملی است که بیتردید باید مورد تدقیق و مطالعه کارشناسان سینمایی و دیگر کارشناسان علوم بینرشتهای قرار بگیرد.