روایتی از ظهور «آسفالت» که لذت رانندگی در خیابانها را متحول کرد
جادوی سیاه
حمیده امینی فرد
خبرنگار
روایت خیابانسازی در ایران را خیلیهایمان شنیدهایم، اما اینکه چطور یک لایه سیاه به نام آسفالت، روی همین خیابانها را پوشانده، برای اغلب ما ناآشناست. جز در زمانهایی که درچالههای نهچندان عمیق خیابانها گیر افتادهایم و تازه یادمان افتاده که یک آسفالت صاف و نونوار چه ارزشی دارد! آن وقتها بیشتر ما به این فکر میکنیم که چرا یک روکش ساده که سالهاست روی خیابانها را پوشانده، تا این اندازه بیکیفیت و دربوداغان است. یا وقتهایی که پشت ترافیک خودروهای غلتک برای آسفالتکشی خیابانها در نزدیکیهای سال نو معطل شدهایم، با خودمان فکر کردهایم که آسفالتکشی خیابانها چه نعمتی بوده که ما قدرش را نمیدانستیم! تاریخچه آسفالتکشی خیابانها البته قدیمیتر از همه آن حکایتهایی است که ما شنیدهایم. اگر تاریخ آسفالتکشی خیابانها را به عقب برگردیم، در اولین ایستگاه به نام یونانیهایی برمیخوریم که اولین استفادهکنندگان و یا به نوعی مخترعان آسفالت در دنیا محسوب میشوند. کلمه آسفالت هم اتفاقاً یک کلمه یونانی به نام «ایمن» است که از همین دوران گرفته شده. سالها بعد در سال 1959 کشف اولین ذخایر طبیعی آسفالت در نزدیکی ونزوئلا به نام اروپاییها ثبت شد و البته استفاده از آسفالت به معنای امروزی آن به اوایل سال 1800 میلادی برمیگردد که «توماس تلفورد» و کمی بعد از او «جان لودون مک آدام» ساخت جاده با سنگهای شکسته را در اسکاتلند کامل کردند. در واقع آنها برای کاهش گردوغبار بین سنگهای شکسته دست به دامان قیرهای داغی شدند که میتوانست این فاصله را پر کند. روایت آسفالتسازی البته در این تاریخ متوقف نماند. بعدها در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی به نام «دسمدت»، نخستین روسازی آسفالت واقعی را طراحی کرد و یکسال بعد در سال 1871 اولین حق اختراع آسفالت از سوی «ناتان بی ابوت» از بروکلین ثبت شد. آسفالتسازی از آن دوران تا به امروز فرازونشیبهای زیادی را پشت سرگذاشته است، از دورانی که به عنوان یک منبع آلاینده، تلاشها برای حذف شدنش بالا گرفته بود تا سال 2002 که رسماً اعلام شد، کارخانههای آسفالت دیگر در فهرست صنایع آلاینده نیستند. حالا ترکیبات گوگرد درساخت آسفالت در اغلب کشورها جایگزین قیر گران شده است. مادهای که نه تنها مقاومت آسفالت را افزایش داده بلکه باعث میشود هزینه ساخت آن ارزانتر تمام شود. تجربهای که البته در یکی از جادههای پرتردد استان یزد هم اجرا شد و اتفاقاً به نتایج مثبتی رسید.
این بوی بد دوستداشتنی
سابقه آسفالتکشی در ایران با ظهور خیابانها پیوند خورده است. زمانیکه عمر سنگفرش شدن معابر برای عبور کالسکه و درشکه در دوران ناصری به سر رسید، پایتخت شدن تهران و سفر ملک فیصل، پادشاه عربستان به تهران بهانهای شد تا درسال 1310، سنگفرش خیابانها جای خودش را به پدیدهای به نام آسفالت دهد؛ اتفاقی که خیلی زود باب میل تهراننشینها واقع شد. خیابانهای «امام خمینی» و «ولیعصر» تهران از جمله خیابانهایی بودند که در این تغییرات پیشقدم شدند و به همین ترتیب جادهها و خیابانهای شهرهای دیگر نیز به این تغییر و تحولات پیوستند. سرعت پیشرفت استفاده ازآسفالت برای خیابانکشیها در ایران آنچنان بالا بود که با ظهور آسفالت، رشد خیابانها و جادههای آسفالتشده به سرعت افزایش یافت. حتی بوی تهوعآور و چسبندگی جادویی آن هم نتوانست شوق مصرف آنرا متوقف کند. حالا از آن دوران تقریباً یک قرن میگذرد، اما با وجود این سهم خیابانها از این 100 سال تجربه، یک آسفالت مرغوب بدون دستانداز پیدا نمیشود! فرقی نمیکند در یک خیابان فرعی چند متری رانندگی کنید یا در یک آزادراه مجهز بدون دست انداز، بالاخره در یک جا، یک برآمدگی یا ناهمواری، شما را در یک نقطه متوقف کرده و مجبورتان میکند تا مسیرتان را از یک خط به خط دیگر تغییر دهید. حتی وقتهایی که یک خیابان تازه آسفالت شده با خطکشیهای تر و تازه، شعف رانندگی در یک مسیر صاف و بدون چاله را نوید میدهد هم بالاخره در یک گوشه یا جایی که باید مسیرتان را عوض کنید، یک ناهمواری شوقتان را کور میکند... سؤال این است چرا؟ چرا باوجود هزینههای سنگینی که به نام لکهگیری و ترمیم آسفالتها به شهروندان تحمیل میشود، باز هم یک آسفالت بدون دردسر پیشراهتان سبز نمیشود؟ آسفالت خیابانها البته صرفاً بلای جان جلوبندی خودروها نمیشود. حالا یکی از المانهای رایج در سنجش کیفیت جادهها همین روکش به ظاهر ساده است که باعث میشود، آمار تصادفات رانندگی حتی در مسیرهای شکسته و ناهموار بیشتر شود.
آب و هوا یا پیمانکاران؟
اگر برایتان سؤال پیش آمده که کدام کشورها در لیست با کیفیتترین آسفالتهای دنیا و شبکههای جادهای قوی قراردارند، نام سنگاپور، امارات، ژاپن و سوئیس را به خاطر بسپارید. در رتبهبندی که مجمع جهانی اقتصاد(WEF) در سال 2019 براساس دو معیار «گستردگی شبکه جادهای» و «وضعیت آن شبکه» منتشر کرده، «سنگاپور» در صدر و «چاد» در انتها قرار گرفته است. ایران هم با رتبه 77 در لیست 141 کشور تقریباً درجایگاه میانه قرار دارد و البته درآسیا جایگاه 22 را به نام خود ثبت کرده است. در این رتبه بندی، جایگاه پاکستان، هند، عربستان، بحرین و جمهوری آذربایجان بالاتر از ایران اعلام شده است.
بیکیفیت بودن آسفالت اگرچه دراین لیست بهطور مجزا بررسی نشده، اما نگاهی به خیابانها و جادههای دوروبرمان نشان میدهد که ما هنوز هم با چالش آسفالت دستوپنجه نرم میکنیم. وقتی یک خیابان در یک زمان چندین مرتبه آسفالت شده و سهم یک خیابان در همان محدوده از این ترمیمسازی تقریباً صفر است، یعنی ما برای آسفالت کردن خیابانهایمان بدون برنامه اقدام میکنیم. این چالش وقتی پررنگتر میشود که ما بدون در نظر گرفتن دمای هوا و جغرافیای منطقه اقدام به روکش کردن خیابانها میکنیم و نتیجه این میشود که بیشترین آسیب را در زمستانها هنگام نمکپاشی به آسفالتها میزنیم. یا گرانی مواد باکیفیت که پیمانکاران را وادار میکند تا برای به صرفه بودن به هر ارزان بیکیفیتی تن دهند! نقش آب و هوا را البته نباید در کیفیت آسفالتها دست کم گرفت. دشمن جدی آسفالتها، برف و باران است.
برای همین بهترین زمان برای روکش کردن خیابانها، فصول معتدل و بدون بارندگی است. نفوذ آب به داخل آسفالت عمر مفیدش را بشدت کاهش میدهد. نکاتی که با یک تحقیق ساده دستیافتنی است، اما آنچه در بیشتر شهرها اجرا میشود، بیتوجهی به اصول اولیهای است که میتواند ماندگاری آسفالتها را افزایش دهد. عمرمفید آسفالتها معمولاً 13 سال تخمین زده میشود، اما این زمان در ایران، اگر کنجکاو هستید که بدانید، حتی به 4 سال هم نمیرسد! پیمانکارها مشکل اصلی را به گردن بودجه و مناقصههای ناعادلانه میاندازند و شهرداریها هم معتقدند که پیمانکاران کمکاری میکنند. نتیجه این توپهایی که به زمین دیگری انداخته میشود هم همین تصویر پردستانداز از خیابانها و جادههای ناهموار است که معلوم نیست با چه استدلالی همچنان بر همان پاشنه معیوب میچرخد! نکته جالب اینکه کیفیت آسفالت ایران هم در خیابانها و جادهها که لایههای آن باهم متفاوت است، در تراز جهانی است، اما اجرای پراشکال آن موجب شده تا نتیجه با ایرادات اساسی مواجه شود.