حملات هوایی اخیر امریکا و انگلیس به یمن کمترین تأثیر را داشته است

پایداری انصارالله در جبهه مقاومت

فاریا المسلمی
کارشناس ارشد مسائل سیاسی خاورمیانه
مترجم: وصال روحانی

حملات هوایی امریکا و انگلیس به یمن در روزهای 11 و 12 ژانویه 2024 یک پیغام‌رسانی صریح از سوی پنتاگون به حکومت یمن تلقی شد؛ پیغامی با این مضمون که امریکا اجازه نمی‌دهد هیچ نیرویی آزادی تردد کشتی‌ها و ناوها در دریای سرخ را محدود کند. ریشی سوناک، نخست‌وزیر انگلیس هم تصریح کرد که حملات مزبور مختصر اما ضروری بوده و بیشتر یک حالت دفاع از خود را داشته و هدف از آن، برقراری امنیت برای کشتی‌هایی بوده که در این دریا طی طریق کرده و محموله‌های مختلف را به کشور مقصد وارد می‌کنند. پیش‌تر کاخ سفید از حوثی‌‌ها خواسته بود حملات مکرر به کشتی‌های حامل بار را متوقف کنند و دولت انگلیس هم تذکراتی را در این خصوص به دولت صنعا داده بود.
با این حال باید تأکید کرد که حملات امریکا و انگلیس به خاک یمن و بمباران چند پایگاه و نقطه حساس در این کشور نه اقدامی وسیع بلکه بیشتر یک تهاجم سمبلیک بوده و جو بایدن رئیس جمهور امریکا این حملات کم‌تأثیر را فقط به این سبب طراحی و اجرایی کرد که دل کمپانی‌های معترضی را که یا اسرائیلی هستند یا با آن شراکت دارند، به دست بیاورد؛ شرکت‌های کشتیرانی‌ای که بر اثر حملات حوثی‌ها به کشتی‌های حاوی «بار» آنان در دریای سرخ و متوقف شدن روند باررسانی آنها به کشورهای مقصد، به لحاظ شغلی بی‌اعتبار شده و ضررهای مالی فراوانی را هم تحمل کرده بودند. با این اوصاف و توضیحات باید پرسید که واقعاً آثار وجودی حملات هوایی امریکا و انگلیس به یمن چه بوده و کدام پیامدها بر این روند مترتب است.
یمن؛ قوی‌تر از تخمین غربی‌ها
به اعتقاد اکثر محافل آگاه، حملات اخیر امریکا و بریتانیا به یمن کمترین تأثیر را بر توان نظامی این کشور بالنسبه کوچک غرب آسیایی گذاشته و بخصوص بر قابلیت‌های دریایی یمن کمترین بازدارندگی ممکن را داشته است و پایداری «انصارالله» یمن و ادامه حضور آنها در جبهه مقاومت از چنین طرقی محو شدنی نیست. غربی‌ها نمی‌دانند که حوثی‌ها در سطح دریا بسیار تواناتر و آماده‌تر از چیزی هستند که آنها تصور می‌کنند. یمنی‌ها در جنگ‌های زمینی هم کارکشته و در کم‌اثر کردن بمباران‌های هوایی نیروهای متخاصم نیز پرحوصله و پر دوامند و این امور در جنگ 8 ساله عربستان با دولت صنعا کاملاً نمایان بود؛ جنگ نابرابری که دولت سعودی با بمباران‌های وسیع خاک یمن راه‌اندازی کرد و ویرانی‌های بسیاری را در صنعا و سایر شهرهای یمن برجا گذاشت اما هرگز سبب تسلیم نیروهای مسلح این کشور نشد و برعکس جبهه «انصارالله» را تقویت و آنها را مصمم‌تر ساخت.
این جنگ که هدف از آن وادار کردن دولت صنعا به غربگرایی و جدا کردن آن از اردوگاه شرق و نیروهای ضد کاپیتالیستی بود، دو سال پیش در پی تغییر روند سیاستگذاری‌ها در ریاض سرانجام پایان گرفت اما چه در آن دوران و چه در دوره پساجنگ همواره نیروی واقعی «انصارالله» توسط غربی‌های خوش‌خیال کمتر از چیزی تصور شده که واقعاً وجود دارد. حوثی‌ها نه تنها بر اثر ارتباطاتشان با چند کشور ضد کاپیتالیستی دیگر منطقه بخوبی از نظر تسلیحاتی تجهیز و صاحب موشک‌های پیشرفته هوایی و دریایی شده‌اند بلکه بر اثر آموزش‌ها و ممارست‌های پایان‌ناپذیر از هیچ کس نمی‌هراسند و هر چالشی را به جان می‌خرند و به دل هر بحرانی می‌زنند.
 
عدم همراهی جامعه بین‌الملل با حمله به یمن
حوثی‌ها این را هم می‌دانند که جامعه بین‌الملل از حملات هوایی 11 و 12 ژانویه امریکا و بریتانیا (و چند کشور دیگر اروپایی و آسیایی متحد با آنها) به خاک یمن راضی نیست و بر آن مهر تأیید نمی‌زند. درست است که در قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل از حوثی‌ها به صراحت خواسته شده بود که حملات خود در سطح دریا به برخی کشتی‌های حاوی «بار» و محموله‌های کمک‌رسانی را متوقف کنند ولی از دیگر سو حوثی‌ها و دولت صنعا تأکید کرده‌اند که هدف اصلی از این تهاجم، جلوگیری از رسیدن محموله‌های مختلف به رژیم صهیونیستی و بنادر این رژیم است و از جانب دیگر حملات هوایی امریکا و انگلیس به خاک یمن نشان داد غربی‌ها در حالی حوثی‌ها را از این قبیل تهاجم‌ها برحذر می‌دارند که خود ید طولایی در این زمینه دارند. حوثی‌ها تصریح کرده‌اند که اگر کشتی‌های حاوی بار و در حال سفر به سوی تل‌آویو را متوقف می‌کنند، به سبب حملات هوایی ددمنشانه صهیونیست‌ها به نوار غزه است؛ حملاتی که بیش از 100 روز از آن می‌گذرد و نزدیک به 30 هزار کشته و 80 هزار مجروح را روی دست ملت فلسطین گذاشته است و چه چیزی از این دردآورتر که در میان شهدای این تهاجمات شرم‌آور بیش از 19 هزار زن و کودک بی‌گناه هم مشاهده می‌شوند. بایدن چند بار گفته است که ستیزش با حوثی‌ها همسو با نظرات سایر دولت‌های غربی است که یمنی‌ها را به ادعای وی برنمی‌تابند اما بجز انگلیس و چند کشور معدود دیگر، سایرین از هرگونه مشارکتی در حملات هوایی پنتاگون به خاک یمن انصراف داده و عدم تمایل خود در این زمینه را آشکار ساخته‌اند. حتی عربستان که 8 سال خاک یمن را از هر سو کوبید، از مشارکت در عملیات 11 و 12 ژانویه سر باز زد زیرا به چشم دیده بود که سال‌ها بمباران بی‌رحمانه یمن هیچ اثر بازدارنده‌ای بر دولت صنعا و حوثی‌ها نداشته و آنها همچنان زنده و فعالند و منافع کاپیتالیست‌ها را به خطر می‌اندازند.
 
وجاهت کامل اقدامات جنگی یمن
پس از وقوع طوفان‌الاقصی و اثر ویران کننده‌ای که تهاجم جانانه «حماس» بر رژیم جعلی تل‌آویو و شرکای این رژیم گذاشت، دولت صنعا بیش از پیش مطمئن شده است که غربی‌ها حاضر به حمایت از امریکا و صهیونیست‌ها در ادامه جنگ غزه نیستند و اکثریت چشمگیر با کسانی است که خواستار توقف سریع و بی‌قید و شرط این جنگ، باز شدن هر چه بیشتر راه کمک‌رسانی به فلسطینی‌های مجروح و بازگشت تدریجی آنها به موطن خویش و بازیابی سرزمین آبا و اجدادی آنها هستند؛ قلمرویی که توسط دولت نامشروع تل‌آویو غصب شده و در آن شهرک‌سازی‌های غیرقانونی وسیعی به سود صهیونیست‌ها صورت پذیرفته است. اکنون فعالیت‌های ارتش یمن چون با هدف حمایت از ملت فلسطین صورت می‌پذیرد، وجاهتی کامل دارد. بر همین اساس نیز اکثر دولت‌های عربی منطقه و حتی تک کشورهایی که در باطن با تهاجم اسرائیل و امریکا به باریکه غزه موافقند میل و توان تقابل با یمنی‌ها را ندارند. این کشورها ترجیح می‌دهند با فلسطینی‌هایی همسویی اختیار کنند که سال‌هاست زخم مظالم بی‌شمار صهیونیست‌ها را بر پیکر خود دارند و زجر می‌کشند و پیوسته شهید می‌دهند و هر ملت آزاده‌ای را در جهان به حمایت از آرمان‌های برحق خویش وا می‌دارند.
 
زیر پای غربی‌ها
سست‌تر از هر زمانی است
امریکا و انگلیس هم پس از حملات 11 و 12 ژانویه خود دست به عصا شده و در مورد حملات احتمالی بعدی خویش به تردید افتاده‌اند. زیرا حس می‌کنند استمرار این رویارویی تتمه اعتبار برباد رفته آنها را هم زائل و انصارالله و دولت صنعا را به عنوان نیروهای محق و موجه در این ماجرا جلوه داده و در نقطه مقابل دولت‌های بزرگ غربی را در مقام یک متجاوز به حقوق انسان‌ها به جهانیان معرفی خواهد کرد. چنین وضعیتی زیر پای دولت‌های غربی را سست‌تر از هر زمانی خواهد ساخت. حالا یمن و حوثی‌ها چنان در جامعه بین‌الملل برحق و در مقام کمک‌رسان‌ به ملت شریف فلسطین ستودنی نشان می‌دهند که اگر تصمیم به حمله وسیع به پایگاه‌های نظامی و امنیتی امریکا و انگلیس در نقاط مختلف خاورمیانه و کل سرزمین‌های عربی هم بگیرند و آن را اجرایی کنند، بسیاری از ملل دنیا بر آن مهر تأیید خواهند زد و رزمنده‌های انصارالله را حافظان عدالتی خواهند دانست که تشکیلات خطاکار جو بایدن و دار و دسته فاسد بنیامین نتانیاهو طی ماه‌های اخیر آن را بازیچه امیال ضد انسانی خود کرده‌اند.
منبع: Chatham House