مخاطرههای حضور تازهواردها در یک صنعت تخصصی
از اوج تا فرود آسانسورها
حمیده امینی فرد
خبرنگار
آسانسورها از چه زمانی وارد ایران شدند؟ ناصرالدین شاه قاجار اولین کسی بود که پای آسانسور را به ایران باز کرد. آن زمان البته آسانسور یک کالای لوکس و غیرهمگانی محسوب میشد. تاریخ ورود گستردهتر آسانسورها به ایران به دوران پهلوی اول برمیگردد. با رشد شهرها و تغییر و تحولاتی که در پس موج گسترده مهاجرتها از روستاها به شهرها رخ داد، شهرنشینی عمودی ظهورکرد و آسانسورها جای خودشان را در بلندمرتبههای نوظهور مثل شهرک اکباتان یافتند. موج بلندی که در دوران پهلوی دوم باعث شد تا مصرف خانگی آسانسورها هم در ساختمانهای مسکونی باب شود. چرا که تا پیش از این آسانسورها صرفاً در ساختمانهای تجاری و اداری، مراکز نظامی و بیمارستانها استفاده میشدند. پیش از انقلاب بیشتر آسانسورها وارداتی بودند، بعدها، اما مدلهای بومی هم راهی بازارهای داخلی شد تا گاردی که دراوایل انقلاب نسبت به ورود آسانسورها به عنوان کالاهای لوکس و تجملاتی گرفته شده بود، تاحدودی شکسته شود. با این حال این موج خیلی زود تحت تأثیر جنگ تحمیلی و رکودی که در آن دوران در حوزه ساخت و ساز وجود داشت، قرارگرفت و نیاز به آسانسورها محدود شد. تا اینکه نوبت به دوران رونق ساخت و سازها در سال 73-74 رسید و مسکنسازی، آسانسورها را به ساختمانهای بلند مرتبه دعوت کرد. موج سوم گرایش به آسانسورها دقیقاً درهمین دوران رخ داد. دورانی که ضریب نفوذ آسانسور به روستاها رسید و ساختمانهای سه طبقه به بالا را درگیر چالشی بیپایان به نام «آسانسورسواری» کرد. چالشی که باعث شد بالاخره نام سندیکاها و اتحادیهها نیز به دایره لغات آسانسورها وارد شود. مرورتاریخی آسانسور، اواخر سال 77 را زمان شکلگیری قدیمیترین «سندیکای ملی آسانسور و پلههای برقی» در کشور اعلام میکند. حالا هزار و 800 شرکت عضو این سندیکا هستند و حدود 3 تا 4 برابر این آمار در دست شرکتهایی است که قانونی و غیرقانونی (ثبت نشده) درحال فعالیت در حوزه آسانسور هـسـتنــد.
رکورد آسانسورسازی با مسکن مهر
دوران اوج آسانسورها را میتوان به روایتی به دوران تولید مسکن مهر نسبت داد، زمانیکه جنبش ساختمانسازی، رکورد تولید آسانسورها را در تاریخ ایران ثبت کرد. در آن زمان برای اولین بار 70 هزار دستگاه آسانسور در طول یکسال ثبت سفارش شد. عدد غافلگیرانهای که نام ایران را بعد از چین و امریکا، در رتبه سوم لیست تولید آسانسور قرار داد. بعد از آن البته سیر حرکت آسانسورها کاهشی بود، بهطوریکه در سال 1401، تنها 22 هزار دستگاه آسانسور تولید شد، اما با این عدد هم در دنیا پیشتازیمان حفظ شد وما بعد از چین، امریکا، هند و روسیه همراه ترکیه در رتبه پنجم دنیا قرار گرفتیم. «جوانی جمعیت» و «نیاز به تولید مسکن» نقطه قوت ما در ماندن در این لیست نه چندان بلندبالا بود. نام آسانسور البته بیش از آنکه با تاریخاش شناخته شود با حوادث و اتفاقاتی گره خورده که هر از گاهی ترس از آسانسورسواری را به جان شهروندان میاندازد. همین چند وقت پیش بود که انتشار خبری از سقوط یک مرد 55 ساله مشهدی در چاله یکی از آسانسورهای ساختمانهای درحال ساخت، دوباره نگرانی از آسانسورسواری را بالا برد. با اینهمه مرور اخبار حوادث در سالهای اخیر نشان میدهد که میزان تلفات جانی آسانسورها نسبت به گذشته کاهش داشته است. علت این موضوع هم از زبان زهرهوند، رئیس هیأت مدیره سندیکای صنایع آسانسور و پله برقی ایران شنیدنی است. او به «ایران» میگوید: «از سال 79 به بعد، آسانسورها به سمت استانداردسازی رفتند. تا پیش از آن اساساً مقولهای به نام استانداردسازی آسانسورها وجود نداشت. به تدریج استانداردسازی ویرایشهای جدیدی را پشت سر گذاشت و آسانسورها بعد از این تاریخ دنبالهرو استاندارد ملی شدند. حالا اگر ساختمانی بخواهد گواهی پایان کار دریافت کند، به اجبار باید استانداردهای لازم را هم پشت سر بگذارد، در غیراینصورت پایانکاری در کار نخواهد بود. همین اجبار به استاندارد باعث شد تا ضریب ایمنی آسانسورها نسبت به گذشته بالا برود. درحال حاضر باتوجه به الزام به دریافت تأییدیه استاندارد، آمار حوادث هم کمتر شده است.»
سقوط استاندارد از آسانسورها
در طول سه موجی که آسانسورها در ایران پشت سرگذاشتهاند، میتوان گفت حدود 900 هزار تا یک میلیون دستگاه آسانسور در ایران فعال شده است که از این تعداد کمتر از 300 هزار دستگاه دارای تأییدیههای استاندارد هستند. بخشی از این آسانسورها تاریخ فعالیتشان به قبل از دوره الزام استانداردها برمیگردد و بخشی دیگر مربوط به ساختمانهایی هستند که هنوز پایان کار دریافت نکرده و نمیکنند! زهرهوند معتقد است که از این تعداد حدود 500 تا 600 هزار دستگاه آسانسور به قبل از فرایند استانداردسازی در کشور برمیگردد. بیشتر حوادثی که رخ میدهد هم مربوط به همین قدیمیهاست. او ادامه میدهد: «حتی دستگاههایی که گواهی استاندارد میگیرند هم مادامالعمر نیست و این گواهی برای یکسال صادر میشود. درحالیکه آسانسورها باید از سوی سرویسکارهای دارای مجوز بعد از یکسال نظارت شوند تا حادثهای رخ ندهد. ما معتقدیم که این استانداردها باید ادواری باشد. اما چون اجباری برای آن وجود ندارد، خیلی از ساختمانها به علت هزینههای بالا سراغ سرویسهای دورهای نمیروند. تکلیف آن تعدادی که استاندارد ندارند هم که مشخص است.»
او با تأکید بر اینکه در آسانسورهای جدید بهندرت حادثهای رخ میدهد، تأکید میکند: «چون آنها استاندارد هستند و استاندارد هم قائل به ایمنی است. اما این استاندارد تا یکسال اعتبار دارد و مالکان موظفند که سرویس آسانسورها را به شرکتهایی بدهند که دارای مجوز هستند و حتماً پیگیر دریافت استانداردهای ادواری سالانه باشند.»
عمر مفید آسانسورها بین 25 تا 30 سال است، اما اگر ساختمانی بعد از 10 سال از گواهی استاندارد اولیهاش گذشته باشد، (فاصله بین استاندارد اولیه تا ادواری) باید از اول همه مراحل را طی کند.
زهرهوند البته به نکته مهم دیگری هم اشاره میکند و آن دستورالعمل جدید سازمان استاندارد است که اگرچه فرایند کار را تسهیل کرده اما به ضرر ایمنی آسانسورها تمام شده است.
او با بیان اینکه کار آسانسور حساس است و با جان مردم سروکار دارد، میگوید: «باید افراد آموزش دیده و متخصص در همه مراحل کار از طراحی تا نصب دستگاه حضور داشته باشند. اما وقتی طراحی در این فرایند حذف میشود و هر شرکتی ولو با یک نفر میتواند همه کار از طراحی گرفته تا نصب را انجام دهد، یعنی فرد متخصص در یک مرحله حذف شده است که این خطرناک است و باید به روال قبل باز گردد. الان حدود یکماه است که این اتفاق افتاده و تعدادی ثبت نام کرده و مجوز گرفتهاند که تخصص طراحی ندارند. برای همین ما درحال جمعآوری امضا هستیم تا مخالفت خودمان را با این کار اعلام کنیم.»
اینکه هر ماندن در کابین آسانسور یک حادثه آسانسوری تلقی شود، این روزها از سوی کارشناسان این حوزه رد میشود. آنها معتقدند که خرابی آسانسور مثلاً بر اثر قطعی برق یک حادثه نیست. هماکنون آسانسورها دارای ترمز ایمنی هستند و اغلب حوادث تلخی که در گذشته شنیده میشد هم مربوط به بالابرهایی بوده که اساساً برای حمل انسانها طراحی نشده و مخصوص حمل بار هستند. این البته به معنای رد حوادث ناشی از آسانسورها نیست. اما «استانداردهای دورهای با بازدیدهای ماهانه» اگر رعایت شود، میتواند از حوادث بسیاری پیشگیری کند. سؤال این است چرا استانداردهای ادواری الزامی نمیشود؟