برآورد مدعیان اصلی جوایز اسکار امسال

یک سرخپوست واقعی در نزدیکی مجسمه طلایی

وصال روحانی
خبرنگار

 با نزدیک‌تر شدن به زمان توزیع جوایز اسکار امسال محافل سینمایی و دوستداران هنرهفتم، بیش از پیش به گمانه‌زنی درباره فاتحان نود‌و‌ششمین دوره این جوایز می‌پردازند. اگرچه اسامی نامزدهای هر یک از شاخه‌های 24گانه زودتر از 3 بهمن اعلام نمی‌شود و مراسم توزیع جوایز هم در روز 21 اسفند در تالار دالبی تئاتر شهر لس‌آنجلس امریکا برگزار می‌شود، بنابراین وقت برای برآورد این موضوع اندک نخواهد بود. البته در تاریخ برپایی این مراسم که از سال 1927 آغاز شد، به دفعات اتفاق افتاده که شگفتی‌هایی روی بدهد و فیلم‌ها و هنرمندانی در صدر بایستند که شانس پیروزی‌شان اندک تلقی می‌شد و درعوض اقبال‌داران اصلی، ناکام و مغموم محل برگزاری مراسم را ترک گویند و بسیار بعید است که در توزیع اسکارهای 2024 اتفاقات غیرمنتظره تازه‌ای شکل نگیرد. با این توضیحات شرایط چند شاخه اصلی اسکار امسال را از نظر می‌گذرانیم.
 
کارگردانی؛ به نولان چشم بدوزید
در سالی که سه فیلم «اوپنهایمر»، «باربی» و «قاتلان ماه کامل» بیشترین سر و صدا را ایجاد کرده‌اند، کاملاً بدیهی است که کارگردانان هر سه فیلم ارشدترین نامزدهای اسکار برترین کارگردانی هم به حساب آیند. آنها کریستوفر نولان خالق فیلم دراماتیک و مبتنی‌بر تاریخ «اوپنهایمر»، گرتا گرویگ کارگردان زن جوان امریکایی و سازنده «باربی» و البته مارتین اسکورسیزی استاد مسلم هنر سینما و کارگردان «قاتلان ماه کامل» هستند. البته بردلی کوپر بازیگر- کارگردان امریکایی و سازنده «رهبر ارکستر» (یا «استاد») و کورد جفرسون کارگردان «داستان امریکایی» هم می‌توانند نامزد اسکار این شاخه شوند اما وقتی همه چیز را روی هم جمع ببندیم، می‌بینیم همان سه نفر اصلی بیشترین اقبال را دارند و در میان آنها، ‌نولان را باید صاحب‌بالاترین شانس دانست. نه‌تنها کیفیت بالای «اوپنهایمر» این احتمال را تشدید می‌کند بلکه پیشینه تقریباً 30‌ساله این هنرمند 53 ساله در ساخت آثار شاخص، سران آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری (مجری و توزیع‌کننده جوایز اسکار) را تشویق به اهدای مجسمه‌طلایی این رده به او می‌کند تا سپاسی بابت این همه ابداع و نوجویی و پرورش ایده‌های ناب در هنر فیلمسازی باشد. از جمله کارهای برتر او در سنوات گذشته که هیچ‌یک اسکار بهترین فیلم را نبردند و اسکار برترین کارگردانی را هم نصیب نولان نکردند، می‌توان به این آثار اشاره کرد؛ ممنتو (1999)، بی خوابی (2002)، تلقین (2009)، بین‌ستاره‌ای (2014) و دانکرک (2018). البته تریلوژی بت‌من نولان هم که در سال‌های 2005، 2008 و 2012 عرضه شدند، خالی از ابداعات شگرف و نگاه ویژه او به یکی از ابرقهرمانان خیالی داستان‌های کمیک استریپی نبود و فتح‌باب تازه‌ای در این خصوص برشمرده شد.
 
بازیگر نقش اول مرد؛ شانس‌ کوپر بیشتر است
در این شاخه دو مدعی تراز اول وجود دارند که بردلی کوپر و کیلین مورفی هستند و بر سه مدعی اصلی دیگر سایه‌ای آشکار انداخته‌اند. کوپر نه‌تنها فیلم دراماتیک «رهبر ارکستر» را ساخته بلکه بازیگر نقش اصلی آن نیز هست و کیلین مورفی همانی است که رل جی‌رابرت اوپنهایمر، خالق جنایت‌پیشه بمب اتمی را در فیلمی با همین نام ایفا کرده است. اهالی سینما و طرفداران این دو هنرپیشه میانسال هر کدام استدلال‌هایی در توجیه شانس بیشتر پیروزی برای فرد مورد‌نظر خود دارند اما اگر جوایز اهدا‌شده به «اوپنهایمر» در شب توزیع «اسکارهای 2024» فزون‌تر از حد شود، کاملاً محتمل خواهد بود که سران آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری که 10 هزار و 500 عضو دارد، جایزه این رده را از مورفی دریغ دارند و به کوپر بدهند که فیلمش کاندیداهای متعددی ندارد و در شاخه‌های اصلی به‌جز قسمت بهترین بازیگر مرد نقش اول و برترین کارگردانی سهمی را به خود اختصاص نداده است.
 
بازیگر زن نقش اول؛ پیروزی چهارمیخه یک سرخپوست واقعی
در این شاخه هم شانس 5 هنرمند بیشتر از سایرین به‌نظر می‌رسد اما این شاخه‌ای است که به اعتقاد خیلی‌ها، برنده آن نیز از همین حالا مشخص است و او کسی نیست جز لیلی گلداستون بازیگر نقش اول «قاتلان ماه کامل». حتی اگر این برآورد را صد درصد ندانیم، ‌باید متذکر شویم که گلداستون هم مثل کریستوفر نولان که خود را در آستانه فتح اسکار برترین کارگردانی می‌بیند، در نزدیکی و شاید هم یک قدمی این مجسمه طلایی تصور می‌کند. ساندرا هولر در «آناتومی یک سقوط»، کری مولیگان در «رهبر ارکستر» و اما استون در «چیزهای حقیرانه» هم بازی‌های بسیار خوبی ارائه داده‌اند و بازی اونجانو الیس تیلور در فیلم «ریشه» (یا «اصلی») هم تحسین‌شده اما گلداستون از امتیازهایی بهره می‌برد که رقبایش از آن بی‌نصیب‌ هستند. او که نقش یک زن سرخپوست زجرکشیده به نام «مالی برکهارت» در پس‌زمینه‌ای از چندین و چند جنایت توجیه‌نشده در سرزمین به تسخیر درآمده سرخپوستان در قرن گذشته را بازی می‌کند، باوجود داشتن صورتی فاقد حرکت‌های آشکار و عاری از حس این رنج و سرگشتگی را به بینندگان القا می‌کند. امتیاز اضافی گلداستون که می‌تواند پیروزی او را چهارمیخه کند، این است که از نظر اصل و طایفه هم سرخپوستی واقعی است.
 
بازیگر مرد نقش دوم؛ بخت‌های بیشتر گاسلینگ
در این شاخه هم تعداد مدعیان کم نیست اما اقبال پنج نفر بیشتر به نظر می‌رسد؛ رابرت داونی جونیور کهنه‌کار برای بازی در «اوپنهایمر»، چارلز ملتون برای ایفای نقش در فیلم «مه- دسامبر»، رایان گاسلینگ برای بازی در «باربی»، مارک رافالو برای حضور در «چیزهای حقیرانه» و البته رابرت دونیرو افسانه‌ای برای ایفای هنرمندانه یک نقش سرشار از دیالوگ‌های پیچیده در «قاتلان ماه کامل».  برآورد کارشناسان در این شاخه از بخت بالای رایان گاسلینگ خبر می‌دهد.
 
 
بازیگر زن نقش دوم؛ یک شاخه غیرقابل پیش‌بینی
در این رده هم هیچ فردی برتری مطلق ندارد و شانس‌ها بسیار به هم نزدیک است. به اعتقاد مجامع سینمایی، امیلی بلانت در «اوپنهایمر»، آمه‌ریکا فرارا در «باربی»، راشل مک‌آدامز در «منهم، مارگارت» و داوین جوی راندولف در «باقی‌مانده‌ها» بهترین‌های این رده در طول یک سال گذشته بوده‌اند و نظرسنجی‌های چند هفته اخیر نشانگر شانس بیشتر راندولف برای تصاحب مجسمه طلایی این شاخه است. با این‌حال تجربه موفق 20 ساله امیلی بلانت در ژانرها و شاخه‌های متنوع گواهی می‌دهد که تفوق احتمالی او بر راندولف و پیروزی‌اش را اصلاً یک شگفتی تلقی نکنیم. هرچه باشد، ما با جامعه سینمایی‌ای طرف هستیم که برای اهدای مهم‌ترین جوایز سالانه‌اش (و تبلیغاتی‌ترین جوایز سینمای جهان) فقط به معادلات و محاسبات ویژه خود بها می‌دهد و هر کاری از آن برمی‌آید.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هفتاد و سه
 - شماره هشت هزار و سیصد و هفتاد و سه - ۱۷ دی ۱۴۰۲