سوختبرها در جاده بندرعباس - میناب ترمز ندارند
پر سرعت با سوخت قاچاق
یوسف حیدری
گزارش نویس
اینجا سوخت قیمت جان دارد. راهی کوتاه برای رسیدن به پول زیاد. اما سفر با بمب متحرک آن در هم در این جاده کار هر کسی نیست. از لحظهای که سوار میشوند تا زمانی که به مقصد و مخزنهای بزرگ برسند ترمز و توقف برای شان معنا ندارد. همان اول کار پا روی پدال گاز میگذارند و پیچ و خم جاده را بالا و پایین میروند. به هر ماشین هم که میرسند با نور بالا علامت میدهند که از سر راه شان کنار برود. این ماجرای سوختبرهای جاده بندرعباس به میناب است. جایی که از 5 عصر به تسخیر خودروهای پژو و سمند با پلاکهای مخدوش درمیآید. کاروانی از آنها از کنار ما عبور میکنند و راننده مینیبوس خودرو جلویی را نشان میدهد و میگوید: ماشین اول سردسته است. معمولاً 4 یا 5 ماشین میشوند و بعد از بار زدن گازوئیل خودشان را به روستای پشتکوه میرسانند. سن و سالشان هم به 20 نمیرسد و هر کدام سوار بر یکی از همین ماشینها بار سوخت قاچاق را به میناب و اطراف آن میرسانند.
روزانه 2 تا 5 میلیون لیتر سوخت در استان هرمزگان قاچاق میشود. رقم این میزان قاچاق چیزی حدود ۵۰۰ میلیارد ریال است. این را رئیس دادگستری استان هرمزگان میگوید و از کشف روزانه صدها لیتر سوخت قاچاق از خودروهای سوختبر و لنچ خبر میدهد. روزی نیست که خبر مربوط به کشف سوخت قاچاق در این استان در رسانهها منتشر نشود، سوختی که به دلیل بالا بودن قیمت آن در کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط لنجها به رأس الخیمه قاچاق یا به کشتیهای تجاری در آبهای آزاد فروخته میشود. همین چند هفته گذشته پلیس در یک عملیات ویژه بیش از 2 میلیون و 500 لیتر سوخت قاچاق به همراه کیلومترها لوله که سوخت را از مخازن کنار ساحل به داخل لنچ منتقل میکرد، کشف کرد اما این فقط یک روی ماجراست. تصادف مرگبار خودروهای سوختبر و کشته شدن انسانهای بیگناه در جاده، تراژدی مرگباری است که هر روز رقم میخورد. سال گذشته 120 نفر در جادههای این استان در تصادفات خودروهای سوختبر کشته و صدها نفر هم مجروح و قطع عضو شدند. تلخترین آنها تصادف خودرو سوختبر با خودرو یک خانواده روستایی بود و 6 نفر از اعضای این خانواده در میان شعلههای آتش جان باختند. در یکی دیگر از حوادث مرگبار تصادف خودرو سوختبر در جاده میناب باعث مرگ 5 معلم شد.
«هر کدام از خودروهای سوخت چند مشک بزرگ پر از گازوئیل را در صندلی عقب و صندوق جاسازی میکنند و آن را در پشتکوه یا بندرکلاهی تحویل مخازن شبکه قاچاقچیها میدهند.» این را یکی از اهالی میناب میگوید و به کاروانی از خودروها اشاره میکند که در آخرین پیچ جاده خروجی میناب ناپدید میشوند. «اینجا برخی نوجوانان قید تحصیل را میزنند و مدرسه را رها میکنند و سراغ قاچاق سوخت میروند. فقط کافی است رانندگی بلد باشند. سوار ماشین میشوند و 75 کیلومتر آنطرفتر سوخت قاچاق را تحویل میدهند و برای هر سفر 400 تا 600 هزار تومان میگیرند. از 5 عصر تا 7 صبح روز بعد پنج بار این مسیر را میروند و میآیند. پولی که میگیرند آنقدر هست که قید کار دیگر را میزنند. یعنی اگر برای شان کارآفرینی کنید آن هم با حقوق ماهانه 12 تا 15 میلیون تومان باز هم حاضر نیستند سوختبری را رها کنند. برای جلوگیری از قاچاق سوخت هم هر سال راهکار جدیدی ارائه میشود ولی بازهم قاچاقچیان سوخت راه خودشان را پیدا میکنند. مثلاً کاهش سهمیه آزاد کارت سوخت و کم شدن تعداد کارتهای سوخت جایگاهها، راهکارهایی بودند که برای کم شدن قاچاق سوخت از سال قبل به اجرا درآمد. علاوه بر آن در هرمزگان خودروهایی مثل مینیبوس و اتوبوس مجهز به جیپیاس شدند تا میزان مسافتی را که هر روز طی میکنند مشخص شود. همچنین با قرار دادن سامانهای روی سقف این ماشینها وارد هر جایگاه سوخت شوند اطلاعات آنها و میزان گازوئیل که به باک ماشین میریزند مشخص میشود. با وجود این باز هم شاهد قاچاق سوخت در جادههای این استان هستیم.»
جاده سیرجان به بندرعباس بعد از عوارضی چند پسربچه با دبههای خالی ایستادهاند. با نزدیک شدن هر کامیون دبه را بالا میگیرند و علامت میدهند. کمی آنطرفتر خودرو نیسان که مخزن سفید رنگی روی آن نصب شده ایستاده و راننده آن سیگاری روشن کرده و پک عمیقی به آن میزند. «اینها معمولاً هر روز اینجا از کامیونها سوخت میخرند.» این را راننده مینیبوس که اهل میناب است میگوید و به نیسان آبی که کمی جلوتر توقف کرده، اشاره میکند. میگوید: «برخی رانندههای کامیون مقداری از سهمیه سوخت گازوئیلشان را اینجا به همین سوختبرها میفروشند. همین پسربچهها با شیلنگ و دبه گازوئیل را از باک بیرون میکشند و داخل مخزن روی نیسان میریزند. رانندههای کامیون هم سوخت به اندازهای که تا بندر شهید رجایی بروند ذخیره میکنند و بقیه را میفروشند. با تاریک شدن هوا هم سوختبرها سوخت قاچاق را به بندرکلاهی میبرند و تحویل لنچ میدهند.»
ارابههای مرگ
امیرعلی 17 سال دارد و چند ماهی میشود قاچاق سوخت را برای همیشه کنار گذاشته است. عرق صورت آفتاب سوختهاش را با دست روغنیاش پاک میکند و در مخزن روغن ماشین را باز میکند. از دو ماه قبل در مکانیکی مشغول کار شده و از شرایط هم راضی است. از 15 سالگی سراغ سوختبری رفت و با پول قاچاق سوخت در یک سال توانست برای خودش ماشین بخرد. میگوید: «اینجا خیلی از بچهها از 15 سالگی وارد کار سوختبری میشوند. برخی برای اینکه نشان بدهند بزرگ شدهاند، بعضی هم برای پول سراغ این کار میروند. اینجا کسانی هستند که چند خودرو برای سوختبری دارند و آن را در اختیار کسانی مثل من قرار میدهند. از بندرعباس گازوئیل بار میزدیم و راه میافتادیم. کسانی که سوختبر هستند مشکهای سوخت را در ماشین جاسازی میکنند. صندلی عقب ماشین را درمیآورند و پتو میاندازند و روی آن هم مشک مخصوص حمل سوخت قرار میدهند. هر بار هم پنج تا هشت مشک 220 لیتری بار میزنند و چند ماشین پشت سر هم حرکت میکنند. عقب ماشین به آسفالت جاده نزدیک میشود و با هر دستانداز امکان واژگون شدن وجو دارد.»
وی ادامه میدهد: «اینجا معمولاً از ساعت 5 عصر کار سوختبری شروع میشود و تا صبح روز بعد پنج بار مسیر 75 کیلومتری بندرعباس تا پشتکوه را طی میکنند. قیمت گازوئیل اینجا هر روز در نوسان است و کسی که ماشین زیادی داشته باشد سود بیشتری از فروش سوخت قاچاق میبرد. معمولاً از مسیر بیراهه میروند و بعد از چند کیلومتر و عبور از پلیسراه دوباره وارد جاده اصلی میشوند. هیچ توقفی ندارند و باید به سرعت خودشان را به پشتکوه برسانند. از آنجا هم سوخت قاچاق با خودرو نیسان به بندرکلاهی منتقل میشود. گازوئیل قاچاق در بندر کلاهی و اطراف آن به لنج منتقل و از آنجا به سواحل رأس الخیمه امارات میرود یا کشتیهای تجاری که در آبهای آزاد در حرکت هستند، فروخته میشود. نکته مهم اینکه روی دریا این سوخت به دلار فروخته میشود و معمولاً مالک لنچ که سوخت قاچاق حمل میکند سود زیادی میبرد بهطوری که با دو یا سه بار فروش سوخت قاچاق پول خرید یک لنچ دیگر تأمین میشود. تنها کسانی که سود کمتری میگیرند رانندههایی مثل من هستند. این پول به این همه خطر نمیارزد. یک بار وقتی یکی از دوستانم مقابل چشمان من در تصادف و شعلههای آتش سوخت همه وجودم لرزید. با اولین تصادف، ماشین منفجر میشود و هیچ کاری از دست کسی برنمیآید.»
بــــرش
نوجوانان قید تحصیل را می زنند و مدرسه را رها میکنند سراغ قاچاق سوخت می روند. فقط کافی است رانندگی بلد باشند . سوار ماشین سوخت بر میشوند و 75 کیلومتر آن طرف تر سوخت قاچاق را تحویل می دهند و برای هر سفر 400 تا 600 هزار تومان میگیرند. از 5 عصر تا 7 صبح روز بعد پنج بار این مسیر رامی روند و میآیند