جیب بلاگرها چگونه در آشپزخانه پر می شود؟

ویترین آشپزخانه در قاب های مجازی

مریم طالشی
گزارش نویس

یک روز چینی لب طلایی طرفدار پیدا می‌کند و یک روز مس سفید. زمانی همه عاشق سفال رنگی گلدار می‌شوند و یک وقت دیگر استیل ساده بی‌نقش و نگار. گاهی بلور تراش‌خورده مورد توجه مشکل پسندان است و وقتی هم ظروف چوب و بامبو خودی نشان می‌دهند و آن‌ وقت است که توی هر آشپزخانه‌ای نشانی از آنها پیدا می‌کنی. قابلمه و ماهیتابه‌ها هم شامل این تغییرات می‌شوند. قابلمه‌های تفلون جای خودشان را به اسباب پخت و پز چدنی می‌دهند و کمی بعد قابلمه و تابه‌های تمام استیل ضد‌زنگ جایشان را می‌گیرند. معمولاً هم یک استدلال علمی و پزشکی پشت این تغییر و تحولات است؛ مثلاً می‌گویند تفلون سرطان‌زاست و استیل بهتر است یا مس خاصیت درمانی دارد و ملامین باعث بیماری می‌شود. یک زمان چو می‌افتد که مثل قدیم‌ها باید در قابلمه‌های رویی غذا پخت چون قدیمی‌ها لابد یک چیزی می‌دانستند که تمام پخت و پزشان در این ظرف‌ها بود و زمانی دیگر می‌گویند اینها اصلاً به درد نمی‌خورد و تکنولوژی روز را نباید نادیده گرفت.
این وسط سلیقه‌ها هم مدام تغییر می‌کند و دیگر مثل قدیم نیست که ظرف و ظروف سال‌های سال در آشپزخانه‌ها بمانند و گاهی از مادر به دختر برسند و خاطرات سال‌ها را زنده نگه دارند. همان‌هایی که تا چند سال پیش عاشق رنگ‌های نارنجی و قرمز و طرح‌های شلوغ بودند، ناگهان همه چیز را سفید و شیری می‌پسندند و به اصطلاح عاشق طرح‌های مینیمال می‌شوند. اگر سری به فروشگاه‌های لوازم آشپزخانه بزنید احتمالاً متوجه خواهید شد که اجناسی مطابق سلیقه روز دارند؛ سلیقه‌ای که مدام عوض می‌شود و گاهی سرعت تغییرش از رسیدن بار جدید جلو می‌زند.
حسین محمودی، فروشنده لوازم خانگی معتقد است: برخی عمده‌فروشان با وارد کردن حجم زیادی از کالا در بازار، مد روز را هم ایجاد می‌کنند. در واقع آنها هستند که به مردم خط می‌دهند دنبال خرید چه کالایی بروند. او ادامه می‌دهد: «شما ناگهان می‌بینید سرویس غذاخوری فلان طرح در بازار پر می‌شود و همزمان با آن تبلیغاتی انجام می‌شود که تمایل مردم را به خرید آن زیاد کند. مثلاً می‌بینید بلاگرهای اینستاگرام همه‌شان همان سرویس را سر سفره می‌گذارند یا آشپزخانه‌شان را با استفاده از آن دکور می‌کنند. ممکن است حتی به صورت مستقیم به تبلیغ آن کالا بپردازند اما با استفاده از آن چشم بیننده کم‌کم از آن کالا پر می‌شود و زمانی که می‌بیند بلاگرها دارند از آن استفاده می‌کنند ناخودآگاه سلیقه‌اش به آن سمت تمایل پیدا می‌کند. وقتی پشت ماجرا را نگاه کنید، می‌بینید کل ماجرا پروژه تبلیغاتی است. همزمان در برخی کافه‌ها و رستوران‌ها هم از همان ظرف و ظروف می‌بینید و باز توجه شما جلب می‌شود و این مسأله اصلاً اتفاقی نیست. البته به خودی خود ایرادی ندارد که مردم دوست داشته باشند وسایل آشپزخانه خود را تغییر دهند، اما وقتی این کار بدون فکر و فقط با توجه به تبلیغات اینچنینی انجام شود خیلی خوب نیست. در این مورد حتی فروشنده‌های لوازم خانگی هم دچار مشکل می‌شوند چون بخش زیادی از اجناسی که در مغازه دارند دیگر خریداری نمی‌شود به دلیل اینکه سلیقه همه مثل هم شده و دیگر آن تنوع در سلایق از بین می‌رود. در واقع باید تسلیم عمده‌فروشان و واردکنندگان بزرگ شوند که می‌خواهند کالای موردنظرشان را ترند بازار کنند و سود اصلی را هم آنها می‌برند چون با وارد کردن محموله جدید، قبلی‌ها دوباره دمده می‌شوند و گوشه مغازه خاک می‌خورند.»
پویا هاشم‌خانی دیگر فروشنده لوازم آشپزخانه هم معتقد است، تأثیر تبلیغات در کنار چشم و هم‌چشمی ‌در عوض کردن مدام لوازم آشپزخانه مؤثر است: «الان وسایل آشپزخانه خیلی زود دل آدم‌ها را می‌زند و خیلی وقت‌ها اینجوری است که اسباب پز دادن به دیگران است. خصوصاً استفاده از مارک‌های معروف و گران ظروف و لوازم آشپزخانه در بین برخی افراد رواج پیدا کرده و بدون اینکه به قیمت یا اصل بودن کالا فکر کنند فقط می‌خواهند آن را در آشپزخانه خود داشته باشند. مثلاً بعضی مشتری‌ها می‌آیند و سراغ لوازمی از فلان مارک معروف را می‌گیرند که من با اطمینان به آنها می‌گویم در بازار پیدا نمی‌کنند مگر نوع تقلبی آن را و با کمال تعجب می‌بینم حتی حاضرند تقلبی کالای موردنظرشان را بخرند و در آشپزخانه بگذارند تا توی چشم باشد. آنها حتی به کارایی کالا فکر نمی‌کنند و اینکه ممکن است بعد از دو بار استفاده خراب شود و فقط همین که به چشم بیاید برایشان کافی است. خیلی‌ها هم به همین دلیل سراغ آنلاین‌شاپ‌ها می‌روند و کالا را با قیمت گزاف تهیه می‌کنند و حتی اسیر دست کلاهبرداران هم می‌شوند، اما باز عبرت نمی‌گیرند. قبلاً اینقدر چشم و هم‌چشمی‌در مورد وسایل آشپزخانه و سرویس‌های غذاخوری وجود نداشت و کسی هم توجه چندانی به این مسأله نمی‌کرد، اما الان خیلی‌ها بشقاب خانه طرف را برمی‌گردانند تا ببینید مارکش چیست.»
بین مدهای جورواجور گاهی هم تب نوستالژی بالا می‌گیرد و ظروف قدیمی مد می‌شوند. این جور وقت‌هاست که کاسه بشقاب‌های لعابی و ظروف چینی گل‌سرخی مجالی برای خودنمایی پیدا می‌کنند و غذا در سینی‌های بزرگ مسی سرو می‌شود. البته که زیباست اما وقتی فقط برای مدتی کوتاه قرار است استفاده شود، دیگر بیشتر به جنبه مد روز بودن آن توجه می‌شود و اینکه بعد از مدتی چه سرنوشتی برای ظرف‌های قدیمی از پستو درآمده رقم می‌خورد دیگر چندان اهمیتی ندارد. خیلی‌هایشان پرت می‌شوند گوشه کابینت یا انبار و برخی هم به فروش می‌رسند تا از مغازه‌های کهنه‌فروشی سردرآورند.
آقای حسن‌پور مالک یکی از همین کهنه‌فروشی‌هاست که سال‌هاست در زمینه خرید و فروش ظروف قدیمی فعالیت دارد، اما این روزها کار و بارش رونق چندانی ندارد چرا که به گفته او، دیگر ظرف و ظروف قدیمی از مد افتاده‌اند و کسی سراغ آنها نمی‌آید. او می‌گوید: «تا دو سال پیش بازار فروش این مدل ظرف‌ها داغ بود اما حالا سلیقه‌ها به سمت ظروف مدرن رفته و گل‌سرخی‌ها و ملامین‌های لیلی و مجنون دوباره از رونق افتاده‌اند. یک زمانی حتی چینی‌های بند‌زده را هم می‌خریدند چون به نظرشان قشنگ بود، اما حالا دیگر تنگ‌های شیشه‌ای رنگی و چینی‌های قدیمی لب‌پر طرفدار ندارد. البته ممکن است چند وقت دیگر دوباره اینها مد شوند، کسی چه می‌داند.»
این روزها آشپزخانه‌های شلوغ با رنگ‌های تند و زنده جای خودشان را به دکوراسیون تک‌رنگ و ساده داده‌اند و خیلی‌ها با شعار «زیبایی در سادگی است»، دنباله‌رو بلاگرهای اینستاگرامی شده‌اند که پشت سادگی اسباب و لوازمشان هزینه‌های بسیار بالا پنهان شده است. در واقع آنها سادگی گرانی را به رخ مخاطب می‌کشند و سلیقه او را به سمت و سویی که مد نظرشان است، هدایت می‌کنند و مشکل دقیقاً از همین جا شروع می‌شود وگرنه اگر کسی بر اساس نیاز و سلیقه خود چیزی را انتخاب کند خیلی هم خوب است. مسأله این است که این سلیقه هدایت‌شده، فرد را به سمت مصرف‌گرایی سوق می‌دهد و پول و انرژی زیادی از او می‌گیرد تا آشپزخانه‌اش را مد روز نگه دارد.

 

بــــرش

ناگهان می‌بینید سرویس غذاخوری فلان طرح در بازار پر می‌شود و همزمان با آن تبلیغاتی انجام می‌شود که تمایل مردم را به خرید آن زیاد کند. مثلاً می‌بینید بلاگرهای اینستاگرام همه‌شان همان سرویس را سر سفره می‌گذارند یا آشپزخانه‌شان را با استفاده از آن دکور می‌کنند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت
 - شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت - ۲۸ آذر ۱۴۰۲