وقتی قاب موبایل میزبان دورهمی یلدایی میشود
یک شب هفت هزار ساله
یوسف حیدری
گزارش نویس
یک دقیقه طولانیتر از شبهای دیگر است اما به قدمت تاریخ ایران اعتبار دارد؛ یلدایی که نوید بلند شدن روز و نفس گرم خورشید میدهد تا دلها بیشتر از قبل به هم نزدیک شوند. یلدا هم همانند دیگر آیینهای کهن ایرانیان مثل نوروز، چهارشنبهسوری و جشن سده با آداب و رسوم خاصی همراه است؛ رسم و آیینهایی که در گذر زمان برخی از آنها هویت اصلیشان را از دست داده و تنها یک نام از آنها باقی مانده است. برخی هم از اصل خودشان دور ماندهاند و تنها به یک نمایش تبدیل شدهاند.
انگار زندگی شهرنشینی و تکنولوژیهای جدید گرد فراموشی روی خیلی از آیینهای یلدایی پاشیده است. برخی از خانوادهها تمایل زیادی دارند با جلوهنمایی و تظاهر به اجرای سنتها بپردازند. این در حالی است که اصل و اساس سنتهایی مانند یلدا بر سادگی است. به اعتقاد برخی از جامعهشناسان، وجود تکنولوژی و فضای مجازی در کنار برخی بدعتها باعث شده است سنت کهن شب یلدا از فلسفه اصلی خود فاصله بگیرد.
مرد میوهفروش جعبه انار را روی میز میگذارد و با دستمال خاک آنها را میگیرد. میگوید یلدا بدون انار و هندوانه معنا ندارد. برای همین امروز از ترهبار مرکزی یک وانت هندوانه و انار بار زدم و به مغازه آوردم. وقتی صحبت از شب یلدا و سنتهای این شب میشود، آهی میکشد و میگوید: «یلدا هم یلدای قدیم. وقتی بچه بودیم برای رسیدن شب یلدا لحظهشماری میکردیم. شب اول زمستان آنقدر برف میآمد که بهسختی به خانه پدربزرگ میرفتیم. بعد هم کرسی و گرم شدن پاها و صحبتها و قصههای پدربزرگ لحظههای فراموشنشدنی را برای ما رقم میزد. آخر شب هم پدرم برای هرکدام از ما فال حافظ میگرفت و دور هم تا پاسی از شب خوش بودیم. نه خبری از موبایل و فضای مجازی بود و نه از تشریفات خاص و تم قرمز. همه چیز در عین سادگی برگزار میشد. اما الان باید هم تم قرمز بپوشند و هم خانه تزئینات خاصی داشته باشد. خانوادهها هم که کوچکتر شدهاند و خبری از عمو و دایی و خاله و عمه در دورهمیهای یلدا نیست، فقط پدر و مادر و بچهها و شاید پدربزرگ و مادربزرگ. بچهها هم که سرشان توی گوشی است و صفحات مجازی را بالا و پایین میکنند. چند تا هم عکس از انار و هندوانه میاندازند و آن را به اشتراک میگذارند.» مشتری مغازه که مشغول جدا کردن انار است ادامه حرفهای میوهفروش را میگیرد و میگوید: « اگر سنتهایی مثل شب یلدا نباشند چیزی از فرهنگ کهن ما ایرانیها نمیماند. همین میشود که امروز برخی از نوجوانان دنبال کریسمس و ولنتاین هستند و علاقهای به یلدا و نوروز ندارند. در حالی که این سنتهای غربی با فرهنگ ما همخوانی ندارند و سنتهای ما خیلی ریشهدارتر از آنهاست.»
انسجام فرهنگی موضوعی است که در مناسبتهای ملی باید به صورت محوری تداوم پیدا کند تا فرهنگ دیداری و شنیداری از میان نرود. با کمرنگ شدن فرهنگ دیداری و شنیداری، فاصله و گسست بیننسلی اتفاق میافتد به طوری که گاهی اوقات فرزندان کنار والدین احساس غریبی میکنند و حرف مشترکی با هم ندارند. اما سنتهایی مثل یلدا یا جشن سده که قدمت آن به زمان پیدایش آتش برمیگردد و یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است، میتواند زمینهساز پیوند بیننسلی باشد.
چند جریان میتواند به سنتهایی مثل شب یلدا آسیب بزند. این آسیب تا جایی است که باعث میشود برخی از نسل امروزی با این سنتها احساس غریبی کنند. این را دکتر علی انتظاری جامعهشناس و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید و معتقد است، جریانی وجود دارد که در تقویت حریم خصوصی و فردی کردن جامعه و تضعیف نهاد خانواده تلاش میکند: «این جریان هم در جوامع غربی وجود دارد و هم در جامعه ما. این تفکر قبل از انقلاب توسط روشنفکران غربگرا که به آن التزام داشتند، ترویج میشد. آنها اعتقاد داشتند نهادهای سنتی مانع مدرنیته میشوند. بعد از انقلاب هم برخی از روشنفکران همین هدف را برعهده گرفتند. در حالی که اینها تجربیات اجتماعی بشر هستند و به این راحتی نمیتوان با آنها برخورد کرد. نتیجه این برخوردها فردی کردن آدمها میشود. تنهایی مهمترین بستر برای رشد بیماریهای روانی است و همه اینها در اثر تضعیف واقعیتهای اجتماعی به وجود میآید.»
فاصله اجتماعی
با شیوع کرونا گفتمان پزشکی بر فاصله و تنهایی بیشتر تأکید کرد. در همه رسانهها اعلام میشد، فاصله اجتماعی را رعایت کنید و همین امر باعث شد خیلی از سنتهایی که در آن اعضای خانواده یا اقوام دور هم جمع میشدند، تعطیل شوند. برخی به این دوری عادت کردند و ترجیح میدهند این فاصله را همچنان رعایت کنند. دکتر انتظاری معتقد است، باید یک بازنگری اساسی در این باره انجام شود: «آن روزها بارها اعتراض کردیم این جمله درست نیست و برای یک جامعه خطرناک است. باید برای جامعه روی فاصله فیزیکی تأکید میشد و نه فاصله اجتماعی و همین امر فاصله گرفتن از سنتهای اجتماعی را تشدید کرد. به عقیده من لازم است یک بازنگری اساسی روی این موضوع شود تا نگاههای غلطی که در جامعه وجود دارند اصلاح شود. به اعتقاد من اگر هم ما شبی به نام شب یلدا نداشتیم باید آن را ایجاد میکردیم و من حتی از این جلوتر میروم و میگویم نباید با سنت چهارشنبهسوری هم برخورد شبه روشنفکرانه شود.
این شب به عنوان ارتباط گرفتن با همسایگان و تخلیه هیجان و پاسداشت آیین کهن ایران ثبت شده است. این سنتها و چیزهایی از این قبیل مثل پاتختی و حنابندان و خیلی چیزهای دیگر هیچگاه بدون علت به وجود نیامده است. آنها برای این به وجود آمدهاند که انسان تنها نباشد و در خوشی و ناخوشی نباید انسان تنها بماند و این حاصل تجربه اجتماعی چند هزار ساله ایرانیان است و نباید با نگاههای سطحی و کوتاه مورد نقد قرار گیرد. باید به سنتهای 7 هزار ساله مردمانی که با هم زندگی کردهاند و روابط و مناسبات اجتماعی داشتهاند، احترام گذاشت.»
وحدت اجتماعی و هویت ملی
در ارتباط با تأثیر شبکههای اجتماعی بر سنتهایی مثل شب یلدا باید گفت، بخشی از این شبکهها و کانالها در جهت تضعیف سنتهای مردم فعالیت میکنند زیرا قدرت مردم در نهادهای سنتی است. دکتر انتظاری با تأکید بر اینکه اگر این نهادها تضعیف شوند عملاً جامعه تضعیف میشود و وحدت اجتماعی و هویت ملی تضعیف میشود، میگوید: «بخش دیگری از شبکههای مجازی گرایشهای بیهویتی را تبلیغ میکنند و این بیهویتی بر اثر حاکمیت فضای مجازی است. کسانی که در فضای مجازی غرق میشوند منطق فضای مجازی بر اینها حاکمیت پیدا میکند. به نوعی هویت مجازی کاذب بر هویت واقعی آنها غلبه میکند. در نتیجه رفتار آنها بر اساس منطق مجازی تنظیم شده و دچار توهم میشوند و نسبت به همه چیز که جنبه ملی و ایرانی دارد احساس بیتعلقی میکنند. باید تلاش کنیم مجازیزدایی در ذهنیت انسانها شکل بگیرد تا بدانند مناسبات در محیط واقعی با چیزی که آنها در فضای مجازی تصور میکنند متفاوت است. افرادی که تحت تأثیر فضای مجازی قرار میگیرند بیشتر از اینکه به سنتهای جامعه خودشان دلبسته شوند به سنتهای غربی و بیگانه مثل ولنتاین و کریسمس دلبستگی پیدا میکنند.»