نقدی بر مدیریت فرهنگ مصرف کالاها در ایران

لوکس فروشی در بازار دست دوم

حمیده امینی فرد
گزارش نویس

از آن سال‌ها که ما اجناس دسته دو را با نام «تاناکورا» می‌شناختیم، زمان‌های زیادی می‌گذرد. حالا دست دوم‌ها در لیست کالاهای پرطرفداری قرار گرفته‌اند که خریدشان نه تنها عیب نیست که گاهی هم با زحمت زیاد و رقابت نفسگیری همراه است که خیلی‌ها برای بدست آوردن آن جنس دست دو به جان می‌خرند. نمونه‌اش هم صفحه یکی از همین بلاگرهای اینستاگرامی معروف که در یک شبانه‌روز، تمام اجناس دست دو خود را از لباس گرفته تا کیف و کفش و حتی گلدان‌های قدیمی خانه‌اش را به حراج گذاشت و فروخت. جالب اینکه مشتری‌ها حتی فرصت فکر کردن هم نداشتند و تا عکسی به اصطلاح پست می‌شد، بدون آنکه حتی از ظاهر و سلامت جنس مطمئن شوند، در کسری از ثانیه باید موافقت‌شان را اعلام می‌کردند تا جنس برای‌شان کنار گذاشته شود. بازار دست دوها اگرچه زمانی در دست کالاهای فرسوده و درب و داغان بود که جز طبقه ضعیف، کسی طالب خریدش نبود، اما حالا به یکی از پرطرفدارترین انواع بازارهای مصرفی تبدیل شده که مشتری‌های زیادی را از طبقات میانی و بالای اجتماعی جذب کرده است. کافیست به جای مغازه‌های خیابانی و انواع سایت‌های اسم و رسم دار، سری به صفحات مجازی شبکه‌های اجتماعی بزنید تا با لیست بلند بالایی از کالاهای لوکس و گرانقیمت روبه‌رو شوید که جز طبقه بالای اقتصادی، کسی زورش به خرید آنها نمی‌رسد.

اجناس دست دو برای ثروتمندان
در شناسنامه برخی از این صفحات حتی قید شده که «اجناس ما کاملاً اصل است و فقط افرادی که توان مالی خرید این کالاها را دارند، دنبال کنند». جالب اینکه وقتی پیگیر صفحه‌ای می‌شوید که ظاهراً فقط افراد با بضاعت مالی مناسب عضو هستند، متوجه می‌شوید که فروشنده صرفاً یک اداره کننده است و حتی اجناسی را که دراین بازار مجازی رد و بدل می‌شوند از نزدیک ندیده است. بنابراین وقتی از او درباره صحت اصالت کالا سؤال می‌کنید هم حق به جانب می‌گوید: «اینجا افرادی عضو هستند که فرق بین کیف تقلبی و اصل را می‌دانند، پس نیازی به کار کارشناسی و صحت سنجی نیست!». شیوه فروش اجناس هم جالب توجه است. اداره کننده صفحه، عکس و فیلم کامل جنسی که از فروشنده دریافت کرده را بنا به درخواست خریدار ارسال می‌کند و مشتری هم شانس بیاورد چند ساعت و اگرهم نه چند دقیقه فرصت دارد تا خرید خود را انتخاب و نهایی کند. یکی از کالاها، کیف مارکدار سفید رنگی است که هیچ نمایندگی درایران ندارد، اما در کشورهای همسایه حدود 10 تا 12 میلیون تومان قیمت‌گذاری شده است. فروشنده این کالا را با احتساب 15 درصد حق معامله، 4 میلیون تومان قیمت‌گذاری کرده است. پسندیدید، بعد از واریز وجه به حساب او، آدرس شما به فروشنده ارسال و بعد هم کالا در خانه تحویل داده می‌شود، با این تفاوت که هیچ ارتباطی میان شما و فروشنده برقرار نمی‌شود. البته این درباره کالاهایی صدق می‌کند که به نسبت ارزان‌تر هستند. خانم اداره کننده پیج، بعضی کیف و کفش‌ها را به دلار قیمت‌گذاری کرده و اگر مایل به خرید کالا هستید باید نرخ را به دلار و نه ریال پرداخت کنید. درباره کالاهای دلاری، شناسنامه اصل بودن کالا هم الزامی است و معمولاً فروشندگان به عنوان یک مزیت از آن نام می‌برند. سالم بودن و بدون لکه و آلودگی هم از جمله ملزومات کالاهای لوکس است که باید رعایت شود. اما اینکه تا چه اندازه بعد از فروش این موارد رعایت شده یا نه، کاملاً به انصاف فروشنده‌ای بستگی دارد که جنس را به شما فروخته است، چراکه اگر مثلاً کالایی اصل نبوده باشد، دست‌تان برای شکایت به جایی بند نیست! در آن طرف ماجرا البته صفحاتی هم هستند که با شعار طرفداری از محیط زیست اقدام به فروش کالاهای دست دوم می‌کنند. شعارشان هم مصرف کمتر و محیط زیست سالم‌تر است. بیشتر اجناسی هم که عرضه می‌شود در دسته کیف و کفش و پوشاکی قرار می‌گیرد که معمولاً یک تا دو بار بیشتر استفاده نشده و در ظاهر کاملاً سالمند. در این کانال‌ها معمولاً مشتری‌ها حس بهتری دارند، چون حتی اگر برچسب کهنه‌پوش هم بخورند، ژست مسئولیت اجتماعی می‌گیرند و نمای بیرونی بهتری دارد.

مسئولیت اجتماعی در مقابل مصرف کالاها
واقعیت درباره کالاهای دسته دو در دنیا، اما به تلخی که در فرهنگ ما جا افتاده نیست. در همه جای دنیا خرید و فروش کالاهای دست دوم به عنوان نوعی از بازار داد و ستد پذیرفته شده و برای همین هم دارای ابزارهای رسمی و قانونی است. مثلاً در دوبی، وب سایت معروفی وجود دارد که لباس طراحان محبوب را می‌فروشد و اینطور نیست که کالایی تقلبی به جای اصل جا زده و با نرخ بالا به‌فروش برسد. یا فروشگاه معروف دیگری لباس‌های دست دوم شما را تحویل می‌گیرد و با اندکی تغییرات و تعمیرات، آن را به سبکی جدید عرضه می‌کند. یا فروشگاه دیگری که فروش لباس‌های دست دوم را در قالب یک رویداد بزرگ با موسیقی و انواع خوراکی‌ها برنامه‌ریزی کرده و خیلی‌ها را از نقاط مختلف شهر جذب می‌کند. برخی از این فروشگاه‌ها و وب سایت‌های خرید هم با اهداف خیرخواهانه شکل گرفته‌اند. یکی از همین فروشگاه‌ها که در اصل یک مؤسسه مردم نهاد است، بخش اصلی درآمدش را از فروش لباس‌های دست دوم بدست می‌آورد و این پول تماماً خرج امور خیریه می‌شود. یا فروشگاه معروفی در میلان ایتالیا که با فروش لباس‌های دست دوم هزینه تحصیل و حمایت از کودکان کشورهای درحال توسعه را تأمین می‌کند. یا یک فروشگاه مردم نهاد ایتالیایی پرطرفدار که عواید فروش خود را صرف مشکلات بومی و زیست محیطی می‌کند. در ایران هم البته به غیر از سایت‌های معروفی که این روزها حسابی کسب و کارشان گرفته است، کانال‌ها و صفحات متعددی در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شده که با خرید و فروش محصولات خانگی نه فقط از منظر صرفه‌جویی اقتصادی که از لحاظ کاهش میزان مصرف هم، قدم‌های خوبی برداشته‌اند. حتی اگر خیلی از این کانال‌ها هم با شعار حفاظت از محیط زیست راه‌اندازی نشده باشند، اما غیر مستقیم به مدیریت مصرف کالاهای غیر ضروری کمک می‌کنند. با وجود این جای خالی بازارهای رسمی‌تر همچنان وجود دارد. بویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند تا وسایل دست دوم خود را نه به سمساری‌های خیابانی بلندگو بدست، که به افرادی اهدا کنند که می‌دانند نیازمالی بیشتری دارند. خیریه‌های خانگی معمولاً با ایجاد چرخه دریافت کالاها از خیرین، تمیز و بسته‌بندی کردن آنها و رساندن به‌دست نیازمندان، این بار غیررسمی را به دوش می‌کشند، اما از آنجا که تعدادشان زیاد نیست و پشتیبانی بالایی هم ندارند، نمی‌توانند کالاهایی را که جمع‌آوری می‌کنند بدرستی توزیع کنند. برای همین خیلی از کالاها به‌دست نیازمندانی می‌رسد که بارها و بارها از این کمک‌ها دریافت کرده‌اند و درمقابل تعداد زیادی همچنان سرشان بی‌کلاه مانده است. برخی خیریه‌ها معمولاً با برگزاری بازارچه‌های مناسبتی با فروش ترشی و شیرینی و اجناس نو تلاش می‌کنند تا مبالغی را به نفع افراد ضعیف جمع‌آوری کنند، اما فروش کالاهای دست دو برای درآمدزایی اغلب با واکنش‌های منفی مخالفان روبه‌رو می‌شود. عده‌ای با موضع‌گیری علیه استفاده از اجناس دست دو، معتقدند که نباید فرهنگ استفاده ازآنها در ایران رایج شود، چراکه معتقدند که شأن افراد زیر سؤال می‌رود، درحالی‌که برای کاهش تبعات منفی بازار غیررسمی که سال‌هاست شکل گرفته و به سرعت نیز درحال بزرگ شدن است، باید این سازکار ساماندهی شود. از طرفی فرهنگ استفاده از کالاهای دست دو هم نیازمند بازنگری است. فروش وسایل کهنه و زهوار در رفته و احیاناً خراب و بلا استفاده نباید به عنوان کالای دست دوم تعریف شود. کالای دست دو در واقع کالایی است که استفاده شده اما همچنان ظاهر و باطن خود را حفظ کرده و با دست اول خود تفاوت چندانی ندارد!

 

بــــرش

فرهنگ استفاده از کالاهای دست دوم هم نیازمند بازنگری است. فروش وسایل کهنه و زهوار در رفته و احیاناً خراب و بلا استفاده نباید به عنوان کالای دست دوم تعریف شود. کالای دست دوم در واقع کالایی است که استفاده شده اما همچنان ظاهر و باطن خود را حفظ کرده و با دست اول خود تفاوت چندانی ندارد!

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و دو
 - شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و دو - ۲۱ آذر ۱۴۰۲