یک برداشت نهچندان محبوب از فرهنگ مصرف میوه و سبزیجات در بین شهروندان
خرید لکهدار
حمیده امینی فرد
گزارش نویس
برای اولینبار بود که ساعت 8 شب مسیرم به یکی از میادین میوه و ترهبار محلی میافتاد. غرفهدارها مشغول تمیزکاری آخر شب غرفهها شده بودند و تقریباً هرآنچه مانده بود را در نایلونهای پلاستیکی 4-3 کیلویی بستهبندی کرده و در کنار در ورودی به شکلی که از بیرون دیده شود، چیده بودند. ناگهان آقای متشخصی که ظاهرش نشان میداد از نظر مالی وضعیت بدی ندارد، بدون آنکه نگاهش را به سمت دیگران برگرداند و یا اصلاً اهمیتی بدهد که کسی متوجه حضورش شده یا نه، با اعتماد به نفس به سمت میوههای بستهبندی شده رفت و چندین بسته بزرگ را یکجا حساب کرد و رفت... مرد غرفهدار که حالا متوجه نگاه تعجبآمیز برخی مشتریها شده بود و میدانست چه در ذهنشان میگذرد، با لحن جدی گفت، «هرکی از اینا میخره که فقیر نیست...». خرید میوههایی که به اصطلاح سورتی نامیده میشوند، یعنی میوههایی که زدگی دارند و تازه و سالم نیستند، این روزها در اغلب مراکز میوه و ترهبار جای ثابتی پیدا کرده است. آن وقتها که سوا کردن میوهها دست مشتریها نبود و میوههای درهم، سرریز سبد خرید خانوارها میشدند، گوش کسی هم با این واژهها آشنا نبود اما همین که فرهنگ سوا کردن میوهها به مراکزی که شعارشان ارزانفروشی بود هم راه یافت، مشتریها حق خودشان میدانستند که هزینهای که بابت خرید میوه میپردازند، صرف میوهای شود که سالم و تازه است، برای همین رفتهرفته میوههای دورریز به یک مسأله برای بیشتر میوهفروشیها تبدیل شد. صورت مسألهای که تا مدتها با حذف میوههای ناسالم از چرخه فروش پاک شده بود، اما بتدریج که نرخ میوه و سبزیجات افزایش یافت، عدهای به این نتیجه رسیدند که میتوانند از میوههای لکهدار نهچندان خوشبر و رو هم به عنوان یک راهکار برای مشتریهای ویژه استفاده کنند. «ویژه» از آن جهت که عدهای برای درست کردن ترشی و مربا و حتی آبمیوههای تازه ترجیح میدادند به سراغ میوههایی بروند که اگرچه در ظاهر سالم نیستند، اما همان کارکرد میوههای سرحال و تازهای را دارند که حالا با نرخهای نجومی از پشت هایپر میوههای لوکس خودنمایی میکنند. این راهکار تا مدتها به یکی از محبوبترین ابزارهای مشتریپسند میوهفروشیها تبدیل شده بود تا اینکه بتدریج که نرخ میوه و سبزیجات افزایش یافت و ارزانفروشها هم به چرخه رقابت با گرانفروشها وارد شدند، میوههای لکهدار هم قیمت پیدا کرد. برای همین میوهفروشها با علم به اینکه میتوانند برای این از ردهخارجها هم مشتریهای ثابت پیدا کنند، هرچه میماند و ظاهر رنگ و لعابدارش را از دست میداد، به صورت کیلویی با نرخ ثابت در کنار میوههای تازه عرضه میکردند.
ترفند مشتریمدار
این حرکت اگرچه از مراکز میوه و ترهبار آغاز شد، اما با اقبال مشتریها که روبهرو شد، کمکم به مغازههای لوکس و هایپر میوههای خیابانی هم راه یافت تا اینکه بالاخره به یک ترفند مشتریمدار ثابت تبدیل شد. برای همین این روزها اگر گذرتان به میوهفروشیهای سطح شهر بیفتد، حتی آن تعدادی که صفت ارزانفروشی را هم از سردر مغازه هایشان حذف کردهاند، با میوههای متفاوتی روبهرو میشوید که با نرخ ارزانتر عرضه میشوند. خیلی از میوهفروشیها به آنها لقب درجه دو و درجه سه میدهند و از این جهت تلاش میکنند تا مشتریهای بیشتری را جذب بازار کنند. ترفندی که البته منتقدان پروپاقرصی هم دارد. منتقدانی که بستهبندی میوههای لکهدار و به قول خودشان از ردهخارج شده را توهین به مشتری میدانند و تأکید دارند که همه مردم باهم برابرند و باید میوه تازه و سالم مصرف کنند. این عده بر این باورند جداسازی میوهها ازهم و ترغیب افرادی که توان مالی پایینتری برای خرید میوههای تازه دارند، به خرید میوههای لکهدار، مناعتطبع آنها را زیر سؤال میبرد. با وجود این برخی دیگر اعتقاد دارند که وقتی میوهای طراوت و شادابی اولیهاش را از دست میدهد، به جای اینکه از بین برود، میتواند در خانوادههایی که ترجیحشان، مصرف بیشتر، اما ارزانتر میوه است، استفاده شود. آمارها نشان میدهد، سهم میوه در سبد مصرفی خانوارها کاهش یافته است. مرتضی یکی از غرفهداران میوه در میدان میوه و ترهبار در مرکز شهر تهران است. او میگوید اگرچه در سالهای قبل، خیلیها از ترس آبرویشان به سراغ میوههای لکهدار نمیرفتند، اما حالا مشتری این نوع میوهها زیاد شده است. افرادی که از هر قشری هستند و در کنار خرید میوههای سالم، از میوههای پلاسیده استفاده میکنند. او میگوید، حتی مشتریهای ثابتی دارد که انعام جداگانهای هم برای کنار گذاشتن این نوع میوهها پرداخت میکنند. مثل خانم آرایشگری که از میوههای ارزانتر برای ساخت ماسکهای خانگی برای مشتریهایش استفاده میکند یا خانم خانهداری که با پیازهای لکهدار، پیازسرخ شده اعلا درست میکند، یا حتی دانشجوهایی که ترجیح میدهند با نرخ ارزانتر میوه روز خریداری کنند. مرتضی میگوید که نه فقط میوه، سبزیجاتی که در طول روز باقی مانده و امکان نگهداشت آنها وجود ندارد هم لابهلای میوههای لکهدار عرضه میشوند. به قول او خیلیها با اینکه توان مالی خوبی دارند اما ترجیح میدهند از این سبزیجات برای درست کردن ترشی و یا مربا استفاده کنند. او میگوید که اتفاقاً در پاییز و زمستان فروش پرتقال و سیب سورتی بالا میرود، چون خیلیها بهدنبال آبمیوه تازه هستند. در تابستان هم خیلیها به سراغ خرید انبه و توتفرنگی میروند که اگر قیمت بدون لکه آنها مثلاً 90 هزار تومان باشد، ما زیر قیمت و با نرخ 60 هزار تومان میفروشیم. یا موز که زمانی گران شده بود، ما با قیمت 50 هزار تومان میفروختیم که اتفاقاً بیشتر مشتریهایمان ورزشکارانی بودند که آبمیوه درست میکردند.
لکهدار، نه گندیده!
البته همه مشتریها هم از فروش میوههای لکهدار راضی نیستند. خانم محمدی میگوید: «میوه زدگیدار قابل تحمل است، اما له شده و گندیده نه! متأسفانه برخی مغازهها، حتی آشغال میوه را هم بستهبندی میکنند و میفروشند.» در آن طرف ماجرا، خیلیها هم به سمت خرید دانهای میوه رفتهاند. اگرچه گرانی میوه در تغییر فرهنگ مصرف نقش داشته، اما گرایش مردم به خرید میوه تازه و بهروز، میتواند از دورریز میوهها جلوگیری کند؛ فرهنگی که البته در خیلی از کشورها رایج است و مردم ترجیح میدهند به صورت روزانه و به تعداد کم خریداری کنند. مثل پریا که بهتازگی به منچستر مهاجرت کرده، درباره تجربه خرید روزانهاش میگوید: «اینجا هندوانه و طالبی را قاچشده میخریم چون اکثر خانوادهها تعدادشان کم و یا تک نفره است. در حالیکه ما ایران بودیم، همیشه یکی از مشکلاتمان جا دادن هندوانه سنگین و بزرگ در یخچال بود. البته نرخ میوهها متعادل است و اگر کسی دانهای میوه میخرد، فردا همان را تازهتر و با قیمت ثابت تهیه میکند.» زهره که حدود یکسال و نیم است به استانبول مهاجرت کرده هم میگوید: «آن اوایل وقتی کیلویی میوه میخریدیم، با برخورد بد مشتریهای دیگر مواجه میشدیم. چون فکر میکردند ما مهاجرها حقشان را خوردهایم، کمکم متوجه شدیم که خرید دانهای یک فرهنگ است و عیب نیست!» علی هم که چند سالی است در دوبی زندگی میکند، میگوید: «اینجا میوه ارزان نیست، اما به ازای پولی که میدهید، میوه باکیفیت هم دریافت میکنید. معمولاً اواخر روز برخی میوهها برچسب حراج میخورند و اتفاقاً مشتریهای زیادی هم دارند اما این میوهها کاملاً سالم و بدون زدگی هستند فقط کمی از تازگی افتادهاند.» خبری که خبرگزاری صداوسیما در مرداد ماه سال گذشته درباره ضایعات میوه در ایران منتشر کرد، نشان میداد که در ایران 25 تا 30 درصد محصولات کشاورزی از مزرعه تا مصرف خانوارها به ضایعات تبدیل میشود که براساس آمار سازمان جهانی غذا (فائو) 25 برابر کشورهای پیشرفته دنیاست. بنابراین حتی اگر گرانی میوه را در کاهش مصرف مؤثر بدانیم، باز هم در مقایسه با سایر کشورها وضعیت مناسبی نداریم. البته این به معنای رد دسترسی عادلانه خانوارها به میوه نیست. مدیریت مصرف البته تنها به میوه ختم نمیشود. حالا برخی فروشگاهها با ایجاد قفسههای مجزا، نانهای فانتزی تاریخدار را با نرخ ارزانتر جلوی دید مشتریهایی میگذارند که مایلند ارزانتر خرید کنند. درست مثل بسیاری از کشورها که همیشه در کنار قفسه نانهای تازه، نان یک روز قبل را با قیمت پایینتر عرضه میکنند. یا شکلاتها و بیسکوییتهایی که چون به تاریخ انقضا نزدیک شدهاند، با نرخ تخفیفدار عرضه میشوند. خرید این نوع محصولات در اغلب کشورها عار نیست. افرادی که به سمت این خوراکیها هم گرایش دارند، برچسب فقیر، خسیس و بدبخت نمیخورند. رعایت فرهنگ مصرف البته به معنای محرومیت از خریدهای تازه نیست!