آخرین نفس های اسرائیل در منطقه

صلاح‌الدین الجورشی
تحلیلگر شبکه خبری عربی 21
مترجم: حمید مهدوی راد

هیچ کس، حتی خود فلسطینی‌ها، انتظار نداشتند مقاومت در برابر ارتش اسرائیل که از جانب امریکا و اروپا بطور همه جانبه حمایت می‌شود، بتواند تا این حد دوام آورد. این مسأله موجب شد تا عمرو موسی با لحنی تمسخر‌آمیز در محکومیت رژیم صهیونیستی از رسانه‌ها بپرسد: آیا حماس به یک ابر قدرت تبدیل شده است؟ و همچنین گفت: در خصوص محاصره بیمارستان شفا نیز شبهات و اختلاف نظرهایی هست و اینکه ارتش اشغالگر چند متر یا بیشتر پیشروی کرده است. وی در توضیح این موضوع گفت: «خیلی خنده دار است... آیا این همان ارتش شکست ناپذیر است؟» (یعنی اسرائیل) وی در پایان اظهارات خود گفت: از هر سو هم اغراق شده و هم دروغ‌هایی گفته شده است. این موارد در مصاحبه‌ای که با همکارش تونی خلیف انجام شد آمده است. همچنین در ادامه این گفت‌و‌گو به نظریه‌های مهمی در خصوص آینده درگیری با اسرائیل پرداخته شده و بر حق فلسطینیان برای مقاومت در برابر اشغالگری تأکید شده است. وی در ادامه این گفت‌و‌گو با بیان اینکه اگر همگان در تحقق حقوق ملت فلسطین تجاهل کنند، در آینده شاهد پیشرفت و دگرگونی در اسلوب مقاومت خواهیم بود.
گفتمان غالب قبل از هفتم اکتبر این بود که جنگ‌های قرن بیست و یکم از طریق برتری فناوری حل می‌شد. از آنجایی که تسلیحاتی که اسرائیل در اختیار دارد 70 درصد ساخت امریکاست و از آنجایی که وسعت غزه از 360 کیلومتر مربع فراتر نمی‌رود، سرزمینی ساحلی و هموار مانند کف دست که از هر طرف محاصره شده است، پس توقع عموم این بود که از بین بردن حماس مانند رفتن به اردویی تفریحی باشد. کسانی که به قواعد جنگ کلاسیک آشنایی دارند معتقد بودند توانایی‌های زیادی که در اختیار اسرائیل و متحدانش است از جمله توانایی آنها در تخریب، رفتن به جای دیگر و دستیابی به آنچه در روی زمین و زیر آن است باعث می‌شود که هرگز 40 هزار محاصره شده نتوانند راه آنها را سد کنند. آنها اهمیت تونل‌های زیر زمینی را دست کم گرفتند، اهمیت تجربه نظامی که مقاومت به دست آورده بود را دست کم گرفتند و ارزش موشک‌هایی را که مقاومت ساخته است را دست کم گرفتند.
چه کسی تصور و توقع این را داشت که توازن قوا و محاسبات کارشناسان برجسته نظامی عاری از اشتباه نباشد. آنها اکنون خود را مخفی می‌کنند، از جمله صدها روشنفکر عرب که تصور می‌کنند مسأله فلسطین مدت‌ها پیش حل شده است و آنچه پس از سال 1967 اتفاق افتاده است صرفاً تلاش‌هایی ناموفق و پرداختن به جزئیات بوده است. بسیاری از آنها خواهان تکیه بر اسرائیل در آینده و انتخاب آن به‌عنوان یک متحد ابدی بودند.
عدم وادادگی اولین شرط تغییر است و این موضوع با تفکر به سبک خارج از چهارچوبی مشخص اتفاق می‌افتد. این همان کاری است که رهبران حماس و شاخه نظامی آن گردان‌های القسام آنچه را دیگران غیرممکن می‌پنداشتند را به امری ممکن و شدنی مبدل کردند. اعتماد به نفس، توکل به خدا، دانستن تاریخ و ایمان به توانمندی‌ها، شجاعت و انضباط فردی از ویژگی‌هایی است که اگر در یک گروه آگاه که منطقی و مبتنی بر ارزش‌های دوران است وجود داشته باشد حتی می‌تواند به چیزی که شبیه معجزه است نیز دست یابد. تحقق همه این موارد در مقاومت فلسطینی است که پس از کسب تجربیات فراوان و آموختن درس‌های زیاد از آن، آن را بخوبی بررسی کرده تا بر اشتباهات فاحش غلبه کنند.
کسانی که در پشت موانع ایدئولوژیک می‌مانند، توسط حرکت تاریخ و متفکران شکستی دائمی خواهند خورد. خطر امروز بودن یک جنبش مقاومت اسلامی در فلسطین نیست، بلکه خطر اصلی کسانی هستند که با هر راهی برای خلاص شدن از آن تلاش می‌کنند. نابودی کسانی که از زیر آوار بیرون می‌آیند و خود را در معرض مرگ قرار می‌دهند تا برای نوه هایشان در آینده اسطوره‌سازی کنند. البته این اقدامی بیهوده است که فقط به نفع دشمن خواهد بود. این دشمنی که دشمن تمام بشریت است، معامله با آن توسط هیچ کسی، خواه فرد باشد یا حزب  یا نظام پذیرفتنی نیست. اگر امروزه اسرائیل برای خلاص شدن از دست مقاومت به استفاده از هوش مصنوعی که شمشیری دولبه است متوسل شده، پس اعراب ملزم به سرمایه‌گذاری در هوش انسانی کسانی هستند که توانستند صحنه کلی را تغییر داده و راه و مسیر را برای مردمی صادق و عاقل برای ساختن آینده متفاوت فلسطینی، عربی، اسلامی و عاری از بی‌عدالتی و استانداردهای دوگانه باز کنند.
چرا بسیاری از اهالی اندیشه وقلم به سخنان برخی از شاهدان عیان در قلب اسرائیل که خطر را حس می‌کردند و اقرار کردند، زلزله چیزی است که انتظار وقوع آن را ندارند اما وقوعش اجتناب ناپذیر است، گوش نکردند و خود را متقاعد کردند که چنین وضعیتی تا ابد ادامه نخواهد داشت؟
آخرین آنها آری شاویت نویسنده صهیونیست است که با انتشار مقاله‌ای در روزنامه هاآرتص نوشت: به نظر می‌رسد که ما با سخت‌ترین مردم تاریخ روبه‌رو هستیم و چاره‌ای جز به رسمیت شناختن حقوق آنها و پایان دادن به اشغال وجود ندارد. او اظهار داشت: «موضوع تمام شده است. ما باید با دوستان خداحافظی کنیم و به سانفرانسیسکو، برلین یا پاریس برویم. باید با آرامش آخرین نفس‌های اسرائیل را دید.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه
 - شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه - ۱۸ آذر ۱۴۰۲