پیشبینی آینده جنگ جاری
کشورهای منطقه
نیاز به روابط با ایران دارند
سوزان مالونی
مدیر مطالعات سیاست خارجی
در اندیشکده بروکینگز
مالونی درباره این پرسش که چقدر احتمال دارد این وضعیت به یک جنگ گستردهتر بینجامد، افزود:«آنچه در هفتههای اخیر دیدیم این بود که اصلیترین طرفهایی که میتوانند اوضاع را تشدید کرده و این درگیری را به جنگ گستردهتری تبدیل کنند، تصمیم گرفتند این کار را نکنند که تصمیمی بسیار عامدانه بود. معتقدم این تصمیم برقرار بماند، مگر آنکه اتفاقی غیرقابل پیشبینی رخ دهد یا کار اشتباهی انجام شود یا یکی از نیابتیها کمی خودسرانه عمل کند. ما احتمالاً شاهد ادامه جنگ -در محدوده فعلی خود- خواهیم بود، همچنین افزایش شدیدی در دیگر صحنهها خواهیم داشت که پیامدهایی بر امنیت ایالاتمتحده در سراسر منطقه و نیز بر یک خروج سریع و فاصله گرفتن از درگیری مستقیم روزانه در مشکلات منطقه خواهد داشت. بنابراین فکر میکنم درگیری در مناطق خاکستری به شکل چشمگیری ادامه خواهد یافت.»
او همچنین افزود:«پایتختهای کلیدی در خلیجفارس محاسبه کردهاند که نیاز دارند نوعی از روابط را با ایران داشته باشند. بنابراین یک رویکرد دوگانه وجود دارد. عربستان سعودی بویژه در این یک سال اخیر تلاش کرده با ایران همکاری کند. فکر نمیکنم تحت هیچ شرایطی ایرانیها جان یک ایرانی را به خاطر مسائل انسانی در غزه یا به طور کل به خاطر فلسطینیان به خطر بیندازند. آنها هرگز چنین کاری نکردهاند و آمادهاند نیابتیهای خود را هر زمان که برای آنها مفید است به کار گیرند اما همچنین بشدت از خطری که متوجه کشورشان است آگاه هستند.»
اعتبار ایالات متحده
با جنگ غزه زیر سؤال رفت
ولی نصر
استاد دانشکده مطالعات خاورمیانه
در دانشگاه جانز هاپکینز
ولی نصر درباره اینکه چقدر این احتمال وجود دارد که این وضعیت به یک جنگ گستردهتر بینجامد، گفت:«چندین سناریو مطرح است. برآورد اولیه ایران و شاید حزبالله این بود که جنگ هوایی برای غزه آسیبزننده خواهد بود، اما اسرائیل نمیتواند اهداف خود را از طریق جنگ هوایی محقق کند. در نهایت اگر بخواهد حماس را از بین ببرد، باید وارد غزه شود و فرض آنها این بود که در واقعیت، آنها در نهایت به یک جنگ طولانی وارد خواهند شد و به آنچه میخواهند دست نخواهند یافت. بنابراین تا حدی فکر میکنم الان سؤال اینجاست. اسرائیل حالا مصمم است که نشان دهد آنها سنجش اشتباهی داشتهاند. به عبارت دیگر ما تا آخرین حد ممکن پیش خواهیم رفت و حماس را نابود خواهیم کرد. فکر میکنم ماشه واقعی اینجاست. کشیدن ماشه از سوی مقاومت ممکن است در صورت سلطه کامل اسرائیل بر غزه رخ دهد تا از موفقیت کامل اسرائیل جلوگیری شود، البته اگر خود فلسطینیان از پس این کار برنیایند. دوم اینکه هماکنون شرایط انسانی به شکل فزایندهای به یک عامل تصمیمگیر و تعیینکننده تبدیل شده است. تفاوتی میان 10 هزار نفر کشته و 30 هزار کشته وجود دارد. این تنها یک مسأله انسانی هم نیست. این عامل جلوگیری از تشدید هم هست، چراکه میتواند ما را به جهاتی هدایت کند که هیچکس پیشبینی نمیکند.
سوم هم اینکه جنگ ممکن است یا در محوری درست در اطراف اسرائیل تشدید شود یا کاملاً در جای دیگری. اگر ایران آشکارا -نه در حدی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است بلکه بهصورت بسیار آشکار- به تولید سوخت با غنای 90 درصد برگردد یا اگر اقدامات تهاجمی علیه نفتکشها یا پرسنل امریکاییها در عراق انجام دهد، آنگاه جنگ در جایی که فکر میکنیم، لزوماً در امتداد مرز لبنان-اسرائیل، تشدید نمیشود بلکه کاملاً در جای دیگری در خاورمیانه شدت میگیرد. در حال حاضر در شام است و میتواند خلیجفارس هم به آن اضافه شود.
این تشدید درازمدت است، اما الان دستور کار بسیاری از کشورهای عرب از لحاظ اقتصادی و چشماندازهای منطقهای، توسل به دیپلماسی است؛ به عنوان مثال روابط عربستان و ایران بر پایه ایده همگرایی و هماهنگی در سراسر منطقه، شناسایی اسرائیل و ساختن مسیرهای تجاری شکل گرفته است. بنابراین یک سناریوی تشدید درازمدت، عملاً این چشمانداز را از منطقه میگیرد.» این تحلیلگر غربی با بیان اینکه ایران احتمالاً تنها کشوری است که فشار داخلی برای دخالت در جنگ غزه را ندارد، ادامه داد: «بحران انسانی میتواند سناریوهای ناشناختهای را در منطقه رقم بزند.
یک نکته هم اینکه روابط ایالاتمتحده و ایران که برای مدت طولانی بر مسائل هستهای متمرکز بوده، حالا مسائل منطقهای را هم در بر گرفته است. همچنین آنها در منطقهای عمل میکنند که از جهات بسیاری با گذشته متفاوت خواهد بود. بسیار مهم است که منطقه را با عینک گذشته ننگریم. حمله هفتم اکتبر حماس و همه رخدادهای پس از آن یک بازنشانی کامل برای منطقه است. بله، تهدید ایران وجود دارد اما مسأله بسیار مهم دیگر این است که ایالاتمتحده اکنون هیچ اعتباری ندارد به این دلیل که نتوانست وقوع این رخداد را پیشبینی کند و اکنون هم قادر به کنترل رویدادها نیست.
امریکا هیچ برنامهای را که حتی اسرائیلیها با آن همراه باشند، ندارد و نتوانسته به عربها نشان دهد که اگر آنها امتیازاتی بدهند، ایالاتمتحده قادر به کنترل اسرائیل است یا میتواند دستکم بدترین ضربات اسرائیل را کنترل کند.»
احتمال تشدید تنش
در بلندمدت وجود دارد
روبین رایت
استاد برجسته در مؤسسه صلح آمریکا و اندیشکده مرکز ویلسون
روبین رایت درباره اینکه چقدر این احتمال وجود دارد که این وضعیت به یک جنگ گستردهتر بینجامد، گفت:« فکر میکنم در کوتاهمدت امکان تشدید تنش کم اما در درازمدت احتمال آن بسیار زیاد است.
هر جنگی که اسرائیل از سال ۱۹۷۳ داشته یک جنگ نامتعارف بوده و ضروری است خطرات جنگهای نامتعارفی را که به روشهای دیگری شعله میکشند، فراموش نکنیم. این بازیای است که ایرانیها در حال انجام آن هستند.»
رایت همچنین افزود:«یکی از تحولات جالبی که اخیراً رخ داده این است که برای نخستینبار در چهار دهه گذشته همه جناحهای ایرانی -منظور آنهایی که در قدرت بودهاند شامل اصلاحطلبان، تندروها، میانهروها و...- سرانجام به این فکر رسیدند که میتوان نوعی رابطه با امریکا داشت که آنها را در موقعیت برابرتری قرار دهد.
آنچه در این سه سالواندی رخ داد این است که ایران متوجه شده در برابر امریکا پس از آنکه ترامپ از برجام خارج شد، واقعاً به نوع متفاوتی از اتحاد نیاز دارد، به همین دلیل رابطهاش با روسیه را به عنوان حامی اصلی تسلیحاتیاش و با چین به عنوان شریک اصلی اقتصادیاش به طور فزایندهای مستحکمتر میکند.»