علی علیزاده از تجربه کارگردانی «قوتار» و مشکلات فیلم کوتاه به «ایران» گفت
فیلم ساختن مهمتر از دریافت جایزه است
فرهنگی/ «قوتار» نماینده سینمای کوتاه ایران در اسکار است. این فیلم با دریافت جایزه بزرگ چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران که حدود سه سالی است به جشنوارههای مورد تأیید اسکار پیوسته، به صورت مستقیم به این رویداد معرفی شده است. حضور در تمام جشنوارههایی که «اسکار کوالیفاید» (درگاههای ورود به اسکار) هستند، برای کسانی که فعالیت هنری انجام میدهند ارزشمند است و از اینرو انتخاب عنوان بهترین فیلم جشنواره فیلم کوتاه تهران چند سالی است که با حساسیت بیشتری همراه است. علی علیزاده، کارگردان «قوتار» که پیش از این نیز کارگردانی فیلم «۱۲ چشمپیمایی در شهر» و انیمیشن «یین و یانگ» را عهدهدار بوده، در گفتوگو با «ایران» از کموکیف رسیدن به ایده و فرم روایی کارش و همچنین شانس ایران در اسکار گفته است.
دغدغههای درونی و شخصی شده
علیزاده درباره چگونگی شکل گرفتن ایده داستانی و فرم روایی «قوتار» به «ایران» توضیح میدهد:«نمیتوانم بگویم به صورت آنی به ایده رسیدم بلکه این ایده حاصل فرایند زندگی است. از یکسو طبیعت برایم مسأله و به مرورجذابتر شد و از سوی دیگر ترسناک هم شد؛ بیمناک از اینکه چه راحت داریم از دستش میدهیم. همزمان با یک افسانه ایران فرهنگی قدیم آشنا شدم؛ اسطوره گاوماهی که بازتاب زیادی در آثار هنری دارد و از تلاقی این مسائل به قصه رسیدم. در واقع آن دغدغهها را با این قصه اساطیری ادغام کردم و نتیجهاش شد فیلمنامه قوتار.
او به این سؤال که «قوتار» حاصل خوب دیدن پیرامون است یا فیلم دیدن و کتاب خواندن، پاسخ میدهد:«از سال 87 درگیر فیلم ساختن هستم و «قوتار» کار پنجمم است. همیشه سعی کردم کارهایی بسازم که درونی و شخصی باشد. کار شخصی هم زیاد با اقبال روبهرو نمیشود. با علم به اینکه مسیری که دوست داری همین است و باید توقعات را بر همین اساس بچینی، کار کردم و انصافاً راضی هم بودم اما اینکه یکباره فیلم به این شکل دیده شود، اصلاً فکرش را هم نمیکردم. فیلمهای این شکلی به سختی دیده میشوند چون به سینمایی تعلق دارند که الفبای خاص خودش را دارد و در ترند و روند امروز سینما نیست. این مسأله همیشگی است و مربوط به شرایط حال و امروز نیست. درباره دلیل اقبال به فیلم نمیتوانم صحبت کنم، برای خودم همچنان سؤال است. به نظرم احتمالاً فیلمسازی که مسألهای برایش مهم است و همان را بروز میدهد، نسبت به کارهایی که با تکلیف توأمان است، خلوصی دارد که همان وجه تمایز است. مقصود اینکه متد شخصی است و با هیچ الگویی جلو نرفته به همین خاطر قدری تازگی دارد؛ شاید!»
جایزه گرفتن برای فیلم ساختن
فیلم ساختن مهمتر از دریافت جایزه است اما خیلی از فیلمسازان فیلم کوتاه معتقدند همین دیده شدنهاست که فرصتی برای جلب اعتماد مدیران و سرمایهگذاران فراهم میکند تا آنها بتوانند فیلم بعدیشان را با دردسر کمتری بسازند و مطالباتشان در حد رؤیا باقی نماند؛ رؤیایی که محقق شدن آن مستلزم همیاری بیشتر مدیران سینمایی است. علیزاده میگوید:«مهمترین تأثیر تقدیر جشنواره برای من این است که بتوانم کار بعدی را راحتتر تولید کنم. این جایزه و دیده شدن باعث میشود افرادی که تمایل به سرمایهگذاری در بخش فیلم کوتاه دارند، اعتمادشان جلب شود. اهمیت جوایز جشنواره در این است که فیلمساز جوان برای ساخت فیلم بعدی راحتتر به منابع مالی دسترسی پیدا میکند. این صادقانهترین پاسخی است که دریافت میکنید. از این حیث خیلی خوشحالم چراکه 90 درصد انرژی و وقت فیلمساز صرف یافتن سرمایه میشود.»
او درباره اهمیت و تأثیر قضاوت داوران بر سرنوشت فیلمساز توضیح میدهد:«تصورم این است که اینها همه با هوشمندی است. فکر میکنم داورها چون میدانند در سینمای امروز چه کمبودهایی داریم، به آن نوع بها میدهند تا شکل دیگری از سینما هم در فاکتور سینمای ایران جا بگیرد. هر فیلمی که در سینمای ایران مطرح میشود، با مشابهسازی جریان ایجاد میکند.»
کپیبرداری از چیزهایی که در جهانت نیست
او درباره پیامدهای این جریانسازی بر تنبلی ذهن فیلمساز و تن دادن به کپیهای دست چندم به جای تمرکز بر نگاه شخصی و درونی شده در فیلمسازان، میگوید:«من خودم چند سینماگر را دوست دارم و از آنها تأثیرهای این شکلی گرفتم. برسون، پاراجانف، بلاتار، پازولینی و... فیلمسازهایی هستند که همیشه فیلمهایشان را دنبال کردم و از آنها تأثیر گرفتم. مقصود من هم کپیبرداری نیست. جامعه همیشه یک ترند و روند دارد و عدهای دوست دارند در روند جامعه باشند. پس از موفقیت فرهادی و کیارستمی در جشنوارههای جهانی، فیلمسازان جوان سراغ مشابهسازی رفتند. من با این جنس سینما کاری ندارم چون این سینما، سینمای شخصی نیست. سینمایی نیست که فیلمساز شخصاً به آن رسیده باشد. دست گذاشتن روی مؤلفههایی است که جواب داده است و احتمال میدهیم این موفقیت شامل حال ما هم خواهد شد. من خیلی از کارها را در جشنواره دیدم که برایم جذاب بوده اما سراغش نمیروم. رفتن سراغ چیزی که در جهانت نیست و تجربهاش را پس ندادی حتی اگر موفق هم باشد، وقتی بلدش نباشی، نمیشود. باید در آن فضا و داستان زیست کرده باشی وگرنه کار از یک سطحی بالاتر نمیرود.»
خارج شدن تولید از قالب مرسوم کم بودجه و رفاقتی
او که برای ساخت این فیلم کوتاه مجبور به فروش ماشینش شده است، در پاسخ به این سؤال که آیا مشکلات فیلمسازان جوان برای ساخت فیلم کوتاه صرفاً به تأمین بودجه محدود میشود، توضیح میدهد:«واقعیت این است که سینما هر روز دارد گران میشود. ساخت فیلم کوتاه از آن قالب مرسوم کم بودجه و رفاقتی خارج شده و ما با یک تولیدی مواجه هستیم که به اندازه یک اثر سینمایی است، فقط تعداد روزهای تولیدش کمتر است. در بخش جلوههای ویژه هر روز دارد اتفاقات تازهای در جهان میافتد و چون ما تیمهای زیادی در ایران نداریم و گروهها اکثراً سرشان خیلی شلوغ است، باعث بالا رفتن هزینه تولید میشود. چالش دیگر این است که تهیهکننده حرفهای در فیلم کوتاه نداریم و تمام بار فیلم بر دوش کارگردان است. با وجود اینکه این ویژگی تجربه فیلمساز را غنیتر میکند اما شاید عمده دلیل اینکه فیلمسازها فرصت نمیکنند آن چیزی که میخواهند بسازند، این است که حجم زیادی از وقتشان را صرف وظایف تهیهکننده میکنند.»
این فیلمساز جوان درباره تصمیم برای ورود به سینمای حرفهای و فیلم بلند میگوید:«مدیوم فیلم کوتاه هیچ ربطی به مدیوم فیلم بلند ندارد. عالم فیلم کوتاه خیلی بکرتر و مخاطبش خاصتر است. در فیلم کوتاه جسارت بیان بیشتری دارید اما در فیلم بلند بشدت در چهارچوب قرار میگیرید. تهیه مجوزها باعث میشود فیلمساز کرنش کند، از ایدهآلاش پایینتر بیاید و خودش را تطبیق دهد. من فکر میکنم فیلم کوتاه و بلند دو جهان متفاوت است.»
باید منتظر ماند و دید امسال رویکرد اسکار چیست
با وجود صفهای طویل جشنواره فیلم کوتاه تهران و وسوسه هر فیلمساز برای دیدن فیلمش روی پرده عریض سینما، علیزاده معتقد است مدیوم فیلم کوتاه مناسب اکران عمومی نیست:«با وجود اینکه علاقهمندان سینمای کوتاه به شکل محسوسی افزایش پیدا کرده است اما فکر نمیکنم این اتفاق با استقبال روبهرو شود. دلیل اقبال مخاطب به سینمای کوتاه این است که مردم خیلی بیشتر از قبل دوست دارند قصه سرراست ببینند. شاید به خاطر تأثیر شبکههای اجتماعی صبر مخاطب کمتر شده است. با وجود این اکران بستههای فیلم کوتاه با اقبال روبهرو نخواهد شد. شاید دورهمیهایی شکل بگیرد اما جریان مرسوم اکران شکل نخواهد گرفت، چون بخش عمده آثار فیلم کوتاه زبان متفاوتی دارد و به نظرم باید مخاطبش فیلمبین حرفهای باشد. بر این اساس به اعتقاد من فارغ از جشنوارهها، عرضه در پلتفرمها بهترین گزینه برای عرضه این آثار است.»
او درباره پیشبینیاش از شانس موفقیت «قوتار» بهعنوان نماینده سینمای کوتاه ایران در اسکار و مؤلفههای تأثیرگذار در این انتخاب میگوید:«احتمالاً این مؤلفهها (پخش بینالمللی، تبلیغات مناسب و...) خیلی متفاوت از بخش بلند نیست تا جایی که به خاطر دارم معمولاً فیلمهای کوتاهی در اسکار موفق بودهاند که فارغ از جنس پرداخت قصه، یک امر انسانی -متناسب با دهه و زمانه- در آن مطرح بوده است. چند سالی است که در اسکار یا حداقل در جشنوارههای غربی بحث تراجنسیتی، موضوعات زنان و کودکان و نژاد، فاکتورهای اساسی برای گزینش آثار برتر است. احتمالاً فیلم ما در جشنوارههای مرتبط با محیطزیست شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشد. با وجود این باید منتظر ماند و دید امسال رویکرد اسکار چیست.»