هژمون بدون راهبرد
امریکا در پی جنگ غزه نظامهای مبتنی بر ارباب-رعیتی عرب را که به همکاری با چین و روسیه چراغ سبز نشان دادهاند، یکشبه از دست خواهد داد. این مقدمه گزارشی است که «پپه اسکوبار» تحلیلگر غربی رسانه غربی «The Cradle» در تحلیل روند مناسبات ایالاتمتحده و شرکای عربیاش در منطقه در پی عملیات «طوفانالاقصی» آورده است. او در این یادداشت به نشست اخیر سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی اشاره کرده و گفته است: «رهبران عرب مجبور شدهاند اقداماتی فراتر از فراخوانی تعداد معدودی از سفیران خود در اسرائیل، اتخاذ کنند. آنها نشست ویژه سازمان همکاری اسلامی برگزار کرده و درباره جنگ اسرائیل علیه کودکان فلسطینی بحث کردند. نمایندگان ۵۷ کشور اسلامی یازدهم نوامبر (۲۰ آبان) در نشست ریاض تلاش کردند ضربه سنگینی به عاملان و حامیان نسلکشی وارد کنند».
این گزارش بااشاره به اینکه نقطه کانونی در همه تصمیمگیری کشورها و بازیگران جهانی به منابع طبیعی و بازارها مربوط میشود و اگر یکی از آنها را نداشته باشید به دیگران وابسته میشوید و هژمون به شما دیکته میکند که چه چیزی را داشته باشید یا نداشته باشید، افزوده است: «افکارعمومی اسلام و جهان عرب و اکثریت جهان وقتی چنین رهبرانی را میبینند که آماده نیستند جهان اسلام را به یک قطب واقعی قدرت تبدیل کنند؛ حق دارند احساس یأس کنند. برخی کشورهای عربی، مستقل نیستند. آنها احاطه شده و قربانی ذهنیت ارباب-رعیتی هستند. آنها هنوز آماده نیستند که از نزدیک با تاریخ روبهرو شوند و متأسفانه همچنان گرفتار قرن تحقیر هستند.
تیر خلاص تحقیر را کسی جز تلآویو شلیک نکرد. البته کشورهای مسلمان و عرب بسیار مهم و شجاعی هم وجود دارند، مانند ایران، سوریه، فلسطین، عراق، لبنان و یمن. این بازیگران مقاومت هرچند در اکثریت نیستند اما بازتابدهنده افکارعمومی هستند و در حالی که جنگ اسرائیل هر روز گسترش مییابد، نفوذ جهانی و منطقهای این بازیگران نیز بهطور گستردهای افزایش مییابد». این تحلیلگر جنگ اوکراین و احیای جنگ غرب آسیا را دو رویداد درهم تنیده دانسته و مینویسد: «جدا از ادعای واشنگتن درباره نگرانی از نسلکشی اسرائیل، واقعیت این است که ما در مهمترین بخش از جنگ علیه بریکس ۲ قرار داریم. امپراطور استراتژی ندارد بلکه در بهترین حالت اقدام به برنامهریزی تاکتیکی تجاری میکند. اعزام ناو امریکایی به شرق مدیترانه که یک تلاش شکستخورده برای ترساندن پایههای اصلی محور مقاومت یعنی ایران و حزبالله است، در راستای همین برنامهریزی صورت گرفته است. هدف اصلی این تلاشها ایجاد وحشت در ریاض و ابوظبی است تا بلکه تلاشی برای حفظ حداقل امیدها جهت کمک به تسهیلسازی رابطه اسرائیل و اعراب کرده باشد».
تلاش برای دوام شبح هژمون
این مقاله در بخش دیگری به رویکرد دوگانه امریکا درباره جنگ اوکراین و غزه پرداخته و تصریح میکند: «دهها میلیون نفر در میان اکثریت جهانی میپرسند که چرا هژمون مشتاق آتشبس در اوکراین است اما آتشبس در فلسطین را رد میکند. تعلیق و توقف پروژه اوکراین باعث میشود شبح هژمون برای مدت بیشتری دوام داشته باشد و بماند. تصور کنیم مسکو این وضعیت را میپذیرد (که البته قبول نمیکند.) اما تعلیق پروژه اوکراین در اروپا مستلزم آن است که اسرائیل به هر قیمتی در غزه پیروز شود.
اسرائیل همین الان در جنگ هفتم اکتبر(۱۵ مهر) شکست خورده است زیرا هرگز نمیتواند وجهه شکستناپذیری خود را احیا کند. اگر این درگیری به جنگی منطقهای تبدیل شود، اسرائیل شکست خواهد خورد. این در حالی است که خروش افکارعمومی در محکومیت اقدامات اسرائیل که رساتر از همیشه شد، از رئیسجمهور امریکا که بهعنوان همدست تلآویو قلمداد میشود، خواست نسلکشی اسرائیل را متوقف کند اما واشنگتن نمیخواهد بدون امتیازی این نبرد را ترک کند زیرا جنگ در اروپا و غرب آسیا ممکن است آخرین فرصت امریکا برای جلوگیری از آغاز یک قرن پرشکوه و صلحآمیز اوراسیایی باشد.