چگونه اندیشه اعتیاد را از ذهن نوجوانان پاک کنیم؟
عبور سلامت از دوره وحشت
مریم طالشی
گزارش نویس
از روزی که به قول خودش پشت لب پسرش سبز شده، ترس به جانش افتاده است. همیشه درباره اعتیاد و مسائل مربوط به آن شنیده بود اما این بلا را آنچنان از خانواده خودش دور میدید که هیچ وقت احساس نگرانی نکرده بود. حق هم داشت چون پسرش هنوز خیلی کوچک بود و نگرانی در این باره کاملاً بیمورد به نظر میرسید، اما خب بچهها همیشه کوچک نمیمانند و با قد کشیدن آنها مسائل مختلفی هم قد میکشد که تا پیش از آن پدر و مادر هیچ مواجههای با آنها نداشتهاند. شنیدن کلمه اعتیاد برای هر پدر و مادری به قدر کافی نگرانکننده است، حالا حساب کنید بشنوید در میان همکلاسیهای فرزندتان کسانی به سمت مصرف مواد مخدر گرایش پیدا کردهاند؛ اینجاست که خطر نزدیک میشود و ترس و نگرانی بیشتر.
«ما از طریق جلسه مدرسه متوجه شدیم که چند نفر از بچهها به این سمت متمایل شدهاند. در واقع هنوز چیز جدی اتفاق نیفتاده بود و گویا فقط گفتوگوهایی بین بچهها رد و بدل شده بود که نشان میداد علاقه دارند چیزی مصرف کنند. این مسأله مرا بشدت ترساند. گرچه پیش خودم فکر میکنم پسر من اهل این حرفها نیست اما باز هم نگران میشوم چون میدانم بچهها بشدت از هم تأثیر میگیرند.»
این را مادر یک دانشآموز 15 ساله میگوید و بسیار متأسف است که به گواه آنچه شنیده گرایش به اعتیاد در میان دانشآموزان وجود دارد و برخی از آنها را نیز درگیر میکند.
این مادر تنها کسی نیست که نگران است فرزندش به سمت و سوی اعتیاد گرایش پیدا کند. بسیاری از خانوادههایی که فرزندی نوجوان در خانه دارند مدام با این افکار درگیر هستند و گاهی راه درستی برای حل مشکل پیدا نمیکنند. آنها نمیدانند آیا باید با رفتار قهری فرزند خود را از خطر اعتیاد نهی کنند یا سکوت پیشه کنند و در خفا مراقب او باشند.
دکتر سیما برون، روانشناس تربیتی و مشاور آموزش و پرورش در این باره گفتههای جالب توجهی دارد که میتواند به والدین کمک کند. او میگوید: «برای اینکه بدانیم چگونه باید فرزندان خود را از آسیب اعتیاد دور نگه داریم، ابتدا باید با ویژگیهای دوره نوجوانی آشنا شویم. نوجوانان علاقهمند هستند اعتماد به نفس خود را به رخ دیگران بکشند. آنها با رفتار و اعمال خود میکوشند ثابت کنند دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و گاهی در این زمینه دست به رفتارهای جسورانه میزنند. یکی دیگر از ویژگیهای مهم دوران نوجوانی سازگاری اجتماعی است، نوجوان در این دوران با حقوق اجتماعی خود آشنا شده، فعالیت اجتماعی خود را گسترش میدهد. نوجوان در بعضی موارد به منظور پیشگیری یا مقاومت در برابر سلطهجویی بخصوص در بازیهای گروهی و دستهجمعی از خود ناسازگاریهایی نشان میدهد. همچنین از ویژگیهای مثبت دوران نوجوانی اطاعت کردن از سنتها، ارزشهای اجتماعی، پیروی از مراسم مذهبی و انجام اعمال و وظایف دینی است. تقلید از دیگران بخصوص ورزشکاران و قهرمانان نیز از خصلتهای نوجوانی است. تقلید از اینگونه رفتارها معمولاً برای اثبات شخصیت و موقعیت نوجوان است ولی معاشرت با همسالان نامناسب امکان دارد که موجبات بروز پرخاشگری و رفتارهای خشونتآمیز در آنها شود.»
اما چه عواملی در رشد اجتماعی نوجوان مؤثر است و میتواند او را در پیدا کردن راه درست کمک کند؟ دکتر برون در این باره میگوید: «عوامل مهم مؤثر در رشد عبارتاند از ارتباط نوجوان با خانواده، فضای موجود در زندگی خانوادگی، محیط مدرسه و اثر همسالان. وابستگی شدید نوجوان به خانواده از اعتماد به نفس او میکاهد و مقاومت نوجوان را در برابر مشکلات زندگی از بین میبرد. این وابستگی شدید نوجوان بر اثر رفتارهای والدین ایجاد میشود. برخی از این رفتارها عبارتاند از مراقبتهای بیش از حد و برآوردن نیازمندیهای غیرضروری نوجوان، تعریف و تمجید بیحد از نوجوان، دفاع از نوجوان در مقابل رفتار ناشایست، در اختیار گذاردن پول بیش از نیازمندی نوجوان و پشتیبانی از نوجوان در مواقع غیرضروری. رشد اجتماعی نوجوان از فضای حاکم بر خانواده و ارتباط بین افراد خانواده نیز متأثر میشود. همانگونه که قبلاً اشاره شد، ویژگیهای نوجوان در مورد اعتماد به نفس، سازگاری، ناسازگاری، تقلید یا اطاعت از دیگران اغلب منتج از فضای موجود و روابط خواهران، برادران و والدین است. همچنین نوجوان از وضع آزادمنشی و احترام متقابل در خانواده از شخصیت سالم برخوردار شده، برای رشد طبیعی در محیط خارج از خانه آماده میشود. محیط خانواده در تعیین فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی تأثیر فراوانی دارد. سطح تحصیلات والدین و برادران و خواهران به نوبه خود ارتباط نزدیکی با میزان فعالیتهای اجتماعی و برخورداری از ارزشهای اجتماعی دارد.»
این مشاور تربیتی ادامه میدهد: «محیط مدرسه نیز تأثیر بسیاری روی نوجوانان باقی میگذارد. محیط مدرسه مانند پلی است که بین خانواده و جامعه برقرار است و گذشتن از روی آن پل موقعیت نوجوان را در آن طرف پل تعیین میکند. به عبارت دیگر، آینده نوجوان بستگی به نحوه عبور از این محل آیندهساز دارد. آموزگاران و مربیان نقش بسیار سازندهای را در عبور از این پل ایفا میکنند. نوجوان در رشد اجتماعی خود از چگونگی علاقه و ارتباط خود با مربیان و آموزگاران میتواند بهرهمند و غنی شود. این ارتباط مسلماً باید متقابل باشد، شخصیت و ایمان آموزگار در انجام وظایف خویش و پرورش نوجوان موجبات اعتماد به نفس او را فراهم میکند.
نوجوان در این دوره دچار نوعى تعجب و اضطراب و تشویش میشود، بخصوص اگر نوجوان در مورد دوران نوجوانى و تغییرات آنها اطلاعات و آگاهى لازم را دریافت نکرده باشد. این دوره از لحاظ روانى دوره نگرانىها و از لحاظ عاطفى «دوره ترس و وحشت» نامیده شده است. چنانچه فشارها و ناراحتىهاى درونى با ناراحتىها و شکستهایى که از جانب محیط وارد مىشود توأم شود، ممکن است نوجوان بیمار یا بزهکار شود. نوجوانان در این دوره به ظاهر و جسم خود زیاد توجه مىکنند و براى خود و دیگران عیوب تصورى و خیالى قائل هستند و به تبع آن عیب خیالى و تصورى که به گمان خود نوجوان واقعى است، احساس حقارت و خودکمبینى در نوجوان بهوجود میآید. از طرف دیگر نوجوان هویت واقعی خود را در مواجهه با خانه و مدرسه و نیز جامعه پیدا نکرده و ممکن است خود را شکستخورده و تنها ببیند و برای رها شدن از این احساسات ناخوشایند، آغوشی جز اعتیاد پیدا نکند.»
با دانستن ویژگیهای دوران نوجوانی و نیازهای یک نوجوان، خیلی بهتر میتوان الگوی رفتاری با او را تنظیم کرد و از روشی درست برای حل بحرانهای دوره نوجوانی کمک گرفت. خیلی وقتها مشکل والدین این است که نمیدانند چگونه باید با فرزند نوجوان خود رفتار کنند. گاهی او را هنوز کودکی ناآگاه میدانند که برای جزئیترین امور به آنها وابسته است و گاهی گمان میکنند فرزندشان دیگر بزرگ و بهاصطلاح عاقل شده و میتواند به راحتی خوب و بد را تشخیص دهد. هردو این مواجههها با نوجوان میتواند بشدت آسیبزننده باشد ضمن اینکه تأثیر محیط را نیز باید بشدت بااهمیت دانست. به عبارتی حتی اگر فضای داخل خانه فضایی امن و مطابق با خلقوخوی نوجوان باشد، باز هم تأثیر محیط مدرسه و همسالان را نمیشود نادیده گرفت.
با این احوال بهتر است در این زمینه از نظر کارشناسان استفاده کرد تا مسیر نوجوانی برای فرزندان ایران راحتتر طی شود و گرایش به اعتیاد در ذهن آنها کمرنگ و کمرنگتر شود.
بــــرش
دوران نوجوانی از لحاظ روانى دوره نگرانىها و از لحاظ عاطفى «دوره ترس و وحشت» نامیده شده است. چنانچه فشارها و ناراحتىهاى درونى با ناراحتىها و شکستهایى که از جانب محیط وارد مىشود توأم شود، ممکن است نوجوان بیمار یا بزهکار شود