گشتی در نمایشگاه همام ویژه افراد دارای معلولیت
قـــاب آرزوهـــا
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
آثار نقاشی و معرق در یک سمت قرار دارد و آثار سوزندوزی، پیکرتراشی، تذهیب و نگارگری و... سمت دیگر. آنقدر در این نمایشگاه آثار هنری زیبا هست که هرسو سر میچرخانی زیبایی محض میبینی. افراد دارای معلولیت از سراسر ایران آثار هنریشان را در این نمایشگاه به نمایش گذاشتهاند. از معلولان جسمی و حرکتی، نابینایان و ناشنوایان تا افراد دارای اوتیسم و سندروم داون در نمایشگاه بینالمللی همام شرکت کردهاند و آثار هنریشان را به نمایش گذاشتهاند. خیلیهایشان میگویند کاش آثارشان را داوران هنری و هنرمندان از نظر درجه هنری بررسی کنند نه اینکه با ترحم و از اینکه فرد معلولی این اثر را ساخته آن را ارزیابی کنند. درکنار هر اثر بارکدی هست که بیوگرافی کامل سازندهاش را نمایش میدهد. برای همین خیلی راحت میتوانی اثر و صاحب اثر را بشناسی وحتی بفهمی صاحب اثر آیا تا به حال جایزهای گرفته یا نه. بازدیدکنندگان نمایشگاه با علاقه به تماشای آثار نشستهاند و با برخی از هنرمندان هم صحبت میکنند.مرضیه زارع، معلولیت جسمی حرکتی دارد و از شهر شیراز با عروسکهای دستساز و پیکرتراشیهای چوبیاش در نمایشگاه شرکت کرده: «همه هنرهای دستی را بلدم اما امکانات انجام همه هنرهای دستی را ندارم. برای هر کارم دوماه وقت گذاشته ام.
یک غزال چوبیاش را 15 میلیون تومان قیمت گذاشتهاند که تماماً با دست و کار سخت ساخته شده است.»
هلما و مادرش از آستارا آمدهاند. هلما سندروم داون است؛ با چشمان سبز شفاف ودرخشان. با نقاشیهایش در این نمایشگاه شرکت کرده. مادر رادین هم هست که فرزندش کمتوان ذهنی است و قدرت تکلم ندارد او هم از آستارا آمده، با نقاشیهای زیبای پسر خردسالش. هردو بسیار زیبا، بامحبت و مهربانند و با بازدیدکنندگان خوش و بش میکنند. چند تابلو روی دیوار سهم آنها از این نمایشگاه است، نمایشگاهی ویژه خودشان آنطورکه مادرانشان میگویند حداقل کلی آدم شبیه خودت میبینی که درکت کنند.
مادر هلما میگوید: «بیشتر خانوادههایی که فرزند دارای معلولیت دارند میخواهند بچهشان در جامعه دیده نشود برای همین توی خانه پنهانش میکنند اما در شهر ما تا گفتند دوست داری به نمایشگاه بروی استقبال کردم. مگر بچههای ما چه گناهی کردهاند؟ حتی برای سال نو عکس هلما را شهرداری شهرمان روی بیلبورد گذاشت و سال نورا تبریک گفت. بچههای ما مشکلات جسمی و تکلمی دارند. قلب و کلیهشان مشکل دارد اما این مشکلات کمتر از مشکلاتی که بچهها در جامعه دارند اذیتمان میکند اینکه خیلی سخت پذیرفته میشوند، بچهها و خانوادهها احساس تنهایی شدید میکنند، برخی مردم هم که خیلی بد برخورد میکنند و حرفهای ناراحتکننده میزنند اما من سعی میکنم قوی باشم. از روزی که به این نمایشگاه آمدم حال خودم و دخترم واقعاً بهتر است. اینجا همه بچههای دارای معلولیت حضور دارند. ناشنوا و نابینا و معلولیت جسمی و حرکتی، همه درد هم را میفهمیم و یکدیگر را درک میکنیم.»
امین معینی در دورههای قبل نمایشگاه شرکت کرده. او معلولیت جسمی و حرکتی دارد و فعال حوزه افراد دارای معلولیت است: «کارهای بسیار زیبایی را در زمینههای مختلف میتوانی در این نمایشگاه ببینی. بچههای اوتیسم اینجا گروه موسیقی آوردند اما اطلاعرسانی خوب نیست. بچههای دارای معلولیت خیلی کم دیده میشوند و دیگر اینکه متأسفانه افراد در جامعه ما کار یا هنر یک معلول را بیشتر بهعنوان صدقه میبینند یا میخرند نه یک اثر هنری و متأسفانه این دیدگاه بین مسئولان هم دیده میشود. بهترین کار این است که توانایی واقعی این افراد را نشان دهیم و در محیطهای اجتماعی مهم این آثار به نمایش گذاشته شود مثلاً در هتلها، فرودگاهها و جاهای پرتردد تا توریستها هم این آثار را ببینند و بدون واسطه این آثار را بخرند. نه اینکه کار به دست دلالها بیفتد و هنرمند واقعی معرفی نشود. مثلاً مسئولان هم آمدند و لطف کردند و این آثار را خریدند اما این نگاه حالت اعانهای دارد باید مصرفکننده با نگاه هنری واقعی این آثار را بخرد. ما امیدوار بودیم این آثار هنری توسط کارشناسان ارزیابی شود تا هنرمند دارای معلولیت هم عیب و هم حسن کارش را بداند و رشد کند. دیده شدن صرف کار بیشتر یک عمل نمادین و نه کار ریشهای برای افراد دارای معلولیت است. دراین نمایشگاه از هر هنرمند یک یا دو اثرش به نمایش درآمده و اگر قرار بود کل آثارشان باشد باید ده برابر اینجا نمایشگاه داشتیم. بیشتر معلولان توی خانهها هستند و کارشان دیده نمیشود درحالی که ما انتظار داریم آثار این افراد نه فقط در خیریهها و نمایشگاههای خاص که در عرصه عمومی به نمایشگاه گذاشته شود. مثلاً غرفههایی در فروشگاه شهروند به این آثار اختصاص داده شود تا بچهها ارتباط مستقیم با مصرفکننده داشته باشند.»
درقسمت دیگری از نمایشگاه آثار منصوره مقصودی که «معرق و مشبک بر فلز» است به نمایش گذاشته شده. او 12 سال در این زمینه فعالیت داشته. آثار تجسمی عماد غلامی، ناشنوا هم در سمت دیگری قرار گرفته. حلیمه براهویی هم از شهر زاهدان به اینجا آمده تا آثار زیبای سوزندوزیاش را به همه نمایش دهد. زهرا کاظمی، معلول جسمی و حرکتی هم با استفاده از شانه تخممرغ مجسمههای زیبایش را به نمایشگاه آورده.
حالا نمایشگاه حسابی شلوغ شده و افراد دارای معلولیت هم بیشترشان کنار اثرشان حضور دارند و به پرسشهای بازدیدکنندگان جواب میدهند. میگویند همین که میتوانند چند روزی با مردم گفتوگو کنند و از خانهشان خارج شوند برایشان مسرتبخش است و کاش این امکان محدود به نمایشگاهها نشود وبتوانند در همه عرصههای عمومی حضور داشته باشند.
محسن مرتضوی هم با تابلوهای بزرگ و زیبای معرقش در نمایشگاه برای سومین بار شرکت کرده. نوع معلولیت او نابینایی بر اثر سوختگی با اسید است بجز معرق در مجسمهسازی و سفالگری هم فعال است: «چون چندبار در نمایشگاه شرکت کردم هر دوره پیشنهاد دادهام داوران از افراد دارای معلولیت انتخاب شوند وقتی من یک کار را با یک چشم انجام میدهم و یک فرد نابینا بدون چشم یا کسی بدون دست؛ اینها را باید داوران ملاک قرار دهند و بچهها را بشناسند چون جشنواره ویژه معلولان است و باید همه اینها در ارزیابی آثار در نظر گرفته شود. اما تا به حال این در نظر گرفته نشده و امیدوارم دورههای بعد این لحاظ شود. من معلولیتم هم شنوایی و هم بینایی و هم جسمی و حرکتی است و باید همه اینها دیده شود اما داوران معمولاً شناخی از بچهها ندارند. تعداد آثار زیاد و حدود هزار و 300 اثر به نمایشگاه راه یافته و کاش زمان داوری، بچهها هم بودند. مثلاً میشود از بچههایی که رتبه اول را کسب میکنند بعد از ارزیابیشان برای داوری استفاده کرد چون معلولان یکدیگر را خوب میشناسند. از خوبیهای نمایشگاه هم بگویم که تیم برگزارکننده واقعاً قوی هستند. به بچهها محل اسکان و بلیت رفت و برگشت میدهند. خدمات درمانی و مشاورهای به بچهها میدهند. بازهم بخواهم از خوبیهای نمایشگاه بگویم اینکه در دوره قبل همه آثار بچهها فروش رفت البته آثاری که قیمت کمتری دارند و بچهها واقعاً خوشحال شدند. همچنین باید از تعدادی از بچهها به عنوان کارآفرین تقدیر شود. منظورم جایزه نیست بلکه باید کار همه بچهها دیده شود.»
پریسا طاهری از شهرضای اصفهان میناکاری میکند و در سه دوره این نمایشگاه شرکت کرده. معلولیتش دیستروفی عضلانی است. او هم به داوری نمایشگاه نقد میکند اینکه بیشتر براساس ترحم است تا درجه هنری آثار و بهتر است بر اساس شایستگی افراد باشد. هرکدام از آنها در این نمایشگاه به اندازه یک تابلو و اثر سهم دارند. تابلوی رادین، محسن، هلما، حمیده، زهرا و... آنها امیدوارند دوباره به کنج خانه نروند و همیشه در عرصه عمومی باقی بمانند.