سپیده آرمان از تجربه توأمان نویسندگی و بازیگری به «ایران» گفت

«آهو» قصه عشق است

گروه فرهنگی/ هوشنگ گلمکانی که نامش به مجله فیلم گره خورده، از جمله منتقدانی است که تجربه سال‌ها فیلم دیدن و نقد آثار سینمایی را جلوی دوربین آورده و «آهو» را ساخته است. این فیلم که سال 99 به تولید رسیده، به تازگی اکران شده است. «آهو» با نگاهی به کتاب «پروانه‌ها در برف می‌رقصند» اثر نازنین جودت ساخته شده است. کتاب مورد علاقه هوشنگ گلمکانی که در ابتدا قرار بود فیلمنامه‌‎اش توسط صفی یزدانیان نوشته شود اما مشغولیت‌های او باعث شد که این اتفاق نیفتد و سپیده آرمان جایگزین او شود. سپیده آرمان در ادامه علاوه بر نگارش فیلمنامه، ایفاگر نقش اصلی فیلم «آهو» هم شد. آرمان که او نیز از دنیای روزنامه‌نگاری وارد عرصه فیلمنامه‌نویسی و بازیگری شده از تجربه این همکاری به «ایران» گفته است.

تجربه همکاری با هوشنگ گلمکانی چگونه شکل گرفت؟
کتاب «پروانه‌ها در برف می‌رقصند» نازنین جودت را خوانده بودم، قصه بسیار به فضای ذهنی من نزدیک بود، یک قصه شاعرانه زنانه‌. فروردین سال ۹۹ در اوج روزهای قرنطینه کرونا، نگارش فیلمنامه را آغاز کردم. هر بخشی از قصه را که می‌نوشتم برای آقای گلمکانی ایمیل می‌کردم و ایشان تغییرات و نظرشان را می‌‌گفتند و من در قصه اعمال
می‌کردم. از طرفی آقای گلمکانی می‌خواستند که قطعات و نوشته‌های آقای پرویز دوایی در متن وجود داشته باشد. من همه کتاب‌های آقای دوایی را خواندم و بخش‌هایی از کتاب‌های آقای دوایی را که مناسب قصه بود جدا کردم و در قصه جاگذاری کردم.

از کاراکتر اصلی دختر فیلم و چگونگی نزدیک شدن‌تان به نقش بگویید؟
 نقش از ابتدای نگارش فیلمنامه در من ایجاد شد و رشد کرد، در طول هفت ماه از ابتدای نگارش فیلمنامه تا زمان آغاز فیلمبرداری به این کاراکتر نزدیک و نزدیک‌تر شدم.  دختر فیلم «آهو» نقش احساسی و شخصیت محوری بود، دختری که اهل دیدن فیلم‌های کیارستمی و خواندن کتاب‌های پرویز دوایی بود. دختری که موسیقی سنتی گوش می‌داد و سبک زندگی اش با سبک زندگی اکثر همسالانش متفاوت بود.  دختر کتاب صوتی ضبط می‌کرد و آثار چوبی می‌ساخت. پس از یک تجربه عاطفی، دختر قصه در سوگ نشسته و آثار سوگ در تمام اکت‌ها و کنش‌هایش مشهود است‌. از همان روزهای ابتدایی نگارش فیلمنامه من خود را به کاراکتر دختر فیلم نزدیک کردم، مانند او سخن می‌گفتم، مانند او رفتار می‌کردم، کنش‌ها و اکت‌ها و میمیک‌های صورتم شبیه او شده بود. این اتفاق باعث شد که ماه‌ها پس از پایان فیلمبرداری «آهو» هم درگیر افسردگی باشم که ناشی از ایفای نقش دختر سوگوار فیلم بود.

بازی شما در فیلم آهو بازی درونی و خنثی بود، آیا تعمدی در این نوع بازی در نظر کارگردان بود؟
دقیقاً کارگردان از ابتدا به من و همه بازیگران گفته بود که بازی درونی و خنثی می‌خواهد. من پیش از آغاز نگارش فیلمنامه «آهو» بار دیگر تمام آثار کارگردانانی مانند آنجلوپولوس، کیشلوفسکی، تارکوفسکی، کیارستمی، سهراب شهید ثالث، بیلگه جیلان و.... را تماشا کردم. بازی ژولیت بینوش در فیلم «آبی» کیشلوفسکی به نظرم شبیه‌ترین حالت ممکن به نوعی از بازی بود که کارگردان از من می‌خواست. قصه فیلم هم شباهت بسیاری به «آبی» داشت.

در این فیلم با علی مصفا همبازی بودید از همکاری با ایشان بگویید؟
نبوغ در بازی و حضور و ذهن پویای علی مصفا فوران می‌زند‌. او با حضورش از کاراکتر آقای کیانی یک کاراکتر شیرین کمدی ساخت که بسیار به روانی قصه و تأثیرگذاری‌اش کمک کرد.علی مصفا پارتنری بی‌نظیر و انسانی بزرگ است و همکاری با او سعادتی بود که در این پروژه نصیب من شد. بسیار از ایشان آموختم و از همبازی شدن با این بازیگر و کارگردان بزرگ سینمای ایران لذت بسیاری بردم.

در روزگاری که سینما پر شده از کمدی‌های سطحی و فیلم‌های سیاه نما، چقدر به فیلم‌هایی مانند «آهو» نیاز است؟
به نظر من «آهو» فیلمی است که نه تنها در زمانه خودش بلکه در تمام دوره‌ها قابل ارجاع است.
در نمونه‌های ایرانی‌اش می‌توانم به «در دنیای تو ساعت چند است» صفی یزدانیان و «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» دکترعلی رفیعی اشاره کنم. فیلم‌هایی که فقط در زمان خودشان مطرح نبودند و با گذشت سال‌ها از اکران‌شان هنوز هم محل رجوع اهالی و دوستداران سینما هستند.

خودتان مخاطب فیلم «آهو» را چه دسته‌ای از مخاطبان سینما می‌دانید؟
به نظر من طرفداران آثار عاشقانه شاعرانه و سینمای هنری حتماً از تماشای این فیلم لذت خواهند برد و این فیلم در خاطرشان ثبت خواهد شد.
آهو قصه عشق است و هر کسی که تا به حال یک بار تجربه عشق را داشته حتماً در جرگه مخاطبان این فیلم قرار خواهد گرفت. در روزگاری که کفه فیلم‌های کمدی بسیار سنگین‌تر از سایر ژانرها در سالن‌های سینما است، «آهو» می‌تواند خلأ نبود سینمای متفاوت و هنری را پر کند و سلیقه مخاطبان این مدل فیلم‌ها را هم تأمین کند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و سیصد و بیست و هشت - ۲۳ آبان ۱۴۰۲