سعید جلیلی در یک سخنرانی تبیینی در جمع دانشجویان مطرح کرد
فلسطین و برجام دو عبرت تاریخی از اعتماد به غرب
برای درک بهتر و دقیقتر آنچه امروز در غزه در جریان است، باید تصویری فراتر از چهارچوبهای سرزمینی غرب آسیا داشت. به عبارت دیگر، تصویری که دربرگیرنده تبیینی از چرایی شکل گیری نظم کنونی جهان و مسیر تغییرات پیش روی آن، بیش از هر چیز میتواند روح و ماهیت آنچه را در غزه و سرزمینهای اشغالی می گذرد، توضیح دهد. چرا که هرچند در غزه، به صورت روزانه شاهد شهادت زنان و کودکان و در مقابل، به صورت روزانه شاهد جنایت صهیونیستها هستیم، اما این جنایت ها تنها در چهارچوب نظمی کلیتر قابل انجام بود. اینکه این نظم چیست و چرا از دل این نظم، نوعی بی نظمی توأم با خشونت و جنایت بیرون آمده است، موضوع سخنرانی تبیینی-تحلیلی سعید جلیلی است. نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی در سخنرانی خود در مجمع ماهیانه جامعه اسلامی دانشجویان، ریشههای مسأله امروز غزه و راههای برون رفت از آن و نیز مسیر پیش روی تحولات غرب آسیا و محور مقاومت را تبیین کرده است. مشروح این سخنرانی را می خوانید؛
شناخت مناسبات فعلی جهان با نگاه به واقعیت ادعاهای بزککرده
مناسبات فعلی جهان از بحثهای بسیار مهم این روزهاست که هم جامعه ما، هم منطقه، هم جهان اسلام و امت اسلامی در متن تحولات آن قرار دارند.
اخباری که این روزها میشنویم، از بحثهای مهمی است که اگر ما به عنوان یک جوان، یک دانشجو، یک تشکل بتوانیم خوب ببینیم، خوب توصیف کنیم و خوب تحلیل کنیم، در مسیر حرکت انقلاب تأثیرگذار است.
به یک بیمارستان با موشک حمله کردند؛ هزاران زن و کودک به بدترین شکل کشته میشوند و زندگی هزاران نفر گرفته میشود. آن وقت در این کشورهایی که در یک سال گذشته از کانادا تا استرالیا، از فرانسه تا امریکا، برای یک موضوع در ایران آنقدر اشک تمساح ریختند و آنقدر به یک موضوعی ضریب دادند، میبینید که در برابر آزادی یک ملت، ملت فلسطین، که دهههاست مورد هجمه قرار گرفته، نهتنها دیگر خبری از آن فضاسازیها نیست، تازه با افتخار سعی هم میکنند زودتر بروند در سرزمینهای اشغالی با اسرائیل اعلام همراهی هم بکنند؛ شب بایدن میرود، صبح نخستوزیر انگلیس میرود که بگویند ما هم هستیم. این همان نکتهای است که باید روی آن تأمل کرد. چنین حوادثی در دنیایی شکل میگیرد که شعارهای آزادی، تمدن، حقوق زن و چنین ادعاهایی مطرح میشود. این رفتارها را چگونه باید تحلیل کرد؟
مناسبات وارونه جهان؛ حامیان عاملان بمباران بیمارستان مدعیان امنیت جهان!
در پدیدههای سیاسی اجتماعی یک ظاهر و ادعا دارید، یک واقعیت و یک آرمان؛ در ظاهر ادعاهایی طرح میکنند و آن را بزک میکنند و شعارهایی سر میدهند، اما واقعیت چیز دیگری است. چطور برای چند سانتریفیوژ که آن هم زیر نظر آژانس کار میکرد، چند قطعنامه میدادند، اما وقتی بیمارستانی اینطوری با موشک هدف قرار میگیرد، خبر از قطعنامه نیست؟ همینها که ادعای آزادی و ادعای حقوق زن و کودک را دارند، تازه وقتی دیگری هم پیشنهاد قطعنامه میدهد، وتو میکنند. در ظاهر شعار میدهند زن، زندگی، آزادی، اما واقعیت آن است که یک بیمارستان مملو از زن و کودک را با موشک بمباران می کنند و زندگی را از آنها میگیرند که چرا میخواهی آزاد باشی! قطعنامهای که صادر نمیشود هیچ، اگر کسی هم قطعنامه پیشنهاد بدهد، وتو میشود. این در کدام دنیاست؟ در دنیایی که بهشدت ادعای آزادی و دموکراسی دارد و حرف از برابری ملتها میزند؛ در دنیای سال ۲۰۲۳.
همانهایی مدعی امنیت جهان هستند که با موشک بیمارستان را هدف قرار میدهند؛ امریکا و انگلیسی که عضو شورای امنیت هستند، میروند با کسانی که این کار را کردند عکس یادگاری هم میگیرند! مگر از این نوع جنایت بدتر داریم که یک بیمارستان را شما هدف موشک قرار بدهید؟ ظاهر این است که دنیا یک مقرراتی دارد؛ در این هفتاد و هشت سال بعد از جنگ جهانی دوم یک مناسباتی درست کردند، از جمله اینکه چند کشور باید امتیاز وتو داشته باشند؛ امتیاز وتو هم این است که اگر یکی به بیمارستان موشک زد و دیگری خواست قطعنامه بدهد تا محکوم کند، اینها بتوانند وتو کنند؛ این میشود شورای امنیت جهان! اینها میخواهند امنیت را تأمین کنند!
مبنای این حرکت چیست؟ لیبرال دموکراسی؛ همان کسی که میگویند پدر آزادی و پدر لیبرالیسم است، جان لاکی است که تا آخر عمر از سهامداران عمده شرکتهای بردهداری در کارولینای شمالی امریکا بوده است. آن وقت اینها هستند که نظم دنیا را تعریف میکنند و میگویند این نظم نباید بههم بخورد تا این امنیت حفظ شود؛ خب این امنیت چطور حفظ میشود؟ با زدن موشک به بیمارستان، به زن و کودک! اینها امنیت جهانی را اینگونه حفظ میکنند! میگویند باید یک مقررات داشت و همه باید به مقررات و توافقات بینالمللی پایبند باشند، بعد نوبت به محکومیت حمله موشکی به بیمارستان که میرسد، وتو میشود!
فلسطین و برجام، دو عبرت تاریخی از اعتماد به غرب
حمایت از جنایات اسرائیل و اعلام عدم اجرای تعهدات، دو رفتار غرب در یک روز، گواهی بر قابلاعتماد نبودن این قدرتها در مناسبات جهانی است. فقط این نیست که وتو میشود! در برجام توافق میشود ایران علاوه بر تکالیف پادمانی، یک مجموعه تکالیفی فراتر از آن طبق پروتکل الحاقی هم انجام دهد، حتی علاوه بر آن یک مجموعه تکالیف بیشتر هم طبق برجام انجام دهد؛ چرا؟ چون امنیت جهانی مهم است! میگفتی آقا من فعالیت صلحآمیز انجام میدهم، میگفتند نه اینها را هم باید انجام بدهی. بعد شما، به هر دلیلی، همه تعهداتت را که انجام دادی، مواد غنیشده که رفت خارج از کشور، سانتریفیوژها که جمع شد، در رآکتور بتن ریخته شد، آن نهادی که برای نظارت تعیین کرده بودند، پانزده بار اعلام میکند که ایران همه تعهداتش را انجام داده است؛ آن وقت چه میشود؟ امریکا از برجام بیرون میرود! گفت شما همه تعهداتت را انجام دادی، من رفتم بیرون! ببینید واقعیت روز جهان را!
زمانی که بحث برجام بود، بعضیها میگفتند کلیه تحریمها از روز توافق برچیده میشود. ما در جلساتی که در مجلس خدمت دوستان بودیم، میگفتیم این متن میگوید برخی تحریمها تا ۸ سال باقی میماند. ۸ سال تا کی بود؟ همین دیروز. کسانی که میگفتند شما بتن بریزید، سانتریفیوژ جمع کنید، موادتان را خارج کنید، ما هم برخی تحریمها را هشت سال دیگر برمیداریم، خب حالا بعد از هشت سال، اتحادیه اروپا در تاریخ دیروز رسیده به برخی تحریمهایی که قرار بود بردارد، امریکا که سال نود و هفت خارج شد، اروپاییها که ماندند چه؟ شما بیانیه دو روز پیش آنها را بخوانید، ببینید چه بیان میکنند؛ بیانیه میدهند میگویند، درست است که سر هشت سال موعد انجام تعهدات آنهاست، اما انجام نمیدهند، به همین راحتی.
این بیانیه اتحادیه اروپاست که «این شورا ارزیابی کرد ما برای خودداری از برداشتن این محدودیتها دلایل معتبری داریم.» انگلیس هم چون از اتحادیه اروپا خارج شده بلافاصله اطلاعیه جداگانهای میدهد که او هم به همراه اتحادیه اروپا این تحریمها را حفظ میکند. یک توافق چندجانبه صورت گرفته که فقط ایران نبوده، روسیه بوده، چین هم بوده، همه این کشورها بودند، طبق آن قرار شده این کار بشود؛ میگوید بله، اما من دیگر این را برنمیدارم! این میشود آن مناسباتی که امروز در دنیاست.
باید مناسبات جهان را شناخت
نقش یک ملت آزاده در برابر این واقعیتهای بزک شده این است که واقعیت زشت و تلخ را جهت بدهد بهسمت مطلوبها و آرمانها. لازمه این کار آن است که بدانید چه اتفاقاتی در کشور، در سطح منطقه و در سطح جهان رخ میدهد. این کاری است که شما باید انجام دهید؛ اگر بدانیم میدان چیست، اگر بدانیم صحنه چیست، آن موقع برای خودمان عملیات فرهنگی تمیز تعریف میکنیم. حرف، حرف سست نباید باشد. اینجاست که توصیف درست قضیه شما را به تحلیل میرساند، اینجاست که آن مباحث و مبانی فکری به آدم کمک میکند. اینکه قرآن این را به صراحت میفرماید «إِنَّهُم لا أَیمانَ لَهُم: اینها بر عهدشان پایدار نیستند»، توصیف است، اما برای شما واقعیتی را دقیق روشن میکند.
نمیتوانی بگویی، سانتریفیوژ را جمع کنیم، مواد را خارج کنیم، بتن را بریزیم، صرفاً چون او هم نوشته که هشت سال دیگر این کار را میکند، شما الان همه آن کارها را کردی، او میآید میگوید نه، من این کارها را نمیکنم، اینکه گفته میشد برای این موارد باید تضمین گرفت برای این بود؛ همان طور که او تضمین میگیرد؛ همان هشت سال پیش میگفتند ایران تا قبل از سه ماه باید همه این کارها را انجام بدهد، حالا که به او که رسیده است بیانیه میدهد تعهدم را انجام نمیدهم. «إِنَّهُم لا أَیمانَ لَهُم»
این پایبند نبودن به عهد و قرار، این ادعاهای آنها که با واقعیت هیچ نسبتی ندارد، یک استثنا نیست، در همین قضیه فلسطین هم همین بود؛ همین منطقی که اینجا بود که «آقا میرویم با گفتوگو حل میکنیم که هم سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ اقتصاد» و شد اینکه هم «سانتریفیوژها را جمع کنند، هم چرخ اقتصاد» و دلار ۳ تومان بشود۳۰ تومان، همین بحث در قضیه فلسطین نیز رخ داد. یک عده میگفتند آقا چرا مقاومت؟ برویم با گفتوگو حل کنیم و شد مذاکرات مادرید و بعد اسلو. نتیجه این شد که همان جناب عرفات که رفت گفتوگوها را انجام داد، در اواخر عمر گفت هیچ کدام را به ما ندادند؛ یعنی مسیر غلط بود. بعد هم او را کشتند.
بمباران بیمارستان المعمدان؛ نمونه درخشان لیبرال دموکراسی امریکایی
اگر مبنای نظری یک اندیشه صرفاً سود و فایده باشد و مهم سود باشد، میشود اینکه در همین دو سه دهه اخیر به افغانستان و عراق برای سود حمله میشود و نفر بعد که میخواهد خارج شود نمیگوید چون انسانهایی کشته شدند یا چون آنچه ما گفتیم دروغ بود، بلکه میگوید الان ضررش بیشتر از فایده است. حالا چه کسانی این کار را میکنند؟ کسانی که شعار آزادی و دموکراسی میدهند؛ همان کسانی که به لیبرال دموکراسی میگفتند پایان تاریخ! بعد در منطقه غرب آسیا یا به قول آنها خاورمیانه نمونه لیبرال دموکراسی را با افتخار رژیم صهیونیستی معرفی میکنند! در چند دهه اخیر، از وقتی که همین رژیم نامشروع شکل گرفته است، امریکا میگوید ما برای ارزشهای امریکایی میجنگیم. این ارزشهای امریکایی چیست؟ لیبرال دموکراسی. نمونه این لیبرال دموکراسی چیست؟ جان کندی سال ۱۹۶۰ که این رژیم نامشروع شکل گرفته بود، میگوید «اسرائیل سپر دموکراسی را حمل میکند و شمشیر آزادی را گرامی میدارد.» این سپر دموکراسی و شمشیر آزادی که گرامی میدارند همان است که در غزه سر بیمارستان فرود میآید. این نمونه دموکراسی اینهاست!
ریگان در سال ۱۹۸۰ میگوید «اسرائیل سرزمین ثبات و دموکراسی در منطقه پر از ظلم و ناآرامی است.» بیل کلینتون در زمان ریاستجمهوری میگوید: «دموکراسی اسرائیل بستری است که روابط ما بر آن استوار است... و یک نمونه درخشان برای مردم در سراسر جهان است.» این آن چیزی است که دارند به من و شما معرفی میکنند. الگو میخواهی؟ لیبرال دموکراسی که من میگویم یعنی چی؟ یعنی اینکه زن و کودک را بکشی، سرزمین را اشغال و چپاول کنی، بدترین جنایتها را هم انجام بدهی بعد بهتعبیر کلینتون نمونه خیلی درخشان دموکراسی هم معرفی شوی. ببینید چه روزی با موشک به بیمارستان حمله میشود؟ دقیقاً همان روزی که مقامات امریکا، رئیس سنتکام و وزیرخارجه در آنجا حضور دارند. فردای آن روز هم رئیسجمهور امریکا به آنجا میرود چون نمونه درخشان لیبرال دموکراسی اینهاست! حضور مقامات امریکایی در سرزمینهای اشغالی نشانگر نقش قرارگاهی در فرماندهی عملیاتهای تروریستی رژیم صهیونیستی است.
اوباما میگوید: «ما اگر از اسرائیل حفاظت نکنیم، یک شکست اخلاقی نه برای امریکا برای جهان است.» ترامپ دیوانه بیان میکند: «اسرائیل مرکز پر رونق دموکراسی است.» یا مرد مفلوکی که الان رئیس امریکاست میگوید: «اگر ارتباط ما با اسرائیل عمیق است به خاطر ارزشهای مشترکی است که در اینها متحدیم». این ارزشهای مشترک چیست؟ اینکه با حضور امریکا اینها با موشک به بیمارستان حمله کنند، بعد خود بایدن برود آنجا، بگوید عجب ارزشهای مشترکی داریم باید 10 میلیارد دلار هم کمک نظامی کنیم!
صحنه جهان را برای همه تبیین کنید
دانشجوی ما باید نسبت به صحنه، نسبت به میدان اشراف داشته باشد، آگاه باشد و آگاه بکند. از حرکتهای دانشجویی انتظار میرود یک حرکت مشترک با دانشجویان در منطقه و در سراسر جهان شکل بدهند؛ انتظار است که اینها را تشخیص بدهید و تبیین کنید تا اینطور نشود که جنایتکارترین آدمها مدعی آزادی شوند. فقط امروز نیست که یک بیمارستان را در غزه با موشک هدف قرار میدهند. سال ۱۳۶۶ همین سردشت عزیز را بمباران شیمیایی کردند و زن، کودک و مردم بیگناهی که توی شهر بودند بمباران شیمیایی شدند. بعد همین جنایتکاران میآیند ناگهان اشک تمساح میریزند! این سلاح شیمیایی را چه کسی داد؟ آلمان. بعد همین آلمان تجمع برگزار میکند در دفاع از زنان ایران. اینجاست که نقش شما یک نقش شکلی نیست، یک نقش واقعی است. هر تشکلی، هر حرکتی، هر فردی، «تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى: به پا خیزید برای خدا، دوتا دوتا و تنها» اگر امکانی داریم در حد وسع و توانمندی که داریم باید انجام دهیم.