فرشاد مؤمنی با ارائه آمار نادرست درباره سوءتغذیه در ایران، بار دیگر حاشیهساز شد
آمار غلط با ژست اقتصادی
فرشاد مؤمنی در سالهای اخیر به کرات تحلیلهایی ارائه کرده که نه تنها پشتوانه علمی نداشتهاند، بلکه بررسی دقیقتر گزارههای عنوان شده توسط وی، بیانگر تحلیل غلط یا مغالطه در ارائه گزارشات است. مؤمنی در آخرین اظهارات خود مدعی شده وزن و ضریب اهمیت مواد خوراکی در بودجه خانوار از حدود متعارف فراتر رفته و سهم مواد خوراکی در سبد کالای ایرانیها از کرهشمالی هم بدتر شده است. پیش از آنکه بر اساس معیارهای ادبیات اقتصادی، به مقایسه اشتباه مؤمنی بپردازیم، باید بیان کرد که اساساً مؤمنی شاخص غلطی را بهعنوان معیار مقایسه میزان مصرف مواد خوراکی انتخاب کرده است.
به بیان دیگر برای بررسی وضعیت سلامت و دسترسی آحاد مردم به مواد غذایی، انتخاب سهم مخارج مصرفی و وزن آن در سبد مصرفکننده شاخص اشتباهی است، زیرا این شاخص بر اساس قیمتهای نسبی تعیین میشود. برای اینکه اشتباه مؤمنی بهتر درک شود، با ذکر مثالی این گزاره کاملاً رد خواهد شد. بهعنوان مثال در کشوری سوخت ارزان است و دولت به بنزین یا سایر حاملهای انرژی یارانه اعطا میکند، در نتیجه سهم هزینه نهایی سوخت برای خانوارهای این کشور کمتر از سایر اقلام سبد مصرفی است یا بهعنوان نمونه دیگر، به دلیل محدودیتهای موجود و کمکشش بودن عرضه زمین و ساخت مسکن، در کشوری هزینه اجاره و تأمین مسکن بالاست، در نتیجه وزن مسکن در سبد مصرفی خانوار در این کشور نسبت به سایر کشورها بالاتر است.
در مورد مواد غذایی نیز همین موضوع برقرار و کشوری ممکن است در اثر شوک واردات یا تغییرات اقلیمی به صورت موقت با تغییراتی در هزینه تأمین مواد غذایی روبهرو شود. برای مقایسه دقیقتر وضعیت دسترسی مردم به مواد خوراکی، میتوان از شاخص میزان شیوع سوءتغذیه یا سایر شاخصهایی که فائو معرفی کرده است استفاده کرد. بررسی تمام شاخصها نشان میدهد وضعیت ایران به مراتب بسیار مطلوبتر از وضعیت غذایی کرهشمالی است و حتی در مقایسه با کشورهای توسعهیافته نیز ایران وضعیت مناسبی دارد.
در نمودار داخل گزارش مشاهده میشود در سال 2022 میلادی درصد شیوع سوءتغذیه در کرهشمالی برابر با 45 درصد جمعیت بوده که این رقم در ایران نزدیک به 6 درصد است. البته به نظر میرسد مؤمنی با علم به این موضوع که بررسی تمام شاخصهای دسترسی خانوارها به مواد غذایی بهتر از کرهشمالی است و در مقیاس کشورهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته نیز ایران وضعیت مطلوبی دارد، این مغالطه آماری را بیان میکند، چراکه سهم مواد خوراکی به طور طبیعی در تمام دنیا به دلیل درگیریهای به وجود آمده میان روسیه و اوکراین افزایش یافته است. افزایش فشار هزینه تولید مواد خوراکی در دنیا، موضوعی نیست که مؤمنی نسبت به آن جاهل باشد اما وی که بارها سابقه اظهارنظرهای سوگیرانه را بهعنوان اقتصاددان نزدیک به جریان اصلاحطلبان در گذشته دارد، اینبار هم تلاش کرده وضعیت موجود را طور دیگری جلوه دهد.
مؤمنی که خود را اقتصاددان میداند و داعیه نگاه راهبردی و بدیع در اقتصاد دارد، چندی پیش نیز بدون ارائه و استناد به هیچیک از شاخصها و متغیرهای اقتصاد کلان که وضعیت و روند اقتصادی کشور را نشان میدهد و میتوان عملکرد دولتها را با آنها ارزیابی کرد، عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم را تنها بر پایه خروج تعدادی از جمعیت نیروی کار شاغل از بازار کار افتضاح خواند و این در حالی است که پایینترین نرخ بیکاری در 20 سال اخیر در دولت سیزدهم رقم خورده است.
سابقه طولانی اظهارات اشتباه در مورد مواد خوراکی
مؤمنی قبلاً نیز درباره تحلیل وضعیت مواد خوراکی اشتباهات آماری دیگری داشته است.
یکی دیگر از ادعاهای خلاف واقع فرشاد مؤمنی، درباره میزان سرانه مصرف گوشت در کشور بود که سال 1400 آن را بیان کرد.
وی ادعا کرد:«آیا شهروندان گرامی و حکومتگران میدانند در بدترین سالهای جنگ بر اساس گزارشهای رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار، خانوادههای این مملکت سالانه ۱۲۲ کیلو گوشت قرمز مصرف کردهاند و این میزان هماکنون به ۶ تا ۷ کیلو در سال رسیده است؟»
این ادعا بعداً توسط چهرههای ضد انقلاب بازنشر و تلاش شد اینطور القا شود که این آمار نشان میدهد پس از انقلاب، استاندارد زندگی کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
این در حالی است که آمار ارائه شده توسط مؤمنی با استناد به گزارشهای رسمی و پژوهشهای علمی ایرادات آشکار دارد، همچنین وی بدون ادای احترام به ساحت دانش و پژوهش، اشتباهش را اصلاح یا دستکم مستندات خود را ارائه نکرد.
همچنین نکته مهمتر اینکه مجموع مصرف گوشت و مرغ در این سالها چه تغییری کرده است؟! وقتی مجموع مصرف گوشت را بررسی میکنیم، افزایش میزان مصرف گوشت در کشور از سالهای پیش از انقلاب تا امروز را میبینیم.