آیا ارتش اسرائیل آماده حمله به غزه است؟

حمید مهدوی راد
مترجم

رهبری رژیم صهیونیستی سخت در تلاش است، شکست مفتضحانه خود را که در نتیجه عملیات طوفان‌الاقصی گردان‌های قسام - شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) – صبح روز 7 اکتبر علیه مواضع ارتش اشغالگر و شهرک‌های اطراف نوار غزه متحمل شده است جبران کند.
این حمله غافلگیرکننده که نتایج شگفت‌‌آوری در پی داشت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را در یک بحران بزرگ در برابر افکار عمومی اسرائیل و متحدانش قرار داد. ناتوانی نتانیاهو، دولت و ارتش وی - به گفته ناظران - در این واقعیت نهفته است که او دولت راست افراطی خود را به عنوان تنها دولتی معرفی کرد که می‌تواند امنیت اسرائیلی‌ها را تأمین کند. اما 7 اکتبر افکار عمومی اسرائیل، با حمله‌ای روبه‌رو شد که این ادعا فرو ریخت. در این حمله نه فقط بیش از یک هزار اسرائیلی کشته و زخمی شدند که بیش از صد نفر از آنان نیز که برخی شان دارای درجات نظامی بالایی هستند، بدون هیچگونه مقاومت و واکنش سریع اسیر شدند.

 فروپاشی تئوری‌های امنیتی
طی هفته گذشته، مطبوعات و افکار عمومی در رژیم صهیونیستی مشغول توضیح عملیات طوفان‌الاقصی بوده‌اند؛ حمله‌ای که در عرض چند دقیقه توانست پایه‌های تئوری امنیتی ارتش شکست ناپذیر اسرائیل را بر اساس سه رکن: «بازدارندگی، حصارها و تبلیغات» متلاشی کند. در واقع این عملیات، فروپاشی استراتژی اسرائیل در مقابله با غزه و حماس و شکست فاجعه بار اجزای مختلف سیستم نظامی و امنیتی را که رژیم اسرائیل همواره بر آنها تأکید می‌کرد، آشکار کرد.
بر اساس گزارش منتشر شده توسط مرکز پژوهش‌های عربی، بزرگترین شکست تل آویو، شکست اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (امان) و امنیت عمومی (شین بت) در پیش‌بینی و به دست آوردن اطلاعات این عملیات است. شکست بزرگ‌تر شکست دیوار امنیتی بود که اسرائیل در اطراف غزه ساخت و روی توانایی آن حساب ویژه‌ای می‌کرد تا از نفوذ مبارزان فلسطینی به سرزمین‌های اشغالی جلوگیری کند.
ارتش اسرائیل همچنین نتوانست از شهرک‌ها و پایگاه‌های نظامی خود در نزدیکی نوار غزه، موسوم به غلاف غزه محافظت کند که این موضوع باعث شکست رهبری نظامی و سیاسی رژیم اسرائیل شد.
عملیات گردان‌های قسام، توانایی تشکیلات نظامی رژیم اسرائیل را برای تصمیم‌گیری در خصوص الزامات وضعیت امنیتی و نظامی دچار سردرگمی کرد، طوری که این مسأله به سایر نهادهای دولتی نیز که با شوک حاصل از این حمله نتوانستند واکنش سریع از خود نشان دهند تسری پیدا کرد.
 
خشونت به خودی خود یک هدف است
در ادامه این روند آنچه در این رژیم نمایان می‌شود، ماهیت انتقام‌جویی ناشی از شوک حاصل از این حمله است که در اظهارات رهبران آن نیز مشهود بود، مانند اینکه نتانیاهو گفت: «ما آنچه را لازم است، انجام خواهیم داد تا صدای حاصل از واکنش ما در نسل‌های بعد دشمنان ما نیز طنین‌انداز شود.»
از این رو رهبری سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در مواجهه با این شوک سعی در یافتن راهی برای بازگرداندن چهره از دست رفته خود دارند، به همین دلیل از همان روز اول اعلام کرد، ما در وضعیت جنگی قرار داریم و هدف ما در نوار غزه حذف کامل جنبش حماس است.
نتانیاهو اعلام کرد، هر عضو حماس باید خود را «مرده» بداند و هرتسی هالووی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، متعهد شد که حماس را بطور کامل در غزه نابود کند، به گونه‌ای که فقط اجساد آنها باقی باشد. بر اساس گزارشی که مرکز مطالعات الجزیره منتشر کرده است، افزایش خشونت اسرائیل در نوار غزه به خودی خود یک هدف در این جنگ است و این از همان روزهای نخست مشهود بوده است.
اسرائیل جنگی تمام عیار برای نسل کشی علیه غیرنظامیان بی‌دفاع در نوار غزه به راه انداخته است و آب و برق و همه امور معیشتی را قطع کرده و خواستار آواره شدن نیمی از جمعیت نوار غزه از مناطق سکونت خود شده است. به گونه‌ای که تعداد قربانیان این جنگ به بالغ بر سه هزار شهید، هزاران مجروح و صدها هزار آواره رسیده است.
 
حیثیت از دست رفته
با وجود این خشونت‌ها، افکار عمومی رژیم اسرائیل بر این باور است که دولت اعتبار خود را باز نخواهد یافت و غنایم جنگی که در ساعات اولیه این نبرد از دست داده است، جبران نخواهد شد.
نماینده کنست از حزب حاکم لیکود، تالی گوتلیف، زمانی که در توئیت خود گفت «بدون هیچگونه مماشاتی غزه را با خاک یکسان کنید» از اصطلاح «بازگرداندن عزت به اسرائیل» استفاده کرد. بر این اساس و در جهت تلاش برای محو «شرم شکست»، نتانیاهو یک دولت اضطراری تشکیل داد و وزیر دفاع از احضار بیش از 300 هزار نیروی ذخیره آماده برای جنگ در نوار غزه خبر داد. دولت رژیم اسرائیل تشکیل جلسه داد و «کابینه» سیاسی و امنیتی متشکل از 11 وزیر برای تصمیم‌گیری در مورد یک عملیات نظامی بزرگ تشکیل شد.
 تهاجم زمینی
تهاجم زمینی به نوار غزه مخاطرات زیادی برای ارتش رژیم صهیونیستی به همراه دارد، زیرا باید در محله‌های مسکونی وارد نبرد خانه به خانه شده وجان غیرنظامیان به خطر افتاده و در ضمن باید منتظر شبیخون نیروهای حماس که در تونل‌های زیر زمینی هستند باشد.
به عنوان مثال، در تجاوز رژیم اسرائیل به غزه در سال 2014، تیپ‌های پیاده نظام رژیم صهیونیستی در محله شجاعیه بر اثر مین‌های ضد تانک، تک تیراندازها و کمین‌ها متحمل خسارات سنگینی شدند.
بنابراین، آمادگی گردان‌های قسام و گروه‌های مقاومت پشتیبان آنها با استفاده از بمب‌های انفجاری، کمین‌های قسام، وجود شبکه‌ای از تونل‌ها و تله‌های انفجاری که مقاومت در غزه کار گذاشته است مأموریت ارتش اشغالگر را پیچیده و آن را به یک کار تقریباً غیرممکن تبدیل می‌کند.
برخلاف هزاران رزمنده آموزش‌دیده گردان‌های قسام و مقاومت که از آمادگی رزمی و روحیه شهادت طلبی برخوردار هستند نیروهای پیاده رژیم اشغالگر به گفته یوسی یوشوا - تحلیلگر نظامی در روزنامه یدیعوت آحارونوت - از آمادگی و توانمندی لازم برخوردار نیستند. زیرا افرادی که در عملیات طوفان‌الاقصی شرکت کردند بسیار ضعیف‌تر از نیروهای ویژه اسرائیلی بودند که در پادگان‌های غلاف غزه حضور داشتند.
نبرد زمینی به نیروهای مقاومت - گردان‌های قسام – این موقعیت را می‌دهد که ابتکار عمل را در دست بگیرند. زیرا عملیات زمینی به معنای جنگ از فاصله صفر خواهد بود (جنگ تن به تن وچریکی) و چنانچه منیر شفیق، متفکر فلسطینی در یک اظهار نظر که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، می‌گوید: «امکان مانور و محاصره دشمن از پشت و حمله به آن را از طریق استفاده از تونل‌های زمینی فراهم خواهد کرد. طوری که آنها نمی‌دانند این نیروها (مقاومت) مانند بلای آسمانی از کجا بر آنها نازل شده‌اند.»
ارزیابی این وضعیت نشان از آن دارد که نبرد از فاصله صفر و بهره‌مندی از موقعیت خاص شهرها و اردوگاه‌های نوار غزه، دو ویژگی است که به نیروهای مقاومت نوید پیروزی می‌دهد.
 
رهایی گروگان‌ها
علاوه بر موارد فوق، عملیات زمینی با هدف بازگرداندن اسیران صهیونیست در دست مقاومت در غزه با جنگ‌های قبلی متفاوت است و سرنوشت آنها مسأله مهمی در محاسبات عملیات نظامی زمینی خواهد بود.
امیر بار شالوم، تحلیلگر نظامی اسرائیلی، معتقد است که نجات این تعداد از اسرا در مناطق مختلف غزه غیر ممکن است و این امر فراتر از توان نیروهای کماندو واحد ویژه اسرائیل است.
از سوی دیگر، افکار عمومی اسرائیل برای سرنوشت آنها (اسرا) اهمیت زیادی قائل است، زیرا سلامتی آنها به معنای معامله با حماس است. مگر اینکه رژیم اشغالگر مترصد این باشد که «پروتکل هانیبال» را فعال کرده و آنها را در ازای بازگرداندن حیثیت از دست رفته و قدرت بازدارندگی که رژیم از دست داده است، قربانی کند.
با توجه به این موارد، هدف نهایی اسرائیل از جنگ با غزه هنوز یک مأموریت غیر ممکن است، در حالی که ناظران نظامی معتقدند، عملیات نظامی در غزه که برای ششمین بار طی سال‌های گذشته انجام می‌شود تصویری خشونت‌بار از این عملیات نظامی به لحاظ کشتن و نابودی فلسطینی‌های ساکن در غزه و محاصره آن نسبت به پنج مورد قبلی ایجاد خواهد کرد. همینطور پرسش‌های عمده‌ای را در میان تحلیلگران نظامی در اسرائیل درباره میزان موفقیت این عملیات برای تضعیف مقاومت در غزه مطرح می‌کند.
منبع: الجزیره

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و پنج
 - شماره هشت هزار و سیصد و پنج - ۲۶ مهر ۱۴۰۲