«ایران» به مناسبت روز جهانی عصای سفید گزارش میدهد
توانمندسازی گامی بزرگ در پیوند نابینایان با جامعه
240 هزار و 543 نفر از افراد نابینا و کمبینا تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند
بینایی یکی از تأثیرگذارترین حواس است و اهمیت بسیار زیادی در زندگی روزمره دارد. بیشترین میزان یادگیری و دریافت اطلاعات توسط انسانها از طریق این حس صورت میگیرد. بیش از ۲۵۰ میلیون فرد نابینا و کمبینا در سراسر دنیا از این نعمت محرومند ولی نبود این حس مانع از تلاش آنها نشده است. براساس آمار، تعداد افراد تحصیلکرده در بین نابینایان بیشتر از سایر افراد دارای معلولیت است. با این حال نبود امکانات کافی، نداشتن سهم از بازار اشتغال و نامناسب بودن محیط شهرها برای نابینایان موجب شده تا بسیاری از این افراد نتوانند همه تواناییهای خود را بروز دهند و زندگی مستقلی داشته باشند. آمارها نشان میدهد از جمعیت نابینایان جهان ۳۵ میلیون نفر دچار نابینایی مطلق هستند. بیماریها، حوادث، کهولت سن و وراثت مهمترین عواملی هستند که موجب نابینایی میشوند. به همین منظور برای توجه بیشتر به مشکلات این افراد، بیست و سوم مهرماه (پانزدهم اکتبر) روز جهانی عصای سفید نامیده شده است. این روز بهانهای است تا به خواستهها و نیازهای این افراد توجه بیشتری صورت گیرد.
سمیه افشینفر
خبر نگار
پیشگیری سنگ بنای توانبخشی
یکی از وجوه خدماترسانی مطلوب به نابینایان، جلوگیری از افزایش نابینایی و توجه به برنامههای مبتنی بر پیشگیری است.
دکتر افروز صفاری فرد، مدیرکل دفتر پیشگیری از معلولیتها و تلفیق اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «ایران» درباره برنامههای این سازمان در زمینه پیشگیری و جلوگیری از افزایش آسیبهای بینایی در جامعه میگوید: «در حال حاضر 240 هزار و 543 نفر از افراد نابینا و کمبینا تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. خدمترسانی به افراد دارای معلولیت بینایی براساس ارزیابی دقیق سطح عملکرد، محدودیت و نوع نیازهای آنان در زمینههای مختلف و انطباق سطوح خدمات با این نیازها انجام شده و تمامی این فرایندها براساس دستورالعملها و بررسیهای کارشناسی مبتنی بر رویکردهای علمی روز دنبال میشود. اجرای طرح پیشگیری از تنبلی چشم، اجرای برنامههای آگاهسازی درخصوص پیشگیری از انواع معلولیت در سراسر کشور با استفاده از فیلمها، جزوهها، کارگاههای آموزشی و بویژه توسعه برنامههای مشاوره ژنتیک در مراکز تخصصی در مناطق مختلف از مهمترین برنامههای این سازمان در پیشگیری از آسیبهای بینایی به شمار میرود.»اما برنامههای پیشگیری زمانی در اهداف خود موفق هستند که درباره نوع و شدت معلولیت تشخیصی، اقدام بموقع و سریع و ارجاع بهنگام به مراکز توانبخشی صورت گیرد؛ در این صورت در واقع فرد نابینا و کمبینا در مسیر آموزش و توانمندسازی قرار میگیرد. مدیرکل دفتر پیشگیری از معلولیتها و تلفیق اجتماعی نیز این دو فرایند را سنگ بنای یک نظام توانبخشی اثربخش میداند: «در حال حاضر سازمان بهزیستی با بهرهگیری از تیمهای تخصصی در قالب کمیسیونهای پزشکی-توانبخشی در سراسر کشور، نسبت به تشخیص معلولیت بینایی و تشکیل پرونده پزشکی برای افراد دارای این معلولیت اقدام میکند تا در چرخه خدمات توانبخشی قرار گیرند و با تقویت سایر حواس و بهرهگیری از باقیمانده بینایی و افزایش مهارتهای شناختی و اجتماعی خود، در مسیر توانمندی همهجانبه قدم بردارند.»
اولویت با کسب مهارتهای زندگی روزمره است
مدیرکل دفتر پیشگیری از معلولیتها و تلفیق اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تأکید میکند: «خدمات توانبخشی به افراد نابینا و کمبینا زمانی از بیشترین اثربخشی برخوردارند که در کوتاهترین زمان پس از تشخیص معلولیت فرد و در قالبی متناسب با سطح عملکرد و میزان محدودیت وی ارائه شوند. سازمان بهزیستی تلاش میکند تا ارائه خدمات مشاوره روانشناختی به فرد نابینا یا کمبینا، آموزش مهارتهای روزمره زندگی مانند تحرک و جهتیابی و مهارتهای پرورش حواس جایگزین را در اولویت قرار دهد که در مراکز خانواده و کودک نابینای زیر شش سال و سایر مراکز تخصصی توانبخشی ارائه میشود.»
صفاری فرد، خدمات آموزشی در زمینه مهارتهای زندگی روزمره، بریل آموزی، مهارتهای استفاده از امکانات سختافزاری و نرمافزاری گویا و بریل و کار با وسایل الکترونیک را از دیگر خدمات این مراکز به افراد نابینا و کمبینا برمیشمرد.
توانمندسازی در مدار توجه
توسعه خدمات فرهنگی-هنری و ورزشی، فرصتهای ارزشمندی را برای گروههای مختلف دارای معلولیت بویژه افراد نابینا و کمبینا فراهم کرده است تا بتوانند استعدادهای ارزنده خود را بروز داده و در مسیر توانمندی و ورود به جامعه قدم بردارند. مدیرکل دفتر پیشگیری از معلولیتها و تلفیق اجتماعی با اشاره به اجرای برنامههای هنردرمانی، نمایش درمانی و موسیقی درمانی در مراکز توانبخشی برای گروههای مختلف دارای معلولیت و شرکت هنرمندان معلول در جشنوارههای هنری کشوری، منطقهای و بینالمللی، گسترش این برنامهها را گامی بزرگ در تقویت پیوند افراد معلول با جامعه و ایجاد نگرش صحیح نسبت به توانمندیهای آنان قلمداد میکند.او میگوید: «امروزه افراد نابینا با استفاده از منابع گویا و بریل تولیدشده توسط سازمان بهزیستی و سازمانهای غیر دولتی، در رقابتهای علمی و فرهنگی میدرخشند، به مدارج علمی دست مییابند و با وجود موانع بسیار، تلاش میکنند تا ظرفیتهای علمی خود را برای پیشبرد اهداف جامعه به کار گیرند. ارائه خدمات رفاهی به افراد دارای معلولیت بینایی نیز از جمله خدماتی است که با هدف ارتقای کیفیت زندگی، مشارکت اجتماعی و تسهیل فرایند توانمندسازی این افراد، در مدار توجه متولیان امر قرار دارد. پرداخت کمک هزینه ایاب و ذهاب، کمک هزینه تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان دارای معلولیت دانشگاههای دولتی، کمک هزینه شهریه دانشگاههای غیر دولتی و کمک هزینه معیشتی، از جمله خدماتی است که در راستای کاهش مشکلات معیشتی، تحصیلی و اجتماعی افراد نابینا و کمبینا ارائه میشود.
استفاده از ظرفیت خانواده و جامعه برای آموختن مهارتهای اجتماعی
صفاری فرد با تأکید بر اجتماع محور بودن خدمات ارائه شده میگوید: «زمانی که از توانبخشی و توانمندسازی افراد دارای معلولیت بینایی صحبت میکنیم نباید فراموش کنیم که تحقق این برنامهها فقط با یک رویکرد اجتماع محور و با تکیه بر ظرفیتهای فعال خانوادهها، سازمانهای غیر دولتی، گروههای محلی خودیار و فعالان اجتماعی امکان مییابد. به همین خاطر در برنامههای توانمندسازی نابینایان و فعالیتهای توانبخشی مبتنی بر جامعه تلاش میشود در آموزش مهارتهای شغلی و اجتماعی به افراد نابینا و کمبینا، بهجای تکیه صرف بر مراکز توانبخشی، از ظرفیتهای موجود در جامعه و خانواده استفاده شود.»
او با اشاره به تلاشهای صورت گرفته به منظور اجرای ماده 15 قانون حمایت از حقوق معلولان برای بهرهمندی افراد نابینا و کمبینا از سهمیه 3 درصد استخدام دستگاهها، آگاهی نداشتن بسیاری از این دستگاهها از تواناییهای این افراد، انطباق نداشتن شرایط مصاحبههای استخدامی با شرایط افراد نابینا و کمبینا، بیدقتی برخی از نابینایان در انتخاب مشاغل مورد نظر و ناآشنایی آنان با شرایط احراز مشاغل و نبود برنامههای آگاهسازی را از جمله موانع اشتغال افراد نابینا برمیشمرد. صفاری در پاسخ به این سؤال که آیا خدمات سازمان بهزیستی پاسخگوی نیازهای افراد نابینا و کمبیناست، میگوید: «نابینایان طیف وسیعی از جامعه را تشکیل میدهند که از تواناییها، نیازها و مطالبات متنوعی برخوردارند و اولویتبندی خدمات برای هر کدام از آنها متفاوت است. هرچند خدمترسانی به این گروه براساس منابع اعتباری و اختیارات سازمان بهزیستی و ارزیابی نیازهای آنان در استانهای سراسر کشور انجام میشود، بدون شک خدمات ارائه شده، پاسخگوی تمامی انتظارات و مطالبات آنان نیست. برآورده ساختن تمام این نیازها مستلزم همگرایی تمامی دستگاههاست؛ نهادهایی که باید به تأمین منابع اعتباری قانون حمایت از حقوق معلولان بیش از پیش توجه کنند. دستگاههای ذیربط باید بیمه خدمات و تجهیزات توانبخشی را به عنوان یک اولویت مد نظر قرار دهند و با عمل به مسئولیت اجتماعی و انسانی خویش در احیای حقوق افراد نابینا و کمبینا تلاش کنند. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم که نابینایان جامعه ما به جایگاهی متناسب با استعدادهای ارزشمند خود برسند و در عرصههای تصمیمگیری و اجرایی کشور، مشارکت فعالی داشته باشند و همسو با تلاشهای پرافتخار دولت سیزدهم، نمایی از تحقق عدالت اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی را جلوهگر سازند.»
یادداشت
قانونمداری، مسیری روشن برای مشارکت اجتماعی نابینایان
دکتر حمدالله خواجهحسینی
روانشناس
امروز، روز جهانی عصای سفید، از منظری، پیامآور مطالبات افراد نابینا و کمبینا در زمینه اجرای قوانین مرتبط با معلولان و لزوم مشارکت کامل آنان در عرصههای تصمیمگیری و اجرایی است. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از جمعیت افراد دارای معلولیت جامعه را افراد نابینا و کمبینا تشکیل میدهند. طیف جمعیتی با قابلیتها، مشکلات و نیازهای متنوعی که باید با نگاهی علمی به آنها توجه شود و تلاشهای لازم برای رفع موانع پیشروی آنان در چهارچوب قوانین موجود به عمل آید.
در یک نظام توانبخشی اثربخش، معلولیت بینایی فرد بموقع شناسایی شده و مداخلات بهنگام برای آموزش و توانمندسازی وی انجام میشود. در این صورت با افرادی مواجه هستیم که با وجود معلولیت بینایی به رشد روانشناختی و اجتماعی دست یافتهاند و میتوانند همگام با سایر افراد جامعه در زمینههای مختلف نقشآفرین باشند. نابینایان امروز جامعه ما نیز با بهرهگیری از آموزشهای لازم در مدارس استثنایی، مراکز توانبخشی و با خودباوری و استفاده از امکانات نرمافزاری و سختافزاری، به توانایی لازم در ورود به مشاغل مختلف و تصمیمگیری در حوزههای مدیریتی و اجرایی کشور دست یافتهاند، اما همچنان شاهد آن هستیم که وضعیت معیشتی و اجتماعی این افراد با اهداف دولت سیزدهم در توسعه عدالت و کاهش محرومیتها به طور کامل تناسب نیافته است.
هنوز مسأله اشتغال بهعنوان اصلیترین مشکل افراد نابینا و کمبینا مطرح است و بهرغم تلاشهای سازمان بهزیستی و سازمانهای غیردولتی برای رایزنی با دستگاههای اجرایی، در بخش اعظمی از نهادها اثری از اجرای ماده 15 قانون حمایت از حقوق معلولان و ایجاد امکان استفاده نابینایان از سهمیه 3 درصدی استخدام دستگاهها، دیده نمیشود. بررسی عملکرد دستگاههای اجرایی در زمینه اشتغال معلولان حاکی از آن است که کماکان افراد نابینا و کمبینا از حضور در بسیاری از مصاحبههای استخدامی منع میشوند و در صورت شرکت در این قبیل مصاحبهها به آنان اعلام میشود که از شرایط احراز مشاغل موردنظر برخوردار نیستند، در حالی که در زمان ثبتنام آزمونها هیچ محدودیتی برای افراد در انتخاب این مشاغل قید نشده است.در توضیح علل تداوم این مشکل میتوان به عوامل مختلفی از جمله توجه ناکافی دستگاهها در تعیین شاخصهای احراز مشاغل برای گروههای مختلف، ناآشنایی مصاحبهکنندگان با قابلیتها و محدودیتهای افراد نابینا و کمبینا و نحوه تعامل با آنان، وجود معیارهای سلیقهای برای تشخیص تواناییهای شغلی افراد نابینا و البته بیدقتی برخی از نابینایان در انتخاب مشاغل و ناآگاهی آنان از شرایط احراز شغل اشاره کرد.
بدونشک حل مسأله اشتغال نابینایان بهعنوان اصلیترین مطالبه زمینهساز مشارکت اجتماعی نابینایان، مستلزم نظارت کافی بر عملکرد دستگاهها از سوی کمیته هماهنگی و نظارت بر روند اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان و برخورد قاطع با نهادهای متخلف و ارجاع آنها به نهادهای قضایی است؛ امری که تنها با پیگیریهای مسئولان تحقق خواهد یافت.
دسترسی کامل به وسایل کمکتوانبخشی مانند عصای سفید، ساعتهای لمسی و گویا و امکانات رایانهای برجستهساز و گویاساز، از دیگر مواردی است که ضمن کاهش محدودیتهای ناشی از معلولیت بینایی، موجب تقویت مهارتهای شغلی و مشارکت اجتماعی نابینایان خواهد شد. نیازهای متنوع و روزافزون افراد نابینا در زمینه وسایل کمکتوانبخشی ایجاب میکند تهیه و توزیع این امکانات بر اساس سنجش دقیق سطح و نوع نیازهای آنان صورت گیرد تا پاسخگوی مطالبات آنها باشد. واضح است که تحقق این امر علاوه بر اصلاح فرایندهای موجود، مستلزم تقویت منابع اعتباری قانون مورد بحث در تأمین تجهیزات توانبخشی بویژه ملزم ساختن سازمانهای فعال در ارائه خدمات بیمهای برای پوشش کامل خدمات توانبخشی از جمله وسایل کمکتوانبخشی است. در حال حاضر یکی از عمدهترین موانع در مسیر مشارکت اجتماعی نابینایان، عدم مناسبسازی و ناایمنی بخش عمدهای از محیطهای شهری بویژه نامتناسب بودن ناوگان حملونقل شهری با نیازهای این افراد است. بر اساس قانون حمایت از حقوق معلولان، شهرداریها موظف به مناسبسازی سامانههای حملونقل و دسترسپذیری کامل خدمات ایاب و ذهاب برای تمام گروههای دارای معلولیت از جمله افراد نابینا و کمبینا هستند. انتظار میرود با پیگیریهای ستاد مناسبسازی و کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان، دسترسپذیری خدمات ایاب و ذهاب در مناطق مختلف شهری برای افراد نابینا و کمبینا بهعنوان یک اولویت در مدار توجه قرار گیرد.
بیتردید مشارکت و تلفیق اجتماعی نابینایان چشماندازی درخشان برای فردای جامعه اسلامی ماست، اما تحقق این مهم منوط به تلاش مستمر سازمان برنامهوبودجه کشور در تأمین منابع مورد نیاز، اهتمام کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون برای نظارت مستمر بر عملکرد دستگاهها در پاسخگویی به مطالبات برحق افراد دارای معلولیت بینایی و احیای حقوق آنان و عزم بیشازپیش نهادهای قانونگذار و نظارتی برای اجرای صحیح قوانین حمایت از حقوق این افراد است.
خبر
دبیر بورد چشم پزشکی وزارت بهداشت:
۸۰ درصد موارد نابینایی قابل درمان است
دبیر بورد چشم پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه کشورمان در درمان بیماریهای چشمی و پیوند خودکفاست و هیچ بیماری به خارج اعزام نمیشود، گفت: ۸۰ درصد موارد نابینایی با تشخیص و درمان بموقع قابل درمان است.
به گزارش ایرنا، محمود جباروند با بیان اینکه ما قطب چشم پزشکی در خاورمیانه هستیم، اظهار داشت: ایران از نظر وضعیت تحقیقات و پژوهش در حوزه چشم پزشکی با کشورهای پیشرفته برابر است و به دلیل گستردگی و کیفیت بالای ارائه خدمات و درمان چشم پزشکی، هیچ بیماری به خارج اعزام نمیشود و بیماران زیادی از کشورهای مختلف به خصوص همسایه برای درمان به ما مراجعه میکنند.وی، تولید قرنیه مصنوعی را از دستاوردهای کشور برشمرد و افزود: پیوند از طریق قرنیه مصنوعی برای بیمارانی انجام میشود که نمیتوانند از بافت انسانی و سلولهای بنیادی پیوند بگیرند و تاکنون جراحی ها در این زمینه موفقیتآمیز بوده است و بیماران بسیاری بینایی خود را بهدست آوردهاند.
جباروند با اشاره به فعالیت ۲ هزار و ۵۰۰ چشم پزشک در کشور، اظهار داشت: در زمینه کاربرد سلولهای بنیادی، پیشرفتهای چشمگیری در کشور حاصل شده و اکنون در بین دانشآموختگان ایرانی، افرادی توانمند و باهوش هستند که قادرند تحقیقات کاربردی سطح بالا را انجام دهند و مدیریت کنند. ایجاد تیمهای تحقیقاتی و گسترش این پژوهشها در سطوح کاربردی و عملیاتی که نیازهای کشور را رفع کند، نیاز به حمایت مالی و معنوی دارد.