بادشکنهای زیستی، بیابانهای ایران را «زیستی» میکند
دانش بومی در برابر گردو غبار میایستد
ایران کشوری خشک و نیمه خشک است. کشوری که در تقسیم بندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷ میلیون هکتار آن، اکوسیستم بیابانی است و حدود ۶ میلیون هکتار از این سطح را پهنهها و تپههای ماسهای تشکیل داده که سطحی بالغ بر یک و هفت دهم میلیون هکتار آن شامل پهنههای ماسهای فعال و خسارت زاست ؛ بادشکن های بومی با چنین جغرافیایی کاملا هماهنگ است
شهلا منصوریه
خبرنگار
دانش مقابله با تهدیدات مؤثر در تخریب منابع زیست انسانی، از گذشتههای دور در سر مردم این سرزمین وجود داشته است. به همین جهت است که مردم کویرنشین توانستند سالیان سال با شرایط نابسامان اقلیمی خود را وفق دهند و چرخه تولید را در روستاهای خود همواره در گردش و در امان نگه دارند؛ دانشی بومی که اکنون با تکنولوژی امروزی، از پیشروی تپههای ماسهای جلوگیری میکند. مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به «ایران» میگوید: مباحث تغییرات اقلیمی از یکسو و سوءمدیریت منابع آب، موجب عدم تأمین حقابه دشتهای سیلابی، افت آبهای زیرزمینی و در نتیجه تهدید بنیادین پوشش گیاهی شده است. به گفته وحید جعفریان، بادشکنهای کوتاه زیستی یکی از الگوهای مناسبی است که میتواند در گستره وسیعی در کشور اجرا شود. به گفته او این روش به دانش بومی این مناطق برمیگردد که بهروز شده و با استفاده از گونههای سازگار با محیط زیست، از پیشروی تپههای ماسهای جلوگیری میکند.
تپههای ماسهای
ایران کشـــــــــوری خـــشک و نیمه خشک اســـــــت. کشــــوری که در تقسیم بندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷ میلیون هکتار آن، اکوسیستم بیابانی است و حدود 6 میلیون هکتار از این سطح را پهنهها و تپههای ماسهای تشکیل داده که سطحی بالغ بر یک و هفت دهم میلیون هکتار آن شامل پهنههای ماسهای فعال و خسارت زاست. حدود 600 هزار هکتار اراضی کشاورزی و 4350 روستا در معرض و تحت تأثیر ماسههای روان قرار دارند. هجوم ماسههای روان به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی، شبکههای انتقال آب و تأسیسات صنعتی در مناطق بیابانی همواره از جمله معضلات ادامه حیات انسانی و حفظ چرخههای تولید در این مناطق بوده است.
جعفریان میگوید: با بهرهگیری از دانش نوین جهانی، موضوع بادشکنهای کوتاه زیستی از سال 99 در سطح گسترده در دستور کار قرار گرفت. دستورالعملهای مربوطه با آخرین دستاوردهای مرتبط در کشورهای مختلف دنیا بهروز و با روشهای متعددی در این ارتباط در دستور کار قرار گرفت. اکنون این طرح در شهرستان گناباد خراسان رضوی، شهرستان آران و بیدگل در اصفهان، گرمسار در سمنان و سایر مناطق در استانهای ایلام، خوزستان و سیستان و بلوچستان که دارای کانون بحرانی فرسایش بادی هستند، قابلیت استفاده دارد و در حال توسعه است.
بادشکنهای زیستی
او با اشاره به جایگزینی نسخههای مالچ زیستی (بادشکن کوتاه) با مالچ نفتی میگوید: اگرچه مالچ نفتی از دیرباز در تثبیت ماسه روان در شرایط حاد و بحرانی مورد استفاده قرار گرفته، اما بسیار هزینهبر و مخرب محیط زیست است اما استفاده از بادشکنهای زیستی، کم هزینهتر و کاملاًبا محیط زیست سازگار است و با روشهای ساده توسط کشاورزان و جوامع محلی قابل اجراست.
به گفته جعفریان، در حال حاضر اجرای بادشکنهای زیستی با بهرهگیری از الگوهای نوین اجرایی در سایر کشورها از جمله چین در دستور کار قرار گرفته است. او اولین اقدام اجرایی این طرح را که در سال 1399 به صورت آزمایشی در محدوده غرب استان سمنان، در منطقه عوارضی اتوبان گرمسار-قم به وسعت 50 هکتار اجرا شد باعث تثبیت ماسههای روان و احیای پوشش گیاهی میداند و میگوید: شرکتهای تعاونی مردمی در مناطق آران و بیدگل، سطوح وسیعی از ماسههای روان را- به جای استفاده از مالچ نفتی- بادشکنهای کوتاه تثبیت کردند. استفاده از این بادشکنها در سال 1400 به منظور حفاظت جاده مشهد- گناباد در خراسان رضوی، نقش مؤثری در کاهش تصادفات جادهای و افزایش ایمنی حمل و نقل داشته است.
درآمدزایی با ضایعات کشاورزی
در این طرح ضایعات کشاورزی مثل ساقههای پنبه بعد از برداشت، ساقههای نی، برگهای خرما، ساقههای برنج و... استفاده میشود. سپس با توجه به الگوهای مرتبط مبتنی بر میزان فرسایش بادی و آستانه فرسایش پذیری خاک، بادشکنهای شطرنجی ساخته میشود که در تپههای ماسهای فعال مستقر شدهاند.
این طرح به گفته جعفریان، تکنولوژی سادهای دارد و عموماً با مشارکت جوامع محلی صورت میگیرد و به همین جهت با منافع کشاورزان در ارتباط است. آنها میتوانند از فروش ضایعات کشاورزی خود درآمدزایی هم داشته باشند. او همچنین به تفاهمنامه سه جانبه همکاری فعالیتهای مقابله با بیابانزایی بین سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، دانشگاه تهران و نهادهای تحقیقاتی کشور چین اشاره میکند و میگوید: در سالجاری 11 روش بادشکنهای کوتاه با مواد مختلف در قالب استفاده از روشهای نوین سند بگ (Sand bag) و نت بریر (Net barrier) در سطح 20 هکتار در حسین آباد میش مست استان قم با همکاری دانشگاه تهران و شرکتهای دانش بنیان ایجاد و اجرا شده و در حال پایش اثرات و ارزیابی کارکرد آنها در شرایط اقلیمی کشور هستیم.
اصلاح الگوی برداشت
با توجه به ابعاد بادشکنها، الگوهای کاربردی طراحی میشود. به عنوان مثال ساقههای برنج که مادهای صددرصد دورریز و ضایعات تلقی میشود و در گذشتههای خیلی دور برای سقف منازل استفاده میشدند، اکنون با هماهنگی شرکتهای مربوطه، ساقههای برنج هنگام برداشت اصولی چیده میشوند تا ارتفاع مناسبی برای ساخت بادشکنها داشته باشند. ساقههایی که از کشاورزان مازندران خریداری میشود، اما با اصلاح الگوی صورت گرفته در سمنان اجرا میشود.
جعفریان درخصوص رایزنی و تبادل دانش در قالب همکاریهای منطقهای با کشورهای دیگر نیز میگوید: دانش و تجربه بهدست آمده در کشور در زمینه استفاده از بادشکنهای زیستی قابل ارائه به کشورهای درگیر طوفانهای ماسهای و گرد و غبار مثل کشور عراق، سوریه و عمان بوده و نیاز است در تعریف برنامههای منطقهای کنترل طوفانهای ماسه و گرد و غبار از این الگوها استفاده شود. این اقدام میتواند زمینه فعالیت شرکتهای دانش بنیان و دانش آموختگان بخش منابع طبیعی را در فعالیتهای مقابله با بیابانزایی در سطح منطقه در پی داشته باشد.
حدود 14 میلیون هکتار، عرصههای بیابانی به عنوان کانونهای فرسایش بادی و تپههای ماسهای در روستاها، آبادیها و اراضی کشاورزی وجود دارد. به گفته این مسئول، زیرساختهای مختلف مثل خطوط ارتباطی، کانال انتقال آب و تأسیسات مهم و مناطق مرزی، سالانه حدود 600 میلیون دلار خسارت میبینند.
مزیت بادشکنهای زیستی
وی میگوید: بادشکن زیستی، به چشمانداز زیبای مناطق بیابانی آسیب وارد نمیکند، زمینه احیای پوشش گیاهی طبیعی را در تثبیت پایدار تپههای ماسهای فراهم میکند. مشارکت فعال جوامع محلی را در پی دارد و به این ترتیب جامعهای که خود این فعالیتها را انجام میدهد، خود را در حفاظت از این عرصهها سهیم میداند و احساس مسئولیت بیشتری میکند. جعفریان روی استفاده از روشهای سازگار با فرهنگ مردم و دانش بومی تأکید میکند و میگوید: در بسیاری از اوقات، برخی از این مسائل جلوی چشم ما است اما فکر میکنیم که برگ برنده ما یک روش عجیب و غریبی است که باید توسط یک شرکت خاص در کشور دیگر مثل امریکا یا آلمان ساخته شود.