صفحات
شماره هشت هزار و دویست و نود و شش - ۱۶ مهر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و نود و شش - ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - صفحه ۲۲

دبیر شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران در گفت ‌و‌ گو با «ایران» از برگزاری این دوره از جشنواره می‌گوید

معرفی موسیقی اقوام ایران روی خط عدالت فرهنگی

جشنواره موسیقی نواحی ایران به دور شانزدهم رسیده است؛ کهن‌ترین موسیقی ایران که دوره‌های جوانی برگزاری خود را می‌گذراند. این جشنواره یکی از بزرگترین رویداد‌های موسیقایی ایران است. موسیقی‌هایی که برخاسته از نواها و آواهای فرهنگ و هنر اصیل ایران بوده و هست، از مقامات موسیقی آذربایجانی که در پستوی روستاهای دورافتاده آن قرار گرفته تا موسیقی‌های خراسان، ترکمن، کردی، لری، بختیاری، گیلکی، مازندرانی و ترنم‌های شاد جنوب که در بوشهر، خوزستان و... پنهان شده است؛ تلاشی که ابتدا با همت محمدرضا درویشی انجام گرفت تا علاوه بر روشن شدن چراغ دل هنرمندان موسیقی نواحی، کرامت هنر موسیقی اقوام و استادان برجسته این حوزه هم حفظ شود؛ بزرگانی که بسیاری از آنها دیگر در بین ما نیستند و حتی هنر و سازهایشان هم کم‌کم به فراموشی سپرده می‌شود. محمدرضا درویشی به مدت 6 سال دبیر این جشنواره بزرگ بود (تا سال 83) و بعد از ایشان از سال 84 تا سال 92 توقفی چند ساله بر این جشنواره حاکم شد و سرانجام در سال 90 هفتمین دوره آن با دبیری جهانگیر نصر اشرفی و در شهر کرمان شکل گرفت و بعد از آن هشتمین دوره‌اش با حضور بهمن کاظمی و نهمین دوره آن با دبیری ایرج نعیمای برگزار شد و از دوره دهم یعنی از سال 96 تا 99 احمد صدری به مدت چهار سال دبیری این جشنواره را برعهده داشت. بعد از او، محمدعلی مرآتی که خود نوازنده کمانچه و آهنگساز است، از دور چهاردهم مسئولیت دبیری این جشنواره را پذیرفت و حالا سه دوره است که جشنواره موسیقی نواحی ایران با اندیشه و تفکرات او روی صحنه می‌رود.ا ما محمدعلی مرآتی این دوره از جشنواره را متفاوت‌تر از دوره‌های قبل برگزار کرده است. جشنواره‌ای که برای نخستین بار در پنج منطقه و در دو بخش «نشست‌های پژوهشی» و «اجراهای صحنه‌ای» و با طرحی با عنوان «ایران فرهنگی» و با هدف وحدت در کثرت موسیقایی از تاریخ 6 تیرماه آغاز به کار کرد و بخش دوم که اجرای ملی و بین‌المللی است اواخر مهرماه در تهران برگزار می‌شود. مرآتی هدف از منطقه‌ای شدن این جشنواره را بهتر و بیشتر دیده شدن هنرمندان در یک عدالت فرهنگی عنوان می‌کند و نکته دیگر حضور هنرمندان موسیقی اقوام کشورهای اطراف است که می‌تواند اتفاق خوبی در معرفی و شنیده شدن موسیقی اقوام ایران در دنیا باشد. این جشنواره به‌ همت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط انجمن موسیقی ایران و با همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد استان های سراسر کشور به‌صورت غیررقابتی برگزار می‌شود. گفت ‌و‌ گو با محمدعلی مرآتی دبیر شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران را در ادامه می‌خوانید؛

ندا  سیجانی
خبرنگار

پس از سه دوره دبیری جشنواره موسیقی نواحی ایران، چه انگیزه و یا موضوعی سبب شد این دوره از جشنواره را به صورت منطقه‌ای برگزار کنید؟
هدف ما از منطقه‌ای شدن این جشنواره، بهتر و بیشتر دیده شدن هنرمندان و ایجاد یک عدالت فرهنگی است. تلاش ما این است، هنرمندان موسیقی نواحی بیشتری در این جشنواره حضور و اجرا داشته باشند. بنابراین، سعی‌مان این بود جشنواره موسیقی نواحی ایران، در یک منطقه متمرکز نشود، چرا که اگر یک منطقه پایلوت این برنامه باشد، تنها مخاطبانی که در آن منطقه سکونت دارند، از این جشنواره بهره‌مند می‌شوند و عموماً بر دیگر مناطق کشورمان، تأثیری نخواهد داشت. براین اساس از نگاه من، به نوعی این عدالت فرهنگی موجب شد، این جشنواره، به‌صورت منطقه‌ای و شناور در جای جای ایران، اجرا شود.
نکته دیگر اینکه، می‌بایست برخی از موسیقی‌های خاص در مناطق خاص خود اجرا شوند، اما متأسفانه در این موقعیت‌های اصلی و اصیل اجرا و شنیده نمی‌شوند و به اصطلاح حالت مصنوعی پیدا می‌کنند، اما اگر این ژانرهای موسیقایی نواحی ایران، در خاستگاه و به اصطلاح در آن جایی که متولد شده‌اند، برگزار شوند، موجب تقویت موسیقی آن منطقه خواهند بود و موسیقی به‌صورت تصنعی اجرا و شنیده نمی‌شود. نکته اصلی اینکه از منظر موسیقایی، می‌توانید تبادلات منطقه‌ای که موسیقی در آن متولد شده است را با مناطق دیگر رصد کنید.
بنابراین با این دو منظر هدف جشنواره را به سمت منطقه‌ای برگزار شدن هدایت کردیم تا در نتیجه بتوانیم به لحاظ ذائقه و سلیقه شنیداری، صدای موسیقی نواحی را که به عقیده من از پاک‌ترین پدیده‌های موسیقی ایران هستند، به گوش همه نقاط ایران برسانیم.
 آیا نگاه منطقه‌ای همه اقوام و مناطق را در برمی‌گیرد؟ در واقع آیا این پنج منطقه توانسته‌اند نمایندگانی از موسیقی کهن اقوام ایران باشند؟
جشنواره موسیقی نواحی، هم معرف جشنواره موسیقی اقوام است (یعنی قوم‌ها به‌صورت مستقل معرفی می‌شوند) و هم معرف موسیقی یک منطقه. در یک منطقه، چند قوم در کنار یکدیگر، پدید آورنده یک موسیقی هستند. بنابراین این دو نکته در کنار هم، یکدیگر را حذف نمی‌کنند، بلکه در یک راستا قرار دارند. به عنوان مثال موسیقی بخشی‌ها در منطقه خراسان، تنها معرف و مربوط به یک قوم نبوده و یک موسیقی منطقه‌ای است. بدین معنا که اقوامی چون ترک، کرد و... در شکل‌گیری و هدایت و اجرای آن شرکت دارند. در واقع اقوامی که در خراسان ساکن هستند در یک زیبایی‌شناسی هنری و جمعی، این موسیقی را به‌صورت چند قومیتی به وجود آورده‌اند که از عناصر وحدت در کثرت نشأت می‌گیرد و به‌صورت شبکه‌ای در ایران، در این وحدت ملی، برای موسیقی‌های کهن ایران، عامل به وجود آورنده هستند.
 بخشی از اجراهای موسیقی مناطق به موسیقی زورخانه‌ای و تعزیه اختصاص داشت که هر دو برخاسته از موسیقی ردیف- دستگاهی هستند. این انتخاب بر چه اساسی صورت گرفته؟ اگر این‌گونه تعریف شود که این دو موسیقی، اشتراکاتی دارند،  می‌توان بخشی از موسیقی نواحی را در جشنواره‌ای با هدف موسیقی دستگاهی معرفی کرد؟
عنوان موسیقی نواحی ایران از گذشته‌های دور به این جشنواره اختصاص داده شده است که گویا پیشنهادی از سوی دکتر مسعودیه بوده و البته در ادامه بزرگی چون استاد محمدرضا درویشی در این راستا به آن قوام و شکل داده‌اند. در تقسیم‌بندی موسیقی ایرانی، یک موسیقی رسمی داریم که عنوان آن موسیقی کلاسیک یا دستگاهی است و یک موسیقی مردمی که با اسامی فولک، قومی، محلی و نواحی شناخته می‌شود. ایران تنها کشور منطقه است که موسیقی اقوام و نواحی آن با موسیقی رسمی یا دستگاهی‌اش، رابطه ژنتیک دارد که به اعتقاد من بیانگر این است که خاستگاه موسیقی دستگاهی در موسیقی نواحی و اقوام نهفته است. این موسیقی مردمی به دو شکل قومیتی و چند قومیتی یا فرا‌قومیتی وجود دارد و در تحقیقات اینجانب که بیش از سه دهه به طول انجامیده، به موسیقی‌های چند قومیتی می‌توان شبه کلاسیک هم گفت که در واقع چند قوم در کنار هم، پدید‌آورنده این موسیقی‌های خاص هستند. نکته دیگر اینکه، امسال در بخش اول اجراهای منطقه‌ای این جشنواره، برای اولین بار از هنرمندان تعزیه‌خوان قزوین دعوت کردیم و از قم موسیقی زورخانه‌ای که به عنوان نمایندگان این دو منطقه حضور و اجرا داشتند. شاید در نگاه نخست این تصور ایجاد شود که این موسیقی‌ها فقط با موسیقی دستگاهی در ارتباطند، اما بیان، لهجه و شیوه اجرایی آنها، موسیقی مردمی است و این موضوع، چالش پدیده‌های موسیقی مردمی در شکل‌گیری موسیقی دستگاهی است که بسیار جالب و جذاب است.
به نوعی دیگر این شیوه و با مثال رابطه ژنتیک دستگاه شور و دشتی، در موسیقی‌های بختیاری، قشقایی، گیلکی و مازنی و برخی دیگر نیز وجود دارد. این دو موسیقی (تعزیه و زورخانه) از گذشته‌های دور به عنوان موسیقی‌های برتر مردمی با باورهای دینی آنها شکل گرفته است. تنها قرابت آن با موسیقی دستگاهی، طرح ژنتیک آنها است. نکته جالب اینکه تا به امروز در هیچ کجای ایران، جشنواره موسیقی دستگاهی برگزار نشده که تعزیه‌خوانی یا موسیقی زورخانه‌ای هم در قالب این جشنواره‌ها قرار بگیرد. می‌توان گفت حضور این موسیقی‌ها در موسیقی مردمی بلامنازع است.
 بخشی از اهداف این جشنواره، اسطوره‌سازی است به معنای معرفی و هنرنمایی پیشکسوتان این حوزه. اما آنچه طی این سال‌ها در جشنواره مشاهده شده، حضور همه پیشکسوتان نبوده بلکه یک تعداد هنرمند هستند که بعضاً هر دوره حضور و اجرا دارند. نقدی که هر سال به این جشنواره و حتی از سوی خود همین بزرگان وارد بوده، نادیده گرفتن پیشکسوتان موسیقی اقوام ایران و تقدیر و تجلیل از آنها است. اما این موضوع در هر دوره کمرنگ‌تر می‌شود. در این باره توضیح بدهید؟
بحث اسطوره‌سازی یکی از موارد مهم درون فرهنگی در موسیقی‌شناسی است که از اهداف من به عنوان دبیر بوده است.
اسطوره‌ها، طی یک یا دو سال و یک یا دو دهه شکل نمی‌گیرند. تلاش جشنواره‌ها، شناسایی و معرفی این پیشکسوتان است. براین اساس بزرگان این حوزه که در جشنواره حضور و اجرا دارند از سوی مشاوران دبیرخانه جشنواره شناسایی و دعوت می‌شوند. در جشنواره امسال برای اولین بار، از حدود 50 مشاور در حوزه موسیقی اقوام که از استادان بزرگ و نخبگان در مناطق مختلف کشورمان هستند، دعوت به عمل آمد و پیشکسوتان مناطق خود را به ما معرفی کردند. اما باید بپذیریم جشنواره‌ها توانایی دعوت از همه بزرگان را ندارند ولی از منظر رصد موسیقایی و ثبت آنها، هیچ گاه در هیچ نکته‌ای فروگذاری نمی‌کنیم. وظیفه برگزارکنندگان جشنواره، شناسایی، معرفی و تجلیل و تقدیر از پیشکسوتان بزرگ موسیقی اقوام ایران است و در کنار آن ثبت آثار ماندگار آنها.
بخش دیگر این جشنواره، به نشست‌های پژوهشی اختصاص دارد. با توجه به اهمیت این موضوع در معرفی موسیقی مناطق؛ از نگاه شما این بخش در آشنایی و معرفی نسل جوان با این موسیقی چه میزان اثر‌گذار خواهد بود؟
بحث‌های پژوهشی از مباحث دانشگاهی است و در بخش تحقیقاتی ایران، کاربرد بسیاری دارد. اتفاق خوبی که در جشنواره امسال رقم خورد، این بود که بیش از 60 تا 70 درصد سخنرانان جلسات پژوهشی، از پژوهشگران دانشگاه‌های ایران بودند که دعوت شدند و برخی دیگر از عزیزان، پایان‌نامه‌های برتر دفاع شده از دانشگاه تهران، دانشگاه هنر و دانشگاه گیلان بودند.
به طور کلی باید بگویم بخش پژوهشی در تقویت بنیه تحقیقاتی کشور و بخصوص در مبحث تحلیل موسیقی نواحی ایران، بسیار اثرگذار است و جشنواره‌ها را از حالت کلیشه‌ای نجات می‌دهد. موضوعی که امسال در بخش پژوهش مورد تأکید بود، تحلیل سخنرانان و محققان در خصوص تحولات موسیقی اقوام ایران در شرایط معاصر بود که قطعاً این دیدگاه به شناسایی و ارتقای ذائقه شنیداری ایران کمک خواهد کرد.
آیا این امکان وجود دارد در پایان جشنواره این مباحث به صورت تألیفی در قالب جشنواره منتشر شود؟
 در جشنواره شانزدهم، موضوعی با عنوان موسیقی چندقومیتی، فراقومیتی و عنوان سوم آن موسیقی شبه کلاسیک که در اقوام بصورت درون فرهنگی و درون قومی بوجود آمده، به شکل تألیفی در تحقیقات جشنواره گنجانده شد که در حال آماده‌سازی برای انتشار است و فکر می‌کنم این موضوع بتواند سلسله بحث‌های موسیقی نواحی ایران را، برای شناساندن این موسیقی به عرصه فرهنگی ایران، در مسیر دقیق‌تری قرار بدهد.
در این دوره از جشنواره نگاه بین‌المللی هم دیده شده است. انتخاب گروه‌ها بر چه اساس بوده؟ آیا احیاناً بر اساس موسیقی یا ساز نزدیک به هم، اجرای مشترکی هم خواهند داشت؟
اقوام و مناطق موسیقایی و موسیقی‌های به اصطلاح خاندانی و ایلی در ایران، تنها به مرزهای جغرافیای سیاسی ایران اختصاص پیدا نمی‌کند واشتراکات فرهنگی و هنری با فرهنگ‌های همجوار کشورمان پیوندی دیرینه دارد. در سال گذشته و در جشنواره پانزدهم، تلاش‌مان معرفی موسیقی مناطق شمال ایران بود و دعوت و اجرا از کشورهایی که در قلمرو ایران فرهنگی قرار دارند مانند کشور ازبکستان و تاجیکستان و به این موسیقی‌های مشترک، توجه اجرایی و پژوهشی داشته‌ایم. در بخش بین‌الملل جشنواره امسال، به موسیقی قوم اصیل عرب ایرانی و ارتباطش با اقوام مختلف عرب در حوزه بین‌الملل نگاه شده است و نمونه‌های ارزشمندی هم از کشورهای عراق، کویت و ... دعوت کرده‌ایم. به باور من بحث بر سر تقابل‌ها و اشتراکات موسیقایی در پهنه ایران فرهنگی، نکات ارزشمندی را می‌تواند در مورد موسیقی ایران به ما معرفی کند.
روند حضور نوازندگان بخش بین‌الملل در موسیقی اقوام، تنها به این جشنواره خلاصه می‌شود یا بهتر آن است که طی سال هم در مناسبت‌های مختلف این اجراها را داشته باشیم؟
این موضوعات  نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تری است. در جشنواره امسال با نگاه منطقه‌ای و انتخاب مشاوران برتر در خود آن مناطق و شناسایی هنرمندان، توانستیم در سطح ملی به نتیجه مثبتی دست پیدا کنیم تا گروه‌ها و هنرمندان ایران در کنار گروه‌های بخش بین‌الملل اجرای برنامه داشته باشند. مبحث ایران فرهنگی همچنان مورد تأکید ما است و بر این اساس هر سال تلاش می‌کنیم نتیجه‌گیری‌های موسیقی نواحی‌هایمان را با کشورهای همسایه به مقایسه بنشینیم و معرف این ارتباطات کهن باشیم.
 با توجه به شعار جشنواره «ایران فرهنگی؛ وحدت در کثرت» که سه دوره با همین هدف و عنوان دنبال شد، دستاورد این شعار چه بوده و چه اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است که در معرفی این موسیقی مثمرثمر باشد؟
این تم جشنواره، کلیدواژه‌ای است که اتفاقاً درعلم موزیکولوژِی جهانی مورد بحث قرارمی‌گیرد. من 35 سال در این رشته بصورت تخصصی فعالیت و تحقیق و بررسی داشته‌ام. مبحث ایران فرهنگی دغدغه ذهنی‌ام بوده که هیچ گاه به آن توجه جدی نشده بود. با توجه به گستردگی تنوع فرهنگی و قومی در کشورمان، اقوام بصورت مستقل با زبان‌های مختلف به حفظ و اشاعه این موسیقی می‌پردازند. در واقع به عنوان یک کشور متمدن به بحث وحدت ملی و وحدت فرهنگی توجـه جدی نشده بود. البته این مسأله تنها در موسیقی خــــــــــــلاصه نمی‌شود بلکه به نوعی در ادبیات ما نیز مورد توجه است. در ادبیات کلاسیک، اشعار بزرگانی چون سعدی، حافظ و فردوسی بحث وحدت ملی و زبان رسمی است که با زیبایی‌شناسی تک تک اقوام ایرانی گره خورده که همه اقوام می‌توانند با این اشعار ارتباط برقرار کنند و خودشان را به عنوان یکی از اعضای این پدیده فراقومیتی ببینند و در این بحث تمدنی است که در کنار هم می‌توانند به راحتی زندگی کنند و پدیده‌های جالبی را به صورت چندقومیتی و شبه کلاسیک و کلاسیک بوجود آورند. در مسأله بین‌الملل باید دستاورد اساسی ما به این موضوع باشد که پیمان صلح و دوستی را به کشورهای اطراف منتقل کنیم چرا که در گذشته‌های دور این کشورها خویشاوندی بزرگ فرهنگی با  یکدیگر داشته‌اند.
از نگاه شما آیا بهتر نیست در کنار این جشنواره ورک‌شاپ یا کارگاه‌های آموزشی هم برای آشنایی نسل جوان برگزار شود؟
بله به نکته مهمی اشاره کردید. امسال تصمیم داشتیم بحث کارگاه‌های سازسازی را ایجاد کنیم و هدف ما این بود این بخش را برای معرفی نسل جوان  با این هنر بوجود آوریم. اما همانطور که مطلع هستید هر سال در کشور جشنواره  بسیار پرو پیمانی برگزار می‌شود با عنوان جشنواره موسیقی جوان که در رده سنی تا 30 سال قرار دارد. این جشنواره در بخش‌های مختلف فعالیت می‌کند و جالب است بدانید با بیش از 2000 استقبال‌کننده مواجه است.  
 موضوع اصالت و سنت در موسیقی یکی از اهداف شما در این جشنواره است، آیا این انتخاب در شرایط امروز جامعه و تغییر ذائقه نسل جوان اثرگذار است؟
«اصالت» در واژه‌شناسی بخشی از هویت ایرانی این فرهنگ است .فرهنگی که معرف موسیقی یک منطقه می‌باشد.
 ما در اتنوموزیکولوژی خود را موزه‌دار می‌بینیم و وظیفه‌مان محافظت از این فرهنگ می‌باشد تا از بین نرود. موضوع اصالت در موسیقی، در واقع شکل گرفتن پدیده‌هایی است که توسط نخبگان در هر دوره‌ای برای یک قوم قوام یافته و انتخاب می‌شوند و آن قوم، آن موسیقی را به عنوان یک اثر برتر می‌پذیرد. پس اصالت تصمیمی نیست که عوام‌زدگی در آن باشد بلکه زیبایی‌شناسی عمیقی در این واژه  نهفته است. ما در جشنواره‌ها با نگاه کردن به این واژه و یادآوری آن، می‌توانیم درحفظ ذائقه با اصالت نسل جوان تأثیرگذار باشیم. البته جشنواره‌ها این امکان را ندارند که در طول سال، هر روز توسط مخاطبین شنیده شوند، اما این اهداف سبب می‌شود از یک سو بنیه پژوهشی تحقیقاتی تقویت شود و از سوی دیگر ثبت و ضبط پدیده‌های بی‌نظیر و منحصر به‌فردی است که در ایران نهفته است و ما مثل رگه‌های فرهنگی از معادن بی‌نظیر موسیقی ایرانی، آنها را به ثبت می‌رسانیم.
هنرمندان جوان مناطق، برای حفظ این اصالت‌ها و سنت‌ها چه حمایتی می‌توانند داشته باشند؟
سنت در انسان‌شناسی و در قوم‌شناسی، واژه بسیار مهم و دقیقی است و ایستا نیست و دائم در حال تحول و تغییر است و تا به امروز با  حمایت نخبگان موسیقی یعنی استادان و بزرگان موسیقی نواحی و اقوام هدایت شده است. این بزرگان چراغ راهی برای انتقال این هنر از گذشتگان به نسل امروز هستند و از منظر زیباشناسی، بخش‌هایی را که آن قوم جزو آثار برتر هستند را به  جوانان یادآوری می‌کنند. بی‌تردید اگر این موسیقی‌هایی که دارای اصالت و سنت هستند در این جشنواره‌ها حمایت شوند، شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. به عنوان مثال این اتفاق سبب می‌شود جوانان و هنرمندان جوان بسیاری به سازهای اصیل خود بازگردند و این هنر را بیاموزند. به اعتقاد من استقبال نسل جوان از سازهای موسیقی نواحی ایران در راستای حفظ این اصالت و سنت است که به عنوان یک مسئولیت برای جشنواره‌ها تعریف شده است.
آیا بهتر نیست این جشنواره در دو بخش جوانان و پیشکسوتان برگزار شود؟
طی این یکی دو سال دوست داشتم بخش نواحی جشنواره موسیقی جوان را که تا رنج سنی 30 سال است، به این جشنواره منتقل کنم بخصوص در بخش رقابتی جشنواره. در واقع این برای نشان دادن یک روند برای سه نسل جوان، میانسال و کهنسال در تسلسل موسیقایی نواحی ایران بسیار مفید است. از نگاه من، بـــــا توجه بــه حضورو شــــــــــرکت پـرشور جوانان در جشــــنواره موسیـقی جوان این اتفاق می‌تواند پتانسیل بسیار خوبی در راستای هدفگذاری و رسیدن به شیوه مطلوب در جشنواره نواحی را رقم بزند و امیدوارم در سال‌های آینده شاهد بهتر دیده شدن این اتفاق باشیم.
مخاطب این جشنواره عوام مردم هستند یا هنرمندان این حوزه؟
جشنواره موسیقی نواحی یک جشنواره مردمی، قومی و چند قومیتی است. جایگاه این موسیقی در اقوام و در نواحی نوعی رفتار خالصانه است که در زندگی این عزیزان و در جای جای ایران زمین به مثابه خالص‌ترین شیوه اجرایی است. نکته دیگر اینکه هر موسیقی توسط فرهیختگان و نخبگان آن قوم با کاربرد و کارکرد دقیقی در آن قوم انتخاب شده است بنابراین مخاطب اصلی این جشنواره با توجه به واژه مردمی بودن، همه مردم هستند وطی این سال‌ها مخاطبان بسیاری را به خود اختصاص داده است.
با گذشت یک دهه از جشنواره موسیقی نواحی ایران آیا این جشنواره توانسته هدف یا دستاورد مشخصی در معرفی و حفظ موسیقی نواحی ایران ارائه دهد؟
 اگر بخواهیم جشنواره موسیقی نواحی را در یک دهه بررسی کنیم و دستاوردی برای آن داشته باشیم باید بگویم این جشنواره‌ها تا همین سال گذشته در یک منطقه اجرا می‌شد و بیشترین کارکرد آن، ثبت و ضبط این موسیقی بود. بنابراین شاید بزرگ‌ترین دستاورد این جشنواره در این دوره شانزدهم و بصورت منطقه‌ای آغاز شده باشد. در جشنواره شانزدهم، تلاش کردیم زیبایی‌های  منحصر به‌فرد موسیقی را به همه استان‌های ایران ببریم و با توجه به امکانات هر استان، بتوانیم در یک عدالت فرهنگی، این ذائقه شنیداری را در کل ایران مورد مطالعه و خطاب قرار بدهیم .همچنین حضور مشاورانی از نخبگان این اقوام و از خود استان‌ها برای شناسایی دقیق‌تر که امیدواریم در سال‌های آینده بیشتر و بیشتر شوند در حالی که در دوره‌های قبل شناسایی گروه‌ها فقط توسط هیأت انتخاب در تهران انجام می‌گرفت. در واقع جشنواره منطقه‌ای عدالت فرهنگی موسیقایی را برای همه مناطق موجب می‌شود تا هر سال با تصمیم و تحقیق این مشاوران اصیل، نمایندگان واقعی این مناطق به جشنواره معرفی شوند. فکر می‌کنم این روند انتخاب توسط مشاورین و مطلعین خود منطقه، جشنواره را ازحالت کلیشه‌ای که به نظر می‌رسید فقط در تهران تصمیم‌گیری می‌شده به دور کرده است. نکته دیگر اینکه وقتی در جای جای ایران، این جشنواره بصورت هدفمند برگزار شود، اداره کل ارشادهای استان‌ها هم می‌توانند هم‌جهت با جشنواره در جهت ارتقای سلایق شنیداری موسیقایی اصیل در ایران قدم بردارند.
برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در پیوند موسیقی اقوام و نسل امروز چقدر موفق عمل کرده است؟
طی این یک دهه، علاقه‌مندی نسل جوان به موسیقی بسیار شده و با این موسیقی ارتباط برقرار کرده‌اند و امروزه شاهد هستیم این جوانان به احیای سازهایی که در موسیقی نواحی ایران در حال از بین رفتن بوده روی آورده‌اند. بر این اساس اقبال این جوانان به این موسیقی‌ها، قطعاً یکی از عوامل تأثیرگذار برای این جشنواره‌ها خواهد بود.
آیا برگزاری‌ سالانه این جشنواره، توانسته در بخش گردشگری و اقتصادی حمایت قابل توجهی داشته باشد؟
درجشنواره شانزدهم می‌توانیم  به بحث گردشگری ورود کنیم چرا که نمایندگانی از هر 5 منطقه کشور بصورت شناور با موسیقی‌های خاص خود معرف اصالت و سنت هر یک از این مناطق هستند. همجواری آنها و حتی گاهی تضاد در زبان  یک منطقه، می‌تواند ویژگی‌های مهمی برای جذب توریست باشد .از سوی دیگر در بحث اقتصادی از منظر آموزشی  و اجرای کنسرت برای بزرگانی که در مناطق مختلف دیده می‌شوند رونق اقتصادی شکل می‌گیرد.
در آخر برای حفظ و گسترش این موسیقی و ثبت و نگاهداری آثار بزرگان موسیقی چه باید کرد؟
این موضوعات ازاهداف جشنواره نواحی ایران است اما با توجه به بنیه و امکاناتی که دارد، سعی می‌کند با تعدادی از هنرمندان بصورت محدود برخورد کند. البته در جشنواره شانزدهم با انتخاب منطقه‌ای سعی کردیم هنرمندان بیشتری شناسایی شوند تا جشنواره را از حالت کلیشه‌ای خارج کنیم ولی کماکان موضوع مهم جشنواره موسیقی نواحی ایران ثبت و ضبط موسیقی بزرگان این جشنواره است. موضوعی که به عنوان دبیراین دوره پیگیر آن هستم این است که این موسیقی‌ها در دوره معاصر چه جایگاهی دارند! چه میزان تغییر کرده‌اند! چقدر آسیب دیده‌اند! و از همه مهم‌تر با چه پدیده‌هایی در عصر معاصر مواجه هستیم! و چطور می‌توانیم اصالت‌های گذشته را با کیفیت مطلوب به اجراها دعوت و حفظ کنیم.

 

جستجو
آرشیو تاریخی