زمان مرثیه سرایی نیست، زمان نجات است

جان تالاب در خطر است

ترانه بنی یعقوب
گزارش‌نویس

هوای پاییزی به تالاب انزلی هم رسیده و این تالاب زیباتر از همیشه به نظر می‌آید. نیزارهای زرد و نارنجی و نسیم خنکی که بر تالاب می‌وزد همه جا را رنگ آمیزی کرده‌ و تصویری درخشان ارائه می‌دهد. توسکاهای کوتاه از پشت نیزارهای کوتاه زیر آفتاب ملایم می‌درخشند. عطر گیاهان با نسیم خنک آب روی پوست صورت می‌نشیند. مرغ‌های دریایی یا در گویش محلی «کاکایی‌ها» در آسمان پرواز می‌کنند. گاه پایین می‌آیند و به گیاهان نوک می‌زنند و دوباره پر می‌گیرند، اما با این همه فعالان محیط زیست و مردم بندرانزلی نسبت به حال و روز تالاب انزلی ابراز نگرانی می‌کنند و می‌گویند این زیبایی که از تالاب مانده نباید باعث شود چشم‌مان را بر واقعیتی که آن را تهدید می‌کند، ببندیم.
گفته می‌شود از 31 تالاب ایران، تالاب انزلی آخرین تالابی است که باقی مانده، هرچند با حال و روزی نه چندان خوش. تالاب انزلی 20 هزارهکتار وسعت دارد و به گفته محلی‌ها 10 شبانه روز طول می‌کشد تا بتوان همه جای آن را دید. این روزها وقتی پای حرف‌های فعالان محیط زیستی این شهر می‌نشینی همه از مشکلات تالاب و بویژه پایین رفتن آب دریاچه کاسپین و تهدیدهای محیط زیستی‌اش می‌گویند، البته این نگرانی به مردم شهر هم رسیده و محلی‌ها هم مدام از اینکه برای تالاب اتفاقی بیفتد، حرف می‌زنند. مثل مردی که سال‌هاست در تالاب قایقرانی می‌کند و برای از دست رفتن شغلش نگران است و می‌گوید: «مگر کسی فکر می‌کرد روزی دریاچه ارومیه خشک شود، اما این اتفاق افتاد اگر چنین اتفاقی برای تالاب بیفتد رزق و روزی مردم چطور تأمین می‌شود؟ من سال‌هاست کسب و کارم با تالاب گره خورده و راه دیگری هم برای تأمین معاش و زندگی نمی‌شناسم، خیلی از هم‌محلی‌ها هم شرایط من را دارند.»
این روزها ویدیوهای زیادی از خشک شدن تالاب انزلی منتشر یا به قول امروزی‌ها وایرال شده که خشکی بیش از حد تالاب بویژه در بخش‌های غربی‌اش را نشان می‌دهد و باعث نگرانی شده است. روستای آبکنار در بخش غربی تالاب قرار دارد و از آنجا که عمده رودخانه‌هایی که آب را از بالادست از ماسال، فومن و شفت و رودبار و...می‌آورند از بخش جنوبی و شرقی می‌آیند و به تالاب می‌ریزند، خشکی تالاب در این بخش بیشتر به چشم می‌آید، اما اینطور نیست که خشکی گریبانگیر دیگر بخش‌ها نباشد.
وقتی پای حرف بیشتر فعالان محیط زیست و کارشناسان می‌نشینی از این گلایه می‌کنند که بارها درباره مشکلات تالاب حرف زده‌اند اما گویی گوش شنوایی وجود ندارد. آنطور که عبدالرضا نوفرستی، از فعالان اجتماعی این شهر و استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: «عقب‌نشینی دریای خزر، ورود فاضلاب به تالاب، احداث غیرمهندسی اسکله، ورود گونه‌های مهاجم و غیربومی گیاهان از جمله سنبل آبی و گرم شدن هوای کره زمین و افزایش تبخیر، مدیریت غیرمتخصص و ناآگاهی مردم و عدم تخصیص بودجه کافی برای تالاب و همچنین مدیریت ناصحیح آب‌بندان‌ها توسعه بی‌رویه کشاورزی(شالیزار) درمحدوده تالاب مواردی است که تالاب را تهدید می‌کند اما متأسفانه بارها گفتن آن انگارهیچ تأثیری نداشته و گوش شنوایی وجود ندارد تا این تالاب ارزشمند را نجات دهد.»
محمد کهنسال، فعال محیط زیست و عضو هیأت مدیره و مسئول کمیسیون محیط‌ زیست انجمن طرفداران توسعه بندر انزلی هم درباره مشکلات تالاب بیشتر برایمان توضیح می‌دهد. او ابتدا در پاسخ به سؤال ما درباره دلایل خشک شدن تالاب می‌گوید: «خشکی تالاب دلایل متعدد دارد اما به دو بخش عمده قابل تقسیم است؛ یکی رسوبات است که باعث بالا آمدن کف تالاب شده. دلیل تشکیل این رسوبات متعدد است که یکی از مهم‌ترین عوامل آن، ورود انواع فاضلاب انسانی، بیمارستانی و صنعتی است. عامل دیگر زه‌آب‌های کشاورزی و دامپروری است که به نوعی همان زه‌آب‌هایی است که ناشی از سم و کود شیمیایی یا ناشی از فضولات مرغ و ماکیان است. پسماند و شیرابه ناشی از پسماند عامل دیگر است. دلیل دیگر چون در بالادست جنگل‌تراشی و استفاده بی‌رویه از جنگل وجود دارد موجب فرسایش خاک و جاری شدن گل و لای همراه با آب باران می‌شود. این اتفاق درباره مراتع هم رخ می‌دهد. وقتی دام بیشتری در مرتع به چرا می‌رود گیاهانی که آنجا هستند دچار چالش می‌شوند و فرسایش خاک رخ می‌دهد. یک بخش دیگر رسوبات هم به علت برداشت شن و ماسه در بستر و حریم رودخانه‌ها رخ می‌دهد و در نتیجه فرسایش اتفاق می‌افتد. یک بخش از فرسایش خاک هم در اثر کشاورزی و باغداری غیراصولی در جلگه و دشت است که رسوبات را به همراه دارد. در نتیجه وقتی فاضلاب‌ها زیاد می‌شود بار آلی در بستر تالاب افزایش می‌یابد و گیاهان بیشتر از حد معمول رشد می‌کنند و در پاییز و زمستان گیاهان در قالب نی زرد می‌شوند و خودشان تبدیل به رسوبات می‌شوند و در بستر تالاب می‌نشینند.»
عامل دیگری که او در بحث خشک شدن بخش‌هایی از تالاب به آن اشاره می‌کند مسأله آب است و کاهش ورودی آب به تالاب انزلی؛ او در این خصوص می‌گوید: «یک بخش کاهش آب به خاطرتغییراقلیم و کاهش بارش است و بخش دیگر اینکه در بالادست کشاورزی و دامپروری و پرورش ماهی به صوت غیراصولی انجام می‌شود. تبخیر و تعریق هم در هر آب سطحی صورت می‌گیرد اما وقتی هوا گرم می‌شود و بافت گیاهان افزایش می‌یابد تعریق بیشتر می‌شود و با وجود گیاه سنبل آبی تعریق در تالاب افزایش یافته و در بهار و تابستان باعث افزایش تعریق و کاهش آب تالاب می‌شود. مسأله دیگر آبراهه‌های طبیعی است که از گذشته با عرض مشخص وجود داشتند و الان به بهانه‌های مختلف عرض آن افزایش یافته و تبدیل به کانال بزرگی شده که آب بالادست را به سمت دریاچه کاسپین تخلیه می‌کند.»
اما مهم‌ترین مسأله‌ای که درباره تالاب انزلی باید به آن اشاره کرد و بین همه تالاب‌ها هم مشترک است اینکه همه این تالاب‌های ساحلی تأثیرپذیری زیاد از آب دریاچه و دریایی دارند که به آن متصل‌ هستند و طی مطالعاتی که انجام شده تراز دریاچه کاسپین مدام بالا و پایین می‌رود.
 محمد کهنسال در این باره بیشتر توضیح داده و می‌دهد: «آب دریاچه کاسپین در نیمه اول ابتدایی دهه 50 خورشیدی به پایین‌تر از حد خودش رسیده بود. الان هم در دوره پس‌روی آب دریاچه کاسپین هستیم اما تفاوت این دوره با دوره قبل در این است که کف آب به خاطر رسوبات بالا آمده، آلودگی بیشتر شده و سنبله آبی هم وجود دارد، به علاوه تغییر اقلیم هم رخ داده و به نظر می‌رسد فقط عوامل طبیعی باعث این افت نشده‌اند و همه 5 کشور حوزه در این باره مقصرند و در تعیین حقابه خساست به خرج می‌دهند، دیگر اینکه این اتفاق ادواری نیست و فرایند پس‌روی دائمی است و این 5 کشور بویژه کشور روسیه که حدود 80 درصد حقابه را تعیین می‌کند باید در سیاست‌هایش تجدیدنظر کند و بگذارد حقابه کاسپین واردش شود.»
اما تبعات خشک شدن و آسیب به تالاب انزلی چیست که کهنسال دراین باره هم می‌گوید: «خشک شدن تالاب تبعات زیادی دارد، اما به چند نمونه از مهم‌ترین‌هایش که با زندگی مردم در ارتباط است اشاره می‌کنم؛ اینکه ده‌ها شغل صیادی، ماهی‌فروشی، قایقرانی، آب‌بندان‌داری با از بین رفتن تالاب نابود می‌شوند. همچنین از بین رفتن تالاب نه تنها ظرفیت‌های گردشگری انزلی که استان را هم کاهش می‌دهد و بسیاری از رستوران‌دارها و شغل‌های مرتبط هم دچار چالش می‌شوند، همچنین خشک شدن تالاب، تعادل آبی را در منطقه بهم می‌ریزد و بر باغداری، دامداری و کشاورزی هم اثر می‌گذارد. تالاب‌ها جلو ورود سیلاب را می‌گیرند و انزلی بسیار پرباران است و قطعاً اگر منبع آبی بزرگ نتواند این آب را جذب و دفع کند احتمال وقوع سیلاب را افزایش می‌دهد، همچنین تنوع جانوری و گیاهی در تالاب بسیار زیاد است و این منطقه با از دست دادن تالاب، غنای خودش را از دست می‌دهد و ممکن است منطقه به کانون گرد و غبار تبدیل شود. لنگرگاه با تالاب و کاسپین در ارتباط است و ممکن است خشک شدن آن روی لنگرگاه هم اثر بگذارد و دیگر نتوانیم شاهد تردد کشتی‌های بزرگ باشیم.»
 اما راهکارهای این فعال محیط زیست برای نجات تالاب کدام است: «باید در بالادست جلو جنگل‌تراشی گرفته شود، جلو فضلاب و شیرابه‌ها را بگیریم، جلو برداشت شن و ماسه را بگیریم و جلو رشد بی‌رویه گونه‌های مهاجم مثل سنبل آبی را بگیریم اما با توجه به اتفاق‌هایی که افتاده و پس‌روی دریاچه کاسپین و اینکه این پس‌روی ممکن است ادواری نباشد به نظر می‌رسد به راهکارهایی که من گفتم نمی‌توان بسنده کرد و باید در داخل بستر هم کار کنیم و تخلیه سریع آب شیرین به دریاچه کاسپین به دلیل پایین آمدن ترازش اتفاق افتاده که اجازه ندهد بارندگی باعث شود آب شیرین تخلیه شود و باید موانعی برای این کار ایجاد کرد. به خاطر مسائل و چالش‌های زیست محیطی این موانع نمی‌توانند دائمی باشند اما موانعی می‌توان ایجاد کرد که در کنترل و اختیار باشند و سطح آب را بالا و پایین کنند با چنین تکنولوژی تالاب را می‌توان از وضعیت فعلی‌اش نجات داد.»
 باد پاییزی بر نیزارهایی که تا چند روز دیگر کاملاً زرد و نارنجی می‌شود می‌وزد «کاکایی‌ها» بر فراز تالاب پرواز می‌کنند. نفس تالاب و پرندگان و گیاهانش به شماره افتاده آیا راه‌نجاتی‌هست؟

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و نود و شش
 - شماره هشت هزار و دویست و نود و شش - ۱۶ مهر ۱۴۰۲