لزوم بیان هنرمندانه در رسانه‌های سمعی و بصری، نوشتاری و مجازی برای پیشگیری از جرم

جوانان را نمی‌توان با عتاب و خطاب قانع کرد

دکتر محمود رئوفی
 جامعه‌شناس

مجموعه عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی، روان‌شناختی و خانوادگی در پیشگیری از جرم، آسیب‌های اجتماعی، بزهکاری و اختلال‌های رفتاری و اجتماعی، تأثیرگذار هستند.  همچنین عوامل دیگری به موازات موارد نام‌برده همچون رسانه، هنر، فرهنگ و هنرمندان از عوامل مدرن و جدید پیشگیری از وقوع جرم، محسوب می‌شوند.
امروزه اگر بخواهیم قبل از وقوع جرم، بزه، آسیب اجتماعی و جنایت، کاری اساسی، درست، معقول و منطقی و درعین حال راهبردی و کاربردی وعملی انجام دهیم، در کنار توجه به عوامل کلاسیک و سنتی پیشگیری از جرم، باید به عوامل مدرن و نرم مثل نقش رسانه و هنر، توجه ویژه مبذول نماییم. متأسفانه برخی از دست اندرکاران حوزه جرم و قوه قضائیه و حتی استادان دانشگاه، روانشناسان و روانپزشکان، هم تسلط کافی به حوزه رسانه و هنر ندارند و هم به ارزش و کاربرد رسانه و هنر در پیشگیری از جرم، چندان اهمیتی نمی‌دهند.
رابرت مرتن، جامعه‌شناس برجسته امریکایی، معتقد است که برای فهم و تفسیر رفتار مجرمانه نوجوانان باید بررسی کرد که گروه و شخصیت مرجع این نوجوانان بزهکار چه کسانی هستند، نوجوانان و حتی جوانان و در مواردی افراد میانسال، از شخصیت‌های محبوب، هنرمندان مشهور، ورزشکاران مطرح و فیلم‌های سینمایی و تئاتر و نمایش و موسیقی، الگوبرداری می‌کنند. به قولی امروز، سلبریتی‌ها در هر حوزه و میدانی، همچون مغناطیس نوجوانان و جوانان را جذب می‌کنند. مهمتر از رسانه و هنر، بیان هنرمندانه در رسانه‌های سمعی و بصری، نوشتاری و مجازی است.
اثر یک کلیپ کوتاه هنری، یک کارتون و یک فیلم کوتاه در زمینه پیشگیری از جرم، از اثر نصیحت والدین، مربیان، کتاب و مقاله و همایش و کارگاه بیشتر است. بیان هنرمندانه، اعم از کتاب و نوشته و داستان، نمایش، فیلم، کلیپ، نقاشی و کارتون، باید در دو بعد شناخت ماهیت جرم وعوامل پیشگیری از جرم، متمرکز باشد؛ برای جلوگیری از وقوع جرم، شناساندن جرم به نوجوانان و جوانان بسیار مهم است.
برخی مواقع، نوجوانان نمی‌دانند چه کاری جرم است و کدام عمل جرم نیست. دایره جرایم، نباید خیلی محدود و نباید خیلی فراخ و گسترده باشد. پس از شناسایی مرزهای جرم از غیرجرم  یا پس از شناسایی مرز انحراف و امر طبیعی، نوبت به عوامل پیشگیری از جرم و جنایت می‌رسد.  متأسفانه بنا به دلایل گوناگون درون و بیرون رسانه‌ای، اغلب رسانه‌ها نه تنها از بیان هنرمندانه بهره نمی‌برند، بلکه گاهی بیان و تصویرسازی غیرهنرمندانه، تکراری، کلیشه‌ای و سطحی دارند. در برخی از فیلم‌ها، کلیپ‌ها، تصویرسازی‌ها، هنرمندان و چهره‌های مشهور، از کلمات رکیک، استفاده می‌کنند، حسادت و دروغ و غیبت و تهمت و خوار و خفیف کردن سایر طبقات اجتماعی به نمایش درآورده می‌شود و در آن  برخی بازیگران، سیگار می‌کشند، لباس‌های نامناسب می‌پوشند، علائم و گردنبندها و دستبندهای نامناسب استفاده می‌کنند، رشوه دادن و رشوه خواری، رفاه و زندگی لوکس نشان داده می‌شود. این در حالی است که همه این عوامل می‌توانند جرم‌زا باشند.
مسأله مهم برای گروه سنی کودکان، نوجوانان و حتی جوانان این است که از منظر روانشناسی اجتماعی، دست به همانندسازی می‌زنند و فکر می‌کنند این رفتارها، پوشش‌ها و گفتارها و اداها که در فیلم و کلیپ و نمایش، نشان داده می‌شود، امور خوب، مفید و ارزشمندی هستند، چرا؟ چون هنرمند محبوب و مشهور یا ورزشکار و فوتبالیست مطرح در حال انجام آن است. توجه به همه‌گیری رسانه‌های صوتی، تصویری و مجازی در سراسر کشور از کلانشهرها تا روستاهای دور دست کشور، اهمیت رسانه، هنر، هنرمند و بیان هنرمندانه، تصویر هنرمندانه، موسیقی و فیلم هنری را دوچندان می‌کند.
گزاف نیست اگر بگوییم خیلی از نوجوانان و جوانان و حتی در مواردی کودکان و بزرگسالانی که اعتیاد به صفحه موبایل، لپ تاپ و آی پد و کامپیوتر دارند، عموماً از ابزارهای فضای مجازی و امکانات رسانه‌های مجازی بهره می‌برند. امروز فضای خانه و خانواده گروهی از مردم را فیلم‌ها و سریال‌های سطحی، ملودرام، کلیشه‌ای و در مواردی مخرب امریکایی و ترکیه‌ای پر کرده است. در بسیاری از این فیلم‌ها و سریال‌ها با طراحی و صحنه‌آرایی و دکوپاژ زیبا و مدرن، خشونت و موادمخدر و روابط غیرمعقول و رفاه بیش از حد و زندگی لوکس و لاکچری، نشان داده می‌شود.
بدیهی است که این رسانه‌ها با بهره‌گیری از انواع ابزار و شیوه‌های رسانه‌ای و هنری در جذب مخاطب بیشتر می‌کوشند، پس چرا ما درون کشور از این امکانات، بهره نبریم؟ متأسفانه روز به روز از مخاطبان صدا و سیمای کشور، کاسته می‌شود و این پدیده مبارک و خوبی نیست. رسانه و هنر بیان و تصویر و قلم هنرمندانه، به جامعه نشاط، روح، سرزندگی و سرخوشی می‌دهد. طبق آمارها، روند بیماری افسردگی در ایران رو به تزاید است، افسردگی یکی از عوامل مهم انزوا، انفعال، خودکشی و جرم و بزهکاری است، اما اگر جامعه بویژه نسل جوان شاد، سرخوش و بانشاط باشد، همین مسأله در کاهش جرم و بزه و پیشگیری از آن مؤثر خواهد بود.
معمولاً، هدف اصلی مقوله جرم و بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی، جمعیت نوجوان و جوان هستند. هرچند جرم در همه طبقات و گروه‌ها و نسل‌ها دیده می‌شود، اما نوجوانان و جوانان، بیشتر در معرض آسیب هستند. جمعیت ایران، جمعیت جوانی است و جذابیت در گونه‌های مختلف آن برای جوانان و نوجوانان بسیار اهمیت دارد. رسانه و هنر، حامل و عامل مهم و گسترده و فراگیر این جذابیت هستند. از این‌رو در پیشگیری از وقوع جرم، باید کار ایجابی و مثبت انجام دهیم و نه کار سلبی و منفی. به عبارت دیگر، با زبان، بیان و قلم غیرمستقیم و هنرمندانه باید با نسل نوجوان و جوان سخن بگوییم.
جوانان را نمی‌توان با عتاب و خطاب، قانع کرد. متأسفانه برخی از متولیان، برنامه‌ریزان، سیاستگذاران و حتی استادان و محققان حوزه جرم و جامعه‌شناسی و روانشناسی، هنوز نگاه سنتی در این مقوله مهم دارند که این نگاه را باید تغییر دهند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و نود و یک
 - شماره هشت هزار و دویست و نود و یک - ۰۹ مهر ۱۴۰۲