«ایران» سیاسیکاری سؤال برانگیز وزیر نفت دولت سابق را بررسی میکند
جنگ ژنرال با واقعیت!
شاهد از غیب رسید؛ شاهد این مدعا که دولت گذشته سرنوشت کشور و سفره مردم را به لبخند بیگانگان گره زده بود. این شاهد، چیزی نیست جز اظهارنظر صریح و آشکار بیژن زنگنه وزیر نفت دولت گذشته که مدعی شد میتوان بدون برجام نفت فروخت، اما بدون توافق با امریکا، هرگز! وزیر سابق نفت که رئیسجمهور وقت او را «ژنرال» مینامید، در این اظهارات که دو سال پس از واگذاری صندلی وزارت عنوان شده، ادعاهای دیگری هم مطرح کرد، از جمله نسبت دادن دروغ به مسئولان مبنی بر اینکه آمارهای فروش نفت درست نیست و مسئولان در این باره دروغ میگویند! هرچند مسئولان به دلیل جنگ اقتصادی دشمن، آمار دقیقی از میزان فروش نفت ارائه نکردهاند، اما حتی آمارها و گزارشهای مؤسسات و نهادهای غربی درباره فروش نفت ایران، اتفاقاً بر خلاف بودن حرف زنگنه تأکید دارند. بر این اساس، سؤال این است که آیا او از این اظهارات به دنبال گرم کردن دعوای جناحی و دورکردن توجه مدیران از مسئولیتهای اصلی است؟ یا اینکه میخواهد با این ادعاها و نسبتهای دروغ، از کارنامه شکست خورده خود در دولت گذشته دفاع کند؟ پاسخ هرچه باشد، در این تردیدی نیست که در اظهارات خلاف واقع زنگنه، تلاشهای یک شکست خورده با کارنامه ناکام برای احیای خود دیده میشود.
آنان که هنوز دل در گرو لبخند غرب دارند
یکی از سخنان ثابت آیتالله رئیسی، چه در دوره انتخابات و چه پس از تصدی مسئولیت ریاست جمهوری، این واقعیت بوده که سرنوشت کشور و مردم را به لبخند بیگانگان گره نمیزنیم. یا اینکه برای رفع مشکلات، منتظر نگاه مساعد و یاری دیگرانی نمیمانیم که بارها دشمنی خود را اثبات کردهاند. این نگرانی و دلمشغولی که به دستورکار دولت سیزدهم تبدیل شد، ناشی از تجربه دولت گذشته بود؛ دولتی که یا منتظر توافق برجام بود، یا منتظر اجرای برجام و بعد از خروج ترامپ منتظر برجام اروپایی و در نهایت هم در دوره بایدن، منتظر بازگشت امریکا به برجام. حاصل این انتظارات در سطح ملی، دستاورد «تقریباً هیچ» برجام، از دست رفتن فرصتهای توسعه و شرطی کردن اقتصاد کشور بود. اگر تا پیش از این، برخی این رویکرد دولت را در چهارچوب یک مسأله سیاسی و جناحی دستهبندی میکردند، با اظهارات زنگنه درستی و حقانیت رویکرد دولت سیزدهم روشن شد؛ اینکه برخی نه تنها برای فروش نفت، بلکه برای آب خوردن خود هم منتظر نگاه و لبخند غرب بودند. اینکه بیژن زنگنه مدعی شد «بدون احیای برجام هم میتوان صادرات نفت را بالا برد، اما بدون توافق با امریکا این امر شدنی نیست» دقیقاً ناظر بر همین وضعیت است.
آمارهای بیگانگان: زنگنه خلاف میگوید
ادعای غریب دیگر زنگنه در این اظهارنظر، زیرسؤال بردن فروش و صادرات نفت ایران بود. وزیر نفت دولت روحانی در گفت وگویی با تجارت نیوز که ساعتی بعد از خروجی این رسانه حذف شد، گفت: «گویا دروغ برای مسئولان دولت سیزدهم مالیات ندارد. این دروغها هر چقدر هم بزرگ باشند، باز هم مالیات ندارند. اکنون در مورد آمار مربوط به فروش و صادرات نفت ایران هم فقط دروغ میشنویم.» در وهله اول، این جملات شاید یک حمله باشد، اما در واقع بیشتر از سر ضعف و ناتوانی ناشی میشود، ضعف و ناتوانی به این دلیل که آنچه او نتوانست در دوره وزارت خود انجام دهد، دیگران، در همان شرایط و چه بسا سختتر انجام دادهاند. براساس اظهارات کارشناسان و حتی نمایندگان مجلس، میزان فروش و صادرات نفت ایران در پایان دولت دوازدهم، بشدت کاهش یافته و گاه به زیر 800 هزار بشکه در روز رسیده بود. شاید به همین دلیل بود که در نخستین جلسه دولت که با حضور آیتالله رئیسی برگزار شد، اعضای دولت سابق عنوان کردند که حتی توان پرداخت حقوق ماه کارمندان را هم ندارند. اما درحالی که از نظر تحریمها تغییری حادث نشد، یا به قول زنگنه، توافقی میان ایران و امریکا صورت نگرفت، در دولت سیزدهم در زمینه فروش نفت ایران، اساساً ورق برگشت. در این باره، میتوان به گزارش نهادهای بینالمللی، از جمله مؤسسه کپلر و ورتکسا اشاره کرد که نوشتند میزان صادرات نفت ایران در ابتدای دولت سیزدهم حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ هزار بشکه در روز بود و این عدد در ماه مه سال ۲۰۲۳ به ۱.۶ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. همچنین طبق آمار تانکر ترکرز صادرات نفت و میعانات گازی ایران در 20 روز ابتدای ماه گذشته میلادی به 2.2 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است. طبق آخرین گزارش تانکر ترکرز، میانگین صادرات نفت ایران در سالجاری میلادی به بیش از ۱.۴ میلیون بشکه در روز رسیده است. اوپک نیز گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد ایران روزانه سه میلیون بشکه نفت تولید میکند که حدود 1.4 میلیون بشکه از آن در روز صادر میشود. هرچند مسئولان به دلیل شرایط تحریمی، آمار دقیقی از فروش نفت ارائه نمیکنند، اما گزارشهای خارجی نشان میدهد ادعای افزایش تولید و صادرات نفت، عین واقعیت است.
چه کسی به کشور خیانت کرد؟
آیا بهترین شیوه برای جلوگیری از پاسخگویی، حمله است؟ زنگنه درحالی به اظهارات کذب و شائبه ساز روی آورده که نسبت به اظهارات مربوط به همدولتی سابق خود سکوت پیشه کرده بود. چندی پیش اظهارنظری از جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق منتشر شد که وی در آن زنگنه را در ماجرای مبادلات گازی با ترکمنستان به خیانت متهم کرده بود. واقعیت این بود که به دلیل تصمیمات زنگنه در وزارت نفت، صادرات و واردات گاز از همسایه شمالی ایران دچار وقفه شد تا جایی که هم سبب بروز مشکلاتی برای استانهای شمالی شد و هم شکایت طرف ترکمن برای دریافت خسارت از ایران را به دنبال داشت. در دولت سیزدهم، روابط گازی ایران و ترکمنستان بار دیگر به روال عادی خود برگشت. اما این فرایندها، این سؤال را مطرح میکند که چرا زنگنه به جای پاسخگویی نسبت به ترک فعلهای گذشته و خسارت بار خود برای کشور، جانشینان خود را زیر سؤال میبرد؟ شیخ الوزرای روحانی به جای پاسخگویی درباره دیگر ترک فعل دوره مسئولیت خود، یعنی کوتاهی در فروش نفت، راه حمله را برگزیده است. البته این حمله بیدلیل نیست، زیرا هم او و هم روحانی میدانند که فروش نفت، آن هم در شرایط تحریمی، به معنای اعتبارزدایی بیشتر از ایدههای برجامی یعنی وابستگی و انتظار برای بیگانگان است.