قصاص و حبس مجازات قاتلان صاحب نانوایی

گروه حوادث/ مستأجر نانوایی و 3 همدستش که در سناریویی هولناک مالک مغازه را ربوده و به قتل رسانده بودند، از سوی قضات شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص و حبس محکوم شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 17 خرداد سال 1401 دختر جوانی با مراجعه به اداره پلیس مدعی شد پدر 76 ساله‌اش به نام اردشیر ناپدید شده است. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ساعت 8 صبح پدرم با من تماس گرفت و عنوان کرد از اتحادیه نانوایان با او تماس گرفته‌اند و برای توضیحاتی باید به محل اتحادیه برود. ساعت 10 صبح او را به اتحادیه رساندم اما قرار شد خودش به خانه برگردد. این آخرین دیدار من و پدرم بود چون دیگر از او خبری نشد و تلفن همراهش نیز خاموش بود. پس از آن به خانه‌اش در دزاشیب رفتم و دیدم به خانه برنگشته و به هر جایی که فکر می‌کردم سر زدم اما نبود. پدر من وضعیت مالی خوبی دارد و نگرانش هستیم که شاید برای او اتفاقی افتاده باشد.
دختر جوان ادامه داد: حدود یک ماه قبل از خانه پدرم سرقت شده بود علاوه بر مدارک، کارت عابربانک، ساعت و مقداری وسایل با ارزش را دزدیدند. در این باره شکایت هم کردیم اما هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است.
با شروع تحقیقات مشخص شد اردشیر پس از خروج از اتحادیه سوار یک خودروی پراید سفیدرنگ شده است. همچنین رد زن جوانی به نام فریبا در این پرونده به دست آمد که با دستگیری وی راز ناپدید شدن مرد سالخورده فاش شد.
زن جوان گفت: چند ماه قبل با پسری به نام شاهرخ دوست شدم او دوستی به نام نادر داشت که مستأجر نانوایی اردشیر بود می‌گفت برای اجاره مغازه نانوایی پول زیادی قرض کرده و طلاهای مادرش را فروخته اما بعد از مدتی اردشیر قرارداد را فسخ کرده و ضرر زیادی متحمل شده است به همین خاطر می‌خواست انتقام بگیرد. سرقت از خانه پیرمرد کار آنها بود اما یکی از همدستانشان در سرقت سرشان کلاه گذاشت و پول‌ها را بالا کشید. این بار نادر تصمیم به آدم ربایی گرفت.
با اعترافات این زن سایر متهمان نیزدستگیر شدند و به قتل اعتراف کردند و مشخص شد جسد مقتول را در کانال آب بزرگراه امام علی انداخته‌اند.
در دادگاه چه گذشت
با تکمیل تحقیقات، برای متهمان به اتهام قتل، آدم‌ربایی و سرقت کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست اشد مجازات برای متهمان کردند، سپس دختر مقتول به جایگاه رفت و گفت: متهمان با همدستی یکدیگر پدرم را کشته‌اند و من برای آنها درخواست قصاص دارم.پس از آنکه متهمان از خود دفاع کردند در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک‌ موجود در پرونده، نادر و شاهرخ را به خاطر مشارکت در قتل به قصاص و  2 متهم دیگر را به خاطر آدم‌ربایی و سرقت به حبس محکوم کردند.