صفحات
شماره هشت هزار و دویست و هشتاد و یک - ۲۷ شهریور ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و هشتاد و یک - ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ - صفحه ۲۳

گزارش سینما

مهدی باقری به «ایران» از تجربه ساخت
«پرواز بر فراز سرزمین خورشید» گفته است
خورشید از ایران طلوع می‌کند
فرهنگی/ «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» مستندی است از مهدی باقری که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت، قرار است بزودی روانه اکران شود. فیلمی که با روایتی عاشقانه از رابطه هلن و اشمیت زن و شوهر باستان‌شناس آغاز می‌شود و در ادامه به عشق ایران گره می‌خورد.

تقارن قصه هلن و اشمیت با مجسمه پنه‌لوپه
سال‌های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۸ دوره طلایی حضور باستان‌شناسان خارجی‌ بخصوص آلمانی‌ها و امریکایی‌ها در ایران است و اریک اشمیت یکی از حرفه‌ای‌ترین باستان‌شناس‌ها و مردم‌شناس‌هایی است که در این دوره در ایران فعالیت کرده است. مهدی باقری در این مستند اما از روایت عشق هلن به این باستان‌شناس و رابطه آنها نسبت به ایران می‌رسد. این مستندساز درباره آشنایی‌اش با این دو شخصیت به «ایران» می‌گوید: «در ابتدا آشنایی جزئی درباره باستان‌شناس‌های امریکایی و آلمانی در ایران داشتم و ارنست هرتسفلد شخصیت مورد علاقه‌ام بود اما از اشمیت خیلی شناخت نداشتم. در مطالعات پراکنده‌‎ای که داشتم به هواپیمایی به نام دوست ایران (Friends Of Iran) برخوردم که توسط هلن همسر اشمیت خریداری شده بود. با این هواپیما برای اولین‌بار در کل ایران و خاورمیانه، مناطق باستانی با متدهای جدید ثبت و ضبط شد. شاخصه‌ای که من را جذب قصه آنها کرد، همین نکته بود که فردی آنقدر به همسرش علاقه‌مند است و دوست دارد در ایران حضور داشته باشد و در این حوزه کار کند که از زندگی خودش هزینه می‌کند و با وجود مشکلات و موانع بسیار این هواپیما را خریداری کرده و به ایران وارد می‌کند تا بسیاری از نقاط باستانی که ثبت و ضبط نشده بودند یا با حدس و گمان درباره آنها صحبت می‌شد به این طریق ثبت و ضبط شود. قصه این دو شخصیت تقارن جالبی با مجسمه پنه‌لوپه داشت که توسط اشمیت در تخت‌جمشید کشف شده است. این مجسمه یکی از مجسمه‌هایی است که توسط یونانی‌ها اهدا شده و نماد زنی است که منتظر بازگشت همسرش از یک سفر درازمدت است. با کنار هم قرار گرفتن قصه هلن و اشمیت در کنار پنه‌لوپه به این روایت رسیدیم که این زن و شوهر انگار دارند در یک نامه‌نگاری یا گفت‌و‌گویی، قصه کار و زندگی‌شان را در ایران تعریف می‌کنند.»

روایت تاریخ با قصه‌هایی عاشقانه
«پرواز بر فراز سرزمین خورشید» از عشق هلن به اشمیت آغاز می‌شود و در ادامه مهر ما به سرزمین مادری را بیشتر می‌کند. باقری درباره انتخاب این رویکرد توضیح می‌دهد: «مسلماً دو شخصیتی خارجی که به ایران آمده‌اند، هرچند خدمات ارزنده داشتند به اندازه من ایرانی نسبت به کشورم علاقه و عرق ندارند اما در تاریخ باستان‌شناس‌های خارجی زیادی داریم که به ایران آمدند و به آن علاقه‌مند شدند. اشمیت یکی از آنهایی است که نسبت به موقعیت ایران و مردم ایران بسیار علاقه‌مند است. بخشی از فعالیت‌های او درباره مردم‌شناسی ایران است که با دلبستگی قابل‌توجهی همراه است. باستان‌شناسان دیگری هم در همین دوره در ایران حضور داشتند اما من در اشمیت علاقه به سرزمین ایران و فلات ایران را بیشتر دیدم.»
مهدی باقری بدون اینکه ساختار مستندگون فیلمش را دستخوش تغییر و لطمه کند، در «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» همچون آثار پیشین‌اش برای تماشاگرش قصه می‌گوید. او درباره با اتکا به روایت‌پردازی جذاب و قصه‌گویی در آثار مستند توضیح می‌دهد: «این علاقه شخصی من است که مستند را با روایت جلو ببرم و این روایت بخشی از ماجرا را بر دوش بکشد و مخاطب را هم به دنبال خود بکشاند. «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» یک فیلم باستان‌شناسی علمی نیست و اساساً نباید به عنوان یک فیلم باستان‌شناسی در نظر گرفت. اگر مستندی سفارش خودم به خودم باشد ترجیح می‌دهم از روایت‌ها و زبان شخصی خودم استفاده کنم و وقایع تاریخی و اجتماعی را روی روایت عاشقانه یا معرفی دو شخصیت یا روایت دانای کل یا راوی‌هایی که غایب هستند سوار کنم و به روایتی برسم که مانند نخ تسبیحی جزئیات را به هم پیوند بدهد تا برای مخاطب عام جذابیت بیشتری داشته باشد.»
باقری درباره تکرار عنوان خورشید در این مستند و همچنین مستند قبلی‌اش «در جست‌وجوی خانه خورشید» توضیح می‌دهد: «خانه خورشید درباره ناصرخسرو و شمس‌العماره بود و دوست نداشتم از کلمه عربی استفاده کنم. به این ترتیب شمس‌العماره به خانه خورشید تبدیل شد. ضمن اینکه شمس‌العماره محل دیدار دو شخصیت مستند است که اتفاقاً نام یکی از آنها خورشید است. در «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» باز هم - البته به شکل اتفاقی - خورشید را انتخاب کردم چون برای من ایران جایی است که خورشید از آن طلوع می‌کند. نام انگلیسی مستند اما همان نام هواپیمای هلن (Friends Of Iran) است که «دوست ایران» معنی می‌شود.»
در شرایط امروز که بازار ساخت مستندهای اجتماعی و پرتره داغ است مهدی باقری مسیر خودش را می‌رود و سعی دارد توجه مخاطب را به تاریخ جلب کند. گویا او در گذشته کاوش می‌کند تا ردپای آن را در امروز پیدا کند. این مستندساز در این‌باره می‌گوید: «واقعاً آرزوی من همین است که شما می‌گویید. من با فیلم‌های اجتماعی کارم را شروع کردم و «پیر پسر» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های اجتماعی دهه 90 را ساختم. یک‌جایی متوجه شدم هر آنچه امروز تجربه می‌کنیم ریشه در تاریخ معاصرمان دارد. بر همین اساس به دنبال آن هستم که حتی اگر فیلم شهری هم می‌سازم با زبان تاریخی نشان دهم که اتفاق چه درست یا غلط به چه شکل افتاده است که به شرایط امروز رسیده‌ایم. با وجود اشتیاق زیاد اغلب مستندسازان به حوزه فیلم اجتماعی که هم از علاقه‌مندی مدیران سیاست‌گذار سینمای مستند نشأت می‌گیرد و هم از پسند جشنواره‌ها و مخاطب خارجی می‌آید از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم که به تاریخ بپردازم.»

 

جستجو
آرشیو تاریخی