مدارس شبانهروزی مناسب، خانه امید دانشآموزان سیستان و بلوچستان
چراغها را من روشن میکنم
مریم طالشی
گزارش نویس
شبهای خوابگاه را دوست دارند. زمانی که چراغها روشن میشوند و صدای ورق زدن کتابها با آوای محزون رهگذری که ترانهای محلی را برای دل خودش میخواند، در هم میآمیزد. گرچه پنکههای سقفی هنوز بیوقفه میچرخند و به آمدن پاییز پوزخند میزنند اما شیرچای داغ همیشه و همچنان دلانگیز است و بهانهای برای جمعهای دوستانه و بحثهایی که تمامی ندارد و آخرش به این ختم میشود که دو سه سال دیگر کدامشان در کدام دانشگاه سر کلاس مینشیند و چه رشتهای میخواند و از این رؤیای خوش، دل بچهها گرم میشود.
سالهاست بر تأسیس مدارس شبانهروزی به عنوان راهکاری برای جلوگیری از ترک تحصیل دانشآموزان سیستان و بلوچستان تأکید میشود. در این سالها مدارسی از این دست هم در استان تأسیس شده که گرچه روزنه امید را برای دانشآموزان گشوده است اما با توجه به تعداد بالای دانشآموزان در این استان، نیاز به تأسیس مدارس شبانهروزی بیشتر و تسریع در ساخت مدارس مناسب از این دست کاملاً محسوس است.
آبان ماه سال گذشته بود که حسنعلی میرعبدی، مدیرکل وقت آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در نشست با وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد ساخت ۹۰ مدرسه شبانهروزی در استان تصویب شده که بیشک نقش مهمی در جلوگیری از ترک تحصیل دانشآموزان خواهد داشت. چند ماه پیش از آن نیز میثم لکزایی، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس سیستان و بلوچستان از در دست ساخت بودن ۲۸ پروژه شبانهروزی خبر داده بود.
با این احوال امکان استفاده از مدارس شبانهروزی هنوز برای خیلی از دانشآموزان مستعد سیستان و بلوچستان مهیا نیست. فاصله طولانی محل زندگی تا مدرسه گاهی پای رفتن را از آنها میگیرد و خطی میکشد روی مسیر درس و تحصیل. آنها پشت خط میمانند و رؤیاها دود میشوند و به هوا میروند.
عبید ملکرئیسی، معلم پایه یازدهم در شهرستان سرباز سیستان و بلوچستان از مشکلات تردد دانشآموزان چنین میگوید: «سرویس مدارس در استان سیستان و بلوچستان چالشهای زیادی دارد و باید از بعدهای مختلف به آن نگاه کرد. در استان ما مسافتها خیلی طولانی است. جمعیت بیشتر روستایی و عشیرهای است خصوصاً در جنوب استان و به خاطر اینکه آمار دانشآموزان در بعضی روستاها بالاست و در بعضی روستاها پایین، نمیشود در همه روستاها مدارس تا مقطع دبیرستان دایر کرد. به همین دلیل دانشآموزان مجبور هستند برای تحصیل به روستاهای همجوار یا شهر بروند و چون مسافت طولانی است نیاز به سرویس دارند. خیلی از دانشآموزان به خاطر همین مسافتها ترک تحصیل میکنند خصوصاً دانشآموزان دختر. باید بگویم که سرویس آنچنانی وجود ندارد. پارسال که تدریس میکردم میدیدم دانشآموزان خیلی در رنج هستند. دانشآموزان دختر از روستای مجاور میآمدند که بیش از 10 کیلومتر فاصله داشت. بچهها ساعت 11 که تعطیل میشدند چند ساعت معطل میماندند که اگر ماشینی سمت روستا میرود با آن بروند و گاهی با ماشین سوختبر میرفتند. در واقع خیلی از مدارس سرویس رسمی ندارند و اهالی روستا و ماشینهای باری، بچهها را جابهجا میکنند. من خودم در مسیر مدرسه دانشآموزان را با خودم میبرم. بعضی دانشآموزان ما حتی با موتورسیکلت رفت و آمد میکردند که در سال تحصیلی گذشته 4 تا از دانشآموزان خودم تصادف کردند که یکی پایش شکست و یکی هم یک هفته در کما بود. حتی معلمان هم برای جابهجایی مشکل دارند و بارها در مسیرهای طولانی تصادف کردهاند. همانطور که گفتم واقعاً نمیشود در هر روستا تمام مقاطع را دایر کرد چون آمار دانشآموزان متفاوت است و شرایطش هم نیست اما میشود مدارس شبانهروزی را بیشتر کرد که دانشآموزان روستاهای همجوار در این مدارس درس بخوانند و آمار ترک تحصیل کمتر شود.»
ملکرئیسی ادامه میدهد: «مدارس از لحاظ امکانات سرمایشی و گرمایشی دچار مشکل هستند. امسال هوا خیلی گرم بود و دانشآموزان در مسیر هم دچار گرما زدگی میشوند و گرد و خاک هم هست و مشکلات بیشتر میشود. مدارس آب سرد کن ندارند و دانشآموزان وقتی خسته و گرمازده به مدرسه میرسند آب گرم باید بخورند و حالشان بد میشود. چند دانشآموز داشتیم که به همین دلیل از حال رفتند. زمستان گذشته هم هوا خیلی سرد شد و مدارس هم عمدتاً سیستم گرمایشی ندارند و برخی مدارس حتی چراغ نفتی هم ندارند.»
یونس زینالدینی، فعال فرهنگی، اجتماعی در استان سیستان و بلوچستان نیز در این خصوص میگوید: «در بازه زمانی نزدیک به بازگشایی مدارس، یکی از موضوعاتی که به عنوان یک دغدغه مهم مطرح میشود، بحث دسترسی دانشآموزان به فضای آموزشی با توجه به استاندارد مدنظر یعنی آموزش آسان و رایگان است. ما در استان سیستان و بلوچستان اگر بخواهیم این شاخص را بر اساس استانداردش در نظر بگیریم، باید بگوییم در شرایط خوبی قرار نداریم و این موضوع هرساله مطرح میشود. به عنوان مثال در جنوب استان که بیشتر مدارس روستایی را شامل میشود دانشآموزان حتی در مقطع ابتدایی برای رفت و آمد دچار مشکل هستند چون بعضی روستاها حتی مدرسه ابتدایی ندارند. الان در مسأله رفت و آمد دانشآموزان، بحث سرویسهای مرکزی مطرح است که در آن بخش عمده هزینه سرویس و رفت و آمد بر عهده خانواده دانشآموزان است و دولت بخشی از آن را پرداخت میکند. گرچه این رسالت اصولاً بر عهده آموزش و پرورش نیست اما طوری نمود پیدا کرده که انگار آموزش و پرورش متولی امر است، برای همین اول مهر آموزش و پرورش بیشترین درگیری را با این مسأله دارد که چطور سرویس برای دانشآموزان هماهنگ کند و سرویسهای مرکزی را مهیا کند و قرارداد با آنها ببندند و ببیند آنها دارای استانداردهای لازم هستند که این موضوع در استان ما بسیار چالشبرانگیز است. در سیستان و بلوچستان برای ایاب و ذهاب دانشآموزان بخصوص بعد از کرونا به خاطر مشکلات مالی والدین، قراردادی با رانندگان سرویسهای مرکزی منعقد نشد و به همین دلیل دانشآموزان دچار مشکلات فراوانی شدند از جمله اینکه مجبور بودند با ماشینهای عبوری رفت و آمد کنند و نظم لازم برای حضورشان در فضای آموزشی برقرار نباشد. تمام اینها بر رشد تحصیلی تأثیر میگذاشت و نهایتاً مواردی از ترک تحصیل مشاهده میشد و بازماندگان تحصیل را متأثر از این ماجرا میتوانیم در مناطق مختلف ببینیم. من خودم دانشآموزانی را از مسافت 50 کیلومتری به مدرسه رساندهام چون امکان استفاده از خوابگاه مناسب را نداشتهاند. بارها شاهد بودهام دانشآموزانی حتی با سوختبر تردد میکنند و خودشان را به مدرسه میرسانند. با توجه به اینکه بخشی از هزینه سرویسها را دولت پرداخت میکند و بیشتر هزینه بر عهده خانواده دانشآموزان است و فشار بر خانوادهها با توجه به اینکه چند دانشآموز در هر خانواده وجود دارد زیاد است، برای همین خانوادهها به قرارداد با راننده سرویس با مسائل مالی متعهد نمیمانند و دانشآموز حیران میشود. هرچقدر هم گروههای خیران کمک کنند، باز هم مشکلات وجود دارد و باید امکان استفاده از امکانات آموزشی برای همه دانشآموزان فراهم شود. در واقع زیرساختهای لازم حمل و نقل در استان دچار مشکل است و گاهی جز ماشینهای باری ماشین دیگری برای سرویس دانشآموزان پیدا نمیشود. یعنی مینیبوس برای سرویس مدرسه به ندرت دیده میشود. بحث دیگر هم این است که وسیله هم اگر موجود باشد بخش خصوصی رغبتی برای عقد قرارداد نشان نمیدهد چون در سیستان و بلوچستان خصوصاً در مناطق مرزی مثل قصرقند، نیکشهر و سرباز و حتی چابهار، با حجم بسیار بالایی از وسایل سوخت گازوئیلی مواجه هستیم که فقط وسیله را خریدهاند که سوخت را بگیرند و بفروشند و با آن تأمین معاش بکنند و چون رقمیکه برای راننده سرویس تعیین میشود بسیار پایین است، رغبتی برای انتقال دانشآموزان وجود ندارد و این برای دانشآموزان مشکلساز و خطرآفرین است چون دانشآموزان از ماشینهای باری و گذری برای تردد استفاده میکنند و گاهی دچار سوانح ترافیکی شده و حتی جانشان را هم از دست دادهاند.»
نزدیک شدن به روزهای بازگشایی مدارس، دوباره راهی طولانی را پیش روی بسیاری از دانشآموزان سیستان و بلوچستان قرار میدهد. بدون شک امکان استفاده از سرویسهای مناسب و نیز خوابگاههای استاندارد مدارس شبانهروزی میتواند امید به ادامه تحصیل را برای آنها بیشتر کند و رؤیای رسیدن به دانشگاه را در ذهنشان زنده نگه دارد.