نقد «کنت پولاک»، «چس فریمن» و «سایمون تیسدال»؛ سه تحلیلگر امریکایی درباره سیاست خارجی بایدن

برزخ ناامیدی

هرچه در آینده برای امریکا در خاورمیانه رقم بخورد، به‌ندرت شبیه گذشته خواهد بود. این گزاره مشترک اغلب تحلیلگران بنام غربی و امریکایی است که معتقدند «جو بایدن»، رئیس جمهور امریکا تنها نظاره‌گر تحولاتی بوده که از یک سو به تقویت قدرت منطقه‌ای ایران انجامیده و متحدان عربش را به دامن ایران انداخته و از سوی دیگر سبب روی کار آمدن افراطی‌ترین دولت دست راستی در اسرائیل شده و پیمان ابراهیم را که با وساطت ایالات‌ متحده حاصل شده بود، به خطر انداخته است. این فحوای سه تحلیلی است که «کنت پولاک»، «چس فریمن» و «سایمون تیسدال» در نقد سیاست خارجی خاورمیانه‌ای دولت امریکا نوشته‌اند. آنها معتقدند تا زمانی که ایالات‌ متحده منافع خود را در منطقه تعریف نکند، در برزخی از دخالت ناامیدانه باقی خواهد ماند که ثمره آن تنها تلاش برای توقف دیگران خواهد بود؛ تلاشی که البته همان‌طور که تلاش دیپلماتیک اخیر چین در برقراری روابط بین ایران و عربستان نشان داد، اغلب به شکست خواهد انجامید.

استقبال بی‌سابقه از ایده تشکیل مجمع منطقه‌ای

استقبالی که کشورهای عربی منطقه از ایده جمهوری اسلامی مبنی بر تشکیل یک مجمع منطقه‌ای بدون حضور امریکا و اسرائیل داشته‌اند به باور «کنت پولاک»، تحلیلگر ارشد سیاست‌خارجی امریکا یک دهه پیش غیرممکن به نظر می‌رسید. «پولاک» معتقد است همه متحدان منطقه‌ای ایالات متحده از اینکه این کشور دیگر از آنها در مقابل ایران محافظت نخواهد کرد، دچار ترس شده‌اند. بنابراین طی چندین سال گذشته، این ضرورت را دریافته‌اند که باید وابستگی خود به ایالات‌متحده را کاهش دهند و دوستان جدید و حامیان بالقوه‌ای همچون ایران پیدا کنند. چرا که هیچ یک از کشورهای عربی فراموش نکرده‌اند چگونه «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور پیشین امریکا ایده دفاع از عربستان سعودی و امارات در برابر حمله احتمالی ایران در سال ۲۰۱۹ را به سخره گرفت و احتمالاً بدون اینکه بفهمد ۴۰ (یا ۷۵) سال سیاست ایالات متحده درباره منطقه را زیر و رو کرد.
به اعتقاد «پولاک» حالا که به نظر می‌رسد امریکایی‌ها کمتر به خاورمیانه علاقه‌مند هستند، روسیه نیز در اوکراین گرفتار شده است و چین همچنان فاقد قدرت نظامی برای تصاحب قدرت منطقه‌ای است، اکنون ایران مهربان‌تر و ملایم‌تر از گذشته، کشورهای عربی را به سوی خود می‌خواند. این تحلیلگر امریکایی فضای جدید را منشأ شکل‌گیری موجی از روابط دوستانه خاورمیانه‌ای اعراب با ایران، چین، روسیه، هند می‌داند و معتقد است در چنین شرایطی است که آغوش گشاده ایران به روی کشورهای عربی نگران در نتایجی چون بازگشایی رابطه با عربستان سعودی و امارات متحده عربی نمایان شده است. به همین دلیل است این تغییر راهکار ایران تا حدی مؤثر واقع شده است. در همین حال، به نظر می‌رسد رودررویی تهران با ایالات متحده و اسرائیل، مکمل استراتژی عربی آن به شمار می‌آید. ایران احتمالاً معتقد است که ادامه حملات به نیروها و منافع واشنگتن در منطقه باعث می‌شود امریکا سریع‌تر از آنجا خارج شود.

 

شکست تحریم تا احیای نقش هاب منطقه‌ای

دهه‌ها پیگیری سیاست طرد و فشار حداکثری از سوی امریکا، باعث شد ایران احساس کند جایی جز آغوش دشمنان امریکا ندارد. چس فریمن، تحلیلگر بنام امریکایی این گزاره را مقدمه‌ای بر تبیین خود از سیاست کنونی ایران در خاورمیانه می‌داند. وی معتقد است ایران به سمت دشمنان امریکا رفته است تا اثر و نفوذ این کشور را از منطقه پاک کند. فریمن اما به منافعی که این آشتی و نزدیکی برای ایران به دنبال دارد اشاره می‌کند و می‌گوید:«تهران تلاش می‌کند با استفاده از تجارت و سرمایه‌گذاری با پایتخت‌های سرشار از سرمایه کشورهای خلیج‌فارس، تحریم‌های تحمیل ‌شده توسط امریکا را بشکند. همزمان جاده‌ها، خطوط آهن و خطوط لوله انتقال انرژی که در قالب ابتکار کمربند و راه چین تأمین مالی می‌شوند، کمک می‌کنند تا ایران به نقش دوران پیشامدرن خود به‌عنوان هاب منطقه‌ای برای مبادلات اقتصادی شرق و غرب و شمال و جنوب بازگردد. همان‌گونه که ایران در چهار دهه گذشته موفق بود، دولت‌های عرب منطقه هم در مسیر آزاد کردن خودشان از روابط حامی-مشتری با ابرقدرت‌ها هستند.»
فریمن می‌گوید بازیگران قدرتمند منطقه‌ای مانند عربستان، امارات و مصر هر چند نمی‌خواهند روابط‌شان را با امریکا قربانی کنند، اما کاملاً تمایل خود را برای استفاده از گشایش‌های ایجاد شده در آستانه ورود به یک نظام پساامریکایی و چندقطبی نشان داده‌اند. دلارزدایی یکی از نشانه‌های این تحول محسوب می‌شود، اما با نگرانی‌هایی که امریکا و اروپا از طریق توقیف دارایی‌های دلاری و طلای ایران، ونزوئلا و روسیه ایجاد کرده‌اند، این فرایند شتاب بیشتری گرفته ‌است؛ توقیف‌هایی که به اعتقاد این تحلیلگر امریکایی، عملاً امانتداری بانک‌های مرکزی امریکا را مورد تمسخر تمام‌عیار قرار داد. این رویدادها نشان داد امریکا و متحدان غربی‌اش هر زمان که دل‌شان بخواهد قواعد حاکم بر نظام بین‌الملل را پس از جنگ جهانی دوم زیر پا می‌گذارند. بنابراین دیگر هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا نیست که آمادگی داشته‌ باشد برای حفاظت از تجارت انرژی یا هویت ملی‌اش به صورت اختصاصی به امریکا تکیه کند.

 

قدرت‌نمایی در برابر امریکا با پول، نفت و ورزش

قدرت‌نمایی از طریق مسائل مالی، نفتی و ورزشی راهکارهایی است که به اعتقاد «سایمون تیسدال»، تحلیلگر امریکایی روزنامه انگلیسی «گاردین» از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی در پیش گرفته شده تا از این طریق، جایگاه امریکا و پیش از آن انگلیس را نادیده بگیرند. «تیسدال» موضوعاتی از روندهایی را که در حال متزلزل کردن بیش از پیش موقعیت امریکا در خاورمیانه است، فهرست می‌کند و می‌گوید: «یکی از وعده‌های بزرگ جو بایدن در منطقه یعنی احیای توافق هسته‌ای ایران که توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق امریکا نابود شد، هنوز محقق نشده است. در اسرائیل، ملی‌گرایان یهودی و تندروهای مذهبی تلاش می‌کنند آینده اسرائیل را برخلاف آنچه واشنگتن تمایل دارد، ترسیم کنند؛ اقدامی که یادآور سرنوشت مشابه دولت بریتانیا در روزهای آخر قیمومت بر این منطقه است. در ترکیه نیز رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور این کشور که به دنبال احیای امپراطوری است، غرب را در مقابل شرق و بالعکس قرار می‌دهد و به‌ طور متناوب و به سرعت منافعش را از ایالات متحده، ناتو، اتحادیه اروپا، روسیه و چین به ‌دست می‌آورد.» این تحلیلگر غربی در ادامه واکنش دولت امریکا به این تحولات را ناامیدکننده می‌خواند و می‌افزاید: «بایدن علناً دست ‌و پا می‌زند تا رهبری ایالات متحده امریکا در جهان را مجدداً ترسیم کند. او در این مسیر ادعا می‌کند با نفوذ پکن و مسکو در حال مقابله است و از طرفی ماه جاری میلادی ۳۰۰۰ نیروی اضافی به خلیج‌‌فارس اعزام کرد تا فرضاً نشان دهد چه کسی رئیس است اما دوران امریکا مدت‌هاست پایان یافته است.»
«تیسدال» معتقد است «بایدن» با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا امیدوار است بتواند توافق امریکا با ایران، توافقنامه صلح تاریخی عربستان سعودی و اسرائیل و دستیابی به موفقیتی درباره شکل‌گیری دولت مستقل فلسطین را مستمسکی برای پیروزی دوباره در انتخابات کند اما امیدهای او برای رسیدن به اهداف، نسبتاً غیرواقعی و توهمی به نظر می‌رسد. بنابراین دوران ابرقدرتی امریکا رو به پایان است و این کشور نیز مانند بریتانیا، به‌‌سرعت به تاریخ می‌پیوندد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و سه
 - شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و سه - ۱۳ شهریور ۱۴۰۲