جهاد ترکیبی در مواجهه‌ با جنگی ترکیبی علیه حجاب

برای مقابله با کشف حجاب و در یک معنای عام‌تر رفع ضعف حجاب در جامعه‌ امروز ایران راه‌های متعددی وجود دارد که شاید بتوان در یک نگاه آنها را به سه دسته عمده تقسیم کرد که البته به کارگیری هر سه روش به طور همزمان نتایج محسوسی را دربرخواهد داشت. راهکار تبیین، راهکار تدوین قانون و نظارت بر آن، راهکار نظارت مردمی.

زینب نجیب
کارشناس فلسفه دین

اولین و البته مهم‌ترین راهکار در حل مسأله حجاب، تبیین است که خود ریز مسأله‌های متنوعی را شامل خواهد شد و هر کدام به گونه‌ای مجزا حل گوشه‌ای از این کلان‌مسأله را به‌عهده خواهد گرفت. راهکار تبیین خود به سه دسته‌ استدلال‌های منطقی حجاب در ابعاد گوناگون، دشمن‌شناسی مسأله‌ حجاب و پاسخ به شبهات تقسیم می‌شود که در این فرصت اندک، به دلیل اهمیت تبیین به راهکار اول و مسائل آن، بیش از راهکارهای دیگر خواهیم پرداخت.
 
۱. راهکار تبیین
 
   الف‌: تبیین اصول شناختی.
 در این روش ما به تبیین مسأله حجاب در ابعاد گوناگون اجتماعی، هویتی، شرعی، اخلاقی، سیاسی می‌پردازیم و از سویی دیگر بُعد ارزشی حجاب، تحت عناوین فلسفه بندگی، تکریم، تشخص، آزادی، وقار، متانت، آبرو و احترام زن را بیان می‌کنیم.
 
اول: در بُعد اجتماعی، اخلاقی و سیاسی باید به وظایف و تکالیف زن و به مراقبت از عفاف و حجاب و تقیدات او تأکید کرد. بانوان یک جامعه باید بدانند که در «سعادت اخروی» و در «عزت و پیشرفت جامعه» وظیفه دارند. «خودنمایی» و «جلوه فروشی» یک لحظه است اما آثار سوء آن برای جامعه، اخلاق و حتی سیاست «مخرب و ماندگار» است. در صورتی که «حفظ عفاف و ملاحظات حدود شرعی» در رفتار و حرکات اگرچه‌ با سختی‌هایی روبه‌رو است اما آثارش عمیق خواهد بود. (۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱، دیدار جمعی از ۱۳۹۱ سراسر کشور)
 این تأکید اسلام ریشه در اصلی دارد که زندگی در دنیا را محل گذر می‌داند و لذات و سختی‌هایش را زودگذر می‌پندارد و اصالت را به حیات اخروی می‌دهد البته نه بدان معنا که در دنیای مادی آثاری ندارد بلکه در بُعد اجتماعی باعث عزت و پیشرفت کشور می‌شود و برای چنین ادعایی بررسی دو نکته حائز اهمیت است:
یک)مقایسه پیشرفت بانوان قبل و بعد از انقلاب اسلامی.
 دو) بررسی هجمه مداوم دشمن علیه حجاب که رهبر انقلاب آن را تنها بهانه‌ای برای مبارزه با ایران قوی می‌داند و زنان را یکی از بازوان این قدرت معرفی می‌کند. به طور قطع بررسی این دو می‌تواند هم ادعای رابطه مستقیم بین حجاب و پیشرفت را ثابت کند و هم از نیت دشمن در نفی حجاب پرده بردارد و در نهایت تأثیر بُعد اجتماعی، اخلاقی و سیاسی حجاب را تا حدودی نشان دهد. از طرفی حفظ حجاب بانوان باعث تحکیم خانواده و تقویت روابط زناشویی بین همسران خواهد شد و از آنجا که هسته اصلی جامعه خانواده است اگر خانواده موفق باشد اثر مستقیم خود را بر جامعه خواهد گذاشت.
 مسأله دوم، تبیین هویت مستقل زن مسلمان است. حجاب برای زن مسلمان تنها یک پوشش برآمده از حکم دین نیست بلکه پرچم هویت مستقل اوست چرا که در هر جامعه‌ای یک زن مسلمان با حجابش تشخص می‌یابد. او با سبکی از پوشش، خود را معرفی می‌کند. به‌ عبارتی، با نوع پوشش خود به افراد دیگر این پیام را می‌دهد که «من زن مسلمان هستم»، «اعتقاداتی مبتنی بر دین اسلام دارم»، «برای تعامل با افراد جامعه به حدودی قائلم»، «برای بسیاری از امور مانند ازدواج، تغذیه، خرید و فروش از سبک خاصی پیروی می‌کنم.» این پیام یک زن مسلمان است که با پوششی خاص، هویت خود را فریاد می‌زند و با همان اقتدار در اجتماع حضور یافته و نقش آفرینی می‌کند و ثابت می‌کند که می‌توان با همین پوشش در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، کنشگر، فعال و مؤثر بود.
سوم، تبیین اصول حجاب به‌ عنوان حکم دین و از ضروریات شرعی است. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد این را همه باید بدانند. اینکه خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست؟ لازم است؟ ضروری است؟ خیر، جای خدشه و شبهه ندارد.» (۱۴ دی ۱۴۰۱، دیدار اقشار مختلف بانوان) ضرورت شرعی حجاب در آیات و روایات بسیاری آمده و مورد اتفاق همه علمای اسلام است.
 مسأله چهارم در تبیین ابعاد شناختی حجاب، بُعد ارزشی حجاب برای زن است. مسأله حجاب به مثابه یک ارزش است و «مقدمه‌ای» است برای چیزهای بالاتر چرا که «حفظ حجاب» به زن کمک می‌کند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار لغزشگاه‌هایی که سر راهش قرار می‌گیرد، نشود.(۴ دی ۱۳۷۰، دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان) کسب کمالات و مقامات معنوی و رسیدن به مقام بندگی برای زن جز در سایه حجاب حاصل نمی‌شود زیرا زن در حصار حجاب است که می‌تواند با تکریم و احترام در اجتماع حاضر شده و بدون خدشه به متانت و وقار او آزادانه به فعالیت‌های اجتماعی بپردازد.
 او با حجاب خود هم امنیت خود را در حد بالایی تأمین می‌کند، هم امنیت دیگر افراد جامعه را با این رفتار معقول و مطلوب تضمین می‌نماید. البته حجاب در اینجا تنها پوشش تن نیست بلکه حیا و عفت در کلام و رفتار نیز مد نظر است. به طور قطع در چنین بستر مناسبی است که زن می‌تواند به کسب کمالات مادی و معنوی برسد.
   ب: دشمن‌شناسی مسأله حجاب
 بعد از تبیین، ما به بررسی هدف، ادله و روش‌های دشمنان حجاب می‌پردازیم. یعنی افرادی که برای برداشتن حجاب از سر بانوان و نفی و مقابله با آن برنامه‌ریزی‌ها کرده و هزینه‌ها پرداخت می‌کنند. در این راهکار با بررسی و دلایل و اهداف آنها افقی روشن در مقابل مخاطب می‌گشاییم.
چرا که در اغلب موارد افراد همراه کننده با یک سبک از پوشش، از اصرار دشمن و تشویق او غافلند و اگر بدانند که چرا دشمن به یک سری امور تا این اندازه تأکید می‌کند و چه کسی یا کسانی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجابند هرگز از پیروان او نخواهند بود. از سوی دیگر برای خودمان شناختی حاصل خواهد شد که در مقابله با کشف حجاب کاری نکنیم که بازی در زمین دشمن باشد.
 یکی از سیاست‌های رایج دنیای امروز به وسیله عوامل قدرت‌های ضد بشری، زدودن حیاست. دشمن می‌خواهد حیا را از بین مردم بردارد و برای این هدف از ده‌ها راه وارد می‌شود، یکی از آن راه‌ها مسأله «اختلاط زن و مرد» و دیگری «پوشش زن و مرد» است.(۱۳اسفند۱۳۹۷، ابتدای درس خارج فقه درباره مسأله حیا)
 از سوی دیگر مسائلی است که به بهانه حقوق زن مطرح می‌کنند و در نهایت عبارت حجاب اجباری که در لوای مفهوم آزادی مطرح می‌شود. آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است همین بحث حیاست. یعنی تمام مسائل ذیل عنوان نفی حیا دنبال می‌شود. چرا که رأس صفات و مکارم اخلاق، حیاست. اگر دشمن بخواهد مانع رشد فضایل اخلاقی، مانع رشد فرهنگ یک کشور و در نهایت مانع پیشرفت یک کشور شود به زدن این رأس مبادرت می‌ورزد. مخصوصاً کشوری همچون ایران که ریشه‌هایش در خاک یک انقلاب فرهنگی نهاده شده و قوت گرفته است و ادامه آن انقلاب، قطع به یقین تمدن نوین اسلامی خواهد بود و این درست نقطه مقابل تمدن غرب است.
تمدنی که ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش تحت تسلط صهیونیست‌ها و سرمایه‌داران قرار گرفت و در تمام امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی بنا به اهدافی به ترویج فساد پرداختند.
حال این انقلاب اسلامی و تمدن برآمده از آن برای دشمنان آن بسیار نگران‌کننده است لذا برای مقابله با حیا، عفاف و حجاب به تخریب و تحریف دست زده و مثلاً با عباراتی همچون حجاب اجباری که خلط بین پوشش و حجاب است در جامعه اسلامی ایجاد تنش می‌کنند یا با ایجاد شبهات در باب حقوق زن و خانواده نگاه زن مسلمان را نسبت به احکام اسلامی تغییر داده و او را تشویق به مخالفت با دین اسلام می‌کنند.
 این در حالی است که تک تک مسائل مربوط به زن در یک نظام قابل بحث و تحلیل است و اگر تمام مطالب در نظام حقوق زن در اسلام مطرح شود به درستی و سعادت‌بخشی آن اذعان خواهد شد.
 از سوی دیگر موضع ما نباید تدافعی باشد یعنی پیش از آنکه ما پدافندی عمل کنیم، باید نسبت به دشمن آفندی عمل کنیم و وضعیت امروز غرب را در نسبت به زن و خانواده به چالش بکشیم. اگر آنها در باب حجاب اجباری در کشور ما تنش ایجاد می‌کنند، باید پاسخگوی بی‌حجابی اجباری در جامعه خود باشند.
 از طرفی دیگر، آنها از اول انقلاب در دفاع از زن ایرانی ادعای باطلی داشتند. یک روز به بهانه حقوق زن و روز دیگر به بهانه حجاب. این در حالی است که مسأله، دفاع از حقوق زن ایرانی نیست. رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «اینها مگر همان کسانی نیستند که اگر می‌توانستند آب را روی این ملت ببندند می‌بستند، اینها دلشان برای زن ایرانی سوخته [است]؟ اینها داروی کودکانی را که دارای بیماری پروانه‌ای هستند، ممنوع کردند. تحریم کردند؛ تحریم همه جانبه ملت ایران. اینها دلسوز زن ایرانی‌اند؟ کسی ممکن است این را باور کند؟»(۵ مرداد ۱۴۰۱، دیدار
ائمه جمعه سراسر کشور)
 آنچه دشمن را به این میزان عصبانی کرده زن با شرف و با استعداد ایرانی است که بزرگترین ضربه را به تمدن غرب زده، این زن مسلمان ایرانی که دروغ‌های قبل را برملا کرده است. آنها سال‌هاست که معتقدند زن اگر از قیود اخلاقی و شرعی رها نشود، نمی‌تواند پیشرفت کند، نمی‌تواند به مقامات عالی علمی، سیاسی و اجتماعی برسد اما زن ایرانی این ادعای آنها را در عمل تکذیب کرده است. او در همه میدان‌ها با موفقیت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده است. چه در مراکز علمی حساس، چه در میدان ادب و چه در مسابقات ورزشی برجسته‌ترین‌ها هستند. این دشمنان را عصبانی می‌کند. در این‌جور موارد باید آن منطق استعماری غربی را برای مردم با دلایل روشن تبیین نمود.
   ج: پاسخ به شبهات مسأله حجاب
 راهکار سوم در بخش تبیین، پاسخ به شبهات و احکام مربوط به حجاب زن مسلمان است که گاهی این شبهات مربوط به خود حجاب است و گاهی مربوط به حقوق زن در اسلام که البته در هر دو حیطه پیشفرض‌های باطلی که منجر به شبهه شده است، باید مورد بررسی قرار گیرد و به پاسخ‌های قانع کننده‌ای دست یافت. البته گاهی شبهات به هیچ عنوان شناختی نیستند و جنبه روحی و روانی دارد، مانند افرادی که حجاب را نفی می‌کنند اما دلیل کار خود را مشکلات اقتصادی و معیشتی عنوان می‌کنند.
 ۲. قانون حجاب
 پس از بحث‌های تبیینی، به دومین راهکار مقابله با حجاب یعنی تدوین قانون می‌پردازیم. قانونی بودن مسأله‌ حجاب در جامعه مسلمین، یعنی قانونی که بر اساس احکام و مبانی دین اسلام تدوین شده است. البته باید دقت داشت که منظور از قانونی بودن، دولتی بودن به معنای تدوین قانون خارج از چهارچوب دین نیست.
ما معتقد به دولت دینی هستیم و از آنجا که دولت، جزئی از مردم است و مردم دین‌دارند فرقی بین دین دولتی و دولت دینی نیست و این سخنان القای دشمنان برای کوتاه کردن دست دولت در بحث نظارت است.
«دولت اسلامی، دولتی است که هدایت فرهنگی جامعه را به عهده دارد و اگر دولت اسلامی فرهنگ را مدیریت نکند، نمی‌توان مطمئن بود که جریان فرهنگ به خوبی پیش خواهد رفت. (۲۰ آذر ۱۳۷۵، دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی) دولت اسلامی باید در پی مدیریت، برنامه‌ریزی، نظارت فرهنگ جامعه به شیوه‌ای هوشمندانه و متفکرانه باشد تا به رشد و ترقی فرهنگی افراد کمک کرده و زمینه را برای هدایت جامعه به سوی درست فراهم کند. بنابراین، قانون حجاب متولی می‌خواهد. از این‌رو برای دولت مسئولیت ایجاد می‌کند. او باید با سیاستگذاری و نظارت در تحقق آن در جامعه کوشا باشد.
 ۳.راهکار نظارت مردمی تحت عنوان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر
 بعد از بررسی راهکار تبیین و تدوین قانون که دولت موظف به اجرای آن است، باید دانست که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به عنوان یک واجب الهی همچون نماز و روزه بر آحاد جامعه فریضه می‌باشد. به‌عبارتی در یک اصل کلی، «ورود دستگاه حکومت به مسأله فرهنگ به معنای سلب فعالیت مردم نیست.» (۱۹دی ۱۳۹۲، دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی)
 اما در انجام این فریضه نکات بسیاری باید مد نظر قرار گیرد. اول اینکه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مراحلی دارد که بین مراجع تقلید مشترک است و فرد آمر باید کاملاً به مراحل آن و تشخیص موقعیت بصیرت و اشراف داشته باشد. دوم اینکه امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر، امر و نهی است نه خواهش، تمنا و نصیحت اما در زمانی واجب است که بدانیم شخص گناهکار غافل نیست که اگر غافل باشد موضع مناسب در برابر او امر و نهی نخواهد بود بلکه ابتدا باید او را روشن کرد و در صورت سرپیچی امر و نهی نمود.
 از طرفی با اینکه عامدانه مرتکب می‌شود، نیازی به «مشت»، «سلاح» و «قوت» نیست. بنابراین، بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است که این دو مطلب دارد؛ یک اینکه فرد آمر خود عالم و عامل باشد. دو اینکه گفتنش با رفق و مدارا صورت گیرد.  این نیز حائز اهمیت است که یک نفر بگوید اما ۱۰ نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند نهی‌ازمنکر نخواهد شد. از دیگر موارد مورد توجه این است که باید مواظب بود، این فریضه الهی مورد سوء‌استفاده قرار نگیرد.
 رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرماید: «مواظب باشید کسانی از این واجب الهی سوء‌استفاده نکنند، حساب صاف کردن‌ها، به خرده حساب‌های گذشته رسیدن، پرده‌دری، آبروریزی، تعرض به نوامیس و عرض و مال و این و آن به بهانه این واجب الهی، اینها نباید باشد؛ مردم باید هوشیار باشند.» (۲۹ مهر ۱۳۷۱، دیدار اقشار مختلف مردم)
 و در پایان، این تذکر بجا خواهد بود که بدانیم گناه تنها بدحجابی یا بی‌حجابی نیست، خلاف‌های متنوعی در جامعه رخ می‌دهد که باید نسبت به همه آنها حساسیت و قوت بازدارندگی داشت. این توجه خود در اثرگذاری امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر بسیار کارساز خواهد بود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و شصت و هشت
 - شماره هشت هزار و دویست و شصت و هشت - ۰۷ شهریور ۱۴۰۲