کارشناس بینالملل در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
فرصتسازی بریکس برای بازیگری ایران در دوره گذار
مقامات کشورمان امروز برای شرکت در نشست سران «بریکس» به «ژوهانسبورگ» سفر میکنند؛ نشستی که حضور سران ۵ کشور چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی به عنوان اعضای تشکیلدهنده این گروه بینالمللی و شمار دیگری از مقامهای بلندپایه جهان میتواند فرصتی برای تبیین اهداف و مواضع کشورها از جمله جمهوری اسلامی باشد. عابد اکبری، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» به تشریح ابعاد و اهداف «بریکس» پرداخته است.
پانزدهمین اجلاس سران بریکس در آفریقای جنوبی در حال برگزاری است. اعضای بریکس در چه شرایطی تصمیم به تشکیل این گروه بینالمللی گرفتند؟
مواجهه کنونی با رویداد «بریکس» موضوع مهمی را به نمایش میگذارد. جهان در دوره گذار نظم بینالملل به سر میبرد و تقریباً همه پژوهشگران بر سر این موضوع که الان در مرحله گذار هستیم و قرار است «نظم بعدی» جایگزین «نظم مستقر» شود، اجماع نظر دارند. در میان ویژگیهای متفاوت و متمایزی که میتوان برای دوره گذار از نظم برشمرد، تأسیس نهادها و سازمانهای بینالمللی از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. آنها حتی در دوره پساگذار این ظرفیت را دارند که بتوانند تأثیرگذاری خود در نظم بینالملل را حفظ کرده و حتی آن را افزایش دهند. بریکس یکی از این سازمانها و شاید بهتر است بگوییم، جدیترین این سازمانها در دوره گذار نظم بینالملل است.
این گروه در دوره گذار چه اهدافی را جستوجو میکند؟
مهمترین هدف بریکس در حوزه اقتصادی تعریف شده است. این گروه توانایی آن را دارد که ابعاد و زوایای مختلفی از اقتصاد کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. بیشترین بحثی که تاکنون در بریکس صورت گرفته، درباره نظام پولی واحد و جایگزین شدن آن با دلار است که محصول و یادگار نظم مستقر بینالمللی بوده و استاندارد مالی این نظم به حساب میآید. چند روز پیش یکی از پژوهشگران ارشد آلمانی یک نظرسنجی را در یکی از صفحات اجتماعی خود به اشتراک گذاشته و در آن پرسیده بود که به نظر شما آیا الان زمان مناسبی است که بریکس بتواند نظام پولی دیگری را به عنوان جایگزین دلار مطرح کند؟ نتیجه این نظرسنجی جالب بود. با توجه به اینکه بیشتر مخاطبین این پژوهشگر از کشورهای غربی بودند اما 91 درصد آنان در پاسخ گفته بودند که شاید «الان» دوره مناسبی باشد تا بتوانیم یک نظام پولی جایگزین را به عنوان دلار مطرح کنیم. این موضوع نشان میدهد که چنین بحثی به طور جدیتر میتواند از سوی اعضای بریکس دنبال شود و این ظرفیت را نیز دارد که بتواند در حوزههای مختلف به طور متمرکز و بویژه در حوزه اقتصادی به عنوان یک نهاد بینالمللی تأثیرگذار باشد.
ایده جایگزین کردن واحد پولی بهجای دلار چه اندازه امکان اجرا دارد؟
وقتی آن پژوهشگر آلمانی در اندیشکده مطرح این کشور میپرسد که چه زمانی برای انجام این کار مناسب است و 91 درصد مخاطبینش میگویند: «الان»، این نشان میدهد که حتی در غرب هم تردیدهای جدی درباره سلطه دلار و ادامه سلطه آن بر اقتصاد جهان وجود دارد. وقتی که در خود غرب هم این تردیدها وجود دارد، پس بهتر است که ما هم در این خصوص تردیدی به خود راه ندهیم و انتظارات قابل تحققی در زمینه تحول در سلطه دلار بر اقتصاد جهان داشته باشیم.
فارغ از کارکرد اقتصادی، میتوان از منظر امنیتی هم برای بریکس کارکردی متصور بود؟
بریکس به طور چندوجهی میتواند اثرات خود را در جهان فعلی بر جای بگذارد. دستورکار نهادهای به جای مانده از نظم پیشین مانند سازمان ملل و شورای امنیت و یا نهادهای دیگر، حفظ نظم و جلوگیری از خشونت و جنگ و برقراری عدالتهای بینالمللی بود. اما آنها نتوانستند کارکرد درستی از خود برجای بگذارند. حتی در دوره شیوع ویروس کرونا در جهان، شاهد بودیم که این نهادها حتی در بحث واکسن هم نتوانستند بهخوبی عمل کنند. اما بریکس با توجه به سطح گسترشی که مطابق علایق کشورهای مختلف برای همکاری با آن یافته است، در حوزههای امنیتی و سیاسی و حتی نظامی -البته بهطور کمرنگتر- به دنبال ایجاد همگرایی است.
این موارد میتواند چشمانداز جدیدی را برای نظم جدید نظام بینالملل به ارمغان بیاورد.
بنابراین از این منظر میتوان گفت اعضای این گروه به نوعی درصدد قدرتنمایی در برابر رویکرد یکجانبهگرایانه غرب به رهبری ایالات متحده نیز هستند. نظر شما چیست؟
یک مثال برای پاسخ مثبت به این سؤال مطرح میکنم. امروز چین، به عنوان یکی از بازیگران اصلی بریکس از این گروه به عنوان یک ابزار برای تأثیرگذاری بیشتر در برابر نظام سلطه غربی و در مقابل نهادهای مستقر فعلی، استفاده میکند.
چین با عضویت در این گروه، نوعی بالانس بین نهادهای بینالمللی ایجاد کرد تا با عضویت بیشتر کشورها و همافزایی بین آنها، بتواند در آینده نزدیک تأثیرگذاری بیشتری در سیاست جهانی داشته باشد.
پیوند ایران به گروه بریکس در چه زمینههایی حائز اهمیت است؟
شاید بتوانیم از دو منظر به اهمیت این موضوع اشاره کنیم؛ نخست اینکه، نگاه متعادل به روابط خارجی جزو سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران است که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری هم بوده و در سالهای نزدیک نیز سیاست خارجی ما تمرکز خود را بر این موضوع قرار داده است. بریکس و کشورهای عضو این گروه و کشورهایی که تلاش دارند به این گروه بپیوندند، عمدتاً در این حوزه تعریف میشوند و افزایش تعاملات جمهوری اسلامی ایران در قالب بریکس با این کشورها، کاملاً با سیاستهای کلان نظام منطبق است. نکته دومی که میشود به آن اشاره کرد این است که یکی از سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی، «سیاست نفی سلطه» بوده است. ما همواره تلاش داشتهایم با رویکرد برتریطلبی نظام سلطه مقابله کنیم؛ نظامی که در یک دوره امریکا و در دورهای هم شوروی کارکرد زیادی را در قالب آن، برای خود تعریف کرده بودند و حالا کارکرد بریکس در حقیقت نوعی مقابله با این رویکرد برتریجویانه غرب است. اساساً فلسفه شکلگیری آن هم بر این اساس استوار است. بنابراین بازیگری جمهوری اسلامی در قالب بریکس با این اصول بنیادین سیاست خارجی انطباق دارد و از هر دو منظر میتواند فرصتهایی را برای ما جهت بازیگری پویاتر در دوره گذار بینالمللی ایجاد کند.
به دستاوردهای اقتصادی بریکس اشاره کردید. از این منظر اتصال ایران به بریکس در چه وجوهی تعریف میشود؟
در طول سالهای گذشته، بحث تحریم و مبادله با دلار برای جمهوری اسلامی یک چالش پیوسته بوده است.
ممکن است اینک بتوان گفت اقتصاد ایران با وجود چالشها توانسته به پیش رود اما بریکس فرصتی را ایجاد میکند که بتواند مبادلات دلاری خود را به حداقل برساند و نظامهای مبادلاتی دیگر و ارزهای جایگزین برای دلار را در قالب این گروه دنبال کند؛ بنابر این بزرگترین فرصت اقتصادی برای ایران در همین موضوع است.