نشست تحریکآمیز بایدن با سران کرهجنوبی و ژاپن برگزار شد
مسیر ناهموار ناتوی شرقی در کمپدیوید
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
در شرایطی که ایالاتمتحده با فرماندهی ناتو در جنگ اوکراین، اروپا را به لبه پرتگاه کشانده است، جوبایدن روز جمعه پذیرای نشست سهجانبه تحریکآمیز با حضور مقامات عالیرتبه ژاپن و کرهجنوبی در کمپدیوید بود.
کمپدیوید که در طول دهههای اخیر محل تصمیمگیریهای مهم و سرنوشتساز در برخی از مسائل مهم جهانی بوده است، اینبار نیز بهعنوان نمادی تاریخی برای استحاله سیاسی در شرق آسیا مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس گزارشها، این نشست که به منظور گسترش مناسبات و ارتقای سطح همکاری سهجانبه برگزار شد، به طور ضمنی دور جدیدی از ائتلافهای ضد چینی را به نمایش گذاشت. در همین ارتباط الجزیره گزارش داد: رهبران ایالاتمتحده، ژاپن و کرهجنوبی ضمن رایزنی در محل کمپدیوید، با ارائه راهکارها و اقداماتی با هدف تقویت همکاری، آن را «عصر جدید مشارکت سهجانبه» نامگذاری کردند.
آنها در بیانیه مشترکی رفتار خطرناک و تهاجمی پکن در دریای چین جنوبی و تحرکات هستهای پیونگیانگ را محکوم و اظهار کردند:«ما مصمم به حفظ امنیت منطقه، تقویت تعامل در منطقه هند و اقیانوسیه و ارتقای رفاه مشترک هستیم.» علاوه بر آن سه کشور متعهد شدند سالانه رزمایشهای آموزشی-نظامی برگزار کرده و تا پایان سال ۲۰۲۳ اطلاعات درباره پرتاب موشکهای کرهشمالی را به اشتراک بگذارند. این رزمایشها در ادامه مانورهای جنگی دورهای و هشدارآمیزی است که قبلاً در این منطقه برگزار شده و خشم مقامات چینی و کرهشمالی را برانگیخته است.
این موضوع با واکنشهایی از سوی چین و کرهشمالی روبهرو شد. سخنگوی وزارت خارجه چین در واکنش اولیه به این نشست اعلام کرد:«منطقه آسیا و اقیانوسیه نباید به میدان رقابتهای ژئوپلیتیکی تبدیل شود و هیچ کشوری نباید برای امنیت خود منافع دیگر کشورها و صلح و ثبات منطقهای را تهدید کند.»
ارتش کرهشمالی نیز که با نقض حریم هوایی خود توسط یک پهپاد امریکایی همزمان با اجلاس روبهرو بود، در اطلاعیهای هشدار داد برای حفظ تمامیتارضی، دست به هر اقدامی خواهد زد.
با این حال ایالاتمتحده تلاش کرد نشست کمپدیوید را به دور از اقدامات تحریکآمیز برای چین عنوان کند. در همین راستا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده گفت که این اجلاس علیه کسی نیست، اما سمت و سوی گفتوگوها نشان از آن داشت که کاخ سفید در دیپلماسی فعال با کرهجنوبی و ژاپن در جستوجوی ائتلافسازی علیه چین و کرهشمالی است. در همین ارتباط بایدن در جریان گفتوگو با کیشیدا، نخستوزیر ژاپن بیان کرد برای مبارزه با رفتار خطرناک پکن در دریای چین جنوبی با یکدیگر همکاری خواهند کرد و بر لزوم صلح و ثبات در تنگه تایوان تأکید کرد.
از طرفی زمانبندی نشست بعد از سفر تحریکآمیز «ویلیام لای» معاون رئیس دولت تایوان به امریکا که با واکنش شدید پکن همراه بود، این پیام را به درستی تصدیق میکند، بویژه که پکن نیز با رزمایش نظامی، هوایی و دریایی در اطراف تایوان به سفر «لای» واکنش نشان داد و سخنگوی فرماندهی ارتش شرق چین نیز اعلام کرد این رزمایش هشداری جدی برای تبانی جداییطلبان استقلال تایوان با عناصر خارجی و اقدامات تحریکآمیز آنها است.
اهداف امریکا در تنشآفرینی شرق آسیا
رفتار مداخلهجویانه و تحریکآمیز امریکا در تایوان همچنان روند صعودی به خود گرفته و این کشور را مصمم به تمرکززدایی از چین و درگیر کردن عرصه دیپلماتیک و نظامی این کشور کرده است. یکی از انگیزههای کاخ سفید بحرانی کردن منطقه و نمایش تحرکات نظامی چین است تا تهدیدات را به طور جدیتری جلوه دهد. از سوی دیگر مناقشات منطقهای ظرفیت حضور و نفوذ ایالاتمتحده را تسهیل کرده است و به سادگی آن را بازیگر ارشد و تعیینکننده در منطقه خواهد کرد؛ نقشی که از منظر کاخ سفید موجب میشود تنزل جایگاه هژمونیک در واقعیت تغییر نظم بینالملل، با کندی مواجه شود یا حتی به ایستایی برسد.
علاوه بر این، تمرکززدایی از چین حداقل از دو طریق بر جنگ اوکراین سایه خواهد انداخت؛ یکی حمایتهای چین از روسیه را مشروط و آزادی عمل را از آن سلب خواهد کرد و در ثانی میتواند سیاست خارجه را به طور فزایندهای درگیر چالش فرسایشی با غرب و کشورهای منطقه کند، چراکه حمایت راهبردی چین و کمک به تحریمزدایی مسکو، برای ناتو بسیار مسأله مهمی تلقی شده و بارها واکنشهای تندی را در پی داشته است، بویژه که اراده چین بارها در چهارچوب گفتوگو و دوری گزیدن از مقابله رزمی اثبات شده که این امر توانسته است تا حدودی میدان عمل امریکا را برای فشار بر چین بازتر کند.
از سوی دیگر توقف رشد فناوریهای نوین و تنزل جایگاه اقتصادی هم با به مخاطره انداختن آبهای چین و مسیر صادرات و واردات این کشور، فارغ از شیوههای تقابلی چون گسترش محدودیتهای تجاری بر آن امکانپذیر خواهد بود.
گامهای امریکا برای بلوکه کردن قدرت در منطقه شرق آسیا-اقیانوسیه و به تبع آن تنشآفرینی بین آنها، راهکاری است که در اتاق فکر کاخسفید پیگیری میشود. گرچه برخی از تحلیلگران این ائتلافسازی را ناتوی شرقی نامگذاری کردهاند اما وجود برخی مسائل امکان تحقق آن را دچار خدشه میکند.
ناتوی شرقی در دستانداز ایده، اهداف و مناسبات
هر چند امریکا خواهان کلید خوردن هر چه زودتر ناتوی شرقی است، اما این طرح چالشهایی را پیشروی خود میبیند؛ نخستین چالش اختلافات بین کرهجنوبی و ژاپن است. امریکا تلاش میکند با محور قرار دادن وجود تهدید مشترکی به نام چین، تنش بین این دو کشور را که از زمان اشغال شبهجزیره کره در سالهای 1910 تا 1945 توسط ژاپن شکل گرفته است، به حداقل ممکن برساند. تهدیدات امنیتی و چینهراسی، اضطرار همکاری را در سیاستخارجه این دو کشور برانگیخته و بر همین اساس میتواند پتانسیل مواجه شدن با چین را در آنها ایجاد کند، اما تحلیلگران معتقدند ترمیم روابط بین ژاپن و کرهجنوبی بویژه در کرهجنوبی از نظر داخلی با موانعی همراه است. رابرت کلی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ملی پوسان در بوسان کرهجنوبی به الجزیره گفته است:«رأیدهندگان کرهجنوبی در مورد نزدیکی روابط و همکاری عمیق با ژاپن بشدت اختلاف دارند و معتقد نیستم که مجلس قانونگذاری و مردم این کشور از این نوع تعامل حمایت کنند.» این در حالی است که ون سوک یول رئیسجمهور کرهجنوبی نیز سال گذشته از مردمش خواسته بود ژاپن را بهعنوان یک «شریک همکار» و نه یک «متجاوز نظامی» ببینند اما مردم این کشور خود را زیر بار حقارت استعمارگری ژاپن احساس کرده و در واکنش به این سخنان اعتراضات متعددی برپا کردهاند.
دومین چالش امریکا این است که بسترسازی همکاریهای دفاعی دستهجمعی در قالب ارسال تجهیزات نظامی امریکا و ارتقای بودجههای نظامی کشورهای دیگر، خطمشی ناتو را دنبال نمیکند. آنها تنها ائتلافی هستند که بر مبنای آن نه اقتدار نظامی دولتهای عضو ناتو را به معنای قدرت نظامی بازدارنده و کارا در نظر دارد و نه اهداف آن را در قالب همکاری
برد-برد و ردهبندی سطح بالا برای تحقق منافع مشترک با کاخ سفید برآورده خواهد کرد. شاید هدف در وهله اول مهار چین و جلوگیری از تراز شدن و ارتقای قدرت جهانی به نظر بیاید اما کشورهای منطقه تنها در حال بازی خوردن در زمین بازی کاخسفید هستند و منفعتی را آنچنان که باید کسب نخواهند کرد، بلکه امنیت خود را نیز خرج منافع غرب خواهند کرد.
اما سومین چالش امریکا در این مسیر به این مسأله برمیگردد که واشنگتن تلاش دارد با تله چینهراسی و تهدیدات اتمی کرهشمالی همه کشورهای حاکم بر منطقه را درگیر یک نزاع مدتدار کند، به طوری که بتواند با باتلاق ایجاد شده منافع امنیتی کشورها را تحت سلطه خود قرار داده و از سوی دیگر تجهیزات نظامی خود را در این منطقه خرج کند؛ موضوعی که با هدف غایی ناتو فاصله دارد و نمیتواند منافع کشورهای متحد را تأمین کند، بلکه آن را قربانی اهداف کاخ سفید کرده است.