مصطفی مصلحزاده، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
اتحاد استراتژیک داعش و امریکا علیه ایران
فرد تروریستی که با حمله به حرم شاهچراغ در شیراز باعث شهادت 2 نفر و مجروح شدن 6 نفر از هموطنانمان شد، تابعیت تاجیکستانی دارد. اینکه عضوگیری گروههای تروریستی این بار از یک کشور آسیای میانه ظهور پیدا میکند، آیا نشاندهنده فعالیت جدید تکفیریها در بخش دیگری از آسیا است؟ مصطفی مصلحزاده، کارشناس مسائل بینالملل و دیپلمات سابق این موضوع را تأیید میکند و با بیان تاریخچهای از رشد و نمو گروههای تکفیری در کشورهای مسلمان، دست امریکا را پشت پرده سازماندهی این گروهها میبیند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
داعش مسئولیت حمله اخیر به شاهچراغ را برعهده گرفته است. این بار فرد تروریست تبعه کشور تاجیکستان است. آیا تابعیت تاجیکی این فرد بازداشت شده نشانگر فعالیت جدیدی از داعش در بخش آسیای میانه است؟
کشتن افراد عادی در یک معبد دینی، از وحشیانهترین نوع ترورها بوده و چنین اقدامی علیه مردم بیگناه توسط هر گروهی اعم از دینگرا و بیدین، همواره در تاریخ وجود داشته است. آنچه که در شاهچراغ شیراز رخ داده، از سوی یک جریان خاص فکری بوده که از آن به عنوان گروه تکفیری یاد میشود؛ گروهی که پیش از ایجاد سازمان داعش حضور داشتهاند، در حین بنا گذاشتن داعش، فعال بودهاند و اگر روزی داعش تمام هم بشود آنها همچنان وجود خواهند داشت. بنابراین نباید بگوییم که در چنین حادثهای، صرفاً با یک سازمان طرف هستیم، بلکه با یک جریان فکری با نام تکفیری مواجه هستیم که همواره بودهاند و با اسامی دیگری فعالیت داشتهاند؛ زمانی خود را سپاه صحابه مینامیدند و روزگاری هم نام جیشالعدل را بر خود گذاشتند.
گروهی که به منظور اقدام تروریستی راهی شاهچراغ شد، درست است که در زیرمجموعه تکفیریها قرار میگیرد اما از آن دست تکفیریهایی است که مزدورانه و در برابر دریافت پول ترور میکند و با آنهایی که از روی جهالت دست به عملیات انتحاری میزنند، متفاوت است. این جریان در افغانستان، تاجیکستان، چچن و بسیاری از کشورهای عربی و حتی در برخی کشورهای اروپایی هم وجود دارد. اما زمانی خطر حضورشان بیشتر میشود که همچون داعش سازماندهی شوند. آنچه که در شاهچراغ روی داد و تبعه تاجیک بهعنوان تروریست شناخته شد، نشان از سازماندهی جدید تکفیریها در آسیای میانه دارد. در واقع یکی از مراکز مستعد تولید جریان تکفیری آسیای میانه است، یعنی محدودهای که شامل چچن، تاجیکستان، ازبکستان و به میزان کمی هم قزاقستان میشود به مرکز تقویت نیروهای تکفیری تبدیل شده است.
رویکرد ایران و بقیه کشورهای جهان اسلام را که آنها هم کم و بیش با خطرات این جریان روبهرو هستند، چطور میبینید؟ اساساً چه راهکاری پیش روی کشورهایی که از جریان تکفیری آسیب میبینند، وجود دارد؟
تنها راهحل این است که دیالوگی را در سراسر جهان اسلام در مقابله با جریان تکفیری برقرار کنیم. متأسفانه دولتهای اسلامی در این زمینه ضعیف عمل میکنند. ما باید بتوانیم رسانهها را فعال سازیم؛ چه از طریق شبکههای اجتماعی و چه از طریق رادیو و تلویزیون و مطبوعات، باید بتوانیم در کل جهان اسلام جریان فکری ضدتکفیری را تقویت کنیم. در حال حاضر مهمترین خطر در جهان اسلام این است که مسلمان توسط مسلمان کشته میشود. پس ضرورت این امر از سوی همه کشورهای اسلامی باید شناخته شود و برای مقابله با این جریان تمام تلاش خود را انجام دهند.
نقش امریکا در حمایت از شاخههای مختلف تروریسم تکفیری را چطور میبینید؟
پدیده داعش پس از سال 2011 آغاز به فعالیت کرد. مستکبران برای مبارزه با بیداری اسلامی، گروهکهای تروریستی را به وجود آوردند تا به این وسیله بتوانند مسیر بیداری اسلامی را تغییر دهند. از همین رو جریان تکفیری از سه کشور عراق، سوریه و لبنان آغاز به کار کرد. آنها با برنامههای دقیق خود در مرحله نخست سعی در فتح سوریه و پس از آن عراق را داشتند که با شکست مواجه شدند. مهم نیست که امریکاییها شعار مبارزه با تروریسم سر میدهند، بلکه این مسأله اهمیت دارد که مهمترین تروریستهای بینالمللی با حمایت امریکا یا به وجود آمدند و یا رشد کردهاند. پیدایش گروههای تروریستی جز با طراحی امریکاییها و انگلیسیها و پشتیبانی برخی کشورهای عربی نبوده است. فرزند اینها نیز همان داعش است؛ گروهکی که ریشه در القاعده دارد و از سال ۲۰۱۳ با حمایت تمامعیار دولتهای امریکا، اروپا و عربی شروع به فعالیتهای تروریستی کرده است.
طراحی تشکیلات داعش درون CIA شکل گرفته است، این موضوعی نیست که خودمان ادعا کنیم؛ اسناد و اعترافات متعددی وجود دارد که نشان میدهد سازماندهی داعش، در سازمان اطلاعات مرکزی امریکا انجام شده است. همانطور که طراحی سازماندهی طالبان پاکستان هم اینگونه انجام شد. رئیس سازمان اطلاعاتی فرانسه در خاطرات خود در کتاب جنگ جهانی چهارم میگوید که چگونه با امریکاییها هماهنگ کرده، طرح را خود داده، پول را هم از دولتهای عربی گرفته و امریکاییها هم آن را به اجرا در آوردهاند. آنها به پاکستان رفتند و بعد از هماهنگی با دولت وقت پاکستان، طالبان را سازماندهی کردند. این در حالی است که در آن زمان طالبان وجود داشتند اما سازماندهی مشخصی نداشتهاند. داعش هم اینگونه است. با پول بعضی از کشورهای عربی و با طراحی CIA افراد تکفیری را گرد هم جمع کرده و سازمانی به نام داعش را شکل دادند. این موضوع را هم از هیلاری کلینتون و هم از زبان دونالد ترامپ شنیدهایم. این یکی از بزرگترین خطرها در جهان اسلام است؛ اگر ما نتوانیم گفتمانی را ایجاد کنیم که با رسانه قوی به مقابله با آن بپردازیم این جریان، خطر جدیتری خواهد داشت. چرا که دو مؤلفه مهم پول و سازماندهی را در کنار خود دارد و میتواند دست به هر اقدامی بزند.
شما به نقش امریکا در سازماندهی گروههای مختلف تکفیری اشاره کردید، اما چه میشود که همین داعش با امریکا درگیر میشود؟
گروههای مزدور و افراطی گاهی با سازندگان خود درگیر میشوند، گروههای مافیایی هم اینگونه هستند و همواره در تاریخ وجود داشته است. میگویید چگونه میگویم داعش از سوی امریکاییها سازماندهی شده است در حالیکه بعدها با امریکاییها درگیر شدهاند؟ این فرایند بارها در تاریخ تکرار شده و موضوع غیر قابل پیشبینی نبوده است. داعش با امریکا درگیر شد، اما همچنان یک اتحاد استراتژیک با آن دارد. این دو علیه انقلاب اسلامی متحد هستند. هرچند ممکن است در مواردی دارای اختلافات تاکتیکی با یکدیگر باشند.