وقتی احساسات گذرا روی تابلوی دائمی نقش میبندند
پشیمانی بعد از تتو
ایران واشقانی فراهانی
گزارش نویس
شاید به نظر میرسید خالکوبیهایی به رنگ آبی، بیشتر مورد استقبال زندانیها و مردان حبس کشیده باشد؛ مثلاً همان تیری که از قلبی شکسته عبور میکرد و اوج شکست عشقی یک انسان را به تصویر میکشید. ممکن است خاطره مشترکمان از یک خالکوبی قدیمی، «سلطان غم مادر» باشد که ارادت و تواضع صاحبش را به عشق پاک و بینظیر مادر نشان میداد. اما حالا که تتو به جای خالکوبی وارد دنیای هیجان زده نوجوانان شده است، شکل و محتوا تغییر چشمگیری کرده است. هرچه هست، این نقاشیهای دائم، تابلویی از احساسات گذرا و ناپایدار است با حس پشیمانی!
مطب پزشک متخصص پوست شلوغ است اما مشتریان و نه بیماران، با روی خوش منتظر نوبتشان نشستهاند. هرکس از تجربهاش میگوید. یکی راز پرپشت شدن موهای همسرش را و دیگری نخ انداختن برای رفع افتادگی صورتش را با آب و تاب تعریف میکند. اینجا همه چیز درهم است اما کسی نگران نیست. مگر دو زن جوان که برای پاک کردن تتوهایشان آمدهاند.
تاریخ نشان میدهد خالکوبی، قدمتی چند هزار ساله دارد. وقتی پیکر یخ زده مردی در کوههای آلپ در سال ۱۹۹۱ پیدا شد، نشان میداد که روی بدن او حدود ۶۱ نقش خالکوبی وجود دارد. و طبق برآوردها، پیکر فرد مربوط به ۵۳۰۰ سال قبل بود که نشان دهنده اثبات فیزیکی این هنر ماندگار بود.
در مصر باستان رواج خالکوبی بسیار زیاد بود. روشی برای التیام دردهای روده بود و در واقع بخشی از فرهنگ آنها نیز محسوب میشد. در کشور هندوستان هم برای درمان و مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. در فرهنگ ایرانیان گفته میشود خالکوبی نمادی از سرکشی، خودخواهی و هویت است؛ هرچند این هنر در برههای از زمان مورد تأیید و برخی دورهها قبیح شناخته شده است. خالکوبیها نیز در مسیر پیشرفت و نوآوری، کم کم نام و رنگ جدید گرفت، تتو.
از همین جا بود که آرایشهای دائمی روی خطوط صورت زنان نیز شکل گرفت به طوری که حالا روز به روز متنوعتر و جدیدتر میشود؛ اما پزشکان میگویند چه در خالکوبی و چه در تتو، برخی از افراد حتی به فاصله یک روز بعد از انجام آن، پشیمان میشوند و این حس مشترک برای بیشتر آنها اتفاق میافتد.
هنوز نوبت به زن جوان نرسیده اما مهر سکوتش را شکسته و از این میگوید که میخواهد نام همسرش را محو کند. با دلخوری و کینه از این میگوید که کاخ خوشبختیاش به یکباره فرو ریخت: اسم همسرم را تتو کرده بودم اما حالا که جدا شدهام، میخواهم او و گذشته زندگیم را فراموش کنم؛ هرچه که شوهرم را در ذهنم تداعی میکند، از بین بردهام؛ مگر اسمش را که حکاکی شده روی دستم.
دکتر اکرم سلطانزاده، پشیمانی پس از تتو را یک امر عادی میداند. اینکه اغلب مراجعان، بابت یکی از تتوهایشان پشیمان میشوند. او میگوید: با رشد مراکز زیبایی و افزایش افرادی که بدون نظارتهای بهداشتی و تبحر اقدام به این کار میکنند، طبیعی است پشیمانی پس از تتو به سراغ فرد بیاید. برخی از این افراد میگویند وقتی تتو میکردند، خیلی جوان یا کم سن و سال بودهاند و تعبیر روشن و دقیقی از معنای کلمات و طرحها نداشتهاند. برخی نیز معتقدند شخصیتشان در طول زمان تغییر یافته است یا تتویی که کرده بودند، دیگر با سبک زندگیشان همخوانی ندارد. معمولاً تغییر افکار و عقاید بر اثر مرور زمان یا رشد فکری، عامل پشیمانی آنها از این شیوه است. اما گاهی هم به دلیل پایان یک رابطه عاطفی یا زندگی مشترک دیگر علاقهای به حفظ آن طرح و نوشته ندارند.
از نگاه این پزشک پوست، گاهی نیز پشیمانی برخی از مراجعانش، به دلیل کیفیت پایین تتوی کار شده است که به نظر حرفهای و مطلوب نمیرسد و ترجیح بر پاک کردن آن است. اما متأسفانه تتو، یک رنگ آمیزی دائمی روی پوست بوده و پاک کردن آن دردسرساز است و معمولاً نتیجه کامل حاصل نمیشود.
دکتر اکرم سلطانزاده با اشاره به کاربرد تتوی دائم در ایران، تأکید دارد آثار و عوارض تتوهای دائمی یا درازمدت، روی پوست باقی میماند و با عوارض همراه است. او میگوید: به خودتان فرصت بدهید تا به تاتویتان عادت کنید. اما اگر تتو سبب ایجاد استرس یا افسردگی شدید در شما شد، از یک پزشک یا روانپزشک برای مقابله با این احساسات کمک بگیرید. تتو چاره ندارد و روشهایی مانند استفاده از لیزر، مواد سوزاننده و تراشیدن پوست کارساز نیستند؛ چرا که این روشها فقط رنگ زیر پوست را از بین نمیبرند و به بخشی از پوست نیز آسیب میرسانند که جای آن با رنگی متفاوت برای همیشه باقی میماند. دکتر به آرامی به زن جوان از شیوههای پاک کردن تاتو میگوید: تتو، کاشت مواد رنگی زیر پوست است که شاید به مرور زمان کمرنگ شود اما از بین نمیرود. در قدیم، رنگهای خالکوبی به صورت محلول در چربی بودند که به مرور زمان دچار تغییر شده و در بافت پخش میشدند. اما حالا این مواد به شکل محلول در آب است و باید از دستگاههای لیزر تخصصی پاک کردن تتو استفاده کرد که آسیب کمتری به پوست بزند. تتوهای روی بدن به صورت چند رنگ یا تک رنگ است که پاک کردن چند رنگ، سختتر است. چون باید از طول موجهای مختلف برای از بین بردن آنها استفاده کرد که حتماً توسط پزشک و در جلسات متعدد صورت میگیرد. حتی در این روش هم رنگهایی مثل قرمز و سبز ممکن است به طور کامل از بین نرود و سایهاش در محل باقی بماند. روش دیگر استفاده از مواد است که بافت را زخمی میکند و میتواند آثار زخمی که ایجاد کرده است، باقی بماند.
دکتر هشدار میدهد که برخی روشهای غیراصولی مثل پاک کردن با اسید یا تراشیدن پوست نیز بکار گرفته میشود که نتیجه آن قابل پیشبینی نیست. اما در این میان یک روش کاور کردن تتو با یک تتوی دیگر هم رایج شده است: «استفاده از رنگ پوست در تتوی جدید نیز یک روش دیگر برای پوشاندن تتوی قبلی است.»
نوبت به زن میانسالی میرسد که قصد آرایش دائمی صورت یا همان تتوی خطوط صورت را دارد و از دکتر مشاوره میخواهد تا بداند با وجود فشار خون بالا مجاز به انجام آن هست؟ مکث میکند چون تردید دارد و نمیخواهد ریسک کند. پزشک پس از اطمینان از اینکه فشار خون این مراجعه کننده قابل کنترل است، به او از عوارض تاتو میگوید که حساسیت به رنگ تتو، احتمال عفونت پوست پس از تتو، خطر ایدز یا هپاتیت بر اثر استفاده از دستگاه آلوده از عوارض این خالکوبی مدرن است. «ممکن است رنگ دلخواه طبق خواسته فرد روی پوست ایجاد نشود. ممکن است شخص تبحر کافی نداشته باشد. اگر نتیجه مطلوب نباشد میتواند برای فرد مشکلات روحی و روانی ایجاد کند. این شیوه خالکوبی در بسیاری از موارد به فولیکولهای مو، غدد چربی، عرق و اعصاب پوست نیز آسیب میرساند که آسیب به فولیکولهای مو، از دیگر عوارض آن شایعتر است و به همین خاطر معمولاً آنها که ابروهایشان را تاتو میکنند، با گذشت زمان موهای ابرو را از دست میدهند و اگر تاتو در قالب خط چشم باشد، احتمالاً شاهد ریزش مژهها هم هستند.»
دکتر از استقبال زنان مسن یا میانسال از تتوی خطوط صورت میگوید: خیلی از خانمهای مسن که امکان آرایش مرتب ندارند، تمایل زیادی به تتوی دائمی صورت دارند که هم به زیبایی و هم به اعتماد به نفس آنها کمک میکند تا چهرهای آراسته داشته باشند. اما مراجعه به آرایشگاههای زنانه یا تاتوکارهای خانگی ریسک بالایی است.
او به تتو داخل چشم یا مخاط لب برخی جوانها اشاره دارد که پاک کردن آن عوارض پرخطری دارد و همیشه موفقیتآمیز نیست: از نوجوانی تا میانسالی علاقه به تتو در افراد دیده میشود و متعلق به نسل خاصی نیست. از سن 15 سالگی بر اثر هیجان، پیرسینگ و تاتو میزنند. مثلاً اسم گروه موسیقی مورد علاقهشان را تتو میکنند اما حالا با گذشت چند سال نه تنها سلیقه آنها تغییر کرده که برای استخدام دولتی که شرایطش فراهم شده، به دردسر میافتند. احساس مشترک همه آنها، حس پشیمانی است.
مرد دست دراز میکند تا کلید آسانسور را بفشارد. اما نگاه دیگران به دستهایش خیره میماند. طرح لنگری بزرگ روی ساعد و ستارهای در آرنجش، تقریباً همه سطح پوست او را پوشانده است. روی انگشتها هم طرحهای ریز و حروفی به لاتین دارد. اما ماهیچه کف دستش را شعری نامفهوم به خطی ناخوانا پوشانده است. انگار نگاه سنگین آدمهای دور و برش برای او تازگی ندارد. به پسر جوانی که خیره به دستهای اوست، میگوید: ده سال پیش تتو کردم. راستش پشیمانم از همهشان؛ بجز این شعر کف دستم که نوشته «پدر کوه درد، مادر سلطان غم!»