به بهانه روز جهانی «کتاب رنگ‌آمیزی»

«ذهن آگاهی »در پرتو رفاقت با رنگ ها

یوسف حیدری
گزارش نویس


با دقت و وسواس نوک مداد قرمز را داخل کادر بالا و پایین می‌کند. تلاش می‌کند رنگ از کادر خارج نشود. با تمرکز زیاد این بخش از رنگ‌آمیزی را تمام می‌کند و سراغ نقاشی بعدی می‌رود. احساس می‌کند حالش بهتر شده و از آن همه فشار عصبی که مدتی پیش همه وجودش را گرفته بود رها شده است. با هر مداد رنگی که از جعبه برمی‌دارد به کادرهای بزرگ و کوچکی فکر می‌کند که قرار است با رنگ زندگی همه آنها را پر کند. روز جهانی کتاب رنگ‌آمیزی بزرگسالان بهانه‌ای شده تا همه کنار هم مثل دوران کودکی مشغول رنگ‌آمیزی کتاب نقاشی شوند. اما این رنگ‌آمیزی با همه قبلی‌ها فرق می‌کند. این بار با هر رنگی که روی صفحه نقاشی نقش می‌بندد دریچه تازه‌ای از زندگی روی کسانی که روح و روان‌شان آسیب دیده است، باز می‌شود.
سپیده با تمرکز زیاد مداد صورتی را به دست می‌گیرد و برگ‌های گل را رنگ می‌کند. لبخند می‌زند و می‌گوید: «وقتی مشغول رنگ‌آمیزی می‌شوم استرس و اضطرابم کمتر می‌شود. به خاطر شرایط کار و زندگی‌ام استرس زیادی دارم. از مادر بیمارم مراقبت می‌کنم و در محل کار با ارباب رجوع زیادی سر و کار دارم. باید با دقت کار مردم را انجام دهم و به همین دلیل همیشه نگران هستم که اشتباه کنم. به همین دلیل استرس و اضطراب دارم و زندگی‌ام تحت تأثیر قرار گرفته است. همیشه نگران و ناراحت هستم و به زور داروهایی که روانپزشک تجویز کرده خودم را سرپا نگه داشته‌ام.»
رنگ‌آمیزی برگ‌های گل تمام می‌شود و حالا نوبت ساقه گل است. سپیده مداد سبز را برمی‌دارد و با وسواس ساقه گل را رنگ می‌زند: «یک سال قبل یکی از دوستانم موضوع رنگ‌آمیزی کتاب نقاشی را مطرح کرد. وقتی تحقیق کردم متوجه شدم چقدر رنگ‌آمیزی در آرام کردن ذهن و جسم تأثیر دارد. با یکی از روانشناسان و متخصصان روان‌تنی صحبت کردم که او هم از شیوه جالب رنگ‌آمیزی کتاب‌های نقاشی برای بالا بردن تمرکز و کاهش استرس و اضطراب گفت. مدتی زیر نظر او در خانه و زمان استراحت در محل کار مشغول رنگ‌آمیزی کتاب نقاشی شدم. بعد از مدتی حس خوبی پیدا کردم. حالا هم لحظه‌هایی که مشغول رنگ‌آمیزی می‌شوم کمتر به مشکلات و کار فکر می‌کنم. واقعاً زندگی در زمان حال و رنگ‌آمیزی و دیدن نتیجه کار خیلی جذابی است و حال آدم را خوب می‌کند.»
سمیه با خوشحالی جعبه فلزی مداد رنگی‌ها را روی میز می‌گذارد و می‌گوید: «همسرم دیشب این مداد رنگی‌ها را کادو داد. خوشحالم که با همین مداد و کاغذ به آرامش نسبی رسیده‌ام. خیلی از ما درگیر گذشته‌ها هستیم و نگران آینده. من هم مادرم و مثل همه نگران آینده بچه‌ها هستم. همین باعث شده که از زمان حال لذت نبرم. هر روز وقتی همسرم و بچه‌ها از خانه بیرون می‌روند همه مشکلات گذشته روی سرم آوار می‌شود. البته با خواندن دعا و سرگرم شدن به کارهای خانه سعی می‌کنم کمتر به گذشته فکر کنم، اما آینده بچه‌ها چیزی نیست که به آن فکر نکنم. پیش هر مشاوری هم که رفتم تمرینات مدیتیشن و سرگرم شدن را تجویز می‌کند. همه این کارها خوب است اما دنبال چیزی بودم که بتوانم برای یک ساعت هم که شده تمرکز کنم و به هیچ چیزی فکر نکنم. تا اینکه بالاخره از طریق یکی از دوستانم با کتاب رنگ‌آمیزی آشنا شدم. با چند نفر که کتاب نقاشی رنگ‌آمیزی می‌کردند آشنا شدم و با توصیه آنها من هم مشغول شدم. از آن روز حس بهتری پیدا کرده‌ام. وقتی مشغول رنگ زدن می‌شوم دقت می‌کنم که رنگ از کادر بیرون نزند. از رنگ‌های شاد استفاده می‌کنم و در همه این لحظات به چیز دیگری فکر نمی‌کنم. آرامش همان گمشده‌ای است که خیلی از ما دنبال آن هستیم و من با رنگ‌آمیزی کتاب برای چند ساعت هم که شده به آرامش می‌رسم. ماهی یک بار هم با دوستانم خانه یکی جمع می‌شویم و مشغول رنگ‌آمیزی می‌شویم و با هم صحبت می‌کنیم.»
به گفته دکتر منیر خلیلیان، روانشناس و متخصص هنر‌درمانی، نقاشی و رنگ‌آمیزی در پروسه درمان نقش بسیار مهمی دارند. او با اشاره به اینکه در جامعه ماشینی امروزی زندگی همراه با استرس و اضطراب جریان دارد، می‌گوید: «راهی جز «ذهن‌آگاهی» و درمانی که بدون ضرر باشد و همه بتوانند از آن استفاده کنند، نداریم. ذهن‌آگاهی همان چیزی است که ما از آن به عنوان تمرکز یاد می‌کنیم. زندگی امروزی روتین و تکراری شده است. وقتی صبح از خواب بلند می‌شویم مثل ماشین کارهای بی‌هدفی را پشت سر هم انجام می‌دهیم و توجهی نمی‌کنیم الان مشغول انجام چه کاری هستیم. وقتی هم سردرد و بدن درد می‌گیریم بلافاصله مسکن می‌خوریم تا بتوانیم دوباره کار کنیم. اما هنر و نقاشی و رنگ‌آمیزی که برای درمان از آن استفاده می‌کنیم ناخودآگاه ما را مجبور به تمرکز می‌کند. هنری که روی آن تمرکز کنیم کمک می‌کند از دنیای اطراف فارغ شویم. همچنین رنگ‌ها به ما کمک می‌کند حس و هیجان‌های خودمان را بشناسیم. مثلاً وقتی رنگ قرمز را می‌بینیم چه حسی پیدا می‌کنیم و چه هیجانی به ما دست می‌دهد؟ طبیعتاً حسی که من از رنگ قرمز می‌گیرم با فرد دیگر متفاوت است؛ در برخی حس خشم یا حس گرما ایجاد می‌کند و در برخی دیگر حس شادی. این حس ممکن است همراه با خشم هم باشد؛ خشمی‌ که در پشت آن خاطرات زیادی نهفته و با دیدن این رنگ با آن خاطرات درگیر می‌شویم. وقتی با شادی نقاشی می‌کشیم و رنگ‌آمیزی می‌کنیم بدن ما پویایی و حس خوشایندی دارد.»
دکتر خلیلیان به نقش تمرکز برای کاهش استرس و اضطراب و لذت بردن از زمان حال اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «معمولاً درمانگر از تمرکز بیمار متوجه گذشته او می‌شود. ما به طور مداوم در استرس و اضطراب از گذشته فرار می‌کنیم و به سمت آینده می‌رویم و نمی‌دانیم چرا از گذشته فرار می‌کنیم. ما از گذشته پشیمان هستیم چون شکست خورده‌ایم و ممکن است از گذشته ناراحتی عمیقی داشته باشیم. می‌خواهیم این گذشته ویران را درست کنیم و به همین دلیل برای آینده عجله داریم، در حالی که خلأ مهمی‌ که این وسط قرار دارد زمان حال ما است. این زمان حال است که به ما کمک می‌کند آینده را بسازیم. آینده زمان و مکانی است که نیامده و چیزی که واقعیت دارد همین زمان حال است و راهی جز تمرکز برای دستیابی به زمان حال نداریم اما اضطراب اجازه نمی‌دهد روی زمان حال تمرکز کنیم. مثلاً در کلاس درس هستیم ولی ذهن ما درگیر آینده است، در حالی که اگر تمرکز داشته باشیم می‌توانیم درس را یاد بگیریم. هنردرمانی و رنگ‌آمیزی ما را به زمان حال می‌آورد. «ذهن‌آگاهی» توقف در حال است. یعنی تمرکز روی اینکه با هر رنگ چه حسی به ما دست می‌دهد و تمرکز بر محدوده‌ای که قرار است رنگ‌آمیزی کنیم و نباید از آن محدوده خارج شویم. هنردرمانی به ما تمرکز می‌دهد تا بفهمیم با چه رنگ‌هایی رفیق‌تر هستیم. هنر‌درمانی را به هر حیطه‌ای که ببریم در آن حیطه به ما تمرکز بیشتری می‌دهد و کارکرد مغز را بالا می‌برد. علاوه بر آن باعث ترشح دوپامین شده و دقت را بالا می‌برد. اگر فرد زمان حال را درک کند، حال خوبی پیدا می‌کند و این یکی از روش‌هایی است که می‌توانیم برای کنترل استرس و اضطراب که بسیاری در جامعه با آن درگیر هستند، استفاده کنیم.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و هفت - ۱۴ مرداد ۱۴۰۲