محاسبات غلط دشمن در موضوع حجاب

دو سال دیگر موضوع حجاب به کجا می‌رسد؟ در بلندمدت سرانجام کار چه خواهد شد؟ عده‌ای با نگاهی به روند دهه‌های اخیر معتقدند وضعیت به‌صورت روزافزون به سمت برهنگی بیشتر می‌رود. شواهد تاریخی کشورهای دیگر حرفشان را تأیید می‌کند.

عده‌ای معتقدند در یک حد تعادل، روندی طبیعی با تغییراتی آرام طی می‌شود. دلیلشان روندهای تاریخی امور طبیعی است، سخنشان درست بود اگر تلاش‌هایی سازماندهی شده برای خارج کردن وضعیت از حالت طبیعی در کار نبود و البته اینجا ایران با شرایط خاص خودش نبود.
 آشنایان با امکان‌های تمدنی و تاریخی از «پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» سخن می‌گویند، چون می‌دانند که جهان مدرن و معاصر تا چه میزان امر دینی را غیرممکن کرده است. آنها می‌دانند که تحولات جهان مدرن همه جوامع را درنوردیده و برهنگی یکی از عناصری است که از لوازم تمدنی و تاریخی و ساختاری (نه منطقی) تقریباً اجتناب‌ناپذیر این تحولات است؛ بنابراین کسی که مسائل را در چنین سطحی تحلیل می‌کند، حتی اگر حجاب سفت و سخت ۲۰۰سال پیش ایرانیان در دوران قاجار را می‌دید، نگران حجاب می‌شد و می‌دانست اتفاقاتی باورنکردنی در راه است.
 برخی کارشناسان همین تحلیل را درباره کشورهایی مانند عراق و بویژه عربستان، با وجود ظاهر محکم حجاب جاری می‌دانستند و مشاهده شد که تحولات سال‌های اخیر این کشورها آن را تأیید کرد. دسته اول به یک شرط درست می‌گویند؛ حجاب از دست رفته است و ما شکست خورده‌ایم.
 به گزارش فارس، حتی اگر اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ و مکاشفات پس از آن پیش نمی‌آمد، بازهم شواهد متعددی در سبک زندگی سخن‌شان را تأیید می‌کرد، چه اینکه از چند سال قبل کشف حجاب شروع شده بود و از بهار ۱۴۰۱ شدت گرفته بود.
 آری! سخن کسانی که حجاب را از دست رفته می‌بینند و علاقه‌مندان و مدافعان حجاب را شکست خورده می‌دانند درست بود اگر اکنون ۲۰۰ سال پیش بود و حتی هیچ گزارش میدانی هم سخن‌شان را تأیید نمی‌کرد. حال با این همه شواهد و تغییرات در سبک زندگی، اگر حتی یک مورد هم کشف حجاب نداشتیم، باز هم سخنشان درست بود و حجاب شکست خورده بود و باز هم البته اگر 200 سال پیش بود.
 اما اکنون ۲۰۰ سال پیش نیست و برهنگی تمام ظرفیت‌ها و استعدادهای خود را شکوفا ساخته و در تاریخ مدرن به نقطه اوج خود و همزمان به سراشیبی رسانده است. اکنون ۲۰۰ سال پیش نیست، ۱۰۰ سال پیش هم نیست، ۵۰ سال پیش هم نیست. سخن درباره تعداد سال‌ها البته نیست، سخن در تغییرات تاریخی‌ ـ‌ تمدنی و نقاط عطف آن است.
 سخن این است که تاریخ بی‌حجابی و برهنگی گذشته است. بی‌حجابی و برهنگی صرف‌نظر از درستی و نادرستی و خوبی و بدی‌اش، متعلق به تاریخ گذشته است نه تاریخ آینده، در تاریخ جهانی، بی‌حجابی به‌اصطلاح خیلی قدیمی و کهنه شده است. روشن است که کهنه و قدیمی شدن با قدمت داشتن ملازم نیست. امور فراوانی دارای قدمت، اما نه قدیمی و کهنه که تازه و زنده‌اند، نمونه‌هایش فراوان است. عدالت و زیبایی از بالاترین نمونه‌هاست.
 از یک‌سو تاریخ برهنگی به پایان رسیده است و این پندار هم بسیار کهنه و بارها ابطال‌ شده است که پس ما هم ناگزیر این مسیر را تا پایان طی می‌کنیم و آنگاه اگر بازگشتی در کار باشد می‌توان از بازگشت سخن گفت. این یک‌سوی ماجرا اما سوی دیگر ماجرا، مهم‌تر از سویه نخست است. اگر بنا بود از ۱۹۷۹ به بعد همه تغییرات ادامه روندهای قبلی تاریخی‌ـ‌ تمدنی جهان مدرن باشد و آنها را تأیید کند، اکنون ایران چه وضعی داشت؟ اینجا ایران است و اکنون ۴۵ سال است که تحولات تاریخی عمده در ایران و در این منطقه، منطق پیشین تحولات را دگرگون کرده است.
 بر اساس کدام منطق در جهان گذشته، انقلاب دینی در این کشور ممکن بود. این را فقط کسانی خوب لمس می‌کنند که تاریخ جهان مدرن را بشناسند و بدانند انقلاب اسلامی پس از چه تحولاتی در مقیاس جهانی اتفاق افتاد و در مقیاس داخلی نزدیک به ۱۰۰ سال تلاش‌ قبل از دوران رضاشاه را برای زدودن دین در این جامعه به دقت مطالعه کرده باشند. نه، حتی اگر کسی اینها را ندیده و نخوانده بود، فقط برنامه‌های پنجاه و اندی سال دوران پهلوی کافی بود تا انقلاب ۵۷ اگر غیر ممکن بود که بود، دینی بودنش محال‌اندرمحال‌ اندرمحال باشد. امکان «امر دینی» حتی در جهان معاصر مسأله ساده‌ای نبوده است چه رسد به یک انقلاب عظیم دینی در یک کشور بزرگ.
 حجاب جزئی از طرح کلی بنایی است که برپا شده و ستون‌های اصلی آن کاملاً محکم و لوازم و مصالح اصلی آن فراهم شده است. حجاب جزء کوچکی از روندی است که غیرممکن‌های بزرگش ممکن شده است.
 کشف حجاب طرح کوچکی از برنامه‌های عمده‌‌ای است که صدها نمونه بزرگ‌ترش یک به یک شکست خورده‌اند. اگر این منطق درست بود که در این ۴۵سال تاکنون ده‌ها بار باید اصل حکومت کارش تمام می‌شد. بارها باید ایران تجزیه می‌شد، بارها باید بخش‌هایی از ایران به اشغال در می‌آمد، چند بار باید به ایران حمله می‌شد و ایران اکنون باید در اشغال برادران اروپایی می‌بود، نه، حداقل باید انقلاب رنگی تضمینی در ایران هم مثل دیگر کشورها پیروز می‌شد.
  یا نه، لااقل باید هر تکه از شهرهای مرزی دستخوش آشوب‌های همسایه‌ای می‌شد، نه، باید فشارهای اقتصادی و تحریم و تورمی که همه با پوست و گوشت و قشر ضعیف با مغز استخوان لمسش می‌کنند، مردم را به مقابله با حکومت به خیابان‌ها می‌کشاند، نه باید لااقل اغتشاش و ناامنی دائمی می‌‌شد. اصلاً هیچ‌کدام از اینها نه، باید شبهات دهه ۶۰ درباره توحید و نبوت و قرآن اعتقادات دینی را سست می‌کرد و دین و دینداری، مسجد، هیأت و اربعین و زیارت مثل کشورهای بسیاری به حاشیه می‌رفت.
 نه، باید تردیدهای دهه ۷۰ درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه و شبهه «دور» شورای نگهبان و مجلس خبرگان ساختار سیاسی و ولایت فقیه را به باد می‌داد و ریشه‌کن می‌کرد. راستی امروز کسی از شبهه «دور» چیزی یادش است؟
 حجاب هم یکی از همین موضوعات است؛ البته با مختصات خود و فرازو و فرودهایی که دارد، ولی ایران نه ترکیه می‌شود نه هیچ کشور دیگر، چه اینکه در سایر موضوعات چنین نشد. بر اساس همه محاسبات با منطق شکست حجاب، باید ایران بارها سوریه می‌شد، ایران اما سوریه نشد و نمی‌شود، سوریه اگر خودش بود و ایران کنارش نبود همین سوریه هم نبود و نمی‌شد.
 ایران در موضوع حجاب ترکیه و لبنان نمی‌شود، هم به دلایل تمدنی و هم به دلایل حکومتی و هم به دلایل مردمی و اجتماعی. تلاش فراوان کردند تا جا بیندازند که مردم مؤمن و زنان محجبه بدون هیچ مشکلی می‌توانند در کنار زنان مکشفه زیست مسالمت‌آمیز داشته باشند، بله می‌توانند اما مسالمتشان به‌معنی کنار آمدن نیست؛ چه اینکه اگر بود بعد از این همه سال اصلاً دیگر کشف حجاب مسأله نبود.
 حکومت نیز برخلاف برخی افراد و مسئولانش هرگز اگر هم بخواهد نمی‌تواند از کنار این مسأله عبور کند. حکومت البته به شکل مبنایی نیز کشف حجاب را به شکل فعلی رها نخواهد کرد، اما اگر این مبنا نیز وجود نداشت، باز هم ادامه انفعال بخش‌هایی از حاکمیت غیرممکن بود.
 یکی از دلایل آن است که در آن سو، کشف حجاب نیامد تا اندکی آن‌طرف‌تر از خطوط قرمز عرفی باقی بماند؛ بلافاصله برهنگی و حتی اگر به برهنگی کامل برسد نیز متوقف نمی‌شود و حمله به محجبه‌ها دستور بعدی خواهد بود و اگر دیگر از ترس، هیچ محجبه‌ای به خیابان نیاید، مقدسات دیگری هست. آیا درک این موضوع دشوار و یافتن نشانه‌های آن غیرممکن است؟
 جامعه نیز بر اساس واقعیت و مردمی که دارد، نمی‌تواند با وضع فعلی کنار بیاید و مماشات کند؛ گسترده شدن اقدامات تبلیغی و تبشیری بعد از کشف حجاب‌ها نشانه‌‌ای است که واقعیتی در ایران جاری است که نمی‌نشیند تا ایران، لبنان و ترکیه شود.
 همچنانکه می‌بینیم با گذشت هر ماه در این مدت، واکنش جامعه به کشف حجاب‌ها و برخی بی‌عملی‌ها نه‌تنها نشان از عادی‌شدن آن ندارد؛ که رو به شدت دارد. البته مردم می‌دانند برخی اقدامات و تدبیرها بر عهده حکومت است و منتظرند تا حاکمیت نیز وظایفش را انجام دهد.
 حجاب البته مسأله‌ای است که پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و با بقیه مسائل نباید اشتباه گرفته شود، اما مردم مؤمن و معتقد می‌دانند حکومت در یک مسیر واقعی وضعیت را تغییر خواهد داد. حاکمیت نیز هم به شکل مبنایی و هم در یک ضرورت واقعی نمی‌تواند ادامه وضع فعلی را فقط نظاره کند.
 بر این اساس این یک واقعیت عینی و منطقی و ضروری است که حکومت با یک برنامه البته زمینی که ظرفیت‌ها و واقعیت‌ها در آن ملاحظه شده موضوع را دنبال می‌کند و فرض اینکه وضع فعلی ادامه می‌یابد دور از واقع‌نگری است.
 تدبیر حاکمیت و اراده مردم مؤمن و جامعه‌ای که نشان داده درصد بسیار بالایی از بدحجابش نیز به کشف حجاب نه می‌گوید، ناگزیر باید موانع این اصلاح را برطرف سازد و برطرف می‌سازد. در این میان تعلل‌ها، تردیدها، انفعال‌ها و ناامیدی‌ها جلوی این راه قطعی را نمی‌تواند بگیرد، اما می‌تواند چالش‌ها و هزینه‌ها و زحمت را بیشتر و راه را دشوارتر کند.
 چه اینکه اگر چند ماه زودتر از این عزم‌ها جزم می‌شد، مشکل بسیار راحت‌تر از امروز قابل حل بود. همراهی‌نکردن‌ها از سوی بخش‌ها یا افرادی در دستگاه‌های حکومتی، یا تعلل‌ها و تردیدها و ملاحظات نابجا و توجیهات مختلف و خارج زدن‌ها و ناپختگی‌ها نیز به ضرورت علاج خواهد شد و باز هم البته هرچه سستی بیشتر باشد، زحمت‌ها و هزینه‌ها بیشتر خواهد شد. چه اینکه اگر سستی‌ها باعث توقف حرکت چند ماه پیش نمی‌شد چالش‌ها و هزینه‌ها کمتر بود، چه اینکه اگر این بار دوم نیز به‌دلیل تعلل‌ها و تشکیک‌ها متوقف شود، بار سوم هزینه‌ها به مراتب بالاتر خواهد رفت.
 آنچه حتمی است آنکه هزینه‌‌زایی‌ها چه از سمت دیگران با دشمنی و چه از سمت برخی دوستان مردد یا ملاحظه‌کار با تعلل و کم‌توجهی نمی‌تواند این ضرورت واقعی را تغییر دهد که وضعت فعلی کشف حجاب و برهنگی حتماً باید جمع شود. «این مسأله قطعاً حل خواهد شد. امام، در اولین هفته‌های انقلاب، مسأله حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛ جزو کارهای اوایل امام راحل (رضوان‌الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد ان‌شاءالله.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و پنج
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و پنج - ۰۹ مرداد ۱۴۰۲