نگاهی به ثمره ۱۰ سال سخنرانی محرمی آیت‌الله تهرانی

سلوک عاشورایی به روایت آقا مجتبی

علیرضا ملوندی
روزنامه نگار

از مجتبی تا آقا مجتبی
86 سال قبل بود که مجتبی شهیدی کلهری در خانه میرزا عبدالعلی تهرانی که از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری یزدی و امام جماعت مسجد بازار تهران بود به دنیا آمد. مجتبی به مشهد و قم رفت و پای درس امام خمینی، آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و علامه طباطبایی نشست تا اینکه در 25 سالگی به اجتهاد رسید و آیت‌الله مجتبی تهرانی شد.آیت‌الله مجتبی تهرانی به یار علمی استادش امام خمینی بدل شد و به تصحیح رساله عملیه او پرداخت. وقتی هم که استاد به عراق تبعید شد به نجف رفت و هم‌درس سیدمصطفی خمینی شد و با آقابزرگ تهرانی صاحب دایرةالمعارف بزرگ الذریعه همنشین و همکلام شد.بعدها که به تهران برگشت امام جماعت مسجدی شد که پدرش زمانی امام جماعت آن بود. درس‌ خارجش را از سال 1357 در مدرسه مروی شروع کرد و همزمان درس اخلاقش هم برپا بود و هزاران نفر در طول سال‌ها پای منبر او می‌نشستند و کمتر کسی در تهران بود که اهل هیأت و جلسات اخلاقی باشد اما نام «آقا مجتبی» را نشنیده باشد. او در سال 1391 و در 75 سالگی چشم از دنیا فروبست و آیت‌الله خامنه‌ای بر پیکرش نماز خواند.

 سلوک 10 ساله
تقریباً اوایل دهه هشتاد قرن گذشته بود که آقا مجتبی تهرانی در ماه‌های محرم و صفر تصمیم گرفت در جلسات درس اخلاق و معارف اسلامی خود به تبیین ابعاد مختلف قیام سیدالشهدا علیه‌السلام بپردازد. این جلسات تقریباً 10 سال به طول انجامید و در پایان آن مؤسسه پژوهشی و فرهنگی مصابیح‌الهدی که ناشر آثار آقا مجتبی تهرانی است تصمیم گرفت با نظارت خود وی، این سلسله سخنرانی‌ها را تبدیل به مجموعه مکتوبی با عنوان «سلوک عاشورایی» کند.
سلوک عاشورایی یک مجموعه 10 جلدی است که هر جلد آن با عنوان یک منزل نام‌گذاری شده و هر منزل هم حاصل حدود 10 تا 20 جلسه سخنرانی آقامجتبی تهرانی در مورد یک موضوع خاص و منسجم است. ناشر در این مجموعه تلاش کرده در عین حفظ فضای کلی سخنرانی، آن را ویراسته و منسجم به متن تبدیل و در اختیار خوانندگان قرار دهد.
آیت‌الله تهرانی در سخنرانی‌هایش به مصادر مختلفی ارجاع داده که در پاورقی‌ها آدرس دقیق این مصادر ذکر شده و خواننده اهل تحقیق می‌تواند براحتی به آنها رجوع کند. سلوک عاشورایی جدای از آنکه به‌دلیل محتوای غنی علمی‌اش برای طلاب و اهالی منبر راهنمای خوبی است برای عموم کسانی که به مبحث نهضت حسینی و واقعه کربلا علاقه دارند نیز مفید و قابل استفاده است.

 منزل اول، تعاون و همیاری
اولین جلد از مجموعه 10جلدی سلوک عاشورایی به تعاون و همیاری اختصاص دارد. این جلد یا همان منزل اول شامل 12 جلسه سخنرانی مرحوم آیت‌الله مجتبی تهرانی است که در آن موضوعاتی مانند اهداف اساسی قیام حسینی، ویژگی‌های سوره مائده و آیه تعاون، ضرورت تعاون، معانی آن، معناشناسی لغات آیه، آزادی بیان و محدوده آن، پاسخ به شبهات در مورد آزادی بیان در دین، نحوه اثرگذاری هوای نفس مشروع بر فقیه، ادله وجوب نهی از منکر و ارتباط این مباحث با قیام حسینی ذکر شده است.آقا مجتبی تهرانی در بخشی از کتاب که به موضوع آزادی بیان اختصاص دارد این‌گونه می‌گوید: آیا کسی می‌تواند بگوید: آزادی بیان به طور مطلق؟ یعنی فرضاً اگر ما کاری به دین هم نداشته باشیم و تمام احکام خدا و قرآن را بگذاریم کنار آیا شما یک نفر عاقل در عالم سراغ دارید که بگوید آزادی یعنی هر چه به دهانت آمد بگو؟...پس بالاخره محدودیت می‌آید ولی بحث در اینجاست که تعیین حدود با کیست؟ یعنی هر عاقلی می‌گوید: آزادی بیان مطلق نیست و باید محدود شود اما چه کسی آن را محدود می‌کند؟

 منزل دوم امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر دومین منزل از منازل دهگانه‌ای است که آقامجتبی تهرانی در آن سلوک عاشورایی را تعریف کرده است. مرحوم تهرانی این منزل را در 12جلسه سخنرانی برای مشتاقان شرح داده و موضوعاتی مانند ابعاد و حرکت قیام حسینی، حرکت نفی‌ای این قیام، حرکت نهی‌ای امام حسین علیه‌السلام، امر به معروف و نهی از منکر مهم‌ترین هدف قیام حسینی، تحلیل هدف نهایی قیام حسینی در قالب عناوین شرعی، تبیین اهداف قیام با استفاده از کلام امام، مراتب نهی از منکر، عظمت و پایداری حضرت عباس علیه‌السلام و لحظات آخر ظهر عاشورا در این منزل مورد بحث قرار گرفته است.
آیت‌الله مجتبی تهرانی در بخشی از این منزل درباره ظهر عاشورا می‌گوید: می‌نویسند روز عاشورا، اول اصحاب به میدان رفتند و یکی پس از دیگری شهید شدند. بعد هنگامی که دیگر کسی از اصحاب باقی نمانده بود، نوبت به بنی‌هاشم رسید. اینجاست که «جون» غلام امام حسین علیه السلام خدمت حضرت آمد و سلام کرد. حضرت جواب سلامش را دادند. عرض کرد که اجازه بدهید من هم به میدان بروم. حضرت به او فرمود:«أنت فی إذنٍ مِنی» یعنی نمی‌خواهد به میدان بروی! من به تو رخصت می‌دهم که بروی و از اینجا دور شوی.تو در خوشی‌ها با ما بودی، حالا خودت را به بلای ما مبتلا نکن! جون یک غلام سیاه است. او از آن کسانی بود که امام علی علیه السلام او را خرید و به ابوذر رضی‌الله عنه بخشید؛ حتی با ابوذر رضی‌الله عنه به ربذه هم رفت. وقتی ابوذر علیه السلام وفات کرد، جون دوباره به خانه امام علی علیه السلام برگشت و سال‌ها در خدمت حضرت علی علیه السلام بود. بعد هم سال‌ها در منزل امام حسن علیه السلام بوده و بعد از آن هم به خدمت امام حسین علیه السلام آمد. امام حسین علیه السلام هم او را به امام زین‌العابدین علیه السلام داده بودند تا اینکه همراه کاروان به کربلا آمد.وقتی حضرت به او فرمود: «أنت فی إذنٍ منی» این حرف خیلی روی او اثر گذاشت. می‌نویسند: «فوقع جونُ عَلَی قَدَمی الحُسین یقبِلُهُ»؛ این غلام سیاه خودش را روی دوپای امام حسین علیه السلام انداخت و شروع کرد پاهای حضرت را بوسیدن. گفت: یابن رسول الله! ای پسر پیغمبر! آخر چطور می‌شود من که در خوشی‌ها با شما بودم، در گرفتاری شما را رها کنم؟ درست است که من از خاندان شریفی نیستم، درست است که من سیاهپوست هستم، درست است که من خوش بو نیستم اما شما بیا و یک منت بر من بگذار و من را هم بهشتی کن.
 
منزل سوم هجرت و مجاهدت
سومین جلد سلوک عاشورایی شامل پانزده سخنرانی آیت‌الله تهرانی است. در ابتدای این جلد نگاهی به زندگینامه آقامجتبی تهرانی انداخته شده و پس از آن وارد بخش اصل کتاب می‌شویم. آیت‌الله مجتبی تهرانی در پانزده جلسه سخنرانی به مباحثی چون ایمان، هجرت، مجاهدت، حقیقت، لوازم وجودی هجرت و مجاهدت، مأموریت حضرت مسلم، هجرت صغری و کبری، ایمان ثابت و عاریه‌ای، تعرب بعد از هجرت، مسلمان حقیقی و مسلمان شناسنامه‌ای، مأموریت انبیا در هجرت دادن مردم، تقابل قاعدین و مجاهدین در قرآن و... پرداخته است.
آقامجتبی تهرانی بر این باور است که هجرت و مهاجرت گرچه جزئی از ماهیت ایمان نیستند اما از لوازم وجودی آن به شمار می‌روند و به همین دلیل همیشه و هر مؤمنی باید مهاجر الی‌الله ومهاجر فی سبیل‌الله باشد همان گونه که تمام اولیا و انبیا علیهم السلام این‌گونه بوده‌اند.
مرحوم آقامجتبی تهرانی در بخشی از این کتاب نگاهی متفاوت به ماجرای عمر سعد داشته است. او می‌گوید: شنیده‌اید که می‌گویند عمر سعد دینش را به دنیایش فروخت؟ عمر سعد اصلاً دین ندشت که بفروشد... طریحی می‌گوید: عبیدالله آمد و عده‌ای از سران کفر از جمله عمر سعد را جمع کرد و به آنها گفت هر کس به جنگ امام حسین(ع) برود من 6 سال حکومت ری را به او می‌دهم؛ یعنی عبید‌الله وعده داد و عمر سعد هم قبول کرد بنابراین او دینش را با حکومت ری مبادله نکرد چون عبیدالله که حکومت ری را به او نداده بود فقط وعده حکومت را داد پس او دین را به دنیا نفروخت بلکه دین را به وعده دنیا فروخت؛ کار عمر سعد خیلی پست‌تر است... وقتی می‌خواهند یک گوسفند را به کشتارگاه ببرند یک دسته علف به او نشان می‌دهند تا حیوان به دنبال علف راه بیفتد و به کشتارگاه برود اما کنار گوش حیوان هر قدر هم بگویی با من بیا تا به تو علف بدهم هیچ وقت با وعده علف دنبالت راه نمی‌افتد اما این انسان ضعیف بدبخت که اشرف مخلوقات عالم است با وعده دنیا فریب می‌خورد.
 
منزل چهارم دین و دینداری
آقامجتبی تهرانی سیزده جلسه دیگر از سخنرانی‌های خود را به مفهوم دین و دینداری اختصاص داد تا چهارمین منزل از سلوک عاشورایی سامان یابد. در چهارمین جلد مجموعه ده‌گانه سلوک عاشورایی به این نتیجه می‌رسیم که اصلی‌ترین هدف قیام عاشورا حفظ دین بوده است. خطبه‌ها، نامه‌ها و حتی رجزهای امام حسین(ع) و یارانش نشان می‌دهد که برپا داشتن دین الهی و پیراستن آن از غبار بدعت‌ها و تحریف‌ها چنان والا و مقدس است که برای رسیدن به آن حتی باید خون داد کمااینکه مشهور است حضرت در بین رجزهای عاشورا فرمودند: «اِن کانَ دینُ محمّدِ لُم یستَقِم الّا بِقَتلی یا سُیوفُ خُذینِی» یعنی اگر با شهید شدن من این شجره طیبه برپا می‌ماند من آماده شهادت هستم پس ای شمشیرها بیایید و مرا در برگیرید!
آیت‌الله مجتبی تهرانی در این کتاب ابتدا تعریف کاملی از دین ارائه کرده و سپس با نفی متکثر بودن دین به این نتیجه می‌رسد که دین حق در تمام تاریخ بشر یکی بیشتر نبوده و تعدد شرایع در واقع تکامل تدریجی همان دین حق است و نمی‌توان و نباید از تعدد ادیان سخن گفت.
در بخشی از منزل چهارم می‌خوانیم: ایمان نقطه سپیدی را در قلب پدیدار می‌کند و هرقدر ایمان افزوده شود آن سپیدی گسترش می‌یابد. هنگامی که ایمان عبد کامل شد همه قلب سپید می‌شود. نمی‌شود کسی ایمان و تعلق قلبی به امام داشته باشد و در عین حال بخواهد شمشیر روی امام بکشد، اینها با هم جمع نمی‌شود. بعضی وقت‌ها می‌گویند شیعه امام‌کش بوده است نباید بگوییم شیعه امام‌کش باید بگوییم مسلمان امام‌کش؛ چون کسانی که ائمه را به شهادت رسانده‌اند ایمان ظاهری داشته‌اند اما اگر کسی شیعه واقعی باشد امام‌کش‌ نمی‌شود.
 
منزل پنجم استقامت و پایداری
برای به ثمر رسیدن هر تلاشی خصوصاً اگر پای ایمان و حق‌طلبی و مبارزه با ظلم در میان باشد، استقامت و پایداری از شروط لازم است. آقامجتبی تهرانی در جلد پنجم سلوک عاشورایی به این خصیصه در قیام حسینی می‌پردازد. او بر این باور است که استقامت و پایداری با صبر و بردباری متفاوت است و بر اساس متون دینی رسیدن به عالی‌ترین مقامات معنوی که لقای حق باشد و تحقق برترین مقاصد اجتماعی که اقامه حق در جامعه است بدون ملکه استقامت و پایداری ممکن نیست.
او سپس در این منزل از موانع و عوامل تقویت استقامت و پایداری سخن می‌گوید. در این جلد همچنین مباحث دقیقی در مورد مسئولیت‌ها و تأثیرات خواسته و ناخواسته بینش‌ها و رفتارهای مسئولان اجرایی در تربیت اخلاقی و دینی جامعه مطرح شده است. آیت‌الله آقامجتبی تهرانی در بخشی از این کتاب می‌گوید: با دقت در کلمات امام حسین(ع) می‌بینیم که تمام سخنان حضرت حاوی این دو مطلب است: پایداری برای رسیدن به حق و پایداری در اقامه حق. در بعد عرفانی حرکت امام حسین(ع) مسأله وصول به حق و لقاء‌الله و در بعد اجتماعی حرکت، مسأله اقامه دین مدنظر است. در هر دو بعد هم نوعی پایداری وجود دارد چون هر دو مورد حرکت و تلاش است اما یکی حرکت و سلوک عرفانی است و دیگری حرکتی اجتماعی برای برپا داشتن دین الهی در سطح جهانی است.
یک نکته دیگر را هم تذکر بدهم؛ درست است که صبر و استقامت با یکدیگر فرق دارند اما هیچ مانعی ندارد که استقامت و پایداری آمیخته به صبر هم باشد یعنی کسی که در حال حرکت است مشقت‌ها و سختی‌های مسیر را تحمل کند و بردباری نشان دهد هیچ اشکالی ندارد که پایداری با تحمل مشقات همراه باشد اما در ماهیت خود صبر، حرکت وجود ندارد در حالی که در ماهیت استقامت حرکت به سوی هدف وجود دارد اصلاً پایداری یعنی پافشاری برحرکت در مسیر تا رسیدن به هدف.
 
منزل ششم حق و باطل
حوالی دی‌ماه سال 86 بود که آقامجتبی 22 جلسه مفصل به موضوع حق و باطل در قیام عاشورا اختصاص داد تا ششمین منزل سلوک عاشورایی به همین عنوان نامیده شود. آیت‌الله تهرانی در این منزل ضمن تبیین ماهیت حق و باطل در منظر اسلام، محوریت آنها را در قیام حسینی به تصویر کشیده است. سنگین و تلخ بودن حق و در نقطه مقابل سبک و شیرین بودن باطل، شناخت مصادیق حق، ابزارهای شناخت حق در زمان حیرت و بلای اضلال و اغوا از دیگر مباحثی است که در این کتاب به بحث گذاشته شده‌اند. آقا مجتبی در یکی از جلسات خود ضمن اشاره به حدیثی از پیامبر(ص) می‌گوید: حضرت فرمودند بیمی که من نسبت به امت خودم دارم، فقر فرهنگی و کج‌اندیشی است، نه فقر مادی و اقتصادی. من می‌خواهم تذکری را عرض کنم تا از حدیث سوء‌استفاده نشود. اینکه حضرت می‌فرماید: سوء‌تدبیر این مربوط به اشخاص است، نه مربوط به دین. یک وقت اشتباه نکنید! فقر فرهنگی گاهی از این ناشی می‌شود که فرهنگ، کمبود دارد و فقیر است. منظورحضرت این نیست. آیا حضرت می‌فرماید: اسلام کمبود دارد؟ این تعبیرها مغالطه است اما فقر فرهنگی گاهی از کمبود فرهنگ نیست بلکه من کمبود دارم. در اینجا فرهنگ کامل است درک من از فرهنگ کم است، این هم باعث فقر فرهنگی می‌شود. من، کم دارم نه دین.
 
منزل هفتم عزت و ذلت
هفتمین منزل از 10 منزل سلوک عاشورایی مشتمل بر 26 جلسه سخنرانی آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی در ایام محرم و صفر است که با موضوع عزت و ذلت ایراد شده بودند.
مباحث این جلد به تحلیل قیام و انقلاب امام حسین علیه‌السلام براساس عنصر عزت و ذلت اختصاص دارد. عزت و ذلت دو کلمه متضاد هستند. آقامجتبی در تبیین عزت بر این باور است طبق آنچه از مجموعه معارف اسلامی به دست می‌آید، عزت نوعی سلطه بر قلب‌هاست که باعث فرمانبری و اطاعت‌پذیری می‌شود البته با یک چاشنی از محبت. از این‌رو عزت حقیقی تنها از آن خداست و پیامبران و مؤمنان نیز به عنایت او بر قلوب فرزندان آدم حکمرانی می‌کنند.
برخی از عناوین هفتمین جلد سلوک عاشورایی عبارتند از: سخنان امام حسین علیه‌السلام در چهار موقعیت حساس، عزت و ذلت در آیات و روایات، تفاوت ذلت و غربت، ویژگی‌های عزت حقیقی، حق حاکمیت امام حسین علیه‌السلام، عوامل پیدایش عزت، نقش انقطاع در پیدایش عزت، عوامل درونی و بیرونی زمینه‌ساز عزت، معنای ذلت در برابر خدا، تقوای جامع عوامل عزت، عزت‌طلبی فطری، توکل لازمه انقطاع از غیر خدا و...در بخشی از این کتاب در مورد علل عزتمندی سید‌الشهدا علیه‌السلام می‌خوانیم: خداوند آثاری بر عزت حضرت امام حسین علیه‌السلام مترتب کرده که به هیچ یک از اولیائش این مقدار عنایت نفرموده است. زمینه اعطای عزت الهی دو چیز است: یکی انقطاع از ما سوی‌الله و دیگری اتصال به‌ الله تعالی. دلیل اعطای حد اعلای عزت به امام حسین علیه‌السلام نیز به این جهت است که آن حضرت این زمینه‌ها را در حد اعلای خود فراهم ساخت.
 
منزل هشتم غیرت دینی
هشتمین منزل سلوک عاشورایی حاصل هفت جلسه سخنرانی مرحوم آیت‌الله تهرانی است که با موضوع غیرت دینی در سال‌های پایانی عمر وی ایراد شد. محور اصلی کتاب غیرت دینی است که آقامجتبی در آن به بررسی و تحلیل قیام سالار شهیدان بر اساس آن پرداخته است. از نگاه او غیرت دینی منشأ نهضت حسینی است. غیرت یعنی کوشش برای حفاظت از چیزی که به حکم شرع و عقل باید از آن حفاظت کرد و دین مهم‌ترین سرمایه‌ای است که برای حفاظت از آن باید کوشید.
آقامجتبی با استناد به رفتار و گفتار آن حضرت تمام تلاش آن بزرگوار را کوشش در حفاظت از دین معرفی می‌کند که این تلاش و احساس مسئولیت نسبت به دین خدا، انسان مؤمن و متدین را لحظه‌ای در برابر وارد کردن شبهات و بدعت‌ها در دین الهی آرام نگذاشته و او را به رویارویی با اهل بدعت وادار می‌سازد.
در بخشی از این کتاب در مورد وظیفه علما در مقابله با بدعت‌ها می‌خوانیم: ما در روایات دیگر داریم که اگر عالمی با بدعت مقابله نکند، نور ایمان از او سلب می‌شود. این روایت هم از امام باقر علیه‌السلام و هم از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: اگر بدعت‌ها آشکار شد، عالم باید علمش را آشکار کند و به مقابله با آنها بپردازد یعنی به مردم بگوید که این بدعت‌ها در دین نیست. اگر چنین نکند نور ایمان از او سلب می‌شود. یک وقت بحث مقابله نکردن است، یک وقت بحث چراغ سبز نشان دادن و تأیید کردن است اگر کسی به سمت کسی برود که بدعت‌گذار است و بخواهد به او احترام بگذارد، کمر به هدم اسلام بسته است.
 
منزل نهم بینش و نگرش
هجده سخنرانی آیت‌الله مجتبی تهرانی با موضوع بینش و نگرش در ایام عزاداری اباعبدالله علیه‌السلام نهمین جلد سلوک عاشورایی را شکل داده است.آقامجتبی معتقد است بینش و آگاهی چراغ و راهنمای هر سالکی است که هدفی را قصد نموده و برای رسیدن به آن در تلاش است و حرکت امام حسین علیه‌السلام و یارانش مصداق کامل یک حرکت آگاهانه با بینش عمیق و نگرش کامل است و نتایج بی‌پایانی هم به همراه داشته است. او بینش و نگرش درست انسانی را نتیجه تبعیت از عقل سلیم و شرع یا شهود حقایق عالم می‌داند و با استناد به سخن گوهربار سیدالشهدا علیه‌السلام می‌گوید انسان باید با تبعیت از شرع روش خویش را اصلاح کند تا به بینش صحیح الهی دست یابد یعنی راه اصلاح بینش، اصلاح روش است.
امام حسین علیه‌السلام مصلحی غیور و انسانی ضد غرور، اهرم حکومت‌ها برای شکل‌گیری و بقا، روش برخورد شیطانی با امام حسین علیه‌السلام، غرور و فریبکاری عبدالله بن عمر، رویارویی دو جریان الهی و شیطانی، جایگاه روشنگری در حرکت امام حسین علیه‌السلام، عملکرد حر در کربلا، رابطه هدف و وسیله در منظر اسلام، علل عذاب شدن تحمیق‌شدگان و... از جمله مباحث طرح شده در این جلد کتاب است.
آقامجتبی در بخشی از این کتاب می‌گوید: حرکت اصلاحی امام حسین علیه‌السلام مقدمه‌ای بود برای اینکه امت اسلامی بصیرت پیداکرده و شعور بیابد. حضرت می‌خواست خود مردم بفهمند که حق چیست و باطل کدام است نه اینکه کسی طلب را به آنها تحمیل کند. بینش و بصیرت که تحمیلی نیست. ما شعور داریم، عقل داریم، فکر داریم اما باید آن را به کار بیندازیم تا خودمان حق را از باطل تشخیص دهیم... امام حسین علیه‌السلام مصلح غیور و انسان ضد غرور بود و می‌خواست کسانی را که فریب‌خورده دستگاه بنی‌امیه هستند آگاه و بیدار کند تا خودشان حق را از باطل تشخیص دهند.

 

بــــرش

سلوک عاشورایی منزل دهم شرح خطبه منا

آخرین منزل از منازل سلوک عاشورایی مروری بر همه مطالب قبلی و شرحی بر خطبه معروف منای سیدالشهدا علیه‌السلام است.
خطبه منا در سال 58 هجری یعنی دو سال قبل از مرگ معاویه در جمع صدها نفر از بزرگان و صحابه پیامبر ایراد شده و حضرت در آن ضمن تبیین ریشه بسیاری از مشکلات دنیای اسلام، پرده از چهره معاویه برمی‌دارند و به تندی از فضای حاکم بر جامعه اسلامی و سکوت و رخوت صحابه و بزرگان انتقاد می‌کنند. آیت‌الله تهرانی در این مباحث نقل‌های تاریخی را از کتاب‌های مورد قبول اهل سنت می‌آورند تا جای شک و شبهه‌ای در اصالت موضوع باقی نماند.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: روایتی از پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه وآله داریم که می‌فرمایند خداوند مبغوض می‌دارد آن مؤمن ضعیف‌النفسی را که دین ندارد. چه مؤمنی است که دین ندارد؟ به قول من سؤال کردند که آقا تناقض می‌فرمایید؟ در اینجا پیغمبر اکرم این مسأله دین را مطرح می‌کند. چون دین شخص را به وسیله کارهای بیرونی‌اش می‌فهمیم. ممکن است که از نظر درونی خودش اعتقاد داشت که این کار، کار خلاف و حرام است و خودش هم نکند اما از نظر بیرونی وقتی که دیگران آن کار را می‌کنند بی‌تفاوت می‌گذرد. حضرت می‌فرماید: چنین شخصی دین ندارد. مؤمن ضعیفی است که دین ندارد. مؤمن است چون واقعاً درونش اعتقاد دارد. اما دین ندارد به این دلیل که مبرز ندارد. معلوم نمی‌شود که او چه دین و آیینی دارد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و دو
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و دو - ۰۴ مرداد ۱۴۰۲