حکمت قیام عاشورا
دکتر عسگر دیرباز
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
حکمت قیام امام حسین(ع) نه فقط برای پیروان اهل بیت(ع) و مسلمانان که برای پیروان ادیان دیگر هم درسآموز و الهامبخش است و چه بسیار افراد و جوامعی که با تأسی از آموزههای حسینی برای بهبود شرایطشان قیام کرده و کنش خود را در تاریخ ثبت کردهاند.
بسترهای سیاسی-اجتماعی قیام عاشورا
آنگونه که از محتوای نامههای امام حسین(ع) به معاویه برمیآید وضعیت فرهنگی، اجتماعی، عقلانی و سیاسی جامعه، از سنت و آموزههای دینی پیامبر اکرم(ص) فاصله گرفته بود و معاویه در دوران خلافت خود تحت عنوان دین، کارشکنیهای بسیاری در جامعه اسلامی انجام داده بود. از این رو، امام حسین(ع) دو سال قبل از اینکه معاویه از دنیا برود، در سفری که به مکه داشتند، بنا بر سنت مرسوم، دو روز و نیم در منا ماندند و حدود 700 نفر از تابعان پیامبر(ص) را گردآوردند و در یک سخنرانی مفصل و با ارجاع به آیات متعددی از قرآن کوشیدند تا جایگاه امیرالمؤمنین(ع) را برای حاضران جلسه تشریح و از اقداماتی که معاویه برای تضعیف چهره پیامبر اکرم(ص) و خاندان ایشان انجام میداد، پرده بردارند. ایشان همچنین در سخنرانی خود رسالت و مسئولیت علما، بزرگان و خواص را به ایشان گوشزد کردند و بعد از، از دنیا رفتن معاویه، وقتی یزید از امام حسین(ع) بیعت خواستند، ایشان استنکاف کردند. تا این مرحله ایشان گام نخست قیام خود را عملیاتی کرده بودند. اما پس از آنکه به سمت مکه حرکت کردند، نامههایی از سوی مردم کوفه دریافت کردند و پاسخ مثبت ایشان به نامه و دعوت مردم کوفه، گام دوم قیام ایشان را کلید زد.
پیام عاشورا برای بشر امروز
واکاوی حکمی و عقلانی حرکت امامحسین(ع) ما را به این نکته از قرآن کریم میرساند که بعثت انبیا و تعالیم آنان، مکمل عقل و رسول باطنی است. هدایت انسان توسط خداوند از رهگذر دو جریان محقق میشود؛ نخست، «عقلانیتی» که بهصورت باطنی و فطری در همه ما وجود دارد و دوم «تعالیم انبیا» که محدودیتهای عقل بشری را پوشش داده و آن را شکوفا میکند.
قیام امام حسین(ع) در پرتو آموزههای قرآن برای بشر و انسان امروز پیام مشخصی دارد. امام حسین(ع) در جامعهای بسر میبردند که اوضاع اجتماعی برای جایگاه اهل بیت پیامبر(ص) مساعد نبود و معاویه درصدد تخریب و تضعیف جایگاه معنوی و قداست ایشان بود. وقتی امام حسین(ع) در مدت چهل سال، دور شدن جامعه از تعالیم قرآن را به عینه دیدند و درک کردند، به یک اقدام اساسی دست زدند. تا وقتی که معاویه در قید حیات بود امام حسین(ع) آگاهیبخشی و روشنگری خود را در حد تبادل نامه و گوشزد کردن ناراستیها پیش بردند اما بعد از درگذشت معاویه و بر سر کار آمدن یزید، امام حسین(ع) آشکارا به اعتراض با یزید پرداختند.
ما تا چه حد در پیچ و خم ساختارهای اجتماعی میتوانیم اختیار خود را اعمال و انتخاب خود را عملیاتی کنیم؟ طبیعتاً به لحاظ عقلانی و فلسفی از مختار بودن انسان دفاع خواهیم کرد، اما این حق انتخاب ما متأثر از ساختارهای اجتماعی است. در زمان امام حسین(ع)، اساس و بنیان حکومت یزید، نامشروع و موروثی بود و او با تهدید و اجبار خود را به جامعه اسلامی تحمیل کرده بود. اعتراض امام حسین(ع) به او، اعتراض به ساختار اجتماعی بود که از سنتهای اصیل الهی دور شده بود. بنابراین ایشان هم در برابر این انحراف، به قیام پرداختند و علیه ساختار اجتماعی زمان شوریدند. نکته درسآموز و حکمی ایشان برای امروز ما «برنتابیدن ظلم ساختاری» است؛ کما اینکه حضرت امام خمینی(ره) نیز در مبارزه علیه ساختار اجتماعی طاغوت و رژیم پهلوی از امام حسین(ع) و قیام ایشان الهام گرفتند و علیه کفر شوریدند و مهمترین میراث سیدالشهدا(ع) برای امروز ما همین «ظلمستیزی» است.
مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکترعسگر دیرباز است که در سلسله نشستهای حسینیه حکمت با عنوان «روایت حکمی از قیام امام حسین(ع)» در محل مؤسسه آموزشی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ارائه شده است.