هیچکدام از ائتلافهای اسپانیا نتوانستند پیروز مطلق انتخابات شوند
راه ناهموار مادرید برای تشکیل دولت جدید
وصال روحانی
خبرنگار
انتخابات پارلمانی زودهنگام اسپانیا در حالی برگزار شد که به نظر میرسید پیروزی بزرگ تازهای در انتظار گروههای احیا شده موسوم به «جنبش محافظهکاران» باشد که اینک در گستره قابل توجهی از اروپا در حال کسب پایگاههایی تازه و بهوضوح راستگرا هستند. اما نتایج به دست آمده آنطور که نظرسنجی ها پیشبینی کردند پیش نرفت و گرچه اپوزیسیون پیشتاز انتخابات بود اما در ائتلاف با حزب راست افراطی وکس نتوانست اکثریت 176 کرسی را به دست آورده و تشکیل دولت را کلید بزند.
به نوشته رویترز، با پایان شمارش کامل صندوقهای رأی در ساعت یک و 30 دقیقه بامداد دوشنبه به وقت محلی اسپانیا، حزب راست میانه مردم با 136 کرسی در پارلمان بر حزب سوسیالیست حاکم با 122 کرسی پیروز شد. اما برخلاف انتظارها نه راست افراطی وکس با 33 کرسی و نه سومار با 31 کرسی به عنوان دو پایه اصلی ائتلاف رقبای اصلی، موفق به حفظ کرسیهای قبلیشان نشدند و در نتیجه مذاکرات سرنوشتساز به منظور تعیین برنده نهایی برای تشکیل دولت آینده اسپانیا آغاز شده است. در دهههای اخیر اسپانیا به داشتن روشهای حکومتی دموکرات و پیشرو مشهور شده و حامیان آن میگویند، شماری از لیبرالترین مرامهای حکومتی در این کشور برقرار بوده است. با این حال هجوم خیل پناهجویان که به طور غیرقانونی وارد اسپانیا و آنجا ماندنی شدند، درصد بالای بیکاری در سطح این کشور و فسادهای اداری- تشکیلاتی که معمولاً محصول حکمرانی نیروهای لیبرال و به واقع «چپ»های به اصطلاح مدرن است، تغییر شرایط در اسپانیا را الزامی و اجتنابناپذیر کرده است.
در عین حال در آستانه انتخابات بسیاری از نگاهها به سوی حزب موسوم به «وکس» بود که در انتخابات منطقهای ماه مه میزان آرای مردمی خود را 2/7 درصد ارتقا داد و بهوضوح از ایدههای ملیگرایان محافظهکار حمایت میکند و در بسیاری از مناطق اسپانیا صاحب حق تشکیل فرمانداریهای ائتلافی است. پیشبینیها این بود که در انتخابات یکشنبه هم چیزی حدود 15 درصد آرا به این حزب تعلق گرفته و حزب مردم برای تشکیل دولت چارهای جز ائتلاف با آن نخواهد یافت و به این ترتیب سردمداران محافظهکار وکس برای اولین بار در عمر 10 ساله این حزب نقشی محسوس را در سیاستگذاریهای داخلی اسپانیا برعهده خواهند گرفت؛ اتفاقی که با توجه به از دست رفتن کرسیهای این حزب همچنان با اما و اگرهایی همراه است.
معضلات همسانسازی حکومتها
سیاستهای چندگانه و بیثبات سالهاست که اروپا را رنج داده و کشورهای آن را به سوی تشکیل دولتهایی غیرماندگار سوق میدهد. بن سولیس، تاریخنگار و پژوهشگر روابط بینالملل معتقد است: «از زمانی که قدرت «پارلمان اروپا» افزایش یافت، حکومتهای استقلالطلب و غیروابسته به دردسرهای بیشتری افتادند، زیرا این پارلمان همسو با اتحادیه اروپا (EU) عملکردی در راستای همسانسازی مکانیسم سیاسی- اقتصادی کشورهای اروپایی دارد و از تفرقگرایی کشورهای این قاره و بخصوص ممالک عضو «EU» استقبال نمیکند. چنین پروسهای ضایعاتی به ظاهر کماهمیت اما در واقع مهم از جمله بیرونقتر شدن صنایع کوچک و متلاشی شدن کسبوکارهای کوچک را در پی داشته است و دولتهای اروپایی به جای طراحی و نقشهریزی طرحهای مدرن اقتصادی مجبور به پرداختن به بحثهای کمثمری همچون اقتصاد مشترک و دادوستدهای گروهی و یا کماثرسازی تغییرات اقلیمی شدهاند که مدتی است تمامی جهان را درنوردیده و حل آن بهتنهایی کار هیچ کشوری نیست.»
دردسر پناهجویان
خورگه بوکساد، نایبرئیس اجرایی وکس در آستانه انتخابات یکشنبه یک بار دیگر این حزب را حامی طبقات متوسط و علاقهمند به برقراری مساوات بین تمامی مردم این کشور توصیف کرد. او گفت، تشکیل کابینهای ائتلافی با حزب مردم که همان حزب تحت هدایت آلبرتو نونس فیخو است، فرایندی امکانپذیر و وصلتی عقلایی است، اما شاید واقعیت چیزی جز این باشد. نظر پارلمان اروپا نسبت به «دموکرات مسیحیها» هیچ گاه مساعد نبوده و به اعتقاد سران این پارلمان، عملکرد این دسته از احزاب تا حد 90 درصد در راستای سوسیالیستهاست و به واقع حزب مردم از منظر این پارلمان بانی اولیه همه دردسرهایی بوده که نسلهای بعدی حاکمان اسپانیا شامل پدرو سانچس را هم سوزاند و آنها را به لبه پرتگاه سقوط کشاند. بوکساد معتقد است، یکی از بزرگترین دلایل سست و در نهایت برکنار شدن دولتهای اخیر اسپانیا، بیتوجهی شگفتانگیز آنها به مشکل غامض آوارهها و ورود بیرویه آنها به خاک این کشور است. این خیل گسترده در سالهای اخیر نه مأوای مطمئنی در اسپانیا پیدا کردند و نه به دولتهای این کشور فراغ بال لازم را برای حل مشکلات مردم بومی و جمعیتی دادند.
اما ناظران معتقدند، رفتن سانچس ممکن است همه مشکلات اسپانیا را که برخاسته از چند فرهنگی شدن این کشور و بهکارگیری سیاستهایی سست و چندسویه است، رفع نکند. بن سولیس، تاریخنگار و پژوهشگر روابط بینالملل بر این باور است: «سران حزب مردم و وکس بر سر مسأله مهاجران اختلاف نظری اساسی دارند؛ وکس میگوید تا اطلاع ثانوی باید تمامی مرزهای اسپانیا را روی پناهجویان آسیایی، اوکراینی و اروپای شرقی بست و در مورد پناهندگان وارد شده به این کشور دست به پالایشی وسیع زد و حداقل 75 درصد آنها را دیپورت کرد. این در حالی است که نظریهپردازان حزب مردم مدعی هستند، مشکلات برخاسته از اسکان پناهجویان در اسپانیا اصولاً یک معضل بزرگ و دغدغه نخست این کشور نیست و اسپانیا فقط به یک برنامهریزی بهتر و دقیقتر برای پذیرش آنها و استفاده مفید از این قشر عظیم در جریان سیال زندگی در این کشور نیاز دارد.»