پشت صحنه دنیای رنگی بلاگرها

جیب دنبال کننده‌ها را نشانه گرفته‌اند

مریم طالشی
گزارش نویس

دلش می‌خواهد مثل آنها زندگی کند؛ در همان خانه‌های شیک و با وسایل عالی و دکوراسیون بی‌نقص. دوست دارد هرروز یک لباس تازه بپوشد همان‌طور که آنها اصلاً لباس تکراری تنشان نمی‌کنند. عاشق آن‌وقت‌هایی است که بسته‌های تازه رسیده را باز می‌کنند و به قول خودشان «آن‌باکسینگ» دارند. چشم می‌دوزد به صفحه تا بعد از آن صدای جذاب خش‌خش کاغذهای بسته‌بندی، چشمش به جمال خرید تازه روشن شود. سلیقه‌ها حرف ندارد. اصلاً اگر خودش هم بود همین‌ها را انتخاب می‌کرد و حتی بهتر از آن، اما مشکل این است که آنقدر پول ندارد تا مثل بلاگرها خوش‌سلیقه باشد پس فقط به تماشا و تحسین بسنده می‌کند.
در نگاه دنبال‌کننده‌های بلاگرهای اینستاگرام، آنها زندگی بی‌کم و کاستی دارند که می‌تواند الگوی خیلی‌ها باشد. بلاگرها همیشه شاد هستند و از زمین و آسمان به‌خاطر زیبایی‌ها تشکر می‌کنند. آسمان آنها همیشه آبی است و اگر ابری هم باشد، با یک فنجان قهوه پشت پنجره می‌شود زیباترین لحظه‌های عاشقانه را با چند خطی که احتمالاً از جایی کپی کرده‌اند، خلق کرد. این زندگی برای کسانی که چنین صفحاتی را دنبال می‌کنند گاهی آنقدر حسرت‌برانگیز است که تلاش می‌کنند بلاگر مربوطه را الگو قرار دهند و به زندگی ایده‌آلی که او به آن رسیده، کمی نزدیک شوند.
«من شما را الگوی خودم قرار داده‌ام در زیبایی و مثبت‌اندیشی. هر محصول پوستی که معرفی می‌کنید استفاده می‌کنم تا پوستم مثل شما شفاف شود. مدیتیشن هم می‌کنم و انرژی مثبت برای همه می‌فرستم. می‌دانم یک روز به تمام آرزوهایم می‌رسم.»
«کاش من هم می‌توانستم این همه سفر بروم اما از اینکه عکس و استوری سفرهای شما را می‌بینم خوشحال می‌شوم. لطفاً برند کیفی را که روز آخر سفر دست گرفته بودید بگویید.»
«من همیشه تمام پست‌ها و استوری‌ها را دنبال کرده‌ام اما هیچ‌وقت جایزه‌ای را که قول داده بودید برنده نشده‌ام. آرزو دارم یک‌بار در قرعه‌کشی پیج برنده شوم و هدیه‌ای را که از شما می‌رسد برای همیشه پیش خودم نگه دارم.»
این‌ نمونه‌هایی از نظرات یا همان کامنت‌هایی است که دنبال‌کننده‌ها یا همان فالوورها برای یکی از بلاگرهای اینستاگرام گذاشته‌اند. بقیه نظرات هم کم‌و‌بیش چیزی شبیه اینهاست. نظرات منفی هم احتمالاً هست اما قطعاً توسط بلاگر یا ادمین صفحه فوری حذف می‌شود. خلاصه که همه چیز گل و بلبل است و سرشار از حال خوب و زیبایی محض. با این حال شاید خیلی هم عجیب به نظر نرسد که گروه زیادی دنبال‌کننده این صفحه‌ها باشند.
البته همه فالوورها لزوماً واقعی نیستند اما به هرحال نمی‌شود کتمان کرد که افراد زیادی هم به دنبال کردن این صفحه‌ها علاقه‌مند هستند. اما آنها چرا بلاگرها را دنبال می‌کنند؟
«دوست دارم از زندگی روزمره دور شوم و حال و هوای تازه‌ای پیدا کنم. با تماشای عکس‌های رنگی و زیبا حس و حالم عوض می‌شود. خب چیزهایی هم یاد می‌گیرم مثلاً اینکه چطوری لباس‌هایم را با هم ست کنم و از چه رنگ‌هایی در استایلم استفاده کنم. درواقع اینجوری روی مد هم می‌مانم چون به هرحال آنها بهتر از ما می‌دانند چه چیزی مد شده و چه چیزی از مد افتاده است.»
اینها را دختر 22 ساله‌ای می‌گوید که در یک فروشگاه لوزم بهداشتی فروشنده است و به قول خودش آنقدر پول ندارد که خیلی هم مد روز لباس بپوشد اما تلاش می‌کند استایل شخصی خودش را داشته باشد. این اصطلاح استایل شخصی را هم از بلاگرهای مورد علاقه‌اش شنیده و به آن جذب شده است.
برای خانم 38 ساله و خانه‌دار، دنبال کردن بلاگرها برای این است که بداند در آشپزی و خانه‌داری از چه وسایلی استفاده می‌کنند و ظروف و وسایل خانه از کجاها می‌خرند. او به این شکل مشتری ثابت بعضی پیج‌های فروش لوازم خانگی شده و پول زیادی بابت این علاقه‌مندی خرج کرده است. البته که اعتراف می‌کند لزوماً تمام وسایل به دردش نخورده و تنها در اثر یک هیجان کوتاه‌مدت به خرید آن اقدام کرده است. مثلاً دستگاهی مثل وافل‌ساز که بلاگر مورد علاقه‌اش معرفی کرده بود و خانم هم وسوسه شده بود یکی بخرد و تنها یک‌بار از آن استفاده کرده چون وافلش کج و کوله و زشت شده و اصلاً شبیه آنچه بلاگر خوش‌سلیقه درست می‌کند و جلوی میهمان‌هایش می‌گذارد، نشده است. البته که بلاگر وافل را با خامه و بلوبری تزئین می‌کند و یک پر نعناع تازه روی آن می‌گذارد و زیر نور اریب کنار پنجره از آن عکس می‌گیرد و لابد اینها در زیبایی‌اش بی‌تأثیر نیست.
تلاش برای پیروی از مد و لباس بلاگرها هم معمولاً به خریدهای زیادی از جاهایی که آنها معرفی می‌کنند منجر می‌شود که عمدتاً جیب دنبال‌کننده‌ها را خالی می‌کند و در نهایت تعداد زیادی لباس و کفش و کیف روی دستشان می‌گذارد که خیلی‌هایشان چندان هم قابل استفاده و کاربردی نیست.
مونا صراف، طراح لباس از پشت پرده فعالیت فشن بلاگرها حرف‌های جالبی دارد: «شما بلاگرها را می‌بینید که هر روز یک لباس می‌پوشند و دائم بسته‌های پستی برایشان می‌رسد که با آب و تاب آنها را رو به دوربین باز می‌کنند و باز هم لباس یا کفشی تازه را به شما نشان می‌دهند. پیش خودتان فکر می‌کنید خوش به حالشان که این همه لباس دارند اما چیزی که شما نمی‌بینید این است که آنها عمدتاً پولی بابت این همه لباس پرداخت نمی‌کنند. در خارج از ایران که امکان پس دادن جنس خریداری شده وجود دارد، بلاگرها معمولاً تعداد زیادی لباس سفارش می‌دهند و آنها را باز می‌کنند و می‌پوشند و عکس می‌گیرند و در صفحه‌شان به اشتراک می‌گذارند و بعد کالای مربوطه را پس می‌فرستند. در نتیجه یک عکس با آن لباس در صفحه‌شان دارند که شما در آن نمی‌بینید که مارک لباس را نکنده‌اند. خود برندها هم می‌دانند که بلاگرها چنین کاری می‌کنند اما شکایتی از آن ندارند چون به هرحال برایشان تبلیغ است و حتی از آن استقبال می‌کنند. در ایران هم خیلی از بلاگرها در حال تبلیغ برای برند یا آنلاین‌شاپ‌ها هستند و عملاً پولی بابت کالا پرداخت نمی‌کنند. حتی بعضی از آنها به علاوه کالای مورد نظر، پول اضافه‌ای هم بابت تبلیغ دریافت می‌کنند که بستگی به معروفیت و تعداد دنبال‌کننده‌هایشان دارد. اما به هرحال طوری رفتار می‌کنند که این کالا را خودشان سفارش داده‌اند و صددرصد از خرید و استفاده‌اش راضی هستند و آن را به همه پیشنهاد می‌کنند. درواقع این وجهی از ماجراست که شما نمی‌بینید.»
او ادامه می‌دهد: «ممکن است در هر مقطع زمانی شما با مد جدیدی مواجه شوید که گاهی توسط همین بلاگرها ساخته می‌شود. بسته به اینکه قرار باشد روی کدام برند و چه مدل‌هایی تبلیغ کنند، این مد رواج پیدا می‌کند و افراد جذب آن می‌شوند. این کار در همه جای دنیا هم مرسوم است و بخشی از تبلیغات دنیای مد به این شکل انجام می‌شود اما باید توجه داشت که نباید تمام و کمال جذب آن شد و نباید هم فراموش کرد که چه پول زیادی در این تجارت رد‌و‌بدل می‌شود که سهم زیادی از آن به جیب کمپانی‌های بزرگ مد می‌رود. در نهایت هم مصرف‌گرایی را رواج می‌دهد که روی منفی این قضیه است و بهتر است به جای جذب شدن به این تبلیغات، با توجه به نیاز و سلیقه خودمان خرید کنیم.»

 

بــــرش

در خارج از ایران که امکان پس دادن جنس خریداری شده وجود دارد، بلاگرها معمولاً تعداد زیادی لباس سفارش می‌دهند و آنها را باز می‌کنند و می پوشند و عکس می‌گیرند و در صفحه‌شان به اشتراک می‌گذارند و بعد کالای مربوطه را پس می‌فرستند. در نتیجه یک عکس با آن لباس در صفحه‌شان دارند که شما در آن نمی‌بینید که مارک لباس را نکنده‌اند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل - ۰۲ مرداد ۱۴۰۲