در حافظه موقت ذخیره شد...
2 مرد با اتهام سرقت مواجه شدند
میخواستیم صاحب چک را پیدا کنیم!
آنها گفتند مغازهدار هستند و بیدلیل دستگیر شدهاند.
مسافران نقابدار
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت یک راننده اسنپ آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: من چند سال است که راننده اسنپ هستم. چند ساعت قبل یک مسافر درخواست ماشین کرد و خواست تا او را به غرب تهران ببرم. من هم درخواستش را تأیید کردم سپس او با شماره تلفنی با من تماس گرفت و من مرد جوان را سوار ماشین کردم، اما او کلاه و ماسک به صورت داشت. به همین خاطر چهره او را به خاطر ندارم.
وی ادامه داد: هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بودم که مسافر جوان به رویم چاقو کشید و با تهدید، گوشی موبایل و یک چکی را که در جیب داشتم سرقت کرد و سوار بر ماشینم گریخت.
بازداشت 2 مرد
با این شکایت، مأموران به ردیابی خودرو سرقتی پرداختند اما ردی از آن بدست نیاوردند. 2 ماه از این ماجرا گذشته بود که در ادامه تحقیقات 2 متهم که چک سرقت شده راننده اسنپ در دست آنها بود، بازداشت شدند اما ادعا کردند چک را پیدا کردهاند.
در دادگاه
2 دوست در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه راننده اسنپ در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: دزد خشن به رویم چاقو کشید و مرا تهدید به مرگ کرد. او گوشی موبایل و چکم را دزدید و سپس مرا در خیابانی خلوت از ماشین پیاده کرد و گریخت، اما من چهره او را به خاطر ندارم و نمیدانم کدام یک از 2 متهم حاضر در دادگاه دزد ماشینم هستند.
سپس 2 متهم یک به یک به دفاع پرداختند.
یکی از آنها گفت: من و دوستم هر 2 در منطقه شهران صاحب میوهفروشی و کاسب هستیم. ما هیچ سابقهای نداریم و بیدلیل بازداشت شدهایم.
وی ادامه داد:چک شاکی را یک پسر بچه زبالهگرد از مقابل مغازهام و میان جعبهها پیدا کرد. من گفتم چک احتمالاً متعلق به یکی از مشتریهایم است که سراغ آن برمیگردد. به همین خاطر خواستم چک را از او بگیرم، اما پسر بچه ضایعاتی چک را نمیداد. به همین خاطر آن را به مبلغ یک میلیون تومان از پسر بچه گرفتم. من چک را برای چند روز پشت شیشه مغازه چسباندم تا صاحب آن پیدا شود، اما کسی سراغ آن نیامد. تا اینکه دوستم مهرداد چک را از من گرفت و گفت هر طور شده صاحب چک را پیدا میکند تا از او شیرینی خوبی بگیرد و شیرینی را با هم نصف کنیم، اما چند روز بعد مأموران به مغازهام آمدند و مرا بازداشت کردند. من اصلاً از ماجرای سرقتی بودن چک هیچ اطلاعی ندارم.
مهرداد نیز حرفهای دوستش را تأیید کرد و گفت: من میخواستم صاحب چک را پیدا کنم، به همین خاطرچک را از دوستم گرفتم ولی بازداشت شدم. در این پرونده شماره تلفن مسافری که با راننده استپ تماس گرفته و سوار ماشین راننده اسنپ شده اصلاً ردیابی نشده تا روشن شود این شماره تلفن متعلق به ما نیست و ما بیگناه هستیم. ما حتی در تحقیقات چند بار به این موضوع اشاره کردیم. اما کسی به حرفمان اهمیتی نداد. ما تقاضا داریم تا زودتر آزاد شویم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.