«ایران» از افزایش امید و کیفیت زندگی «پزشکان جوان» پیرو قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار گزارش میدهد
ماجراهای حذف امتیاز پروانه طبابت
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
اختلاف نظرها بر سرقانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار و تفکیک پروانه مطب از پروانه طبابت و حذف شرط امتیاز، بالا گرفته است. احسان خاندوزی در نامه نگاریهای متعددی با استناد به مواد و موارد قانونی از وزارت بهداشت درخواست کرده است تا موانع را از سر راه اشتغال پزشکان جوان بردارد. وزیر اقتصاد در ۲ نامه جداگانه موضوعات قانونی را در خصوص صدور پروانه طبابت به وزیر بهداشت اعلام کرده است اما مقاومتهایی از سوی وزارت بهداشت در خصوص فضای کسب و کار پزشکان جوان وجود دارد و دلایلی هم ذکر میشود. مسأله صدور پروانه طبابت مانع اشتغال آنها بلافاصله بعد از گذراندن تعهدات آموزشی خود شده است. باتوجه به روند افزایشی تعداد فارغالتحصیلان رشته پزشکی نسبت به چند دهه گذشته و تأمین تدریجی بخش عمده نیاز مراکز دولتی مناطق محروم از طریق بهکارگیری «پزشکان تعهد بومی»، به نظر میرسد محدودسازی امکان فعالیت آزاد پزشکان جوان آسیبی ایجاد کرده است؛ تشدید مهاجرت پزشکان، شکلگیری پدیده رانت و فساد در صدور امضاهای طلایی نمونههایی از ایجاد محدودیت اخذ پروانه طبابت است.
بعد از تصویب قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار در اسفند سال 1400 توسط مجلس شورای اسلامی و ابلاغ آن در اردیبهشت سال 1401 توسط رئیسجمهور، مقرر شد تا این موانع از سر راه پزشکان جوان برداشته شود تا آنها بدون هرگونه محدودیت و استثمار توسط درمانگاههای خصوصی، بعد از پایان تحصیل پی کسبوکارشان بروند که البته با توجه به عملکرد سیاستگذار و متولی حوزه سلامت محدودیتها همچنان به قوت خود باقی است اما در سوی دیگر این ماجرا رئیس مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسبوکار تیرماه سال گذشته در نامهای خطاب به رئیس سازمان نظام پزشکی خواستار حذف سریع این محدودیتها برای توزیع عادلانه پزشک و بهبود خدمات بهداشتی و درمانی برای عموم شد. منتها با گذشت نزدیک به یکسال از آغاز این مسیر پرچالش، هنوز خبر خوشی از تسهیل اشتغال پزشکان جوان به گوش نمیرسد. متولیان حوزه سلامت معتقدند اگر محدودیت کسب امتیاز برای اخذ پروانه طبابت حذف شود، توزیع پزشکان در مناطق محروم دچار مشکل میشود و دیگر کسی رغبتی برای طبابت در مناطق محروم نخواهد داشت. این مهمترین دلیل برای مقاومت هاست. پزشکان جوان در حالی با مانعی به اسم «قانون تأسیس مطب» روبه رو هستند که اعمال امتیازبندی در صدور پروانه طبابت برگرفته از «قانون تأسیس مطب» و آییننامه اجرایی آن است؛ این یعنی در طول سالهای بعد از تصویب ماده یک آییننامه هیأت وزیران در سال 1363، وزارت بهداشت مفاد آن را به هرگونه اخذ پروانه طبابت تعمیم داده و در سازکار طراحی شده، عملاً فعالیت در مراکز درمانی دولتی، اصلیترین بستر اخذ امتیاز است. حالا همین قانون که در گذشته کارکردهایی داشته است، برای پزشکان جوان مشکل ساز شده و عایدیاش سختی تحمیلی به پزشکان جوان، مهاجرت تعدادی از آنها، رواج امضاهای طلایی و درنهایت نقص در دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی است.
نامه نگاری علیه قوانینی ناعادلانه
ریشههای ماجرای قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار برای اشتغال پزشکان جوان و تازهکار را باید در دغدغهمندی رئیس دولت سیزدهم جست و جو کرد. زمانی که داوطلبان آزمون دستیاری مستقیماً به رئیسجمهور برای تسهیل ورود پزشکان جوان به بازار کار و حل مشکلات ادامه تحصیل پزشکان نامهای نوشتند. در بخشی از این نامه آمده بود: «جناب آقای رئیسجمهور؛ آینده پزشکان جوان سالهاست بازیچه قشر اندکی از پزشکانی شده است که به نام توجه به پزشکان جوان، اما به کام منافع خود در بخش خصوصی در حال پیشبرد اهداف خود هستند... اما اخبار و شواهد نشان از این دارد که سیاستگذاران وزارت بهداشت و ذینفعان کلان بخش خصوصی تمایلی به پیشرفت کشور و جوانان این سرزمین ندارند.». نوک پیکان اتهامات پزشکان جوان متوجه سازمان نظام پزشکی و معاونت درمان وزارت بهداشت است. آنها محدودیت وضعشده برای صدور مجوز مطب از سوی متولیان حوزه سلامت را ناعادلانه میخوانند. این در حالی است که وزارت بهداشت تأمین پزشک در مناطق محروم را دغدغه جدی تلقی میکند. با این حال پرسشی که مطرح میشود این است که چرا پزشکان و فارغ التحصیلان مناطق بومی در این نقاط ماندگار نشدهاند و با وجود «پزشکان تعهدی» و «سهمیه مناطق محروم»، همچنان وزارت بهداشت در دسترسی مناطق کم برخوردار به پزشک متخصص دچار چالش جدی است؟
درآمد پزشکان جوان از رانندههای تاکسیهای اینترنتی کمتر است
کامران باقری لنکرانی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما درباره حذف امتیاز پروانه طبابت به «ایران» میگوید: «ما در بحث سلامت به نگاه متعادل احتیاج داریم یعنی ارائه کننده خدمت که اغلب پزشکان جوان و تازه فارغ التحصیل هستند باید بتوانند از درآمد خوبی برخودار باشند که حداقل کفاف زندگی شان را بدهد. الان شرایط به گونهای است که درآمد برخی از پزشکان جوان از رانندههای تاکسیهای اینترنتی به مراتب کمتر است در حالیکه پزشکان جوان شغل پر استرس و پر تنش و پرمسئولیتی دارند.»
دکتر لنکرانی با اشاره به ضرورت توزیع عادلانه نیروی انسانی در نقاط مختلف کشور عنوان میکند: «باید برای توزیع نیروی انسانی فکری کنیم و بتوانیم از نیروهایی که مورد نیاز است در مناطق مورد نیاز استفاده کنیم. این افتخار نیست که در برخی رشتههای تخصصی 60 درصد متخصصها مقیم تهران هستند. باید کاری کنیم این پزشکان متخصص در مناطق دور و کمتر برخوردار هم بتوانند به زندگی شان ادامه دهند، ضمن اینکه درآمد مناسبی هم داشته باشند.»
وزیر اسبق بهداشت درباره قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار و حذف امتیاز پروانه طبابت اظهار میدارد: «من فکر میکنم اگر این تصمیم با نظام پرداخت مناسب که حضور پزشکان را در مناطق محروم تضمین کند، همراه نباشد تصمیم کاملی نیست. ما باید این تصمیم را به گونهای بگیریم که باعث نشود مناطق محروم از پزشک و نیروی ارائه دهنده خدمت خالی شود از آن طرف نیز نظام پرداخت باید به گونهای باشد که اگر جوان پزشک در منطقه محروم خدمت کرد اینطور نباشد بعد از یک سال حقوق اندک با کلی کسورات به او بدهیم.»
دکتر لنکرانی با تأکید بر اینکه مداخلات سلامت نیاز به نگاه منظومهای دارد، میگوید: «ما باید نگاه منظومهای به حوزه سلامت داشته باشیم. حوزه سلامت موضوع پیچیدهای است در حالیکه مداخلات سلامت ما تلسکوپی است مثلاً میگوییم ورودی دانشجوی پزشکی را زیاد کنیم اما اگر نتوانیم پزشک را بعداز فارغ التحصیلی در منطقه محروم حمایت کنیم و حقوق مناسب ندهیم و نتوانیم جذبش کنیم افزایش دانشجو جوابگو نخواهد بود در واقع ما دانشجو را زیاد میکنیم اما زیر ساخت ایجاد نمیکنیم طبیعتاً اینها دانشجوی قوی نخواهند بود بنابراین ما باید نگاه منظومهای داشته باشیم صرفاً یک مداخله مشکل را حل نمیکند، پیچیده میکند.»
کلید رفع استثمار پزشکان جوان در مراکز درمانی خصوصی
دکتر رضا لاریپور سخنگوی سازمان نظام پزشکی درباره ریشههای قانونی کسب امتیاز لازم جهت صدور پروانه طبابت و موارد قانونی استناد متولیان حوزه سلامت برای مخالفت با مصوبه وزارت اقتصاد به «ایران» میگوید: «قانون صدور مجوزهای کسب و کارها و تسهیل آن که توسط وزارت اقتصاد پیگیری میشود و از سوی مجلس شورای اسلامی برعهده وزارت اقتصاد گذاشته شده است، یکی از راهکارهای کلی برای جلوگیری از هرگونه امتیاز طلایی، رانت و ویژهخواری است. بنابراین یکی از کارهای درست و صحیح و قابل اعتماد که میتوان در کشور بویژه برای گروه جوان جویای کار انجام داد این است که ما از انحصارگرایی و در اختیار قرارگرفتن بسیاری از مجوزها و پروانهها و فضاهای اشتغال جلوگیری کرده و آنها را بهصورت عادلانه بین همه افرادی که متقاضی هستند، توزیع کنیم.»
سخنگوی سازمان نظام پزشکی در ادامه میافزاید: «یکی از اقدامات مطلوب در این زمینه تسهیلگری در ایجاد صدور مجوزهای ویژه حوزه سلامت برای جامعه پزشکی است. مهمترین کار این است که تمامی مجوزهای لازم اعم از مجوز تأسیس بیمارستان، کلینیک، درمانگاه، مراکز تصویربرداری، مراکز سوءمصرف مواد و هر مرکز دیگری که در حوزه سلامت طبقهبندی میشود بهصورت عادلانه و برای همه افراد بازشود. طبیعی است که هر مرکزی برای تأسیس نیازمند ویژگی خاصی است که باید رعایت شود اما اینکه به فرد خاصی بابت این قضیه مجوز داده نشود موضوع مهم دیگری است که تقریباً غیرقابل قبول محسوب میشود. در حوزه وزارت بهداشت موضوع مهم این مطلب بازگشایی تمامی پروانههایی است که توسط سامانه صدور پروانهها یعنی کمیسیون ماده 20 دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت اتفاق میافتد که باید همه آنها در اختیار افراد قرار گیرد کما اینکه در حوزه داروخانه این اتفاق افتاد و عملاً بسیاری از موانع تأسیس داروخانه در کشور برداشته شد.»
دکترلاریپور درباره نظر وزارت بهداشت مبنی بر خالی شدن مناطق محروم از پزشک، پیرو مصوبه قانونی مجلس شورای اسلامی برای آزادسازی صدور پروانه بویژه پروانه مطب اینگونه توضیح میدهد: «یکی از مواردی که توسط وزارت بهداشت در زمینه آزادسازی صدور پروانهها بویژه صدور پروانه مطب صورت میگیرد این است که مناطق محروم خالی میشود. باید این نکته را مدنظر داشت که در آزادسازی و تسهیل صدور پروانهها واقعیت این است که پروانهها به هر شکل و نحو ممکن باید آزاد شود یعنی هرگونه مانع موجود بر سر راه صدور مجوزها چه تفکیک پروانه بهصورت طبابت و مطب و چه هر نوع شیوه دیگری برداشته شود. من به عنوان کارشناس حوزه سلامت مدافع آزادسازی پروانهها بطور کلی هستم و معتقدم در حوزه اقتصاد بازار رقابتی وجود دارد که این بازار خودش را تنظیم خواهد کرد و هیچ نگرانی از این بابت وجود نخواهد داشت. کما اینکه در سایر کشورهای دیگر نیز وضع اینچنین است. از طرفی ما به پزشک جوان که در کشور فارغالتحصیل میشود و طرحش را میگذراند و تعهداتش را به دولت انجام میدهد و آزاد است عملاً با ندادن پروانه، اجازه کار نمیدهیم. نکته حائز اهمیت این است که همین کشورهای اطراف ما، این جوانان پزشک را جذب میکنند یعنی فرد میتواند در استرالیا، عمان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا به راحتی کار کند اما در داخل کشور سد و موانعی ایجاد میکنند که جوان پزشک نتواند کار کند قطعاً این عامل بسیار مهم، ویژه و قابل توجه در این زمینه است.»
سخنگوی سازمان نظام پزشکی درباره مواضع مخالفان قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب وکار مبنی بر اینکه حذف امتیاز مطب باعث خالی شدن مناطق محروم از پزشک متخصص میشود، میگوید: «نکته اول این است در حال حاضر وزارت بهداشت بوسیله پزشک طرحی و متخصص که متعهد خدمت است نیاز مناطق کم برخوردار به پزشک را پر میکند. تقریباً میتوان گفت فرد آزادی در مناطق محروم وجود ندارد این در حالی است که وزارت بهداشت چنانچه قصد دارد مناطق محروم را پر کند و دسترسی مردم را افزایش دهد، موظف است نسبت به ایجاد ردیفهای شغلی و استخدام افراد با درآمد مکفی اقدام کند تا همه شاغلین حرف پزشکی بتوانند در این منطقه کار کنند و آحاد ملت به خدمات سلامت دسترسی داشته باشند. اینکه گفته میشود، با دادن پروانه افراد از مناطق محروم خارج میشوند، خیر این اتفاق نمیافتد اگر آماری مبنی بر اینکه میزان افراد آزاد که میتوانند در آن مناطق پروانه بگیرند اعلام شود، این مطلب به وضوح و روشنی هویدا خواهد شد.»
اعمال امتیازبندی در صدور پروانه طبابت که برگرفته از «قانون تأسیس مطب» و آییننامه اجرایی آن بوده باعث شده پزشکان جوان با وجود گذراندن دوره طرح وتعهداتشان همچنان طبابتشان به رسمیت شناخته نشود چون اگر پزشک جوان بخواهد کار طبابتش را پیش گیرد، باید امتیازاتی که مورد تأیید سازمان نظام پزشکی است، کسب کند، مثلاً باید چهار، پنج سال در یک منطقه دورافتاده و محروم کار کند و بعد از آنکه امتیازات لازم را کسب کرد اگر موافقت شد، پروانه طبابت و مطب بگیرد.همین موضوع باعث و بانی انحصارطلبی و گروگان پزشکان جوان و رواج طبابت غیررسمی و زیرزمینی پزشکان جوان در بخش خصوصی و تشدید مهاجرت پزشکان شده است. پزشکانی که به دلیل کسب امتیاز پروانه طبابت به استثمار بیمارستانها، کلینیکها و درمانگاههای خصوصی درمیآیند و برنده وضعیت فعلی صرفاً درمانگاههای خصوصی هستند که به پزشکان بدون پروانه روی میآورند.
دکتر لاریپور در این باره میگوید: «همین الان پزشکان جوانی که فارغالتحصیل شدهاند و طرحشان را هم گذراندهاند و تعهداتشان را هم انجام دادهاند و در بسیاری از بیمارستانها، کلینیکها و مراکز درمانی بدون پروانه کار میکنند. اما به دلیل نداشتن پروانه، استثمار میشوند این در حالی است که اگر به این افراد پروانه داده شود هم از نظر قانونی مناسب است هم دریافتیهایشان از نظر شرعی از قوام بیشتری برخوردار است. از طرفی تصور برخی از داشتن پروانه این است همچنان با وجود پروانه استثمار صورت خواهد گرفت اینکه استثمار برای پزشکان جوان و بهرهکشی از آنها در بیمارستانها اتفاق میافتد موضوع دیگری جدا از پروانه است که باید به شکل و نحو دیگری توسط مسئولان ذیربط با تعیین تعرفه مناسب جبران شود نه اینکه به جوان پزشکان پروانه ندهیم. از نظر ما هر فردی باید پروانه داشته باشد همانطور که هر فردی برای رانندگی باید گواهینامه داشته باشد فارغ از اینکه ماشین دارد یا نه، بنابراین نداشتن ماشین مانع داشتن گواهینامه نیست.»
به گفته وی، واضح و روشن است آزادسازی بسیاری از مجوزها موجب ماندگاری بسیاری از پزشکان در داخل کشور میشود. در حوزه پزشکی دو نوع مهاجرت داریم؛ یک مهاجرت پزشکان از داخل کشور به خارج و دوم مهاجرت در داخل کشور است که از رشته پزشکی به شغل دیگری اتفاق میافتد که این شغلها خارج از حوزه تحصیلاتی و تخصص فرد است. این اتفاق زیرپوستی و ناگواری است؛ وقتی مجوزها آزاد باشد، هر فردی بتواند امکان تأسیس مرکزدرمانی و مرکز سوء مصرف مواد داشته باشد و بتواند کارکند و طبیعتاً فضای بهبود کسب و کار داخل کشور فراهم باشد علاقهمند به مهاجرت نخواهد بود.
سخنگوی سازمان نظام پزشکی در پاسخ به اینکه با توجه به اصرار وزارت اقتصاد درباره قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار چه سیاستهایی به نفع مناطق محروم و جلوگیری از تمرکز پزشکان در شهرهای بزرگ و ایجاد رغبت برای ماندگاری متخصص در مناطق کم برخوردار پشت بند این مواد قانونی باید اعمال شود،عنوان میکند: «اتفاق مهم دیگر در حوزه تسهیل کسب و کارها توجه به مناطق محروم است. بسیاری از این افراد چنانچه فضا و امکانات مناسب از جمله امکانات اسکان مناسب، تسهیلات بانکی، امکان دریافت وام و شرایط مرخصی و میزان ساعت کار ایجاد شود، مناطق کمتر برخوردار را برای طبابت ترجیح میدهند حتی افرادی که از مناطق کم برخوردار کوچ کردهاند به دلیل اینکه امکان کار اقتصادی کمتر مهیاست به همان مناطق برمیگردند. بنابراین طبیعی است که فضای بهبود کسب و کار ایجاد شود و وزارت بهداشت نیز برای جلوگیری از هرگونه احساس خالی شدن مناطق محروم باید از امکانات ردیف استخدامی و پرداختیهای مناسب و تسهیلات برای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم استفاده کند.»
گلهمندی از عدم دسترسی عادلانه به خدمات سلامت
هرچند که بیش از یکسال بعد از ابلاغ قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار در اردیبهشت سال 1401 توسط رئیسجمهور، مقرر شد این موانع از سر راه پزشکان جوان برداشته شوند اما تا امروز جز روی کاغذ اتفاقی نیفتاده و پزشکان جوان چشم انتظار گشایشی در جهت حذف امتیاز و اخذ پروانه طبابت شان هستند. دکتر محمد پاک مهر عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی از جمله مخالفان این قانون است. وی درباره مصوبه وزارت اقتصاد و تفکیک پروانه طبابت از پروانه مطب و حذف امتیاز و افزایش کیفیت زندگی پزشکان جوان به «ایران» میگوید: «ما در کشور توزیع عادلانه پزشک نداریم، مناطق کم برخوردار و کمتر توسعه یافته به لحاظ داشتن متخصص، فوق تخصص و پزشک عمومی دچار چالش است در حالیکه بخش زیادی از کشور جزو مناطق برخوردار نیست و این عدالت نیست. گرچه که طبق قانون اساسی آحاد ملت باید به خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی بهصورت عادلانه دسترسی داشته باشند.»
نماینده خراسان شمالی در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما به شرط حفظ ارائه خدمات به مردم نقاط کمتر برخوردار با حذف امتیاز پروانه طبابت موافق هستیم، میافزاید: «صرف داشتن پروانه طبابت باعث میشود همه افراد بهترین نقاط خوش آب و هوا را برای فعالیت برگزینند، پس مناطق محروم باید چکار کنند؟ ما شکی در قانون تسهیل فضای کسب و کار نداریم اما در حوزه پزشکی اگر این موضوع اجرا شود با خلل نیرو در مناطق کم برخوردار روبهرو میشویم. همین الان نسبت به کمبود نیرو در مناطق محروم پاسخی نداریم. ما بیمارستانهایی در استان خودمان داریم که با کمبود متخصص مواجه هستند. ما با حفظ ارائه خدمات به مردم نقاط کم برخوردار با حذف امتیاز پروانه طبابت موافق هستیم و ایرادی ندارد اما این مصوبه باعث میشود عملاً نیروهای جوان نیز از گردونه خدمت در مناطق محروم خارج شوند.»
دکتر پاک مهر در پاسخ به این سؤال که چرا وزارت بهداشت مسأله کمبود متخصص را با نیروهای بومی و متعهد خدمت تاکنون ساماندهی نکرده است، عنوان میکند: «هر وقت توانستند نیاز مناطق محروم را به پزشک برطرف کنند ما مشکلی نداریم اما این قانون مردم مناطق محروم را بیچارهتر میکند. طرح پزشکان متعهد خدمت و بومی گزینی سابقه طولانی ندارد و نمیتواند راهحل باشد. این قانون اگر کمک کند استان کمتر برخوردار، مناطق روستایی و استان ضعیف از خدمات سلامت برخوردار باشد و خدمات را تقویت کند کار خوبی است در غیر اینصورت شرایط را سخت میکند و به نفع مردم مناطق برخوردار است. خلاف نیست ولی به ضرر مردم است.»
وی میگوید: «بیشترین جذب دانشجوی رشته پزشکی از مناطق برخوردار است و اغلب به مناطق محروم نمیروند، هر اندازه با این رویه پزشک تربیت کنیم مناطق محروم همیشه در حاشیه هستند.36 درصد متخصصان در تهران و 55 درصد در مراکز استانها هستند. تراکمی از متخصصان را در این نقاط میبینیم اما مناطق کم برخوردار خالی است. ما در دسترسی عادلانه به خدمات سلامت گلهمندی مان شدید است و در برنامه هفتم باید توجه شود.»
برش
چند گفتوگو؛ چند راهحل
در گزارش این صفحه نقطه نظرهای متفاوتی را درباره یک قانون که قرار است کار و فعالیت پزشکان جوان را تسریع کند، خواندیم اما راهحل چیست؟ آنهم وقتی دغدغههای هر سو قابل تأمل است!
میتوان به کمک اعمال سیاستهای تشویقی به نفع مناطق محروم، از تمرکـز پزشـکان در شـهرهای بـزرگ جلوگیری کرد. این یعنی همان چیزی که باید باشد و وزارت اقتصاد به آن اصرار دارد. نکتهای که پزشکان جوان بر آن تأکید دارند؛ پزشک متخصص طرحی صرفاً به جهت جبر کسب امتیاز پا در مناطق محروم نگذارد بلکه باید با اعمال برخی سیاستها از جمله حذف مالیات پزشکان مناطق محروم، ایجاد تسهیلات رفاهی و امکان استفاده از وام بانکی میتوان پیشبینی کرد دسترسی این مناطق به پزشک عمومی و متخصص نسبت به گذشته تقویت خواهد شد و از جابهجایی پزشکان متخصص در مناطق کمتر برخوردار جلوگیری میشود. مضاف بر اینها درک این واقعیت که پزشکان مشغول در شهرهای بزرگ را نمیتوان بهصورت پایدار به مناطق محروم انتقال داد و مسیری که یک بار در طرح تحول پیموده و حتی دریافتی پزشکان تا 5 برابر هم افزوده شد و نتیجهای نداشت، دوباره پیمود. برخی آمارها نشان میدهد حدود 50 درصد از پروانههای طبابت در 5 کلانشهر بزرگ که 20 درصد جمعیت را شامل میشوند صادر شده و این پزشکان در این مناطق مشغول فعالیت هستند. اما نکته مهمتر این است که حدود 80 درصد پذیرش دانشجویان پزشکی از مناطق دو و سه هستند و این یعنی یک فرصت طلایی پیشروی سیاستگذار که با تشویق دانشجویان این دو منطقه آنها را ماندگار کند و با توزیع پایدار و خدمات پزشکی مستمر در این مناطق رضایت عمومی را هم به دست آورد. فرصتی که همیشه پیشروی سیاستگذار نخواهد بود و اگر درست از آن استفاده نشود با فرصت سوزیها پزشکان جوان یا راه مهاجرت را در پیش خواهند گرفت یا حوزه زیبایی را بر کار طبابت ترجیح خواهند داد.