«ایران» علت فرار مالیاتی شهروندان را مورد بررسی قرار میدهد
مالیات پول زور نیست
در سال ۱۴۰۰ از ۱۲۳ اینفلوئنسر با درآمدی ماهانه بیش از ۱۰۰ میلیون تومان فقط ۲۳ نفر اظهارنامه مالیاتی پر کردند
محدثه جعفری
خبرنگار
سیما خانمی 28 ساله است که خدمات زیبایی به مشتریانش ارائه میدهد و با توجه به تراکنشهای مالی که طی یک سال کاری از طریق دستگاه کارتخوان برایش ثبت شده مشمول 15 میلیون تومان مالیات بر درآمد شده است، برای آن که سال آینده چنین مبلغی را پرداخت نکند یا به عبارتی از پراخت مالیات فرار کند، دستگاه کارتخوانش را جمع کرد و در صفحه شخصی از مشتریانش خواست که یا پول نقد همراه داشته باشند یا هزینه خدماتش را کارت به کارت کنند. درآمد خوبی هم دارد، برای آنکه تعداد تراکنشهای کارت بانکیاش از حدنصاب بالا نرود از کارت مادر و خواهر و... استفاده میکند تا درآمدش مشمول مالیات نشود. هر فردی که درآمد کسب میکند، مبلغی را بهعنوان مالیات بر درآمد باید به دولت بپردازد حتی افرادی که در شبکههای مجازی مشغول کار تبلیغات و فروش هستند. اواخر سال ۱۳۹۹ دولت طرحی را به مجلس ارائه کرد و مقرر شد اشخاص معروف که از طریق پلتفرمها درآمدزایی میکنند، براساس میزان درآمد، مالیات آن را بپردازند، البته شرایطی هم برای عنوان اینفلوئنسر تعیین شد. طبق دستورالعمل اجرایی بند «ذ» تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور، درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد شد. این در حالی است که طبق گفته مسئولان سازمان امور مالیاتی 100 اینفلوئنسری که باید اظهارنامه مالیاتیشان را رد کنند، از پذیرش آن استنکاف میکنند. در همین رابطه سخنگوی سازمان امور مالیاتی از تخلف تعداد زیادی از فعالان شبکههای مجازی میگوید: «مجموع تراکنشهای واریزی برای ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰بیش از دو هزار و 300 میلیارد تومان بوده که میزان مالیات تشخیصی این افراد را حدود ۱۷میلیارد تومان اعلام کرده است. به طور میانگین، هر اینفلوئنسر بابت درآمد سال ۱۴۰۰خود باید مالیات دهد اما فقط ۲۳نفر مالیات بر درآمد خود را پذیرفتهاند و ظاهراً ۱۰۰شاخ فضای مجازی تن به پرداخت مالیات نمیدهند در حالی که تعرفه تبلیغاتی آنان برای هر استوری حدود ۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان است.» کارمندان و کارگران با حداقل دریافتی همزمان با دریافت حقوق و دستمزد، مالیاتشان بهصورت ماهانه کسر میشود. فرارهای مالیاتی در حالی رخ میدهد که بر اساس اعلام سازمان امور مالیاتی عمده بار پرداخت مالیات در ایران بر دوش کارمندان و کارگران است. بیشترین فرار مالیاتی در ایران از سوی قاچاقچیان و دلالها اتفاق میافتد و بسیاری از اقشار پردرآمد نیز از جمله آهنفروشان، طلافروشان و پزشکان، اینفلوئنسرها و... فرارهای، مالیاتی را مرتکب میشوند. در واقع، همین مالیاتهاست که در حوزههای مختلف صرف آبادانی کشور میشود. این در حالی است که هنوز فرهنگ پرداخت مالیات در کشور و میان افراد شاغل جامعه شکل نگرفته است به طوری که با هر ترفندی میخواهند از پرداخت مالیات فرار کنند. موضوعی که باعث میشود بحث فرار مالیاتی وارد حوزه اجتماعی شود و بخواهیم دنبال ردپای موضوعات اجتماعی و فرهنگی در این میان بگردیم و از خودمان بپرسیم چرا مردم با فرهنگ پرداخت مالیات مشکل دارند و چگونه میتوان از مسیر پیوندهای اجتماعی این مسأله را دید و واکاوی کرد.
فرهنگ پرداخت مالیات باید از کودکی شکل بگیرد
به گفته سیاوش غیبیپور، مالیات هزینه اجتماعی خدماتی است که افراد جامعه از کشور برداشت میکنند، از آسفالتی که روی آن راه میرویم تا پارکی که از فضای سبزش استفاده میکنیم همه و همه از طریق پرداخت مالیات ساخته شده است. این کارشناس اقتصادی و امور مالیاتی در گفتوگو با «ایران» از چرایی عدم پرداخت مالیات از سوی شهروندان، میگوید: «اگر بخواهیم به زبان ساده لزوم پرداخت مالیات را توضیح دهم باید کشور را در مقیاس کوچکتری نگاه کنیم. تصور کنید شما ساکن ساختمان 5 طبقهای هستید، این ساختمان هزینههای نگهداری همچون نظافت، تعمیر و نگهداری و بازسازی دارد و برای هر یک از ساکنان مبلغی تحت عنوان شارژ ساختمان در نظر گرفته میشود که باید پرداخت شود. حال اگر برخی از ساکنان در عین حال که از امکانات استفاده میکنند از پرداخت شارژ امتناع کنند، پای خدماتدهی در ساختمان لنگ میزند و مدیر ساختمان برای اینکه دخل و خرج ساختمان به هم نخورد، مجبور به کاهش خدمات میشود. حال همین موضوع را شما در یک کشور تصور کنید، وقتی برخی از شهروندان که عمدتاً درآمد خوبی هم دارند با توجه به استفاده از امکانات شهری و جادهای از پرداخت مالیات که صرف هزینههای جاری، عمران و آبادانی کشور میشود استنکاف کنند، دولت نمیتواند آن طورکه باید به امور کشور رسیدگی کند و شاهد کاهش خدمات خواهیم بود.
وی ادامه میدهد: شاید یکی از دلایلی که شهروندان رغبتی به پرداخت مالیات ندارند، وجود منابع طبیعی در کشور است. درست است که فروش نفت و گاز به بودجه کشور کمک میکند اما وابستگی به نفت نقش مؤثر مالیات را کمرنگ کرده یا به تأخیر انداخته است. همواره توصیه مسئولان در برنامه ششم آن است که باید وابستگی بودجه کشور از نفت و گاز کاهش یابد و به سمت مالیات برویم. باید در کشور به سمت درآمدهای پایدار برویم و مالیات به خاطر تأمین از درون کشور جزو منابع پایدار بودجه است اما فروش نفت و گاز با شدت یافتن تحریمها دچار افت و خیز میشود و نمیتوانیم بودجه کشور را بر اساس آن ببندیم.
غیبیپور نرخ مالیات به تولید ناخالص داخلی در درآمد کل کشور را حدود 7 و نیم درصد بیان میکند و میگوید: « هر زمان این نسبت به 10 درصد رسید میتوانیم ادعا کنیم که جلوی فرار مالیاتی را گرفتهایم. یکی از مشکلات کشور به روز نبودن سیستم مالیاتی است چرا که هنوز بهصورت کامل الکترونیک نشده است. در کشور بانک اطلاعات زیاد داریم اما هوشمند و به روز نیستند پس نمیتوانیم به درستی مالیات را محاسبه کنیم که این امر شرایط سوءاستفاده را برای برخی متخلفان فراهم کرده است.
به گفته این کارشناس اقتصادی، سطح فرهنگ پرداخت مالیات در کشور بسیار پایین است و ما میتوانیم با داستان، فیلم و تصویر لزوم پرداخت مالیات را برای مردم روشن کنیم. در کتب درسی باید مطرح شود که اگر پلی در کشور ساخته میشود، بودجهاش از طریق مالیاتی که مردم میدهند، تأمین شده است. باید از دوران مدرسه ذهن بچهها را به لزوم پرداخت مالیات آشنا کنیم تا این فرهنگسازی کم کم شکل بگیرد.»
بــــرش
مالیات هزینه خدماتی است که دریافت می کنیم
«اگر بخواهیم به زبان ساده لزوم پرداخت مالیات را توضیح دهم باید کشور را در مقیاس کوچکتری نگاه کنیم. تصور کنید شما ساکن ساختمان 5 طبقهای هستید، این ساختمان هزینههای نگهداری همچون نظافت، تعمیر و نگهداری و بازسازی دارد و برای هر یک از ساکنان مبلغی تحت عنوان شارژ ساختمان در نظر گرفته میشود که باید پرداخت شود. حال اگر برخی از ساکنان در عین حال که از امکانات استفاده میکنند از پرداخت شارژ امتناع کنند، پای خدماتدهی در ساختمان لنگ میزند و مدیر ساختمان برای اینکه دخل و خرج ساختمان به هم نخورد، مجبور به کاهش خدمات میشود.
مالیات
2.5 میلیارد تومان فرارمالیاتی به شیوه چک
شقایق جعفری کارشناس امور مالیات در گفتوگو با «ایران» از راههای فرار مالیاتی میگوید: «جمع کردن دستگاههای کارتخوان، استفاده از حساب کودکان زیر 18سال، دریافت پول نقد و چک برخی از راههای فرار مالیاتیاست. یکی از مراجعه کنندگان، من فروشنده عمده لوازم یدکی خودرواست در اصل گردش مالی 50 میلیارد تومانی دارد اما آنچه که در اظهارنامه مالیاتی به سازمان مالیات اعلام کرد 10 میلیارد تومان بود. حال سؤال اینجااست که چطور 40 میلیارد فرار مالیاتی شکل گرفت؟ روش چکی دقیقاً همینجا خودش را نشان میدهد. فرد برای خرید و فروش لوازم از چک مشتری استفاده میکند و پول مشتری را بهصورت چک در وجه خریدار مینویسد و خودش این بین واسطه میشود. پس نه پولی به حسابش آمده و نه از حسابش کم شده است. به زبان ساده آن 10 میلیارد سود خالصش است که به سازمان مالیات معرفی میکند و در اظهارنامه به دروغ 9 میلیارد تومان آن را به خرید لوازم اختصاص میدهد و یک میلیارد را سود ناخالص در نظر میگیرد که به آن اجاره مغازه، حقوق کارگر و... هم میخورد و در پایان سود خالصش را 200 میلیون معرفی میکند. اگر درصد مالیات این شغل را ۲۵ در نظر بگیریم50 میلیون تومان باید به سازمان مالیات پرداخت کند این درحالی است که مالیات واقعی این فرد عمده فروش 2 میلیارد و نیم است. به گفته این کارشناس در گذشته بازار خرید و فروش فاکتورهای صوری برای فرارمالیاتی داغ بود که دولت بساط این نوع فرار را با سامانه مؤدیان جمع کرد.»
فرهنگسازی
فرهنگسازی به سرعت جواب نمی دهد
پرداخت مالیات برای کارمندان و کارگران الزام است نه انتخاب! این گروه از شاغلین کشور قبل از دریافت حقوقشان مالیاتشان را پرداخت میکنند این را مصطفی آب روشن جامعه شناس میگوید و ادامه میدهد:«همین ساختار را نهاد حاکمیت برای دیگر اقشار شاغل در جامعه در نظر بگیرد. هنوز سازکار مشخصی برای دریافت مالیات در کشور وجود ندارد و دولت از مردم خواهش میکند که بیایید و اظهارنامه مالیاتی پرکنید که اشتباه است. قبض آب، برق و گازی که استفاده میکنم مستقل از اراده برایم صادر میشود و باید آن را پرداخت کنم چون در صورت عدم تمکین پرداخت قبوض از آن خدمت محروم میشوم و زندگیام دچار مشکل میشود. بنابراین ساز کاری باید ایجاد شود که امکان پرداخت نکردن مالیات وجود نداشته باشد.»
این جامعه شناس در گفتوگو با «ایران» از فرهنگسازی پرداخت مالیات هم میگوید: «فرهنگسازی خوب است اما اگر امروز این کار را شروع کنیم حداقل 30 سال دیگر جواب میدهد به همین دلیل در کوتاه مدت باید ساز کاری ایجاد شود که امکان طفره رفتن از پرداخت مالیات وجود ندشته باشد. در این بخش، کوتاهی از خود دولتهاست که هنوز راه را برای فرار مالیاتی باز گذاشتهاند. عاملیت همیشه دوست دارد فرارکند، همیشه میخواهد کمترین هزنیه را شامل شود بنابراین باید راهی را ایجاد کنیم که اصلاً شهروندان نتوانند به فرار مالیاتی فکر کنند. اطلاعات آماری افراد باید شفاف باشد تا جلوی تخلف گرفته شود.»
رفتار شناسی
پرداخت مالیات تکلیفی اجتماعیاست
«پرداخت مالیات جزو وظایف ملی، اجتماعی و اقتصادی هر فرد در جامعه است و بهوسیله پرداخت آن شهر و کشور به خدمات مورد نیاز پزشکی، فرهنگی و آبادانی میرسند. از دیرباز تاکنون پرداخت مالیات به عنوان یک حرکت اقتصادی_اجتماعی در طول تاریخ ثبت شده و کسانی که از این وظیفه سرپیچی میکنند افرادی هستند که نسبت به سرنوشت کشور و جامعه خود بیتفاوتاند.» این را مجید ابهری رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاه شهیدبهشتی میگوید. او ادامه میدهد: «از نگاه رفتار اجتماعی کسانی که از پرداخت مالیات خودداری میکنند دو گروه هستند. اولین گروه افرادیاند که دارای درآمدهای کلان بوده و مشاغل و حضور آنها در جامعه قابل ملاحظه نیست مثل افرادی که به شغل دلالی یا خرید و فروشهای تلفنی مشغول هستند. گروه دوم دارندگان مشاغل پردرآمد مانند اینفلوئنسرها، هنرمندان و افرادی که درآمد سرشاری دارند از این وظیفه ملی سرپیچی کرده و آن را به دوش افراد کم درآمد میاندازند اینگونه افراد همان کسانی هستند که با بازی در یک فیلم سینمایی یا سریال صد برابر یک کارمند درآمد داشته اما پرداخت مالیات را در ردیف وظیفه خود نمیدانند. در جامعه ما یک مغازهدار بسیار ضعیف مالیات خود را میپردازد ولی برخی دلالها و سلبریتی همانند زالوهای اقتصادی از افراد ضعیف ارتزاق میکنند. فرهنگسازی پرداخت مالیات هم باید از دوران کودکی در خانه و مدرسه شروع شده و به صورت یک وظیفه آموخته شود تا در آینده کشور شاهد فرار مالیاتی نباشیم.»
حقوقی
تبعات فرار از پرداخت مالیات؛ از ممنوع الخروجی تا زندان
حبس بیش از شش ماه تا دو سال، جزای نقدی بیش از دو میلیون تا ۸میلیون، شلاق از ۳۱ ضربه تا ۷۴ ضربه، محرومیت از حقوق اجتماعی برای مدت بیش از شش ماه تا پنج سال، انتشار حکم محکومیت قطعی در رسانهها. پرداخت اصل مالیات به همراه جریمههای قانونی آن از جمله مجازاتهاییاست که برای عدم پرداخت مالیات در کشور طبق قانون در نظر گرفته شدهاست. در همین رابطه کریم رنجبر حقوقدان به «ایران» میگوید: «امروزه بر کسی پوشیده نیست که پرداخت مالیات تا چه اندازه بر پیشرفت اقتصادی جامعه تأثیر مستقیم دارد اما هرچند مالیات به نوعی مشارکت همگانی در روند پیشرفت جامعه است ولی شاید تنها موردی باشد که قانونگذار افراد را ملزم به این مشارکت میکند. به این معنا که همه افراد جامعه از طریق پرداخت مالیات موظف و مکلف به شرکت در این فرایند هستند. مالیات انواع مختلفی دارد، مانند مالیات بر دارایی، مالیات بر ارث، مالیات بر درآمد (درآمد املاک، درآمد کشاورزی، درآمد حقوق، درآمد مشاغل) و... حال سؤالی که ایجاد میشود این است که اگر کسی از این تکلیف قانونی سر باز زد یا به اصطلاح «فرار مالیاتی» انجام دهد آیا این عمل، جرم انگاری شده است یا خیر؟
وی ادامه میدهد: در تعریف فرار مالیاتی میتوان گفت:هرگونه تلاش در جهت گریز از پرداخت مالیات یا پرداختِ کمتر، آن را فرار مالیاتی میگویند. حال باید مصادیق فرار مالیاتی را بشناسیم. مصادیق فرار مالیاتی طبق ماده ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم عبارتند از «تنظیم دفاتر اسناد و مدارک خلاف واقع و استناد به آن، اختفای فعالیت اقتصادی و کتمان درآمد حاصل از آن، ممانعت از دسترسی مأموران مالیاتی به اطلاعات مالیاتی و اقتصادی خود یا شخص ثالث در اجرای ماده ۱۸۱ این قانون و امتناع از انجام تکالیف قانونی مبنی بر ارسال اطلاعات مالی، موضوع مواد ۱۶۹ و ۱۶۹ مکرر به سازمان امور مالیاتی کشور و وارد کردن زیان به دولت با این اقدام، عدم انجام تکالیف قانونی مربوط به مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده در رابطه با وصول یا کسر مالیات مؤدیان دیگر و ایصال آن به سازمان امور مالیاتی در مواعد قانونی تعیین شده، تنظیم معاملات و قراردادهای خود به نام دیگران یا معاملات و قراردادهای مؤدیان دیگر به نام خود برخلاف واقع، خودداری از انجام تکالیف قانونی در خصوص تنظیم و تسلیم اظهارنامه مالیاتی حاوی اطلاعات درآمدی و هزینهای در سه سال متوالی، استفاده از کارت بازرگانی اشخاص دیگر به منظور فرار مالیاتی.
به گفته این حقوقدان موارد ذکر شده مصادیقی است که ممکن است یک شخص حقیقی مرتکب آن شود که در این صورت طبق ماده ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم به مجازات درجه ۶ و حبس بیش از ۶ ماه تا دو سال، جزای نقدی از ۲ تا ۸ میلیون تومان، شلاق از ۳۱ تا ۷۴ ضربه و همچنین محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از ۶ ماه تا ۵سال و انتشار حکم قطعی در رسانهها محکوم خواهد شد.
حال سؤال اینجاست اگر همین مصادیق توسط یک شخص حقوقی انجام شود چه جرمی مرتکب شده است؟ رنجبر در پاسخ به این سؤال میگوید؟ طبق ماده ۲۷۵ همان قانون برای مدت ۶ ماه تا دو سال به یکی از مجازاتهای «ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی و به ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری محکوم میشود. یعنی ممکن است یک شرکت که مرتکب فرار مالیاتی شده است مثلاً از داشتن دسته چک به مدت ۶ ماه تا دو سال منع شود.محرومیت دیگری که برای مرتکبین این جرم در نظر گرفته شده طبق ماده ٢٠٢ قانون فوق الذکر، ممنوع الخروج شدن آنهااست که براساس این ماده، وزارت امور اقتصادی و دارایی میتواند حسب مورد، از خروج مرتکبین از کشور جلوگیری کند. هرچند تمامی جمعیت کشور پس از ابلاغ قوانین از سوی رئیس جمهور وقت، آگاه به آن فرض میشوند اما بهتر است که افراد، قبل از ارتکاب هر جرمی بهصورت عام و قبل از ارتکاب جرم فرار مالیاتی بهصورت خاص، قانون مالیاتهای مستقیم را با دقت مطالعه کند. باشد که اراده این عزیزان نسبت به ارتکاب این جرم تغییر کند.