در مراسم رونمایی از مجموعه چهارجلدی «دیپلماسی با صدای بلند» عنوان شد

امریکا وقتی انقلاب را جدی گرفت که دیگر دیر شده بود

گزیده‌ای از گفت‌وگو با تنی چند از دیپلمات‌ها، مستشاران امریکایی و افسران سیا که در دوره پهلوی دوم در کشورمان حضور داشتند در قالب مجموعه چهارجلدی «دیپلماسی با صدای بلند» به همت انتشارات مؤسسه روزنامه ایران منتشر شده است؛ مجموعه‌ای که به اذعان حاضران در مراسم رونمایی‌اش، دربردارنده اطلاعاتی خواندنی در زمینه غافلگیری امریکایی‌ها درباره به نتیجه رسیدن حرکت جمعی مردم کشورمان به شکل پیروزی انقلاب اسلامی شد. محمد جواد لاریجانی «معاون اسبق امور بین‌الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه»، علیرضا شیخ عطار«قائم مقام اسبق وزارت امور خارجه، غلامعلی خوشرو «سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد»، علی اکبر صالحی «رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ایران» و همچنین محمدحسن روزی‌طلب «مدیرعامل مؤسسه فرهنگی، مطبوعاتی ایران» از جمله حاضران در مراسم رونمایی بودند که به ذکر نکاتی درباره اهمیت ترجمه و انتشار مجموعه چهار جلدی «دیپلماسی با صدای بلند» پرداختند.

 انقلاب ایران، یک حادثه بزرگ تاریخی
  محمد جواد لاریجانی گفته‌های خود را با ذکر نکاتی درباره اهمیت ولایت و چرایی وجود آن آغاز کرد. وی با اشاره به بخشی از گفته‌های مقام معظم رهبری در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبنی بر آنکه انقلاب یک حادثه بزرگ تاریخی است، گفت: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس عقلانیت اسلامی، برآمده از مکتب اهل بیت به‌پا شد. در شرایطی که نظام غربی بر اساس ساختاری سکولار و بر اساس عقلانیت لیبرال شکل گرفته، جمهوری اسلامی معتقد به دموکراسی اما با پایه و اساسی متفاوت از اعتقادات غربیان است.»
وی با تأکید بر اینکه ایران در وجوه مختلف علمی موفق به کسب دستاوردهای بسیاری شده، ادامه داد: «با این حال به گمانم دستاورد اصلی این انقلاب را می‌توان نظام مدنی آن دانست که از سایر دستاوردها حتی انرژی هسته‌ای هم مهم‌تر است؛ هر چند تا رسیدن به مرحله اصلی و غایت اهداف آن راه در پیش دارد و ایرادهایی نیز به آن وارد است اما پویا و در حال حرکت به سمت تکامل است.»
لاریجانی مطالعه مجموعه چهارجلدی «دیپلماسی با صدای بلند» را بویژه در شرایط امروز کاری ضروری خواند و گفت: «ایران بر خلاف اغلب کشورها وقتی در مجامع بین‌المللی شرکت می‌کند قادر است مستقل صحبت کند، کسی نمی‌تواند به ما بگوید که چه کنیم و حرف‌مان را در عرصه جهانی با صدای بلند می‌گوییم. با این حال در دوره‌ای هستیم که ضروری است ذهن جوانان را درباره مسائلی از این دست روشن کنیم که این مهم با مطالعه چنین آثاری ممکن می‌شود؛ بویژه که ترجمه و ویرایش بسیار خوبی نیز دارد.
  تصور اشتباه امریکایی‌ها از حرکت مردمی ایرانیان
 غلامعلی خوشرو گفته‌های خود را با ذکر خاطره‌ای از سال‌های دانشجویی خود که مصادف با دوران انقلاب بوده شروع کرد و از مطالبه‌گری جوانان تحصیلکرده و انقلابی آن سال‌ها برای حفظ استقلال کشور در مواجهه با استکبار سخن گفت. خوشرو گفت: «همه افرادی که گفته‌های آنان را در این چهار جلد می‌خوانید از وقایعی که در نهایت به وقوع انقلاب منتهی شد اظهار بی‌خبری کرده‌اند. تصور مصاحبه شوندگان در بحبوحه انقلاب این بوده که شاه با یکسری آشوب قابل کنترل روبه‌رو شده.»
بخشی از گفته‌های خوشرو و دیگر حاضران در این جلسه و البته مضمون کلی چهار جلدی «دیپلماسی با صدای بلند» درباره این است که امریکا به رغم اهمیتی که در خصوص وابسته نگه داشتن ایران قائل بوده اما هیچ‌کدام از سیاستمدارانش، دین و روحانیت را به عنوان عواملی مؤثر در شکل‌گیری تحول سیاسی و اجتماعی ایران جدی نگرفته بودند و توجهی به آن نداشته‌اند.
خوشرو به گفت‌وگویی که با کیسینجر داشته هم اشاره کرد و گفت: «از کیسینجر پرسیدم که چه موقع فهمید انقلاب شدنی است؟ گفت خیلی دیر، دوباره سؤال کردم چه زمانی جدی شدن وقوع انقلاب را دریافتید؟ گفت زمانی که امام خمینی(ره) به پاریس رفت و در آنجا به همه دنیا مواضعش را اعلام کرد.»
به گفته خوشرو و آن‌طور که در کتاب هم آمده زمانی که امریکایی‌ها متوجه نقش روحانیت می‌شوند برای ارتباط گرفتن با امام خمینی(ره) می‌کوشند اما هیچ مسیری برای تماس با ایشان پیدا نمی‌کنند! این اعتراف کیسینجر در شرایطی بوده که بنابر سخنان خوشرو در این مراسم رونمایی، اغلب افرادی که در انقلاب و سال‌های بعد از پیروزی این حرکت مردمی نقش‌آفرینی جدی داشته‌اند همان‌هایی بودند که در سال‌های منتهی به انقلاب، در زندان‌های ساواک یا در تبعید به سر می‌برده‌اند.
بنابر این گزارش، نکته قابل توجه دیگری که در مجموعه چهارجلدی «دیپلماسی با صدای بلند» هم به نقل از افراد مختلفی آمده درباره آن است که حتی بعد از پیروزی انقلاب هم امریکایی‌ها دچار این توهم بوده‌اند که این حرکت جمعی مردمی عمر کوتاهی دارد و در نهایت چند ماه بعد به شکست می‌انجامد و آنان جایگاه گذشته‌شان را در سلطه به ایران به دست می‌آورند. غلامعلی خوشرو در پایان، ترجمه و ویرایش خوب این مجموعه را از دیگر ویژگی‌های مثبت آن دانست.
  توجه غربی‌ها به تاریخ شفاهی معاصر ایران
 علیرضا شیخ‌عطار گفته‌های خود را با ذکر این مبحث آغاز کرد که تاریخ شفاهی یک پدیده جدید است که در سده‌های گذشته هم شاهد تألیف و انتشار مواردی از آن در ایران بوده‌ایم؛ هر چند که اغلب آنها به دستور پادشاهان تألیف شده‌اند. شیخ عطار گفت: «با آنکه برخی مورخان، تاریخ شفاهی را چندان مستند نمی‌دانند اما طی چهل، پنجاه سال اخیر شاهد استقبال از آن، بویژه درباره ایران هستیم. یکی از مشهورترین این پروژه‌ها را درباره کشورمان دانشگاه هاروارد انجام داده است. شاید حجم کاری که دانشگاه کلمبیا درباره تاریخ شفاهی ایران کرده کمتر از هاروارد باشد اما نتیجه‌اش که بخشی از آن را در قالب این چهار مجموعه می‌خوانید اهمیت بسیاری دارد.»
وی ادامه داد: «کسب اطلاعات امریکایی‌ها درباره ایران از دریچه افرادی بود که دین و روحانیت را جدی نمی‌گرفتند؛ اینها تصور می‌کردند در کشور ما نیز نظیر دیگر نقاط جهان سکولاریسم در حال تبدیل به اندیشه غالب است. آنان گمان می‌کردند تنها خطری که تهدیدی علیه مواضع‌شان در ایران است کمونیست‌ها و به عبارتی همان حزب توده است. باور نداشتند که مذهبی‌ها به جریان اصلی اجتماعی تبدیل شده‌اند که ضربه این تفکر اشتباه را هم خوردند.»
شیخ‌عطار در بخش دیگری از گفته‌های خود تألیف کتاب «دیپلماسی با صدای بلند» را به روشی حرفه‌ای خواند و گفت: «نویسنده ماه‌ها صرف تربیت و آموزش مصاحبه‌گرهای این کتاب که همگی از بین دانشجویان دوره دکتری انتخاب شده بودند، می‌کند. حتی به آنان آموزش‌هایی درباره ایران‌شناسی می‌دهد که همین سبب افزایش اهمیت و مطالعه این مجموعه است. در ابتدای هر گفت‌وگو نیز، بیوگرافی و مشخصات مصاحبه‌شونده را به نقل از خودش می‌خوانید. در مواردی مصاحبه شونده‌ها در بیان حقایق با توسل به اینکه فراموش کرده‌ام، طفره می‌رفته‌اند که در نهایت ناچار به بیان پاسخ برخی سؤالات می‌شوند. بسیاری از مسائلی که در این کتاب آمده در جای دیگری منتشر نشده!»
به گفته شیخ‌عطار صرف زمان قابل توجهی برای انجام مصاحبه‌های این کتاب و از طرفی ویرایش آن، گویای آن است که مخاطبان در نهایت با مجموعه کتابی خواندنی و البته مهم مواجه هستند. عمده گفته‌های مندرج در این کتاب‌ها مرتبط با دهه‌های چهل و پنجاه است؛ دوره‌ای که مصادف با اوج سیطره امریکایی‌ها بر ایران است. با این حال جالب است که اغلب آنان از وقایع بی‌خبر بوده‌اند.
  راهی برای پاسخگویی به سؤالات نسل جوان
 علی‌اکبر صالحی، آخرین سخنران این مراسم بیش از همه درباره ضرورت معرفی این مجموعه چهار جلدی به نسل جوان صحبت کرد و گفت: «نسل جوان امروز، نسل پرسشگری شده، ما هم نسل پرسشگری بودیم اما جوانان امروز بیش از دوران ما به دنبال چرایی‌ها هستند. مقام معظم رهبری به تازگی درباره ضرورت معرفی دوباره امام خمینی(ره) به جوانان سخن گفتند، نکته‌ای که من هم به بهانه انتشار این کتاب بر انجامش تأکید دارم.»
صالحی صحبت درباره شخصیت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را از چند جهت مهم دانست؛ نخستین تأکید وی بر سیاستمدار بودن ایشان بود و اینکه امام(ره) به دنبال عدم سلطه‌پذیری ایران بوده‌اند. دومین مسأله درباره ایشان، بُعد معرفتی امام(ره) بود که سبب تثبیت انقلاب شد و در نتیجه‌اش به محض وقوع جنگ تحمیلی، جوانان برای دفاع از آب و خاک کشورمان سر از پا نمی‌شناختند و روانه جبهه شدند. به عقیده صالحی بُعد دیگری از شخصیت امام خمینی(ره) که صحبت درباره آن بر نسل جوان اثر می‌گذارد، بحث فلسفی شخصیت علمی ایشان است که چرایی‌های جوانان را پاسخ می‌دهد.
وی در بخش دیگری از گفته‌های خود درباره اهمیت حاکمیت نیز صحبت کرد و افزود: «قبل از انقلاب، غرب و امریکا به هیچ وجه دین را عامل محرک جامعه نمی‌دانستند، در صورتی که امام راحل این انقلاب را با بینشی که داشتند و مسیری که پیش رو گرفتند به ثمر نشاندند. ایشان اسلام را نه تنها به عنوان یک ایدئولوژی، بلکه به عنوان قوه محرکه‌ای قوی برای جامعه به جهانیان معرفی کردند. امروز جوانان درباره این می‌پرسند که چرا انقلاب کردید؟ سؤالاتی که پاسخ آنان در این قبیل کتاب‌ها در دسترس است. باید با تسهیل در دسترسی مخاطبان به این مجموعه و کتاب‌های مشابه به آنان بگوییم که اگر انقلاب نمی‌کردیم به چه وضعیتی گرفتار می‌شدیم.»
گفتنی است که آلن پرایس‌دا، ارنست اونی، آرچی بولستر، آرمین مایر و چارلز ناس از جمله مصاحبه شوندگانی هستند که درباره وقایع دهه‌های چهل و پنجاه که در نهایت منجر به شکل‌گیری حرکتی مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد سخن گفته‌اند. هرچند آن‌طور که داوودی، سرویراستار کتاب هم در این جلسه تأکید کرد، این کتاب در نتیجه مجموعه‌ای از مصاحبه‌های ویلیام بور با 200 نفر از دیپلمات‌ها، مستشاران امریکایی و افسران سیا انجام شده که با همکاری بنیاد مطالعات ایران در شهر واشنگتن و دفتر پژوهش‌های تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا از سال 1985 تا 1988 ضبط و تنظیم شده است. در مجموعه پیش‌رو گفته‌های 13 نفر از این افراد به همت گروه مترجمان، ترجمه شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سی
 - شماره هشت هزار و دویست و سی - ۲۱ تیر ۱۴۰۲