«ایران» از زیست گروههای تروریستی موجود در مناطق مرزی ایران و پاکستان گزارش میدهد
تومورهای بدخیم ترور و تکفیر
یکی از چالشهای امنیتی دهههای اخیر، زیست گروهکهای مسلح در اطراف مرزهای کشور است؛ گروههایی که نه در خاک ایران، بلکه در خاک کشورهای همجوار لانه دارند و به دلیل پشتیبانی و هدایت سرویسهای جاسوسی دولتهای متخاصم از یک سو و کمکاری دولتهای همجوار در مهار آنها، کماکان به حیات تروریستی خود ادامه میدهند و هر از گاهی مزاحمتهایی برای کشور ایجاد میکنند. پیش از این «ایران» در گزارشی با عنوان «علیه تمامیت ایران» به طور کلی، ماهیت و اهداف این گروهکهای تروریستی اطراف مرزهای کشور و ساختار حمایت و هدایت نرمافزاری و سختافزاری آنان را مورد واکاوی قرار داده بود؛ گروههایی که بعضاً بنا بر آموزههای ناسیونالیسم قومی یا تعالیم تکفیر مذهبی و تحریک سرویسهای امنیتی بیگانه، زمینهساز ناامنی و عدم ثبات در منطقه میشوند. اما در این نوشتار سعی میشود به طور جزئیتر به گروههای مسلح تجزیه طلب مستقر در منطقه بلوچستان پرداخته شود؛ منطقهای حائل میان ایران و پاکستان که همواره سرویسهای امنیتی بیگانه به طور سنتی به آن چشم داشته و حملات به داخل خاک ایران و سایر مناطق مثل هند و افغانستان و آسیای مرکزی را هدایت میکنند.
هدایت از راه دور
چند روز پس از حادثه تروریستی حمله به اتوبوس حامل نیروهای مرزبانی سپاه در بهمن ماه 1397، دولت پاکستان فهرستی از گروههای تروریستی مستقر در خاک این کشور را منتشر کرد؛ فهرستی مشتمل بر 74 گروه مسلح که تعداد زیادی از آنها در منطقه بلوچستان پاکستان مأوا داشته و دارند، موضوعی که بیانگر وضعیتی خطرناک و غیرقابل پذیرش در این منطقه است چراکه اولاً به طور حتم تعداد آنها بیشتر از 74 گروه است و ثانیاً زمان زیادی از تکوین و توسعه آنها گذشته و اقدام عملی جدیای علیه آنها صورت نگرفته است و مرور زمان نیز طبیعتاً این وضعیت را تشدید کرده و میکند. تعدادی از این گروهها، ایران را هدف اقدامات خود میدانند و همانطور که اشاره شد، افغانستان، هند، ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان و... دیگر مقاصد آنهاست. برای فهم برنامه و اهداف این گروهکها علاوه بر تقسیم و تحلیل ماهیت آنها باید ساختار پشتیبانی آنها در سطحی فراتر از منطقه را جستوجو کرد؛ مسألهای که پس از حادثه تروریستی سال 97 نیز فرماندهی معظم کل قوا به آن اشاره کردند و در پیامی، ارتباط عاملان این حادثه با سازمانهای اطلاعاتی برخی کشورهای منطقه و فرامنطقهای را مسلم دانسته و دستگاههای مسئول را به پیگیری و تمرکز روی آن فراخواندند؛ نهادهایی مانند سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا)، سرویس اطلاعات مخفی انگلستان (ام آی6)، سرویسهای استخباراتی برخی دولتهای منطقه و اخیراً نیز سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی (موساد) تحرکات فراوانی در مناطق شرقی ایران داشته است که ردپای آن را در زمینهسازی حملات تروریستی به مرزبانی جمهوری اسلامی در اردیبهشت سالجاری به وضوح میتوان دید.
گروههای قارچ گونه
طبیعتاً معرفی تمام گروههای تروریستی مستقر در پاکستان و حتی فقط گروهکهایی که هدفشان ایران است در اینجا ممکن نیست. اجمالاً در همین حد اشاره میشود که برای سهولت در تشخیص و بازشناسی ماهیت این گروهکها میتوان آنها را ذیل یک صورتبندی سه گانه ملاحظه کرد؛ این گروهکها از سه گفتمان ناسیونالیسم قومیتی، تکفیر مذهبی و مارکسیسم پیروی میکنند. به عنوان نمونه گروههایی مانند جیش العدل (تداوم جندالله)، لشکر جهنگوی (شاخه نظامی انشعاب یافته از سپاه صحابه)، جیش محمد، لشکر طیبه، تحریک طالبان و... اسلام سلفی و تا حدودی وهابیت تکفیری را نمایندگی میکنند و سرچشمه معنوی آنان برخی مدارس پاکستان و افغانستان است و گروههایی مانند ارتش کارگران بلوچستان و اتحادیه کارگران بلوچستان نیز زمینههای فکری چپگرایانه دارند و گروههای موسوم به ملیگرایان بلوچستان و حزب مردم بلوچستان هم به واسطه افکار ناسیونالیستی و قومیتی رویکرد تجزیهطلبانه دارند.
نکته قابل ذکر درخصوص سکونت گروههای تروریستی مسلح در پاکستان این است که این گروهها علاوه بر عملیات تروریستی در خاک سایر کشورها و تحمیل هزینه به آن مناطق، آسیب سنگینی به خود پاکستان زدهاند و غیر از مرگ دهها هزار نفر از مردم این کشور، به گفته دولت پاکستان، فقط تا سال 2011، ۶۸میلیارد دلار هزینه اقتصادی به دولت تحمیل کردهاند که این آمارها از سال 2001 و حضور نظامی امریکا به بهانه مبارزه با تروریسم بعد از حادثه یازده سپتامبر افزایش چشمگیری داشته است.
نگاهی به کارکرد این گروهها
اصلیترین علل بقای گروهکهای مسلح در منطقه بلوچستان، حمایت خارجی است. در اینجا به مهمترین اهداف و کارکردهای گروههای تروریستی برای نظام سلطه به رهبری امریکا به صورت کلی و فهرست وار اشاره میشود:
-جلوگیری از ثبات امنیتی در کشورهای مسلمان
- انحراف در مسأله فلسطین و مبارزه با اسرائیل
- اسلام هراسی و بازنمایی تصویر دین اسلام به مثابه «تروریسم تکفیری»
- ایجاد وقفه در مسیر صدور انقلاب اسلامی ایران
- تحت فشار گذاشتن شیعیان پاکستان
- زمینهسازی برای استعمار و بازتولید بهانه برای هجوم به کشورهای دیگر
- ایجاد بحران امنیتی برای جمهوری اسلامی
- استفاده از این گروهها به عنوان اهرم فشار علیه کشورهای منطقه
اخیراً نشست مشترکی در ستاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در تهران میان سردار سید مهدی فرحی جانشین وزیر دفاع و سپهبد حمود الزمان خان دبیر کل وزارت دفاع پاکستان برگزار شد که در آن دو طرف بر راهکارهای مقابله با گروهکهای تجزیه طلب و اشرار مرزی تأکید کردند. فارغ از گسترش و تعمیق روابط ایران و پاکستان، خصوصاً توسعه مناسبات اقتصادی به عنوان زمینه ساز ایجاد امنیت پایدار و همکاریهای امنیتی مشترک، باید وجود اراده جدی برای حذف کامل سرویسهای اطلاعاتی غربی خصوصاً سرویسهای امریکایی و صهیونیستی از چرخه امنیت ملی پاکستان و انسداد مسیرهای پشتیبانی مالی و اطلاعاتی گروهکهای مسلح را به عنوان گام جدی دولت پاکستان برای مبارزه با تروریسم و شرارت مرزی در نظر گرفت. نظارت جدی بر تحریکات عوامل سرویسهای بیگانه و ممانعت از گسترش تفکر تکفیری وهابی، دیگر گام مهمی است که بستر ایجاد امنیت پایدار را در منطقه فراهم میکند.