گفتوگوی «ایران» با مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی
چراغ روشن فارابی در سال سخت سینما
فرهنگی از نیمه اسفندماه تا تیرماه هر سال فعالیتهای فارابی در بخش تولید آثار به بررسی فیلمنامهها متمرکز میشود و تیرماه که از راه میرسد موعد تولید آثار آغاز میشود. برهمین اساس در روزهای پایانی هفته گذشته از فهرست تولیدات فارابی در سال ۱۴۰۲ رونمایی شد که تنوع موضوعات از ترور آیتالله هاشمی و داستان پرویز ثابتی تا ساخت فیلم درباره سه شهید شاخص دراین لیست دیده میشد. به همین بهانه در گفتوگویی با سید مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره سیاستهای تولیدی این بنیاد در سال پیش رو صحبت کردهایم و مروری کوتاه بر فعالیت این بنیاد در سال گذشته داشتهایم.
در نگاه کلی بر فهرست تولیدات فارابی به نظر میرسد تولیدات امسال روی حوزه انقلاب، مقاومت و پایداری متمرکز شده است. رویکرد و ملاکتان برای انتخاب این آثار چیست؟
برای شروع به امر تولید اول از همه نظامنامه تولید تعریف و در این نظامنامه تکلیف خودمان را با تولید آثار مشخص کردیم. در واقع برای تولید، یک استراتژی به همراه شاخصهای آن تعریف کردیم. یکی از این شاخصها این است که فیلم، ناظر بر یک مسأله استراتژیک یا موضوع ملی باشد. دوم اینکه به نوعی زمینهساز ارتقای سرمایه انسانی در سینما باشد؛ یعنی تهیهکننده و کارگردان فیلماولی به سرمایه انسانی انقلابی سینما تبدیل شود. شاخصه دیگر این است که واجد خلاقیت بوده و به توسعه ژانر و نوآوری در فرم، محتوا و مضمون کمک کند. در دستهبندی دیگر تلاش شد این آثار تقویتکننده جشنوارههای ما اعم از ملی، بینالملل یا کودک باشند. بر اساس همین شاخصها از آثار و فیلمنامههای پیشنهاد شده میانگین میگیریم. در کنار این موضوعات، مسائلی همچون توسعه عدالت فرهنگی و فعالسازی سینمای حرفهای در شهرستانها نیز برای ما دغدغه است. این ویژگی مهم که لوکیشن فیلمها از پایتخت خارج شده و تهرانزده نباشد از دیگر شاخصهای ما در تولید آثار است. با این نگاه که بتوانیم در سینمای ایران سیمای زیبای قابل افتخاری از سرتاسر ایران با گویشها، لهجهها و خردهفرهنگهای متفاوت ببینیم و در واقع سینمای ملی ایران بازنمای سرتاسر ایران اسلامی باشد. فارغ از این کلان الگوها که بر اساس آنها انبوه فیلمنامههای ارسال شده را ارزشگذاری و ارزیابی کردیم، موضوعات دیگری هم هست که برای ما ویژه محسوب میشوند از جمله مسأله فلسطین، مقاومت، مدافعان حرم، زیست عفیفانه، خانواده و... ترکیب این شاخصهها کنار هم نظامنامه تولید محتوا را تشکیل میدهد و ضریب میانگین آنها در یک اثر، تضمینکننده حمایت فارابی است. بزرگترین چالش فارابی این است که باید منابع محدود خود را صرف نیازهای نامحدودی کند که در حوزه فیلمهای سینمایی وجود دارد. چطور باید از بین 900 و چند فیلمنامهای که پارسال مرور کردیم 10 اثر را انتخاب میکردیم؟ این مهم را یا باید به ذوق و قریحه و مزاج افراد داخل این شوراها واگذار میکردیم یا به یک منطق قابل دفاع در انتخابهایمان میرسیدیم. حالا نظام ارزیابی و پایش محتوای فارابی به منطق و استدلال قانعکننده در تولید آثار رسیده است و مبتنی بر همین منطق پارسال سبد متنوعی از تولیدات سینمایی از ژانر پلیسی معمایی تا فیلم ملودرام و دفاع مقدسی داشتیم. امسال با همین تنوع، تولید را چیدمان کردهایم. این فهرست تنها بخشی از برنامه تولیدات امسال است و بخش قابل توجهی از آن در دست بررسی است.
با وجود تأکید بر تنوع و تکثر آثار به نظر میرسد وزنه تولیداتی با محوریت شهدا یا گروهک منافقین سنگینتر است. پررنگ بودن این بخش حاصل شایستگی این آثار برای قرار گرفتن در سبد حمایتی شماست یا مبتنی بر دغدغه و تعلق خاطر شما و شورای ارزیابی؟
وظیفه فارابی توسعه سینمای ملی است و لاجرم به عرصههایی ورود میکنیم که دیگران به آن نپرداختهاند. بخشی از مواردی که شما به آن اشاره کردید از جنس همین موضوعات ملی است. البته خیلی از این سوژهها به صورت مشترک با حوزه هنری، بنیاد شهید و دستگاههای دیگری پیگیری میشوند. این موضوعات جزو دغدغههای ملی است که جاهای دیگر به سراغشان نمیروند و به همین خاطر اینها برای ما پررنگتر هستند؛ ضمن اینکه به توسعه سینمای ملی، تنوع ژانر و گونههای مختلف سینمای ایران هم توجه داریم. با همین نگاه هم سال گذشته با وجود همه مشکلات اعم از ناآرامیهای مهرماه، چالشهای پساکرونا، تورم بالای هزینههای تولید، اشتغال بخش قابل توجهی از بدنه سینما در پروژههای پلتفرمهای نمایشی و... شاهد بودیم؛ فارابی این شهامت را داشت که تنوع گونههای مختلف سینمایی و حتی واریته افکار مختلف در سینما را حفظ کند و سبد متنوعی از محصولات را تهیه کرد.
در حالی به میدان دادن نسل جوان اشاره دارید که بهتبع واگذاری تأیید صلاحیت فیلماولیها به فارابی این مسئولیت بیش از گذشته در کانون توجه قرار دارد. در بین اسامی این فهرست حضور چهرههای سرشناس مثل جعفری جوزانی و بهروز افخمی و چند فیلمساز آزمون پسداده دیده میشود، اما فیلماولیها در این فهرست نقشی ندارند.
تأیید صلاحیت فیلماولیها با این نگاه به فارابی سپرده شده که در حین تأیید صلاحیت، استعدادیابی هم صورت بگیرد و بتوانیم بر استعدادهای برتر سرمایهگذاری کنیم. پنج فیلم سال گذشته ما خروجی باشگاه فیلماولیها بود و امسال هم باشگاه فیلماولیها محصولات مفصل و مجزایی دارند که آنها را از سبد تولیدات بنیاد فارابی جدا کردیم. سال گذشته حدود 500 درخواست کارگردانی فیلماولی بر سامانه تأیید صلاحیت حرفهای کارگردانی فیلماولی ثبت شد که از این بین حدود 330 نفر مدارکشان تکمیل بود و در نهایت 87 نفر تأیید صلاحیت حرفهای شدند و در مراسمی مجوزهای فیلماولی به آنها اهدا شد. به اذعان دوستان کارگردان و حتی نماینده کانون کارگردانان در شورای صلاحیت تا به حال چنین فرایند حرفهای در تأیید صلاحیت کارگردانان فیلماولی اتفاق نیفتاده است. در کنار این تأیید صلاحیت، استعدادیابی هم صورت گرفت و حدود 16 نفر از 87 نفر به باشگاه فیلماولیهای فارابی معرفی شدند که در واقع مستعد سرمایهگذاری هستند. نکته مهم دیگر این فرایند بحث عدالت اجتماعی است. در فرایندهای قبلی یک کارگردان فیلماولی اگر تهیهکننده و سرمایهگذار پیدا نمیکرد، پروانه ساخت نمیگرفت و صلاحیتش هم تأیید نمیشد. در این فرایند دیگر یک استعداد دنبال تهیهکننده نمیگردد بلکه به شرط داشتن الزامات ورود به سینمای حرفهای و تأیید صلاحیت فارابی، برای سرمایهگذاری اقدام میکنیم. یکی از تولیدات سال گذشته ما در جشنواره فیلم فجر «بعد از رفتن» رضا نجاتی بود که سال قبل از آن برنده سیمرغ فیلم کوتاه جشنواره شده بود. اگر فارابی روی این استعدادها سرمایهگذاری نکند روی چه کسی باید سرمایهگذاری کند؟
برخی دوستان گمان میکنند فارابی یک کمپانی تولید است و آن را موظف به ساخت فیلمهای درجه یک فاخر میدانند. اما این وظیفه فارابی نیست. البته که در این رابطه هم باید فیلم بسازد ولی وظایف دیگری هم در رابطه با سایر بخشهای سینمای ملی دارد؛ از جمله استعدادیابی و قبول ریسک سرمایهگذاری به روی چهرههای جوان تازه وارد به سینما. توجه به فعالسازی ظرفیت شهرستانها و استانها از دیگر مسائلی است که باید در راستای تحقق آنها بکوشد که اینها هم ریسک دارند. بیشک محصولی که برای نخستین مرتبه از سوی یک کارگردان ناشناس از شهرستانی محروم ساخته میشود را نمیتوان با کارگردان درجه اولی که با بهرهمندی از امکاناتی کامل در پایتخت فیلم ساخته مقایسه کرد. این ریسک تولید را برای سینمای ایران چه کسی باید قبول کند؟ در سینمای جهان چه کسی آن را انجام میدهد؟ در دیگر کشورها نهادهای مرتبط با سینمای ملی آنان و در ایران هم فارابی. کاری که در برنامهریزی سال قبل به آن توجه داشتیم؛ آنچنان که در نتیجهاش شاهد ساخت فیلم اولیهای قابل اعتنایی همچون «کت چرمی» بودیم.
در همین رابطه این نگرانی وجود دارد که بعد از تأیید صلاحیت، کارگردانهای فیلم اولی باید به دنبال پیدا کردن یک سرمایهگذار بدوند. باشگاه فیلماولیها که نتایج استعدادیابیها به آنجا معرفی میشود قادر به برطرف ساختن نگرانی مذکور هست؟
برای یکعدهای، نه برای همه. وقتی شما هشت و هفت نفر را تأیید صلاحیت میکنید که فقط شانزده نفر آنها به باشگاه آمدهاند، امکانات فارابی هم بالاخره یک مقداری است. به گمانم این باشگاه مسأله مهمتری را حل میکند که آن بحث اعتمادسازی است. اعتماد به اینکه روی چه کسی و با چه خروجیای سرمایهگذاری میکنید. وقتی کسی تأیید صلاحیت این شورا را دارد، آن هم شورایی حرفهای که با حضور دو کارگردان برجسته و نامآشنا تشکیل میشود اتفاق کمی نیست!
به اسامی برخی از این کارگردانان اشاره میکنید؟
در شورای قبلی آقایان صدرعاملی و عرب حضور داشتند. مابقی اعضا نیز همگی سینمایی بودند. خب وقتی چنین شورایی یک کارگردان را تأیید صلاحیت میکند من سرمایهگذار و تهیهکننده راحتتر به او اعتماد میکنم. به نظرم بخش مهمی از تسریعگری همین فرایند است. این روند به کاهش ریسک سرمایهگذاری بر افراد تازه وارد به سینما کمک میکند.
بخشی از نگرانی فیلماولیها در خصوص حمایت در پروسه اکران است، اساساً این دغدغه جزو فعالیتهای فارابی محسوب میشود؟
وقتی بحث حمایت از اکران مطرح میشود باید قدری دقیقتر صحبت کنیم چراکه مباحث مختلفی را شامل میشود. از نگاهی حمایت از اکران را میتوان خرید بلیت ارگانی دانست. سامانه اکران در کشور ما دست شورای صنفی اکران است؛ دست فارابی یا حتی سازمان سینمایی هم نیست. خود اهالی سینما اکران را مدیریت میکنند. مسأله اصلی این است که آیا جامعه صنفی سینمای ما مثل برخی جوامع صنفی، دنبال فرصتدهی به جوانترها هست یا نه؟ باید دید در بحث تخصیص سانسهای اکران فقط بحث بر سر این است که کدام فیلم فروش و سود بیشتری را سبب میشود یا ملاحظات دیگری را هم در نظر دارند. این مسأله را باید آنجا حل کرد. اصلاً شما بسته حمایت از اکران را هم که در نظر بگیرید این کار چقدر در اکران یک فیلم مؤثر است؟ چند تا بسته حمایتی میتوان در نظر گرفت؟ نکته دوم اینکه مهمترین حمایت از اکران از نقطه تولید شروع میشود. یعنی شما در نقطه تولید به فیلمسازی در طی کردن صحیح مسیر کمک کنید. کاری که ما در فارابی کردیم آن است که کارگردانان فیلم اولیمان را رها نکردیم و با آنان گام به گام تا مرحله پسا تولید پیش رفتیم. با آنکه بودجه کمی صرف این فیلمها شد اما دستاوردهای خوبی به دست آمد.
اجازه دهید به یک نمونه اشاره کنم؛ اتفاقی که نوروز امسال برای چند فیلم جشنواره رخ داد و شاهد پخش تلویزیونیشان بودیم؛ این تسهیلگری مد نظر شما کجای این نگاه قرار میگیرد؟
هیچکدام از تصمیمگیریها تکمؤلفه نیستند. «شماره 10» یکی از بهترین فیلمهای قابل دفاع ما در سال گذشته بود که در ژانر مقاومت کار خوبی از آب درآمد و از تلویزیون هم پخش شد. نقشآفرینی و طراحی صحنه بسیار خوبی هم داشت. نکتهای که در پخش آن آثار تلویزیونی وجود داشت نخست این است که مگر هماکنون بخشی از آثار سینمایی در قالب اکران آنلاین توزیع نمیشوند؟! بعضی از این اکران آنلاینها بعد از پخش در سینماها هستند و مواردی هم بودهاند که اصلاً اکران سینمایی هم نرفتهاند. استنباط من این نیست که ما فیلمی ساختهایم که فقط اکران شود و از طرفی موفقیت فیلم سینمایی این نیست که فقط به روی پرده اکران سینماها برود. جمعیت بیننده و تماشاگران سینمای ما در کل سالنهای اکران چند نفر است؟ این جمعیت چند درصد کل کشور هستند؟ وقتی فرصت پخش این فیلم از تلویزیون که من اسمش را اکران تلویزیونی میگذارم فراهم میشود، آن ساخته سینمایی به یکباره با جمعیت زیادی از تماشاگران روبهرو میشود و از خیلی اکرانهای سینمایی پربینندهتر خواهد بود. خب چرا نباید چنین کاری بکنیم. مؤلفه اولی که در این رابطه باید جدی گرفت، بحث عدالت فرهنگی در صنف است. اما مؤلفه دوم، بحث اقتصادی است. ما توافق خوبی با سازمان صدا و سیما کردیم. مدیران رسانه ملی به این درک رسیده بودند که اکران تلویزیونی آورده دارد و با ما همکاری خوبی کردند. من در گزارشهای خود در همان مقطع گفتم که به فرض فیلم شماره 10 مابه ازای 15 میلیارد فروش گیشه، عواید مالی داشته. خب شاید این فیلم در گیشه به چنین فروشی هم نمیرسید. در پاسخ دوستانی که در چنین موقعی از اقتصادسینما میگویند باید گفت که شما اگر فیلمهای کمدی را کنار بگذارید میتوانید بگویید که فیلمهای کدام ژانر اقتصادی محسوب میشود؟ اما درباره مؤلفه سوم هم باید به مواردی اشاره کنم. برخی دوستان که به نظرم حرفشان بیراه هم نیست درباره این میگویند که فیلم ساخته میشود تا در پرده سینما اکران و با کیفیت دیده شود. خب مگر ما این فرصت را از شما گرفتهایم؟ فیلمهایی که قرار است آنطور دیده شوند در چرخه اکران قرار میگیرند. با در نظر گرفتن این چند مؤلفه، پخش تلویزیونی تصمیم قابل دفاعی بود. و مورد آخر اینکه حتماً بنیاد سینمایی فارابی در حیطه وظایف خود میبیند، که به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کمک کند. زمانی که رسانه ملی میگوید برای نوروز تعداد کمی فیلم قابل دفاع ایرانی دارد حتماً فارابی با تمام ظرفیت خود به آن یاری میرساند.
البته با درنظر داشتن آن نگاه اقتصادی!
و با در نظر داشتن همه آن مؤلفههایی که اشاره شد. در این اقدام هیچ گونه فرصت سوزیای رخ نداده و اکران تلویزیونی فیلمی همچون «شماره 10» با در نظر داشتن مباحث اقتصادی انجام شده است.
به تازگی شاهد اتفاقی به نام کلینیک فیلمنامه در فارابی هستیم، درباره این بخشی که به فارابی اضافه شده و ارتباط آن با خانه فیلمنامهای که قبلاً راهاندازی کرده بودید هم توضیحاتی بدهید. این دو قرار است با یکدیگر مرتبط باشند؟
فارابی محل ورود انبوهی از فیلمنامههاست، واژه انبوه را با تأکید ویژهای به کار میبرم چراکه به هیچ نهادی به اندازه فارابی فیلمنامه ارجاع نمیشود. سطوح مختلفی هم دارد، از نازلترین سطح تا فیلمنامههایی که از کیفیت آنها به وجد میآیید. اصلیترین رسالت خانه فیلمنامه، سازماندهی همین فیلمنامههاست. در اینجا دوستانی که فیلمنامه میفرستادند برای سالها با چالشهایی روبهرو بودند از جمله اینکه پیگیری وضعیت آثارشان بسختی انجام میشد و از سویی درگیر گردش فرسایشی امور میشدند. خانه فیلمنامه یک سامانه دیجیتال است که شما به محض بارگذاری فیلمنامه حتی تاریخ جوابگویی را دریافت میکنید. فیلمنامه به شکل اتوماتیک گردش کرده، کارشناسان آنها را میخوانند و حتی نسخهای برای مشاوران خارج از فارابی ارسال میشود و آنان هم نظرات خود را اعمال میکنند.
ادامه در صفحه 23