از غول خودساخته «برگزیت» تا سیاستگذاری‌های غیر‌عقلایی نخست‌وزیران بریتانیا

اقتصاد ترمیم ناپذیر انگلیس

تام مک تاگ، دبیر سرویس سایت خبری «آن هرد» انگلیس
مترجم: وصال روحانی

45 سال پیش دبیر وقت سرویس اقتصادی روزنامه گاردین انگلیس نوشت: «ما در کشوری زندگی می‌کنیم که اجناس در آن بسیار گران هستند اما اکثر مردم فرودستانی با حقوق‌هایی اندک هستند، بدتر از این امکان ندارد.»
تنها عبارت آخر نوشته‌های او ایراد داشت زیرا اینک در دل تابستان 2023 بدتر از آن هم برای اقتصاد بریتانیا و مردم همچنان کم‌بضاعت آن شکل گرفته است. در زمان نوشته شدن مطلب 45 سال پیش گاردین، ‌مدیرکل بانک مرکزی انگلیس هیچ جوابی در‌خصوص چرایی سقوط اقتصادی این کشور نداشت و امروز نیز ریشی سوناک، نخست‌وزیر این کشور، هیچ توجیه منطقی برای شرایط اقتصادی ناگوار این کشور ندارد. در این حدفاصل امثال مارگارت تاچر، جان میجر، تونی بلر و گوردون براون که به نسبت خلف‌های خود یعنی دیوید کامرون، ترزا می، بوریس جانسون و لیز تراس تواناتر بوده‌اند، به قدرت رسیده و سپس رفته‌اند و هر یک مقاطعی بالنسبه موفق را در اداره امور اقتصادی این کشور تجربه کرده‌اند اما این توفیق‌ها کوتاه‌مدت بوده است. البته تاچر اولین نخست‌وزیر زن انگلیس که به او بانوی آهنین نیز می‌گفتند، یک دوره رونق اقتصادی آشکار را در دهه 1980 برای این کشور پی ریخت اما ترجیع‌بند مشهور شکسپیری «زمستان نارضایتی» در ایام پایانی حکومت وی نیز بر زبان‌ها جاری شد و چنان زمستانی بر اقتصاد انگلیس مستولی شد که تبعات آن را نسل آن زمان هنوز هم به یاد دارند.

بهانه‌ای به نام چین
برخی معتقدند دوران طلایی اقتصاد بریتانیا در فاصله سال‌های 1992 تا 2008 بوده است. زمانه‌ای که تورم خیره‌کننده نبود، واحدهای اقتصادی به حرکت درآمدند، کشاورزی رونق گرفت و قروض ملی اندک‌تر شد. ولی نگاهی به گستره زمانی طولانی‌تر به ما می‌گوید که اقتصاد انگلیس از زمان پایان جنگ جهانی دوم، پیوسته در رنج بوده و از ثباتی ماندگار بی‌بهره مانده است. هر دولت وقت انگلیس توجیه‌های واقعی و غیر‌واقعی زیادی درباره این مسأله ارائه کرده است. یک بهانه رایج بین آنها که امریکایی‌ها هم بشدت به آن چنگ می‌زنند، مکانیسم اقتصادی چین است که در 25 سال اخیر پیوسته شکوفاتر شده و چند سالی است کل جهان را در سیطره خود گرفته است، طوری که برخی کشورها ناکامی‌های اقتصادی خود را به گردن شکوفایی اقتصادی پکن می‌اندازند.
این در حالی است که درست بر خلاف سودجویی سرمایه‌گذاران غربی، چینی‌ها راحت‌ترین، کاربردی‌ترین و بیشترین کالاهای ضروری و پرمصرف را با قیمت‌هایی معقول روانه بازار می‌کنند و طبیعی است که با این قیمت‌ها بتوانند بازار غرب را تسخیر و اقتصاد آن را فلج کنند. درست به همین دلیل است که اتحادیه‌های کارگری و تولید‌کنندگان کالاهای «پایه» زمینگیر شده‌اند اما مقصر اصلی نه عنصر جاه‌طلبی چینی‌ها بلکه عجز بریتانیا و شرکایش در تولید مکانیسم‌هایی است که این روند را مخدوش و کم‌اثر و بازارهای خودی را پررونق‌تر کند.
چگونه ترزا می و لیز تراس از صحنه خارج شدند
مشکل بریتانیا نه لزوماً هجوم بی‌رحمانه چین به بازارهای مصرفی آن، بلکه سیاستگذاری‌هایی است که به «برگزیت» منجر شد و جامعه انگلیس و به تبع آن اقتصاد این کشور را از اتحادیه اروپا جدا و آن را بیمارتر از هر زمان کرد. پایه‌های این قضیه در دوران تونی بلر گذاشته شد و تلاش‌های مذبوحانه دیوید کامرون که بعداً به نخست‌وزیری رسید، برای جمع کردن ویرانه‌های ناشی از برگزیت هم ثمر چندانی نداشت.
این فاجعه اقتصادی «خودساخته» انگلیسی‌ها به واقع ریشه
ترزا می را هم زد و دومین نخست‌وزیر زن انگلیس از این طریق از تاچر هم بدعاقبت‌تر شد. بدبخت‌تر از همه «لیز تراس» بود که با کلی وعده‌های بزرگ و شیرین اقتصادی به صحنه آمد و قول داد که با روش‌های انقلابی‌اش اقتصاد ویران شده بریتانیا را از زیر سایه غول نابود‌کننده برگزیت رهایی بخشد اما آنقدر خوش‌خیال بود و روش‌های او آنچنان با نیازهای روز همسویی نداشتند که طی فقط 45 روز مجبور به کناره‌گیری شد و رکورد کم‌دوام‌ترین نخست‌وزیر انگلیس در تاریخ حیات این کشور را به نام خود ثبت کرد.

دریایی فاصله بین «سوناک» و سیستم بانکی
رویداد محتمل‌تر و توجیه عاقلانه‌تر این است که بگوییم اقتصاد معمولاً بیمار انگلیس هرگز به‌طور اساسی ترمیم نمی‌شود و اگر گاه‌به‌گاه درخشش‌ها و مقاطعی از تولیدات موفق و بازدهی‌های بالا را دارد، عمر آن اغلب به سه و چهار سال هم نمی‌رسد. حتی اگر به معجزه هم معتقد باشیم، این برای امور و جوامعی شکل می‌گیرد که بنیادهای کار اقتصادی‌شان درست باشد و درگیر طوفان‌های مهلکی مثل برگزیت نشده و به انحای مختلف خودزنی نکرده باشند. امروز حتی بین آنچه ریشی سوناک برای اقتصاد بریتانیا می‌خواهد و آنچه بانک مرکزی این کشور نسخه‌ای شفابخش برای این اقتصاد می‌انگارد، دریایی فاصله و دنیایی تفاوت وجود دارد و واکاوی گذشته‌ای که بالنسبه روشن‌تر و آرام‌تر بود، نیز بیش از آنکه وسیله‌ای برای رفع عیب‌ها و یک دلگرمی برای آینده باشد، فقط بر افسوس‌ها اضافه می‌کند.
* منبع: UnHerd

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و بیست و سه
 - شماره هشت هزار و دویست و بیست و سه - ۱۳ تیر ۱۴۰۲