گپوگفت «ایران» با احمد مهرنیا، نویسنده و خلبان درباره مجموعه کتاب «ستارههای نبرد هوایی»
ارتش، استقبالی از کتابهای رزمندگان خودش نمیکند
با همکاری یکی از دوستان، کتابها را به تمام مسئولان کشور هدیه کردیم که از آنان حتی یک بازخورد هم نداشتیم. اگر شرایط مساعدتر بود شاید من 4 جلد دیگر نیز مینوشتم و به مجموعه اضافه میکردم
گروه فرهنگی/ مجموعه چهارجلدی «ستارههای نبرد هوایی» از جمله آثار خواندنی در حوزه دفاع مقدس است. این کتابها دربردارنده شرح زندگی، احوال و خاطرات خلبانان سالهای جنگ تحمیلی است. احمد مهرنیا این اثر را با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره رزمندگان نیروی هوایی و در پاسداشت رشادتهای آنان در صحنه پیکار مقابل نیروهای بعثی نوشته است. در گپوگفت امروزمان با این نویسنده و خلبان بازنشسته نکاتی را درباره این نوشتهاش که جلد پنجم آن نیز آماده انتشار شده میخوانید.
رویدادی مملو از سوژههایی برای تولیدات فرهنگی
این «سرتیپ دوم خلبان» پس از بازنشستگی به تحقیق و تألیف کتابهای متعدد در مورد عملیاتهای مختلف نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ ایران و عراق و همچنین نگارش زندگینامه خلبانان و قهرمانان جنگ پرداخته است. از جمله آثار مطرح وی میتوان به کتابهای«حمله هوایی به الولید»، «خلبان وارسته» و مجموعه کتابهای «ستارههای نبرد هوایی» اشاره کرد.
احمد مهرنیا با اشاره به اینکه لحظه به لحظه وقایعی همچون جنگ مملو از رخدادهایی است که میتوان درباره آنها تولیدات فرهنگی- هنری مختلفی در قالبهایی همچون کتاب و فیلم را در دسترس مردم قرار داد به «ایران» میگوید: «با شروع دوران دفاع مقدس و شاید حتی بتوان گفت پیشتر از شروع رسمی جنگ تحمیلی، نیروی هوایی ایران درگیر جنگ با عراقیها بود. به نوعی هم آنها در خاک ما بودند و هم ما در خاک آنها بودیم و درگیریهایی داشتیم. هرروز جنگ پر از خاطرات تلخ و شیرین است. بویژه نیروی هوایی که در پنج ماه ابتدایی جنگ با توجه به شرایط بحرانی کشور و شرایط ارتش در آن زمان به نوعی حتی جایگزین نیروهای زمینی هم شد. جنگ ایران و عراق یک جنگ طولانی بود که در دنیای مدرن امروز مشابه آن کمتر داریم. از نمونههای آن میتوان به جنگ ویتنام و امریکا اشاره کرد. البته در آن جنگ صاحب صنعت میجنگید که برخوردار از یک اقتصاد قوی بود. اما ما از سلاحی استفاده میکردیم که نیازمند پشتیبانی امریکاییها بود، آن هم در زمانی که تحریم بودیم.»
نویسنده مجموعه چهارجلدی «ستارههای نبرد هوایی» میگوید: «پنج ماه ابتدایی جنگ بسیاری از افرادمان را از دست دادیم، برخی شهید شدند و عدهای هم مجروح و متأسفانه حتی اسیر. در روزهای این هشت سال جنگ تحمیلی با رخدادهایی روبهرو شدیم که تعداد صفحات کتاب ستارههای نبرد هوایی در برابر آنها هیچ است. بویژه که برای تألیف این کتاب تنها با افرادی حرف زدهام که تمایل به این کار داشتهاند، چرا که برخی از خلبانان جنگ، دیگر نه حوصله حرف زدن داشتند و نه حتی شرایط امروز به آنها اجازه میدهد که راحت حرف دلشان را بزنند.»
این مجموعه در زمره آثار مرجع است
وی با اشاره به اینکه مجموعه «ستارههای نبرد هوایی» تنها به چهارجلد کتاب محدود نمیشود، ادامه میدهد:«من جلد پنجم کتاب را نیز نوشتهام و امیدوار هستم که موفق به تألیف جلد ششم آن نیز بشوم. این مجموعه کتاب در واقع چکیدهای از آن اتفاقات است. مجموعه کتابهای«ستارههای نبرد هوایی»، زندگینامه خلبانهای دوران جنگ در نیروی هوایی است. کار هر زندگینامه که تمام شد در کنارش تصاویری هم از صاحب آن در کتاب آمده است؛ عکسهایی از جوانی، میانسالی و زمان حاضر آنان.»
مهرنیا با تأکید بر اینکه زندگینامههای مندرج در این کتاب شامل تمام خلبانها میشود، میگوید: «این مجموعه شرح حالی از همه این افراد است، فرقی هم نمیکند که شهید باشند یا زنده. اگر به دلایلی از نیروی هوایی اخراج شده باشند هم بنا به فعالیتهایی که طی جنگ داشتهاند، دربارهشان نوشتهام. ملاک برای تألیف کتاب این بوده که خلبان در جنگ شرکت کرده باشد، حتی اگر فقط یک مأموریت رفته باشد.»
این خلبان بازنشسته در پاسخ به اینکه کتاب مذکور مناسب چه طیف از مخاطبان است، ادامه میدهد: «این کتاب را نمیتوان یک کتاب عمومی دانست و بیشتر در زمره آثار مرجع به شمار میآید. به همین دلیل نیز سعی کردهام از دل این زندگینامهها آثار دیگری را نیز تولید کنم که خوشبختانه در نتیجهاش 10 کتاب دیگر همچون «باز نخجیر» و «کتیبهای بر آسمان» نوشته شده است. خوشبختانه برخی از هنرمندان از این کتابها بهعنوان مرجع استفاده کردهاند. کتاب دیگری به نام «حمله هوایی به الولید» نیز نوشتهام که شرح عملیات بینظیر به سه پایگاه دور از دسترس ما در خاک عراق و نزدیک مرز اردن است. آخرین کتاب من که در سوره مهر چاپ شده است هم «خلبان وارسته» است که زندگینامه کامل محمدجعفر وارسته است. خلبانی که با بالاترین درجه به اسارت عراقیها درآمد و 4سال در عراق اسارت را تحمل کرد. کار کتاب «مهمان صخرهها» را نیز آغاز کردهام اما وقتی کتاب «کوچه نقاشهای» خانم راحله صبوری را خواندم، از ایشان خواهش کردم که «مهمان صخرهها» را به سرانجام برسانند.»
مهرنیا میگوید: «اگر پیشتر به دیگران توصیه میکردم که کتاب بخوانید الان باید بگویم که فقط کتاب بخرید تا این بخش فرهنگمان برقرار بماند. متأسفانه ارتش و نیروی هوایی استقبالی از کتابهایی که درباره رزمندههای خودشان بوده نکردند و کمتر پیش میآید بودجهای که برای کار فرهنگی میگیرند، صرف خرید کتاب کنند. البته با همکاری یکی از دوستان، کتابها را به تمام مسئولان کشور هدیه کردیم که از آنان حتی یک بازخورد هم نداشتیم. اگر شرایط مساعدتر بود شاید من 4 جلد دیگر نیز مینوشتم و به مجموعه اضافه میکردم. یکی از دردهای ما این است که برخی ارزشگذاریهای ما درباره افراد درست نیست. ای کاش متولیان ضمن گرامیداشت بزرگانی که از دنیا رفتهاند از زندهها نیز غفلت نکنند. بویژه آنکه نسل امروز ما نیاز به قهرمان زنده دارد.»
بــــرش
نگاهی به برخی فعالیتهای این نویسنده خلبان
احمد مهرنیا، «سرتیپ دوم خلبان» و از خلبانان نیروی هوایی ارتش کشورمان است که در سالهای جنگ تحمیلی نیز بهعنوان خلبان حضور داشته است. از جمله عملیاتهایی که دوران دفاع مقدس برعهده داشته میتوان به پشتیبانی هوایی از تانکرهای سوخت رسان عملیات اچ-۳ در سال 1360 و در یکی از دستههای پروازی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز اشاره کرد. او در این جنگ در قالب یکی از رزمندگان، ۱۷۴ مأموریت گشت رزمی و پرواز پوشش هوایی، ۷۲ سورتی پرواز آلرت (اسکرامبل) و تعدادی اسکورت هوایی را در پایگاههای تبریز، اصفهان، دزفول، امیدیه و بوشهر انجام داد و در ۴۴ عملیات بمباران برونمرزی و پشتیبانی هوایی شرکت داشته است. افزون بر این در خلال سالهای جنگ معلم خلبان هواپیمای اف-۵ شد و همراه با انجام پروازهای آموزشی، آزمایشی و دیگر مأموریتهای عملیاتی گردان پرواز، کارهای داوطلبانه دیگری را نیز برعهده داشت که از جمله آنها میتوان به ریاست تأسیسات و مهندسی و سرپرستی معاونت لجستیک این پایگاه اشاره کرد.