برادر بزرگ‌تر این صحنه دردناک را دید

شلیک مرگ به ۲ برادر میوه‌فروش در صحنه

درگیری بر سر فروش میوه در حاشیه جاده کافی بود تا 3 برادر شرور به همراه دوست‌شان 2 برادر بیگناه را به رگبار بسته و به قتل برسانند.
به گزارش «ایران»، در شهرستان صحنه در نزدیکی کرمانشاه که به داشتن باغ‌های میوه فراوان و سرزمینی پرآب و حاصلخیز معروف است ، اتفاق وحشتناکی افتاد،

شلیک مرگ
اوایل تیر ماه امسال در کنار یکی از باغ‌های حاصلخیز میوه درگیری خونین، شهرستان صحنه را تبدیل به چیزی شبیه صحنه جنگ کرد.
آن روز مردان مسلح بی‌رحمانه شلیک‌های مرگبار خود را سمت 2 برادر روانه می‌کردند و صدای تیراندازی و فریاد در هم پیچیده بود. شاهدان عینی شوکه شده و ناباورانه این صحنه خونین را تماشا می‌کردند. صدای رگبارهای پی در پی از گوش آنها بیرون نمی‌رود. اما همه ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و در این شهرستان هر کس ماجرای این تیراندازی مرگبار را می‌شنود یا تصویر اعلامیه ترحیم 2 برادر به قتل رسیده را روی در و دیوار شهر می‌بیند، از وقوع این جنایت شوکه و غمگین است.
قتل دو برادر کرمانشاهی
«عده‌ای نامرد 2 برادر من را کشتند. آنها سال‌ها بود که در کنار باغ‌های میوه کنار جاده کار می‌کردند و یک لقمه نان حلال در می‌آوردند. پدر و مادرم دلشان به این 2 برادر مجردم خوش بود که نان‌آور و کمک خرج خانواده بودند. من و بقیه خواهر و برادرهایم ازدواج کرده‌ایم اما این 2 برادرم مونس پدر و مادرم بودند.»
برادر شهاب و شهریار اینها را با بغض و صدای گرفته می‌گوید. او شاهد به قتل رسیدن برادرهایش بود و مشاهده صحنه هولناک این جنایت خونین روحیه او را متلاشی کرده است. او می‌خواست به برادرانش کمک کند تا از حمله مسلحانه مردان شرور در امان بمانند اما برادران جوان او هدف شلیک گلوله قرار گرفتند و تا ابد صدای آخرین نفس‌های شهاب و شهریار در گوش برادر بزرگ‌تر زنگ خواهد زد.
برادر مقتولان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما ماجرای این جنایت را این‌طور روایت می‌کند:«برادرانم شهاب و شهریار حدود 8 سالی می‌شد که میوه‌های باغداران اطراف شهر را می‌خریدند و آن را در کنار جاده پشت وانت خودشان می‌فروختند. شهریار 37 سال و شهاب 39 سال داشت. آنها همیشه برای کسب نان حلال تلاش می‌کردند. تا اینکه مدتی قبل 3 برادر در نزدیکی خودروی آنها اقدام به فروش میوه کردند اما به برادران من گفته بودند که نباید در آن محل ماشین خود را برای فروش میوه متوقف کنند و حتی در مورد قیمت فروش میوه‌های برادرانم هم اظهارنظر می‌کردند. شهاب و شهریار به آنها می‌گفتند که ما سال‌هاست اینجا کاسبی می‌کنیم و شما نمی‌توانید ما را جای دیگر بفرستید. اما آن 3 برادر دست از قلدری برنمی‌داشتند.»
درگیری بین شهاب و شهریار با آن 3 برادر روز قبل از حادثه شدت گرفت اما کسی فکرش را هم نمی‌کرد که آنها چه نقشه شومی در سر داشته باشند.
برادرانم را جلوی چشمانم کشتند
برادر مقتولان در ادامه می‌گوید:«روز حادثه برادرم با من تماس گرفت و گفت که این 3 برادر به همراه یکی از دوستانشان دوباره برای درگیری آمده‌اند. من به سرعت خودم را رساندم تا ماجرا را پیش از آنکه کار به جای باریک بکشد، فیصله دهم. اما به محض اینکه به آنجا رسیدم، آنها با یک خودرو پژو از راه رسیدند. یکی از آنها وینچستر در دست داشت که او دوست آن 3 برادر بود. یکی از برادران هم کلت کمری در دست داشت و 2 نفر دیگر هم شمشیر همراه داشتند. در چشم برهم زدنی شروع به تیراندازی کردند.ابتدا تیر هوایی زدند اما سپس برادرهای من را هدف گلوله قرار دادند و به رگبار بستند. من که شاهد این تیراندازی بودم به سرعت سمت خودروی خودم رفتم تا برادرانم را سوار کرده و از آنجا دور شویم. بعداً شاهدان عینی دیگر که در آنجا حضور داشتند به من گفتند فردی که وینچستر به دست داشت به سمت من هم اسلحه را نشانه رفته بود اما تیر سلاح تمام شده و نتوانسته بود من را هم به قتل برساند.»
دستگیری عاملان جنایت
بلافاصله بعد از وقوع جنایت رسیدگی به این موضوع در دستور کار قضایی و انتظامی قرار گرفت. بازپرس ویژه قتل دستور ردیابی و شناسایی مردان مسلح را که عاملان جنایت بودند، صادر کرد و با تلاش مأموران پلیس آگاهی استان کرمانشاه بالاخره 3 برادر شناسایی و دستگیر شدند اما دوست آنها که وینچستر به دست داشت هنوز متواری است.
رسیدگی به این پرونده برای شناسایی و دستگیری چهارمین مرد مسلح در دستور کار مأموران پلیس قرار دارد و این در حالی است که پدر و مادر شهاب و شهریار به‌عنوان اولیای دم تقاضای قصاص قاتلان فرزندان شان را دارند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و بیست
 - شماره هشت هزار و دویست و بیست - ۱۰ تیر ۱۴۰۲